مِشـــــکوة

وبلاگ تخصــصی قــرآن و حدیث

مِشـــــکوة

وبلاگ تخصــصی قــرآن و حدیث

قرآن و اهل بیت (ع) نورند . نوری که انسان می تواند در پرتو آن به تعالی و تکامل برسد .
منشأ نور خداست و همه انوار عالم ، فروغ و تجلی خود را از نور خدا می گیرند .
" مشکوة " همان سرچشمه نور است که همه انوار را در بر دارد....
این وبلاگ تخصصی و پیرامون قرآن و اهل بیت ( ع ) است که به میمنت میلاد پیامبر اکرم حضرت محمد ( ص )
و صادق آل محمد ( ع ) در روز 17 ربیع الأول ایجاد گردیه است . امید است مورد علاقه و عنایت شیفتگان قرآن و عترت
واقع گردد. و الحمد لله رب العالمین

سه گروه انسان در سوره حمد

پنجشنبه, ۱۵ تیر ۱۳۹۶، ۱۰:۵۲ ب.ظ

صراط الذین انعمت علیهم غیر المغضوب علیهم و لا الضالین(7)
 


ترجـــمه :

راه آنها که بر آنان نعمت دادى نه آنها که بر ایشان غضب کردى و نه گمراهان !

تفســــــیر:


دو خط انحرافى !


این آیه در حقیقت تفسیر روشنى است براى (صراط مستقیم ) که در آیه قبل خواندیم ، مى گوید: مرا به راه کسانى هدایت فرما که آنان را مشمول انواع نعمتهاى خود قرار دادى (نعمت هدایت ، نعمت توفیق ، نعمت رهبرى مردان حق و نعمت علم و عمل و جهاد و شهادت ) نه آنها که بر اثر اعمال زشت ، و انحراف عقیده غضب تو دامنگیرشان شد و نه آنها که جاده حق را رها کرده و در بیراهه ها گمراه و سرگردان شده (صراط الذین انعمت علیهم غیر المغضوب علیهم و لا الضالین ).
در حقیقت چون ما آشنائى کامل به راه و رسم هدایت نداریم ، خدا به ما دستور مى دهد که در این آیه طریق و خط پیامبران و نیکوکاران و آنها که مشمول نعمت و الطاف او شده اند را بخواهیم .
و نیز به ما هشدار مى دهد که در برابر شما همى شه دو خط انحرافى قرار دارد، خط (مغضوب علیهم ) و خط (ضالین ) که به زودى به تفسیر این دو آشنا خواهیم شد.


نکته ها


1- الذین انعمت علیهم کیانند ؟


سوره نساء آیه 69 این گروه را تفسیر کرده است : و من یطع الله و الرسول فاولئک مع الذین انعم الله علیهم من النبیین و الصدیقین و الشهداء و الصالحین و حسن اولئک رفیقا:
(کسانى که دستورات خدا و پیامبر را اطاعت کنند، خدا آنها را با کسانى قرار مى دهد که مشمول نعمت خود ساخته ، از پیامبران و رهبران صادق و راستین و جانبازان و شهیدان راه خدا و افراد صالح ، و اینان رفیقان خوبى هستند).
همانگونه که ملاحظه مى کنیم این آیه افراد مورد نعمت خدا را چهار گروه معرفى مى کند:(پیامبران ، صدیقین ، شهداء، و صالحین .
این مراحل چهارگانه شاید اشاره به این معنى باشد که براى ساختن یک جامعه انسانى سالم و مترقى و مؤ من ، نخست باید رهبران حق و انبیاء وارد میدان شوند.
و به دنبال آنها مبلغان صدیق و راستگو که گفتار و کردارشان با یکدیگر هماهنگ است ، تا اهداف پیامبران را از این طریق در همه جا گسترش دهند.
به دنبال این دوران سازندگى فکرى ، طبیعتا عناصر آلوده و آنها که مانع راه حقند سر بر دارند، جمعى باید در مقابل آنها قیام کنند و عده اى شهید شوند و با خون پاکشان درخت توحید آبیارى گردد.
در مرحله چهارم محصول این کوششها و تلاشها به وجود آمدن صالحان است اجتماعى پاک و شایسته و آکنده از معنویت .
بنابراین ما در سوره حمد در شبانه روز پى در پى از خدا مى خواهیم که در خط این چهار گروه قرار گیریم ، خط انبیاء خط صدیقین ، خط شهدا و صالحین و روشن
است که در هر مقطع زمانى باید در یکى از این خطوط، انجام وظیفه کنیم و رسالت خویش را ادا نمائیم .


2- (مغضوب علیهم ) و (ضالین ) کیانند؟


جدا کردن این دو از هم در آیات فوق نشان مى دهد که هر کدام اشاره به گروه مشخصى است .
در اینکه فرق میان این دو چیست سه تفسیر وجود دارد:
1- از موارد استعمال این دو کلمه در قرآن مجید چنین استفاده مى شود که (مغضوب علیهم ) مرحله اى سختتر و بدتر از ضالین است ، و به تعبیر دیگر ضالین گمراهان عادى هستند، و مغضوب علیهم ، گمراهان لجوج و یا منافق ، و به همین دلیل در بسیارى از موارد، غضب و لعن خداوند در مورد آنها ذکر شده .
در آیه 106 سوره نحل مى خوانیم و لکن من شرح بالکفر صدرا فعلیهم غضب من الله :(آنهائى که سینه خود را براى کفر گسترده ساختند غضب پروردگار بر آنها است ).
و در آیه 6 سوره فتح آمده است ، و یعذب المنافقین و المنافقات و المشرکین و المشرکات الظانین بالله ظن السوء علیهم دائرة السوء و غضب الله علیهم و لعنهم و اعدلهم جهنم : (خداوند مردان و زنان منافق و مردان و زنان مشرک و آنها را که درباره خدا گمان بد مى برند مورد غضب خویش قرار مى دهد، و آنها را لعن مى کند، و از رحمت خویش دور مى سازد، و جهنم را براى آنان آماده ساخته است .
به هر حال مغضوب علیهم آنها هستند که علاوه بر کفر، راه لجاجت و عناد و دشمنى با حق را مى پیمایند و حتى از اذیت و آزار رهبران الهى و پیامبران در صورت امکان فروگذار نمى کنند آیه 112 سوره آل عمران مى گوید: و بائوا بغضب من الله ... ذلک بانهم کانوایکفرون بایات الله و یقتلون الانبیاء بغیر حق ذلک بما
عصوا و کانوا یعتدون : (غضب خداوند شامل حال آنها (یهود) شد چرا که به خدا کفر مى ورزیدند و پیامبران الهى را به ناحق مى کشتند).
2- جمعى از مفسران عقیده دارند که مراد از (ضالین ) منحرفین نصارى و منظور از(مغضوب علیهم ) منحرفان یهودند.
این برداشت به خاطر موضعگیریهاى خاص این دو گروه در برابر دعوت اسلام مى باشد، زیرا همانگونه که قرآن هم صریحا در آیات مختلف بازگو مى کند، منحرفان یهود، کینه و عداوت خاصى نسبت به دعوت اسلام نشان مى دادند، هر چند در آغاز، دانشمندان آنها از مبشران اسلام بودند، اما چیزى نگذشت که به جهاتى که اینجا جاى شرح آن نیست از جمله به خطر افتادن منافع مادیشان سرسخت ترین دشمن شدند، و از هر گونه کار شکنى در پیشرفت اسلام و مسلمین فروگذار نکردند (همانگونه که امروز نیز موضع گروه صهیونیست در برابر اسلام و مسلمانان همین است ).
و با این حال تعبیر از آنها به (مغضوب علیهم ) بسیار صحیح به نظر مى رسد ولى باید توجه داشت که این تعبیر در حقیقت از قبیل تطبیق کلى بر فرد است ، نه انحصار مفهوم مغضوب علیهم در این دسته از یهود.
اما منحرفان از نصارى که موضعشان در برابر اسلام تا این حد سرسختانه نبود، تنها در شناخت آئین حق گرفتار گمراهى شده بودند، از آنها تعبیر به ضالین شده که آن هم از قبیل تطبیق کلى بر فرد است .
در احادیث اسلامى نیز کرارا مغضوب علیهم به یهود و ضالین به منحرفان نصارى تفسیر شده است و نکته اش ‍ همانست که در بالا اشاره شد.
3- این احتمال نیز وجود دارد که ضالین به گمراهانى اشاره مى کند که اصرارى بر گمراه ساختن دیگران ندارند در حالى که (مغضوب علیهم ) کسانى
هستند که هم گمراهند و هم گمراه گر، و با تمام قوا مى کوشند دیگران را همرنگ خود سازند!.
شاهد این معنى آیاتى است که سخن از کسانى مى گوید که مانع هدایت دیگران به راه راست بودند و به عنوان (یصدون عن سبیل الله ) از آنها یاد شده در آیه 16 سوره شورى مى خوانیم : و الذین یحاجون فى الله من بعد ما استجیب له حجتهم داحضة عند ربهم و علیهم غضب و لهم عذاب شدید: (آنها که بعد از پذیرش دعوت اسلام از ناحیه مؤ منان ، در برابر پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلم ) به مخاصمه و بحثهاى انحرافى بر مى خیزند، حجت و دلیلشان در پیشگاه خدا باطل و بى اساس است و غضب خدا بر آنها است و عذاب شدید در انتظارشان خواهد بود.
اما با این همه چنین به نظر مى رسد که جامعترین این تفاسیر همان تفسیر اول است تفسیرى که بقیه تفسیرها در آن جمع است و در حقیقت مصداقى از مصادیق آن محسوب مى شود بنابر این دلیلى ندارد که ما مفهوم وسیع آیه را محدود کنیم .
و الحمد لله رب العالمین

منبع : تفسیر نمونه ج 1

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی