مِشـــــکوة

وبلاگ تخصــصی قــرآن و حدیث

مِشـــــکوة

وبلاگ تخصــصی قــرآن و حدیث

قرآن و اهل بیت (ع) نورند . نوری که انسان می تواند در پرتو آن به تعالی و تکامل برسد .
منشأ نور خداست و همه انوار عالم ، فروغ و تجلی خود را از نور خدا می گیرند .
" مشکوة " همان سرچشمه نور است که همه انوار را در بر دارد....
این وبلاگ تخصصی و پیرامون قرآن و اهل بیت ( ع ) است که به میمنت میلاد پیامبر اکرم حضرت محمد ( ص )
و صادق آل محمد ( ع ) در روز 17 ربیع الأول ایجاد گردیه است . امید است مورد علاقه و عنایت شیفتگان قرآن و عترت
واقع گردد. و الحمد لله رب العالمین

۱۹۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «قرآن» ثبت شده است

۲۹
آذر
 


در مورد محشور شدن بعضی انسان ها به شکل حیوان روایت شده معاذ بن جبل نزدیک رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله در منزل ابو ایّوب  انصارى نشسته بود پس معاذ گفت یا رسول اللَّه آیا قول خداى تعالى که میفرماید: «یَوْمَ یُنْفَخُ فِی الصُّورِ فَتَأْتُونَ أَفْواجاً» را دیده‏اى. پس پیامبر فرمود: اى معاذ از امر بزرگى سؤال کردى آن گاه چشمان مبارکشرا فرو بست سپس فرمود:"ده طائفه از امّت من به طور پراکنده محشور میشوند. خداوند آنها را از میان مسلمین مشخّص فرموده و صورت بعضى از آنها به شکل میمون و بوزینه و برخى را به صورت خوک و بعضى هیکلشان وارونهاست و....  امّا آنهایى که به صورت میمونند آنها سخن‏چینان از مردمند.و امّا آنهایى که بر صورت خوکند پس آنها حرامخوارها هستند که از راه حرام کسب میکنند. و امّا آنها که وارونه ‏اند آنها ربا خورانند و ...

ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج‏26، ص: 239



آیه إذا الوحوش حُشِرَت ، به بیان علامه حسن زاده می فرمایند: یکی از معانی و مصادیق و بطون این آیه هم این هست که منظور محشور شدن انسان هایی با خوی وحشی و حیوانی است یعنی سخن از زمانی می گوید که به تمثال حیوان های وحشی به خاطر داشتن  صفات آنها ظاهر و محشور می شوند مثلا همه می بینند و می فهمند این آقا فلانی است ولی به شکل سگ شده چون در این دنیا  صفت سگ را داشته است.




قیامت یوم تبلی السرائر :

                       روزی که نهان ها آشکار می شود

۱۷
آذر




پرسش: علوم امروز فرضیه های فراوانی پیرامون امکان و یا عدم امکان حیات و زندگانی در کرات آسمانی غیر از زمین دارند آیا در آیات الهی به این مسئله اشاره شده است؟

پاسخ:برای اثبات حیات و زندگانی در کرات آسمانی به این آیه شریفه استناد می شود:

 وَ مِنْ آیاتِهِ خَلْقُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَثَّ فیهِما مِنْ دابَّةٍ وَ هُوَ عَلى‏ جَمْعِهِمْ إِذا یَشاءُ قَدیرٌ .

و از نشانه‏هاى [قدرتِ‏] اوست آفرینش آسمانها و زمین و آنچه از [انواع‏] جنبنده در میان آن دو پراکنده است، و او هرگاه بخواهد بر گردآوردنِ آنان تواناست
.)                                    
 (شورى:29)

مفسران قرآن مجید در کتب تفسیری خود پیرامون این مسئله ایگونه اظهار نظر می کنند:

علامه طباطبایی: ظاهر آیه این است که در آسمان ها خلقتی از جنبندگان است همانطوری که در زمین وجود دارند.(المیزان، ج 18، ص 58)

۰۲
آذر

مغز انسان در قرآن/اشاره قرآن به وجود مرکز دروغگویی در قسمت جلوی مغز

تا دهها سال قبل انسان هیچ اطلاعاتی در مورد مغز نداشت و فقط می دانست که مغز مرکز پردازش اطلاعات و حافظ انسان است و در دوران باستان فقط چندین بار عملهای جراهی موفقیت آمیز ساده بروی مغز انجام گرفته بود.

اما با گسترش علم دانشمندان متوجه شدند مغز انسان بصورت یکپارچه نیست و از اجزای مختلفی تشکیل شده است و هر بخش از مغز وظیفه خاصی را دارد در سال 2003 گروهی از دانشمندان با عکس برداری الکترومغناطیسی از مغز انسان متوجه شدند مرکز دروغگویی و راستگویی در بخش جلویی مغز قرار دارد و وقتی کسی دروغ می گوید قسمت های لپ پیشانی یا ناصیه مغزش فعالیت بیشتری را انجام می دهد و آن قسمت مسئول مستقیم دروغگویی در انسان است.

در حالی که دانشمندان در سال 2003 به این موضوع پی بردند قرآن کریم در سوره علق آیات 13-16 به این موضوع اشاره کرده است:

أَرَأَیْتَ إِن کَذَّبَ وَتَوَلَّى ﴿۱۳﴾أَلَمْ یَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ یَرَى ﴿۱۴کَلَّا لَئِن لَّمْ یَنتَهِ لَنَسْفَعًا بِالنَّاصِیَةِ ﴿۱۵﴾ نَاصِیَةٍ کَاذِبَةٍ خَاطِئَةٍ ﴿۱۶﴾

[و باز] آیا چه پندارى [که] اگر او به تکذیب پردازد و روى برگرداند [چه کیفرى در پیش دارد] (۱۳) مگر ندانسته که خدا مى‏بیند (۱۴)زنهار اگر باز نایستد موى پیشانى [او] را سخت بگیریم (۱۵)[همان] موى پیشانى دروغزن گناه‏پیشه را (۱۶)

در سوره هود آیه 56 نیز خدواند دوباره به این مساله اشاره می کند:

مَّا مِن دَآبَّهٍ إِلاَّ هُوَ آخِذٌ بِنَاصِیَتِهَا "جنبنده‌ای نیست مگر این که خدا موی پیشانی او را می‌گیرد."


۲۳
آبان
درسهایی از قرآن - استاد قرائتی

بسم اللّه الرّحمن الرّحیم

الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی

بینندگان عزیز بحث را در آستانه محرم پخش می‏شود و می‏شنوند، بحث ما راجع به عزاداری و مسائل مهمی که باید گفته بشود. حرف اول ما این است که اصولاً عزاداری ریشه‏اش در فطرت چیست؟ در قرآن چیست؟ در تاریخ چیست؟ اما در درون انسان، در درون ما... پس بحث ما ریشه عزاداری در درون، در قرآن، در تاریخ، در حدیث خیلی هم فشرده می‏گوئیم. در درون انسان 2 تا مسئله هست یکی عقل است و یکی عاطفه هر یک از اینها چراغی دارد، چراغ عقل بیان است تا مرد سخن نگفته باشد، عیب و هنرش نهفته باشد. یعنی آدم وقتی حرف می‏زند، از حرف زدنش می‏فهمیم این عقلش چقدر کار می‏کند، یعنی سخنرانی و بیان، چراغ عقل است. اگر عقل قوی بود حرفها هم منطقی است، اگر عقل کم بود، حرفها هم آبکی است، یعنی سخنرانی و بیان چراغ عقل است، تابلو عقل است، عاطفه چراغش چشم است، چشمی که گریه دارد، پیداست عاطفه‏ اش پررنگ است، چشمی که خشک است پیداست عاطفه ‏اش کم رنگ است، این مال درون.

بزرگداشت یاد شهدای تاریخ در قرآن
۱۷
آبان
تعبیری زیبا از آیت‌الله مجتهدی

بدانید که آسانسور بهشت با قرآن کار می‌کند؛

 یعنی هر چقدر بخوانی بالاتر می‌روی

و هر جا که نخواندی آسانسور می‌ایستد و باید پیاده شوی.



آیة الکرسیتصاویر متحرک ماه رمضان گروه گل یاس yasgroup. ir 26 تصاویر متحرک ماه رمضان   سری دوم
۱۳
آبان

هشت عذاب روحی جهنمیان


در قرآن کریم عذاب‌های روحی دوزخیان در آیات متعدد و به مناسبت‌های مختلف بیان شده است. در این فرصت به عنوان نمونه به برخی از آنها اشاره می‌شود:
عذاب

1. از چشم خدا افتادن و محروم شدن از ارتباط با پروردگار: «قَالَ اخْسَۆُوا فِیهَا وَلَا تُکَلِّمُونِ»؛[1]

(خداوند گوید) ذلیلانه در آنجا ساکت و دور گردید و هرگز با من سخن نگویید».


2. دوری از رحمت خدا: «وَقِیلَ الْیَوْمَ نَنسَاکُمْ کَمَا نَسِیتُمْ لِقَاء یَوْمِکُمْ هَذَا وَمَأْوَاکُمْ النَّارُ وَمَا لَکُم مِّن نَّاصِرِینَ»؛[2] و (به آنها) گفته مى‏شود: امروز شما را فراموش مى‏کنیم (در میان عذاب رها مى‏کنیم) چنان که شما دیدار امروزتان را

(در دنیا) فراموش کردید، و جایگاه شما آتش است و شما را هرگز یارى‏کنندگانى نیست.


3. مشاهده نعمت‌هایی که به دوستان و آشنایانشان در بهشت داده می‌شود: «وَنَادَى أَصْحَابُ النَّارِ أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَنْ أَفِیضُواْ عَلَیْنَا مِنَ الْمَاء أَوْ مِمَّا رَزَقَکُمُ اللّهُ قَالُواْ إِنَّ اللّهَ حَرَّمَهُمَا عَلَى الْکَافِرِینَ »؛[3] و اهل آتش بهشتیان را ندا کنند که از آب یا از آنچه خدا شما را روزى کرده بر ما فرو ریزید. گویند: همانا خداوند این دو را بر کافران حرام نموده است.


4. گفت‌وگوهای دلخراش و جانکاهی که میان بهشتیان و دوزخیان رد و بدل می‌شود، و روح دوزخیان را سخت آزار می‌دهد: «وَنَادَى أَصْحَابُ الْجَنَّةِ أَصْحَابَ النَّارِ أَن قَدْ وَجَدْنَا مَا وَعَدَنَا رَبُّنَا حَقًّا فَهَلْ وَجَدتُّم مَّا وَعَدَ رَبُّکُمْ حَقًّا قَالُواْ نَعَمْ فَأَذَّنَ مُۆَذِّنٌ بَیْنَهُمْ أَن لَّعْنَةُ اللّهِ عَلَى الظَّالِمِینَ »؛[4] و بهشتیان دوزخیان را ندا مى‏دهند که ما آنچه را پروردگارمان به ما وعده داده بود درست و ثابت یافتیم، آیا شما نیز آنچه را پروردگارتان وعده داده بود حق و ثابت یافتید؟ گویند: آرى! پس آواز دهنده‏اى در میان آنان آواز مى‏دهد که لعنت خداوند بر ستمکاران باد.


5. حسرت: «... کَذَلِکَ یُرِیهِمُ اللّهُ أَعْمَالَهُمْ حَسَرَاتٍ عَلَیْهِمْ وَمَا هُم بِخَارِجِینَ مِنَ النَّارِ»؛[5]

این چنین خداوند عمل‏هاى (دنیوى) آنها را مایه‏هاى حسرتى به آنها ارائه مى‏دهد، و آنها هرگز از آتش بیرون آمدنى نیستند.

آنها فریاد مى‏‌کشند اى مالک دوزخ! (اى کاش) پروردگارت ما را بمیراند(تا آسوده شویم). مى‌‏گوید شما در این‌جا ماندنى هستید

«وَیَوْمَ یَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَى یَدَیْهِ یَقُولُ یَا لَیْتَنِی اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِیلًا»؛[6] و (به یاد آر) روزى که ستمگر پشت دست‏هاى خود را به دندان مى‏گزد، مى‏گوید: اى کاش همراه پیامبر راهى را (به سوى خدا) پیش مى‏گرفتم.


6. تحقیر و ذلت و خواری: «ذُقْ إِنَّکَ أَنتَ الْعَزِیزُ الْکَرِیمُ»؛[7] (و بگویید) بچش که حقّا تو همان قدرتمند گرامى هستى

«یُضَاعَفْ لَهُ الْعَذَابُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَیَخْلُدْ فِیهِ مُهَانًا »؛[8] (و به لحاظ تقارن گناهان اعتقادى و عملى وى) عذاب او در روز قیامت دو برابر شود و در آن عذاب همیشه به خوارى بماند.


7. پایان ناپذیری جهنم و عذاب: «وَنَادَوْا یَا مَالِکُ لِیَقْضِ عَلَیْنَا رَبُّکَ قَالَ إِنَّکُم مَّاکِثُونَ»؛[9] آنها ندا در مى‏دهند: اى مالک (جهنم، بگو) پروردگارت ما را بمیراند و نابود سازد! گوید: بى‏تردید شما (در این جا) ماندگارید

8. راه فرار نداشتن از جهنم: «کُلَّمَا أَرَادُوا أَن یَخْرُجُوا مِنْهَا مِنْ غَمٍّ أُعِیدُوا فِیهَا وَذُوقُوا عَذَابَ الْحَرِیقِ »؛[10] هر گاه اراده کنند که از (شدت) غصه از آنجا بیرون آیند (به اجبار) در آن بازگردانده مى‏شوند و (گفته مى‏شود) بچشید عذاب سوزنده را. و ...

 -----------------------------------------------------

پی نوشت ها:

[1]. مۆمنون، 108.

[2]. جاثیه، 34.

[3]. اعراف، 50.

[4]. اعراف، 44.

[5]. بقره، 167.

[6]. فرقان، 27.

[7]. دخان، 49.

[8]. فرقان، 69.

[9]. زخرف، 77.

[10]. حج، 22.

۱۳
آبان

قرآن گوش دهید و درمان شوید!


اضطراب، استرس، ناآرامی، افسردگی و مانند آن، از جمله معضلات نوع بشر، در هر عصر و زمانی است. از این رو پزشکان و محققان و حتی عالمان دینی، هر یک سعی در ارائه راهکارهایی برای درمان و بهبود این امراض روحی و روانی دارند.



اثر صوت قرآن کریم بر مولکول‌های آب

بهترین فرمولی که شاید در دهه اخیر به طور علمی و تجربی برای همگان با انجام یکسری آزمایشات، آشکار شد، این بود که، اصوات، در ایجاد آرامش و رفع اضطراب از انسان ها بسیار می تواند تأثیر گذار باشد.

پروفسور «ماسارو ایموتو» (Masaru Emoto) که یک محقق ژاپنی است؛ با ایجاد صوت های مختلف بر روی آب و انجماد سریع آن، متوجه این مطلب شد که اصوات با توجه به خصوصیاتی که دارند، هر یک اثر خاصی، بر مولکول های آب می گذارند.

شکل بلور‌های آب، بسته به نوع لهجه [ژاپنی، انگلیسی، فرانسوی، ایرانی و عربی و ...] و لحن و معنای کلام [مهربان، عصبانی، آمرانه، محترمانه و ...] که با آن، بر آب خوانده می شود، متغیّر است.

از آنجا که بیش از دو سوم بدن انسان را، آب تشکیل داده، تأثیر گذاری آن بر انسان نیز مشهود است. به گونه‌ای که شکل مولکول‌های آب بدن ما، بسته به نوع سخنانی که می شنویم و حتی دعاها و نفرین هایی که از دور و نزدیک نثارمان می شود و حتی محیطی که در آن قرار داریم؛ قابل تغییر است.

در ایران نیز مشابه همین آزمایش، با قرائت صوت قرآن کریم، بر روی مولکول آب، امتحان شد و محققان دریافتند؛ زمانی که صوت قرآن بر آب پخش می شود؛ مولکول های آب، در بهترین و منظم ترین حالت ممکن قرار می گیرند، به طوری که هیچ یک از دیگر اصوات، قادر به چنین اثری نیستند و در یک کلام زیباترین شکل بلور آب، زمانی است که قرآن بر آن خوانده می شود.

 

شفا با قرآن

با علنی شدن نتایج این آزمایش بود که معنای این آیه بصورت کامل تری برای ما مسلمانان مشخص شد: «وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاء وَرَحْمَةٌ لِّلْمُۆْمِنِینَ وَلاَ یَزِیدُ الظَّالِمِینَ إَلاَّ خَسَارًا »(1): و از قرآن آنچه را که براى مۆمنین شفا و رحمت است فرو مى‏فرستیم (شفا از امراض معنوى و اجتماعى) و بر ستمکاران جز زیان (روحى و اجتماعى) نمى‏افزاید.

دو نکته در این آیه قرآن حائز اهمیّت است:

1. قرآن کریم از هر جهت شفاء است

قرآن کریم به واسطه استدلال هایش، رکود فکری افراد را شفا می دهد و به واسطه موعظه هایش، قساوت قلب را از بین می برد و از سوی دیگر لحن آهنگین کلامش، سبب رفع اضطراب و افسردگی می گردد. (2)

کسانی که ایمان به خدا ندارند؛ هیچ بهره و آرامش و افزایش ایمانی را از شنیدن آیات نورانی آن نخواهند داشت: «وَ إِذَا مَا أُنزِلَتْ سُورَةٌ فَمِنْهُم مَّن یَقُولُ أَیُّکُمْ زَادَتْهُ هَـذِهِ إِیمَانًا فَأَمَّا الَّذِینَ آمَنُواْ فَزَادَتْهُمْ إِیمَانًا وَ هُمْ یَسْتَبْشِرُونَ»و چون سوره‏اى نازل شود برخى از آنها (منظور منافقان برای استهزا) گویند: این سوره بر ایمان کدام یک از شما افزود؟ (بگو) اما کسانى که ایمان آورده‏اند بر ایمان آن‌ها افزود و آن‌ها (از دریافت آن) شادمانى مى‏کنند

پیامبر خدا صلى اللَّه علیه و آله می فرمایند: هر کس قرآن را بشنود، خداوند به ازاى هر حرفى، یک حسنه براى او مى‏نویسد و در زمره کسانى که قرآن مى‏خوانند و [از درجات و پلّه‏هاى بهشت]بالا مى‏روند، محشور مى‏گردد و در مقامی دیگر آن حضرت می فرمایند خداوند، از شنونده قرآن، بلاى دنیا را دور مى‏کند و از قارى قرآن، بلاى آخرت را. (3)

2. شفا بودن قرآن فقط برای مۆمنین است

شفا بودن قرآن فقط برای کسانی است که ایمان آورده و جزء ظالمین نباشند؛ آنان که از صمیم دل، به وحیانی و الهی بودن قرآن کریم یقین دارند و به گفته های آن عمل می کنند. بدین ترتیب میزان ایمان شنونده قرآن کریم، در میزان کسب آرامش از آن بسیار موثر است.

خداوند درباره اثر قرآن کریم بر مۆمنان می فرمایند: «إِنَّمَا الْمُۆْمِنُونَ الَّذِینَ إِذَا ذُکِرَ اللّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَإِذَا تُلِیَتْ عَلَیْهِمْ آیَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِیمَانًا وَعَلَى رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ »(4) مۆمنان تنها کسانى هستند که چون یاد خدا به میان آید دل‏هایشان مى‏ترسد، و چون آیات او بر آنان خوانده شود بر ایمانشان مى‏افزاید، و همواره بر پروردگارشان توکّل مى‏کنند.

و در مقابل کسانی که ایمان به خدا ندارند؛ هیچ بهره و آرامش و افزایش ایمانی را از شنیدن آیات نورانی آن نخواهند داشت: «وَإِذَا مَا أُنزِلَتْ سُورَةٌ فَمِنْهُم مَّن یَقُولُ أَیُّکُمْ زَادَتْهُ هَـذِهِ إِیمَانًا فَأَمَّا الَّذِینَ آمَنُواْ فَزَادَتْهُمْ إِیمَانًا وَهُمْ یَسْتَبْشِرُونَ »(5) و چون سوره‏اى نازل شود برخى از آنها (از منافقان به عنوان استهزا) گویند: این سوره بر ایمان کدام یک از شما افزود؟ (بگو) اما کسانى که ایمان آورده‏اند بر ایمان آنها افزود و آنها (از دریافت تحفه نو آسمانى) شادمانى مى‏کنند.

آداب گوش دادن به قرآن

شایسته آن است که مسلمانان در هنگام شنیدن آیات قرآن، هم به احترام کلام خداوند و هم برای شنیدن و پیاده کردن احکام الهی آن، سکوت کنند و پیام خدا را با گوش جان بشنوند زیرا که هیچ سخنی شیرین تر و دلرباتر و زیباتر و مفیدتر و مقدس تر و ارزشمندتر و شیواتر و مۆثر از سخن خداوند سبحان نیست و ثمرة چنین احترامی این است که انسان مورد ترحّم پروردگار قرار می‌گیرد.

قرائت صوت قرآن کریم، بر روی مولکول آب، امتحان شد و محققان دریافتند؛ زمانی که صوت قرآن بر آب پخش می شود؛ مولکول های آب، در بهترین و منظم ترین حالت ممکن قرار می گیرند، به طوری که هیچ یک از دیگر اصوات، قادر به چنین اثری نیستند و در یک کلام زیباترین شکل بلور آب، زمانی است که قرآن بر آن خوانده می شود

وَإِذَا قُرِىءَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُواْ لَهُ وَأَنصِتُواْ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ (6): و چون قرآن خوانده شود بدان گوش فرا دهید و خاموش باشید، باشد که مشمول رحمت شوید.

برخی از راویان اهل سنت و برخی مفسران شیعی نیز، لزوم سکوت را مخصوص نماز می دانند، آن هنگام که امام جماعت در حال قرائت حمد و سوره است، ولی از ظاهر آیه چنین ویژگی برنمی آید، چنانچه امام صادق (علیه السلام) می فرمایند: «یَجِبُ الاِنْصاتُ لِلْقُرْآنِ فِى الصَّلوةِوَ فِى غَیْرِها وَ اِذْا قُرِءَ عِنْدَکَ الْقُرْآنُ وَجَبَ عَلَیْکَ الاِنْصاتُ وَ الاِسْتِماعُ» (7): واجب است در نماز و غیر نماز به هنگام شنیدن قرآن، سکوت و استماع کرد و هنگامى که نزد تو قرآن خوانده شود، سکوت کردن و گوش فرا دادن لازم است.

امام باقر علیه السلام می فرمایند: هر کس شب 10 آیه قران بخواند از غافلین به حساب نمی آید و هرکس 50 آیه بخواند از ذاکرین و هرکس 100 آیه بخواند از قانتین و هر کس 200 آیه بخواند از خاشعین و هرکس 300 آیه بخواند از فائزین و هرکس 500 آیه بخواند از مجتهدین  محسوب می‌شود و هر کس 1000 آیه بخواند یک قنطار به او اجر داده می‌شود که هر قنطار 5000‌ است و هر مثقال 24 قیراط و هر قیراط  کمترینش مانند کوه  «اُحد» است و بیشترینش مانند هر آنچه میان آسمان و زمین است می باشد. (8)

بارالها بر محمّد و آلش درود فرست و به حق آن بزرگواران، بر ما توفیق تلاوت روزانه آیات نور بخش الهی را مرحمت بفرما و ما را در زمره ذاکرین، قانتین، خاشعین، فائزین و مجتهدین قرار بده. اللهمّ صلّ علی محمّد و آل محمّد و عجّل فی فرج مولانا صاحب الزّمان.

 

پی نوشت ها:

1.      سوره مبارکه اسراء، آیه 82.

2.      برگرفته از تفاسیر نور و نمونه.

3.      شناخت‌نامه قرآن برپایه قرآن و حدیث، ج 3، ص 287.

4.      سوره مبارکه انفال، آیه 2.

5.      سوره مبارکه توبه، آیه 124.

6.      سوره مبارکه اعراف، آیه 204.

7.      تفسیر «برهان»، جلد 2، صفحه 57.

8.      اصول کافی باب فضل القرآن.

۰۸
آبان

اِنَّ الاَْبْرَارَ یَشْرَبُونَ مِنْ کَأْس کَانَ مِزَاجُهَا کَافُوراً * عَیْناً یَشْرَبُ بِهَا عِبَادُ اللهِ یُفَجِّرُونَهَا تَفْجِیراً * یُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَ یَخَافُونَ یَوْماً کَانَ شَرُّهُ مُسْتَطِیراً * وَ یُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْکِیناً وَ یَتِیماً وَ اَسِیراً * اِنَّمَا نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللهِ لاَ نُرِیدُ مِنْکُمْ جَزَآءً وَ لاَ شُکُوراً * اِنَّا نَخَافُ مِنْ رَبِّنَا یَوْماً عَبُوساً قَمْطَرِیراً

ترجمه :

به یقین ابرار (و نیکان) از جامى مى نوشند که با عطر خوشى آمیخته است، از چشمه اى که بندگان خاصّ خدا از آن مى نوشند، و از هر جا بخواهند آن را جارى مى سازند. آن ها به نذر خود وفا مى کنند، و از روزى که شرّ و عذابش گسترده است مى ترسند، و غذاى (خود) را با این که به آن علاقه (و نیاز) دارند، به «مسکین» و «یتیم» و «اسیر» مى دهند. (و مى گویند:) ما شما را به خاطر خدا اطعام مى کنیم، و هیچ پاداش و سپاسى از شما نمى خواهیم. ما از پروردگارمان خائفیم، در آن روزى که عبوس و سخت است!         

  «سوره دهر (انسان)، آیات 5 تا 10»



۰۲
آبان

بررسی رابطه غدیر و قرآن

غدیر واقعه ای است لایق لقب قرآنی! نقطه آغاز آن با قرآن، همه مراحل آن با نزول پی در پی قرآن، تار و پود خطابه اش آمیخته با آیات قران، و خاتمه آن با حضور قرآن، که این همه واقعه ای در سایه سار قرآن را برای ما ترسیم می کند.
کجای تاریخ اسلام را سراغ دارید که در یک ماه بیش از دویست آیه قرآن در فراز و نشیب یک ماجرا نازل شده باشد یا مورد استناد قرار گرفته باشد؛ و یا کدام خطابه را سراغ دارید که بیش از صد آیه قرآن در آن شاهد آورده شده باشد.
کدام برنامه اسلام را می شناسید که دو آیه بسیار مهم قرآن مستقیما و صریحا معرف آن باشد: یک دستور به ابلاغ آن با: یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاس که با ضمانت الهی به استقبال مبلغ اعظم غدیر می آید؛ و دیگر نتیجه ابلاغ آن با الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتی‏ وَ رَضیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دینا که امضای خالق جهان را براین ابلاغ عظیم اعلام می نماید.
اکنون ماجرای سفر یک ماهه ای پیش روی شماست که در مرحله به مرحله آن آیات قرآن نازل شده یا مورد استناد واقع شده است. آیاتی برای آماده سازی فکری مردم در راستای پذیرش و درک مسئله ولایت، آیاتی به عنوان اوامر مستقیم اعلام ولایت در غدیر، آیه هایی از قزآن خبر از توطئه های پشت پرده منافقین و شیاطین و یا به عنوان مقابله در برابر فتنه انگیزی های علنی آنان، و آیاتی به عنوان پاسخ به سوالات مردم درباره غدیر است.
سراسر خطبه یک ساعته پیامبر صلی الله علیه و آله در غدیر آمیخته با آیات قرآن است. چند سوره به طور کامل در متن قرآن قرائت شده و مورد استناد و تفسیر قرار گرفته است. آیاتی نیز به صراحت یا به صورت ضمنی در خطابه غدیر آمده که اشاره آن به آیات قرآن واضح است.
در کنار این حضور قرآن در غدیر، بیا نات مفصلی در باره عظمت قرآن و تفسیر آن و صاحبان چنین مقامی در خطبه غدیر به چشم می خورد.

ارتباط عمیق این آیات با اصل واقعه غدیر قابل قابل توجه است.در حالی که محور سخن در غدیر ولایت اهل بیت علیهم السلام است، اوامر خاص مربوط به آن، معرفی دوستان و دشمنان ولایت، نشان دادن مرزهای ولایت و برائت، شناخت مقام والای عصمت، همه در سایه قرآن بیان شده، و به گونه ای منسجم غدیر را از متن قرآن استخراج کرده و قرآن را در متن غدیر جای داده است.
در این نوشتار با انگیزه نشان دادن قرآنی بودن غدیر در پی اثبات این ادعا هستیم که غدیر یک ماجرای آمیخته با قرآن است و این قابل اثبات در همه فراز نشیب های ماجراست.

در بخش های مختلف این نوشتار، که از مدینه آغاز می شود و تا مکه می رود و از آن جا با مراسم حج همراه می شود. با پایان حج حرکت به سوی غدیر آغاز می شود و با رسیدن به سرزمین خم پیامبر سخنرانی مفصل خود را برگزار می کنند و سپس مراسم سه روزه غدیر آغاز می شود. وقایع متعددی در ارتباط با غدیر در این ایام رخ می دهد تا هنگام خروج از غدیر فرا می رسد. از غدیر تا مدینه وقایعی اتفاق می افتد و با وصول به مدینه هنوز ماجرا پایان نمی یابد، بلکه تا روز رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله هنوز غدیر در جریان است و آیات قرآن را پشتیبانی می کند.

اگر نتیجه این نوشتار این باشد که غدیر و قرآن با هم و در کنار یکدیگر مطرح شده اند. و باید هر یک را پشتیبان و مفسر یکدیگر بدانیم، تا ابد افتخار خواهیم کرد که قرآنِ عزیز در آغوش غدیریان است و غدیرِ عزیز با اهل قرآن است. اکنون هنگام آن است که از تفسیر قرآن به حقایق غدیر نهراسیم و در برابر حقیقتی که در این باره در متن تاریخ دیده می شود سر تسلیم فرود آوریم و تا ابد افتخار کنیم که قرآنِ ما با غدیر و غدیرِ ما با قرآن است.
۳۰
مهر

هیچ گاه از قرآن جدا مشو

هیچ گاه از قرآن جدا مشو
آیت الله میرزا علی قاضی به مرحوم آیت الله شیخ علی محمد بروجردی (از شاگردان برجسته آقای قاضی) فرموده بودند که: « هیچ گاه از قرآن جدا مشو و ایشان تا آخر عمر بر این سفارش آقای قاضی وفادار و پایبند بود. هر وقت از کارهای ضروری و روزمره فارغ می شد، قرآن می خواند و با قرآن بود. »

یکی از دستور العملهای بسیار مهم علمای اخلاق توجه به قرائت قرآن کریم می باشد. در روایتی از حضرت پیغمبر - صلّی اللّه علیه و آله - مروی است که: «هیچ شفیعی در روز قیامت بلند مرتبه‌تر از قرآن نیست، نه پیغمبری و نه ملکی و نه غیر این‌ها»

 

و فرمود که: «خدای - تعالی - هزار سال پیش از آنکه عالم را خلق کند سوره طه و یس را خواند، چون ملائکه آن را شنیدند گفتند: خوشا به حال امّتی که این آیات بر آنها نازل شود؛ و خوشا به حال سینه‌هایی که این‌ها را حفظ کند؛ و خوشا به حال زبانهایی که این‌ها را بخواند» از این رو در ادامه به نکاتی در اهمیت قرائت قرآن از علما اشاراتی می شود.

 

اگه می خواهید آدم شوید قرآن بخوانید

خانم مرضیه حدیده چی می گوید: وقتی غذای امام را داخل اتاق می بردم، وارد اتقاق که می شدم، می دیدم قرآن را باز کرده اند و مشغول قرائت قرآن هستند، مدتی این مسئله (کثرت قرائت قرآن) ذهنم را مشغول کرده بود تا این که روزی به امام عرض کردم: حاج آقا شما سراپای وجودتان قرآن عملی است. دیگر چرا این قدر قرآن می خوانید؟ امام مکثی کردند و فرمودند: هرکس بخواهد از آدمیت سر در بیاورد و آدم بشود باید دائم قرآن بخواند.

 

هیچ گاه از قرآن جدا مشو

 آیت الله نجابت می فرمودند: آیت الله میرزا علی قاضی به مرحوم آیت الله شیخ علی محمد بروجردی (از شاگردان برجسته آقای قاضی) فرموده بودند که: « هیچ گاه از قرآن جدا مشو و ایشان تا آخر عمر بر این سفارش آقای قاضی وفادار و پایبند بود. هر وقت از کارهای ضروری و روزمره فارغ می شد، قرآن می خواند و با قرآن بود. »

 

آقای سید محمد حسن قاضی می فرمایند: « چند سفارش ایشان عبارت است از: اول روخوانی قرآن. می فرمودند قرآن را خوب و صحیح بخوانید. توصیه دیگر ایشان راجع به دوره تاریخ اسلام بود. می فرمودند یک دوره تاریخ اسلام را از ولادت حضرت پیغمبر(ص) تا 255 هـ.ق یا 260 هـ.ق بخوانید. و بعد از عمل به این ها می فرمودند برو نمازشب بخوان! »

آیت الله قاضی در نامه ای به آیت الله  طباطبایی می فرمودند: « دستورالعمل، قرآن کریم است؛ فیه دواء کل دواء و شفاء کل عله و دوا کل غله علماً و عملاً و حالاً. آن قره العیون مخلصین را همیشه جلوی چشم داشته باشید و با آن هادی طریق مقیم و صراط مستقیم سیر نمایید و از جمله سیرهای شریف آن قرائت است به حسن صورت و آداب دیگر، خصوص در بطون لیالی...»

و نیز:« بر شما باد به قرائت قرآن کریم در شب با صدای زیبا و غم انگیز، پس آن نوشیدنی و شراب مۆمنان است. تلاوت قرآن کمتر از یک جزء نباشد. »

 

تاملی در قرآن – توصیه ای از مرحوم نراقی

در کلامی که بلاواسطه از خدا صادر شده باشد، و لفظ آن از غایت و فصاحت به حدّ اعجاز رسیده باشد تأمّل و تفکر کن. معنای قرآن مشتمل بر اصول حقایق معارف و مواعظ و احکام، و متضمّن مفاهیم دقیق تربیتی است.

کسی که از اهل ایمان باشد و مواظبت بر تلاوت آن نماید و آداب و شرایط تلاوت را رعایت کند ، آثار و فواید معنوی آن به او خواهد رسید.

 

براى بهره‌گیرى بیشتر و بهتر از تلاوت قرآن، آداب و دستورالعمل‌هایى در قرآن و روایات معصومین(ع) بیان شده است. این آداب در نگاه کلى به دو بخش تقسیم‌مى‌شود:

 

الف) آداب ظاهرى که مهم‌ترین آن‌ها عبارتند از:

مسواک زدن، وضو گرفتن، رو به قبله نشستن، رعایت وقار، خشوع در قرائت، محزون خواندن، رعایت ترتیل، خوش صدا خواندن، توجه به معناى آیات، رعایت سکوت هنگام تلاوت دیگران، به خدا پناه بردن، با نام خدا آغاز کردن تلاوت.

 

ب) آداب باطنى که درباره حالت‌هاى روحى مطلوب قارى قرآن، هنگام تلاوت است. با استفاده از آیات و روایات، مهم‌ترین آن‌ها عبارت‌اند از:

1. اعتراف به مقام قرآن و علت نزول آن 2. بزرگ‌داشت و تکریم خداوند که صاحب قرآن است 3. حضور قلب 4. تدبر در معانى قرآن 5. تفهّم و کشف ربط و هدف آیات 6. دورى گزیدن از موانع شناخت و فهم قرآن 7. خود را مخاطب خداوند پنداشتن 8. تأثیر پذیرى روحى از آیات 9. ترقى بخشیدن به روح در حال قرائت 10. بیگانه شدن از خود با عنوان انسان خطاکار و گناه‌کار 11. کسب خشنودى در دل، هنگام قرائت.

یکی از اکابر دین، چون قرآن را برای تلاوت می گشود می گفت: «هذا کلام ربّی هذا کلام ربّی». یعنی: این کلام پروردگار من است. این کلام پروردگار من است، و بیهوش می شد.

 

قرآن کریم کتاب حق است و برای هدایت همه انسان‌ها نازل شده است؛ یکی از زمینه‌های هدایت، تلاوت قرآن همراه با تدبر است ولی برخی بر اثر «گناه» دلشان بیمار می‌شود و توفیق تدبر در قرآن نصیبشان نمی‌شود.

خداوند در این زمینه می‌فرماید: «أَفَلَا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا ؛ پس آیا در این قرآن تدبر و اندیشه نمى‏کنند یا بر دل‏هایى قفل‏هاى (عناد و قساوت و شقاوت) آن نهاده شده است؟»، (سوره مبارکه محمد، آیه 24)

دلبستگی به دنیا و گناه مانع توجه و تفکر در قرآن و آیات الهی است. گناه قفل محکمی در آیینه دل است ، درست مانند درب‌های معمولی که با قفل آن را می‌بندند.

 

برای فهمیدن معانی قرآن از سوی خدای مهربان حجاب و مانعی نیست، باید آیینه دل را از زنگار گناه پاک کرد، آنگاه می‌توان با نگاه کردن به قرآن، جمال دوست را در آن دید و به محض برخورد با قرآن و معانی آیات آن قلب انسان جذب کلام خدا و پیام او می‌شود.

ثنایی غزنوی می‌گوید: کسی که مانند اهل دنیا، اهل فساد و تباهی باشد، کی تواند محرم اسرار قرآن شود.

اگر می‌خواهی اهل قرآن شوی ابتدا خویشتن باید شست.


منبع: سایت تبیان بنقل از :

 سایت شهید آوینی

سایت نور آسمان

سایت معارف قرآن

ماهنامه قرآنی نسیم وحی