مِشـــــکوة

وبلاگ تخصــصی قــرآن و حدیث

مِشـــــکوة

وبلاگ تخصــصی قــرآن و حدیث

قرآن و اهل بیت (ع) نورند . نوری که انسان می تواند در پرتو آن به تعالی و تکامل برسد .
منشأ نور خداست و همه انوار عالم ، فروغ و تجلی خود را از نور خدا می گیرند .
" مشکوة " همان سرچشمه نور است که همه انوار را در بر دارد....
این وبلاگ تخصصی و پیرامون قرآن و اهل بیت ( ع ) است که به میمنت میلاد پیامبر اکرم حضرت محمد ( ص )
و صادق آل محمد ( ع ) در روز 17 ربیع الأول ایجاد گردیه است . امید است مورد علاقه و عنایت شیفتگان قرآن و عترت
واقع گردد. و الحمد لله رب العالمین

۱۲۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «معارف قرآنی» ثبت شده است

۰۵
بهمن

اعجاز قرآن

سوره هود، آیه 12

فَلَعَلَّکَ تارِکٌ بَعْضَ ما یُوحى‏ إِلَیْکَ وَ ضائِقٌ بِهِ صَدْرُکَ أَنْ یَقُولُوا لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَیْهِ کَنْزٌ أَوْ جاءَ مَعَهُ مَلَکٌ إِنَّما أَنْتَ نَذِیرٌ وَ اللَّهُ عَلى‏ کُلِّ شَیْ‏ءٍ وَکِیلٌ «12»

پس شاید تو (به خاطر عدم پذیرش مردم، ابلاغِ) بعض از آنچه را که به تو وحى مى‏شود واگذارى و (شاید) سینه‏ ات به خاطر آن (حرفها) که مى‏گویند: چرا گنجى بر او نازل نشده، یا فرشته ‏اى با او نیامده، تنگ شده باشد. (مبادا چنین باشد، که) تو فقط هشدار دهنده ‏اى و خداوند بر هر چیزى ناظر و نگهبان است.

۰۴
بهمن

معجزه ی عددی قرآن کریم در شمار کلمات:

آیا این موضوع می تواند تصادفی باشد!

سوال اینجاست که چه کسی به حضرت محمد (صلوات الله علیه) اینها را آموخته است؟

دنیا ۱۱۵ / آخرت ۱۱۵ ملائک ۸۸ / شیطان ۸۸ کلمه “امام” بصورت مفرد و جمع ۱۲ بار در قرآن آمده است.

زندگی ۱۴۵ / مرگ ۱۴۵ سود ۵۰ / زیان ۵۰ “حر” یعنی گرما ۴۰ بار و کلمه ” برد” یعنی سرما نیز ۴۰ بار بکار برده شده اند

ملت (مردم) ۵۰ / پیامبران ۵۰ ابلیس ۱۱ / پناه جستن از شر ابلیس ۱۱ مصیبت ۷۵ / شکر ۷۵

صدقه ٧٣ / رضایت ٧٣ فریب خوردگان (گمراه شدگان) ۱۷ / مردگان (مردم مرده) ١٧

مسلمین ۴١ / جهاد ۴١   طلا ۸ / زندگی راحت ٨ جادو ۶٠ / فتنه ۶٠

زکات ٣٢ / برکت ٣٢ ذهن ۴٩ / نور ۴٩ زبان ٢۵ / موعظه (گفتار، اندرز) ٢۵

آرزو ٨ / ترس ٨ آشکارا سخن گفتن (سخنرانی) ١٨ / تبلیغ کردن ١٨

سختی ١١۴ / صبر١١۴ محمد (صلوات الله علیه) ۴ / شریعت (آموزه های حضرت محمد (ص) ۴

مرد ٢۴ / زن ٢۴

کلمه “حیوه” ۱۴۵ بار با مشتقات آن در قرآن بکار رفته است و به همان تعداد (۱۴۵ ) کلمه “موت یا مرگ” با مشتقاتش بکار رفته است

 

همچنین جالب است که نگاهی به دفعات تکرار کلمات زیر در قرآن داشته باشیم:

نماز ۵، ماه ١٢، روز ٣۶۵ دریا ٣٢ زمین (خشکی) ١٣ دریا + خشکی = ۴۵=۱۳+۳۲ دریا = ( ۱۰۰ ضرب در ۳۲ ) تقسیم بر ۴۵ = ۷۱٫۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱ خشکی = (۱۰۰ ضرب در ۱۳ ) تقسیم بر ۴۵ = ۲۸٫۸۸۸۸۸۸۸۸۸۸۸۸۸۹ دریا + خشکی = ۱۰۰/۰۰ درصد !!! دانش بشری اخیراً اثبات نموده که آب ۷۱/۱۱۱ درصد و خشکی ۲۸/۸۸۹ درصد از کره زمین را فراگرفته است.

آیا همه اینها اتفاقی است؟

سوال اینجاست که چه کسی به حضرت محمد (صلوات الله علیه) اینها را آموخته است؟ قرآن هم دقیقاً همین را بیان می‌کند.

آیا اینها تصادفی است؟

یک مؤلف هر قدر هم که توانا باشد هر گز نمی تواند د رذهن خود حروف و اعدادی به اندازه معین بگیرد سپس از آنها مقالات و یا کتابی بنویسد که همچون قرآن حتی شماره ها و حروف و کلمات آن نیز به اندازه و شمرده شده در آید مثلاً حروف مقطعه “الم” به ترتیب “الف” بعد ” لام” و سپس “میم” از دیگر حروف در سوره های مربوطه بیشتر باشد. از طرف دیگر تعداد حروف مقطعه ۱۴ حرف باشد یعنی درست نصف تعداد حروف الفبای عربی.

اگر مشاهده کردیم انسانی در مدت ۲۳ سال با آن همه گرفتاری ؛ سخنانی آورد که نه تنها مضامین آنها حساب شده و از نظر لفظ و معنی و محتوا در عالیترین صورت ممکن بود ؛ بلکه از نسبت ریاضی و عددی حروف چنان دقیق و حساب شده بود که نسبت هر یک از حروف الفبا در هریک از سخنان او یک نسبت دقیق ریاضی دارد.

آیا نمی فهمیم که کلام او از علم بی پایان پروردگار سرچشمه گرفت؟

۰۴
بهمن

استغفار

سوره حشر، آیه 10

وَ الَّذِینَ جاؤُ مِنْ بَعْدِهِمْ یَقُولُونَ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنا وَ لِإِخْوانِنَا الَّذِینَ سَبَقُونا بِالْإِیمانِ وَ لا تَجْعَلْ فِی قُلُوبِنا غِلًّا لِلَّذِینَ آمَنُوا رَبَّنا إِنَّکَ رَؤُفٌ رَحِیمٌ «10»

و کسانى که بعد از مهاجرین و انصار آمدند، مى‏گویند: پروردگارا! ما و برادرانمان را که در ایمان بر ما سبقت گرفته ‏اند، بیامرز و در دل‏هاى ما کینه مؤمنان را قرار نده. پرورگارا! همانا تو رئوف و مهربانى.

۰۵
دی
 

 

سخنی از عارف کامل آیت الله میرزا محمّد علی شاه آبادی :سه آیة آخر سورة مبارک حشر را تلاوت کنید تا ملکة شما شود و اوّلین اثری که از آن مترتّب می‏شود، پس از مرگ و شب اوّل قبر است. وقتی که ملکین از طرف پروردگار برای سؤال و جواب می‏آیند، در جواب «من ربّک؟» (خدای تو کیست؟)

«هُوَ اللهُ الَّذِی لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ عَالِمُ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ هُوَ الرَّحْمَنُ الرَّحِیمُ (22)٭
هُوَ اللهُ الَّذِی لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِکُ الْقُدُّوسُ السَّلَامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَیْمِنُ الْعَزِیزُ الْجَبَّارُ الْمُتَکَبِّرُ سُبْحَانَ اللهِ عَمَّا یُشْرِکُونَ 
(23)٭

هُوَ اللهُ الْخَالِقُ الْبَارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الْأَسْمَاء الْحُسْنَی یُسَبِّحُ لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ‏»(24)
هُوَ اللهُ الْخَالِقُ الْبَارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الْأَسْمَاء الْحُسْنَی یُسَبِّحُ لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ‏»
(24)

اوست‏ خدایى که غیر از او معبودى نیست داننده غیب و آشکار است اوست رحمتگر مهربان (22)
اوست‏ خدایى که جز او معبودى نیست همان فرمانرواى پاک سلامت[بخش و] مؤمن [به حقیقت‏ حقه خود که] نگهبان عزیز جبار [و] متکبر [است] پاک است‏ خدا از آنچه [با او] شریک مى‏گردانند (23)
اوست ‏خداى خالق نوساز صورتگر [که] بهترین نامها [و صفات] از آن اوست آنچه در آسمانها و زمین است [جمله] تسبیح او مى‏گویند و او عزیز حکیم است (24)

وقتی این طور پاسخ بگویی ملائکة الهی مبهوت و متحیّر می‏شوند، چون این معرفی حق است ‏به زبان حق، نه معرفی حق به زبان خلق.

۱۰
مرداد


🌱"آشپز که دو تا شد، آش یا شور می‌شود یا بی‌نمک."

«لو کان فیهما ءالهة الا الله لفسدتا ؛

اگر در آسمان و زمین جز الله خدایان دیگری بود، فاسد می شدند نظام جهان به هم می‌خورد».

(سوره انبیاء، آیه 22)

۱۸
تیر

روزی حضرت علی علیه السلام بر جمعی وارد شده و از آنها سؤال فرمودند: آیا می دانید امید بخش ترین آیه قرآن کدام است؟! هرکس به فراخور حال خویش آیه ای را عنوان کرد:

بعضی گفتند: آیه «إِنَّ اللّهَ لا یَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ بِهِ وَ یَغْفِرُ ما دُونَ ذلِکَ/ خداوند جز شرک، گناهان دیگر را می بخشد.»

سوره نساء/آیه ۴۸.

 

* بعض دیگر بر آن بودند که این آیه است؛ «وَ مَنْ یَعْمَلْ سُوءًا أَوْ یَظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ یَسْتَغْفِرِ اللّهَ یَجِدِ اللّهَ غَفُورًا رَحیماً/ هرکس خلافکار و ظالم باشد ولی استغفار کند، خداوند را بخشنده و مهربان خواهد یافت.» سوره نساء/ آیه ۱۱۰.

 

* عدّه ای اظهار داشتند آیه «یا عِبادِیَ الَّذینَ أَسْرَفُوا عَلی‏ أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَهِ اللّهِ إِنَّ اللّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمیعاً/ای بندگان من که در حقّ خود اسراف کرده اید! از رحمت خدا مأیوس نشوید، زیرا او همه گناهان را می بخشد.»

سوره زمر/آیه ۵۳.

 

* تعدادی هم نظر به این آیه داشتند؛ «وَ الَّذینَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَهً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَکَرُوا اللّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَ مَنْ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللّهُ/کسانی که اگر کار زشتی انجام دادند و به خودشان ظلم کردند، یاد خداوند می کنند و برای گناهان خویش استغفار می نمایند، و کیست جز خداوند که گناهان را ببخشد.»

سوره آل عمران/آیه ۱۳۴.


                                 


بعد از اینکه حضرت نظرات آنان را شنید، فرمودند: از حبیبم رسول خدا صلی الله علیه و آله شنیدم که فرمود: امید بخش ترین آیه در قرآن این آیه است: «وَ أَقِمِ الصَّلاهَ طَرَفِیَ النَّهارِ وَ زُلَفًا مِنَ اللَّیْلِ إِنَّ الْحَسَناتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئاتِ»

سوره هود/آیه۱۱۴.


سپس پیامبر صلی الله علیه و آله ادامه دادند: «یا علی! سوگند به خداوندی که مرا بشیر و نذیر به سوی مردم مبعوث کرد، وقتی که انسان برای نماز وضو بگیرد، گناهانش ریخته می شود، و زمانی که رو به قبله کند، پاک می شود. یا علی! مثال اقامه کننده نمازهای روزانه، مثل کسی است که هر روز پنج مرتبه در نهر آبی که جلوی منزل اوست خود را شستشو کند.

                           (تفاسیر مجمع البیان و کنزالدقائق.)

۰۶
تیر
2315745-4289c10ce9c46768a70795873befeb9c

دوستان سعی کنند در همه اوقات - به خصوص در ماه رمضان - تلاوت قرآن را از یاد نبرند. قرآن نباید از زندگی‌تان حذف شود. تلاوت قرآن را حتماً داشته باشید؛ هر چه ممکن است. تلاوت قرآن هم، با تأمل و تدبر اثر می‌بخشد. تلاوت عجله‌یی که همین طور انسان بخواند و برود و معانی را هم نفهمد یا درست نفهمد، مطلوب از تلاوت قرآن نیست؛ نه این که بی فایده باشد - بالأخره انسان همین که توجه دارد این کلام خداست، نفس این یک تعلق و یک رشته ارتباطی است و خود همین هم مغتنم است و نباید کسی را از این طور قرآن خواندن منع کرد. لیکن تلاوت قرآنی که مطلوب و مرغوب مأمورٌبه است، نیست. تلاوت قرآنی مطلوب است که انسان با تدبر بخواند و کلمات الهی را بفهمد، که به نظر ما می‌شود فهمید. اگر انسان لغت عربی را بلد باشد و آن چه را هم که بلد نیست، به ترجمه مراجعه کند و در همان تدبر کند؛ دو بار، سه بار، پنج بار که بخواند، انسان فهم و انشراح ذهنی نسبت به مضمون آیه پیدا می‌کند که با بیان دیگری حاصل نمی‌شود؛ بیشتر با تدبر حاصل می‌شود؛ این را تجربه کنید. لذا انسان بار اول وقتی مثلاً ده آیه مرتبط به هم را می‌خواند، یک احساس و یک اشتباه دارد؛ بار دوم، پنجم، دهم که همین را با توجه می‌خواند، انتباه(توجه) دیگری دارد؛ یعنی انسان انشراح ذهن پیدا می‌کند. هر چه انسان بیشتر انس و غور پیدا کند، بیشتر می‌فهمد؛

بیانات مقام معظم رهبری در دیدار اعضای هیات دولت، 1384/07/17
۱۷
خرداد


على علیه السلام گفت : رسول اکرم صلى اللّه علیه و آله روزى فرمود: یا على خواهى تو را چیزى آموزم که اگر خلق هفت آسمان و زمین جمع گردند نتوانند به تو بدى و آسیبى رسانند و هیچ کس بر تو ظفر نیابد. گفتم : بلى .
فرمود: هفت آیه در قرآن است .
آن را این گونه بر خود بخوان و بدم .
اول : از پیش رو،
دوم : پشت سر،
سوم : بالاى سر،
چهارم : به سوى پایین ،
پنجم : بر طرف راست ،
ششم : بر طرف چپ
و هفتم : بر تمام اعضاء.

یا على ! هر کس این هفت آیه را بخواند یا با خود دارد حق سبحانه و تعالى هفتاد هزار بدى را از نامه عمل او دور کند و هفتاد هزار حسنه در نامه عمل او نویسد و هفتاد هزار قصر در بهشت برایش بنا کند و هفتاد هزار حور و قصور و غلمان به او کرامت فرماید و هفتاد هزار حله از حریر و دیباى بهشتى به او بپوشاند چنان که صفت آنها را حق داند و دیگرى نداند.
یا على ! هر کس این هفت آیه را بخواند و با خود دارد خداوند در روز قیامت دارنده او را به حرمت این آیات ببخشد اگر چه مستوجب کیفر باشد.
و باز فرمود: یا على ! هر که آن را بخواند و به خود بدمد اگر نزد امراء و حکام رود البته عزیز و مکرم باشد اگر چه بر او خشم گرفته باشند، نرم گرداند. (و آن هفت آیه این است
قل لن یصیبنا الا ما کتب اللّه لنا هو مولانا و على اللّه فلیتوکل المومنون .

(سوره توبه ، آیه 51)


بگو هرگز نرسد ما را مگر آنچه را نوشت خدا بر ما، اوست صاحب اختیار ما و بر خدا توکل کنند گروندگان .

و ان یمسسک اللّه بضر فلا کاشف له الا هو و ان یمسسک بخیر فهو على کل شى ء قدیر
(سوره انعام ، آیه 17)

و اگر برساند تو را خداى سختى پس نیست بازدارنده مر آن را مگر او و اگر برساند به تو نیکویى پس او بر هر چیزى تواناست .

و ما من دابه فى الارض الا على اللّه رزقها و یعلم مستقرها و مستودعها کل فى کتاب مبین


(سوره هود، آیه 6)

و نیست هیچ جنبنده اى در زمین مگر بر خداست روزى او و مى داند قرارگاهش و آرامگاهش را به جملگى در کتابى روشن است .

انى توکلت على اللّه ربى و ربکم ما من دابه الا هو اخذ بناصیتها ان ربى على صراط مستقیم

(سوره هود، آیه 56)


همانا من توکل کردم بر خداى پروردگارم و پروردگار شما نیست هیچ جنبنده مگر که اوست گیرنده موى پیشانیش را همانا پروردگار من بر راه راست است .

و کاین من دابه لا تحمل رزقها اللّه یرزقها و ایاکم و هو السمیع العلیم .

(سوره عنکبوت ، آیه 60)

و چه بسیار جنبنده که بر نمى دارد روزى خود را، خدا روزى مى دهد او را و شما را و او شنواى داناست .

ما یفتح اللّه للناس من رحمه فلا ممسک لها و ما یمسک فلا مرسل له من بعده و هو العزیز الحکیم .

(سوره فاطر، آیه 2)

آنچه گشاده گرداند خدا براى مردمان از رحمت ، پس نیست باز گیرنده مر آن را و آنچه را باز گیرد پس نیست فرستنده مر او را بعد از گرفتن او و اوست غالب درست کردار.

و لئن سالتهم من خلق السموات و الارض لیقولن اللّه قل افرایتم ما تدعون من دون اللّه ان ارادنى بضر هل هن کاشفات ضره او ارادنى برحمه هل هن ممسکات رحمته قل حسبى اللّه علیه یتوکل المتوکلون .


(سوره الزمر، آیه 38)

و اگر بپرسى از ایشان کى آفرید آسمان ها و زمین را هر آینه خواهند گفت البته خداست . بگو خبر دهید که آنچه را مى خوانید از غیر خدا اگر خواست به من خداى ضررى را آیا ایشانند دفع کننده ضررش یا اگر خواست به من رحمت و احسانى آیا ایشانند بازدارندگان رحمتش . بگو که بس است مرا خدا بر او توکل مى کنند توکل کنندگان .
۲۹
ارديبهشت

آیا شیخ کلینی معتقد به تحریف قرآن بود؟


بیان این گونه سخنان نوعی تهمت و افترا به شمار می آید. شیخ کلینی در مقدمه کتابش به صراحت عقایدش را بیان نموده و نه تنها سخنی از تحریف قرآن نگفته است، بلکه قرآن را باقی مانده رسول (ص) بعد از وفاتش شمرده که همین به معنای عدم تحریف است. و فرموده که قرآن در کنار وصی رسول (علیهما السلام) سبب هدایت و اتمام حجت بر مردم می باشد. ایشان در بخشی از مقدمه کتاب خویش می نویسند:


رسول خدا (ص) در گذشت و در میان امتش کتاب خدا و جانشینش امیر مؤمنان و پیشواى پرهیزکاران علیه السّلام را بجاى گذاشت که دو همدم خو گرفته بودند و هر یک گواه درستى دیگرى بود. (گواهى ایشان چنین است که) آنچه را خدا بر بندگانش در قرآن واجب فرموده امام از جانب حق بیان میکند مانند اطاعت خدا و اطاعت امام و دوستى امام و حق لازم وى که بوسیله آن خدا خواست دینش را کامل و امرش را ظاهر کند و با حجتهاى خویش اقامه حجت کند.


ایشان در بخشی دیگر از مقدمه کتابشان می نویسند: «هر که دینش را از کتاب خدا و سنت پیغمبرش (ص) برگیرد از کوهها استوارتر است‏.» و این سخن که تحریک و تشویق به فراگیری دین از قرآن است، خود شاهدی گویا بر اعتقاد به سلامت قرآن می باشد. که اگر کسی قرآن را تحریف شده می داند، یعنی معتقد است حداقل بخشی از عقائد صحیح در قرآن وجود ندارد.


و اگر عده ای تصور می کنند که علمایی مانند نویسنده کافی، به انگیزه اثبات امامت، قرآن را تحریف شده خوانده اند، باید کلام کافی را ببینند که به صراحت در نقل حدیث و توضیح آن می نویسد: معصوم فرموده: هر که امر امامت ما را از قرآن نفهمد از فتنه ‏ها بیرون نرود. از این روست که بر مردم روزگار ما ... که دینش را از کتاب خدا و سنت پیغمبر صلّى اللَّه علیه و آله با علم و یقین و بصیرت برگیرد.


بنابراین جای اندک شک و شبهه ای نیست که کافی، این عالم جلیل القدر، معتقد به عدم تحریف قرآن می باشد. اما آنچه مستمسک افتراء بر کلینی قرار گرفته است، ذکر بعضی از احادیث در کتاب شریف کافی می باشد. که باید چند نکته را درباره آنها در نظر داشت:


اولا بسیاری از احادیث ذکر شده در کتاب کافی، خود نشان دهنده اعتقاد به عدم تحریف قرآن است.


ثانیا شیعه بر خلاف اهل سنت، معتقد به کتاب حدیثی صحیح نیست. یعنی این گونه نیست که تمام احادیث یک کتاب را صحیح بداند (بر خلاف صحیح مسلم، صحیح بخاری و سایر کتب حدیثی اهل سنت) بلکه با توجه به ایجاد احادیث جعلی در طی تاریخ، و مواضع مختلف سخن، معترفیم که در بین احادیث اختلاف هایی وجود دارد که برای فهم این اختلاف ها، راههایی ارائه شده و نمی توانیم تمام احادیث را یک جا بپذیریم. کما اینکه کافی خود در مقدمه کتابش در این باره می نویسد:


بدان اى برادرم (خدایت هدایت کند) کسى را نمى‏ رسد که به نظر خود روایات مختلفه‏اى که از ائمه (ع) رسیده از هم امتیاز دهد جز به دستور خود امام (ع) که فرموده: «آنها را با قرآن بسنجید و هر کدام موافق کتاب خداى عز و جل است بگیرید و هر کدام مخالف کتاب خداست رد کنید»


بنابراین ما تمام احادیث را صحیح نمی دانیم و یکی از معیارهای تشخیص احادیث صحیح را بررسی آنها با قرآن می دانیم. با این بیان چگونه ممکن است که ما معیارمان یعنی قرآن را غیر صحیح و تحریف شده بخوانیم؟


ثالثا دلالت بعضی از احادیثی که آنها را شاهدی بر تحریف خوانده اند، ناظر به تحریف لفظی نیست. و نشان دهنده تحریف معنوی می باشند که معتقدیم روی داده است! یعنی اگر چه الفاظ قرآن به همان شکلی که نازل شده است، به دست ما رسیده است و اکنون موجود است. اما گروههایی از مدعیان اسلام، معنای آیات را تحریف کرده اند و به همین شکل به فرقه سازی و به وجود آوردن راههای انحرافی موفق شده اند. بنابراین روایاتی که می فرمایند:"قرآن این چنین نازل شده" یا ... ناظر به تغییر معنای قرآن توسط بعضی از مدعیان است.


 


در پایان ذکر این نکته لازم است که ادعای تحریف قرآن، در نزد قاطبه علمای شیعه مردود است. با این حال، عده ای که قادر به رویارویی منطقی با مذهب تشیع نیستند، به مغالطه پهلوان پنبه روی آورده اند و با ساختن تصویری غیر واقعی از شیعه در صدد رد و ابطال آن می باشند. چرا که خود را عاجز از رویارویی با منطق اصیل شیعه می دانند. در حالی که خود شیعیان هرگز در تعالیمی که از علمای خویش دریافته اند، هرگز معتقد به تحریف قرآن نشده اند.


 


و اگر تعداد محدودی از شیعیان سخنانی در باب تحریف قرآن گفته اند، انتساب اندیشه تحریف قرآن به اهل سنت سزاوارتر است. چرا که یکی از اصیل ترین دلایل اعتقاد به تحریف قرآن، نسخ تلاوت است که از عقائد اهل سنت می باشد و شیعه بدان اعتقادی ندارد.

۲۱
فروردين

امید بخش‌ترین آیه قرآن
حضرت علی

 امیر المومنین حضرت على(علیه السلام ) روزى رو به سوى مردم کرد و فرمود: به نظر شما امید بخش ترین آیه قرآن کدام آیه است ؟ بعضى گفتند آیه "ان الله لا یغفر ان یشرک به و یغفر ما دون ذلک لمن یشاء"(خداوند هرگز شرک را نمى بخشد و پائین تر از آن را براى هر کس که بخواهد مى بخشد) سوره نساء آیه 48