مِشـــــکوة

وبلاگ تخصــصی قــرآن و حدیث

مِشـــــکوة

وبلاگ تخصــصی قــرآن و حدیث

قرآن و اهل بیت (ع) نورند . نوری که انسان می تواند در پرتو آن به تعالی و تکامل برسد .
منشأ نور خداست و همه انوار عالم ، فروغ و تجلی خود را از نور خدا می گیرند .
" مشکوة " همان سرچشمه نور است که همه انوار را در بر دارد....
این وبلاگ تخصصی و پیرامون قرآن و اهل بیت ( ع ) است که به میمنت میلاد پیامبر اکرم حضرت محمد ( ص )
و صادق آل محمد ( ع ) در روز 17 ربیع الأول ایجاد گردیه است . امید است مورد علاقه و عنایت شیفتگان قرآن و عترت
واقع گردد. و الحمد لله رب العالمین

۱۵۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «عکس مذهبی» ثبت شده است

۱۰
خرداد
 
 
تاکید بر خواندن مناجات شعبانیه


مناجات «شعبانیه» را خواندید؟ بخوانید آقا ...!
مناجات شعبانیه از مناجات هایی است که اگر انسان دنبالش برود و فکر در او بکند، انسان را به یک جایی می‌رساند. آن کسی که این مناجات را گفته و همه ائمه هم به حسب روایت می خواندند، اینها، آنهایی بودند که وارسته از همه چیز بودند. مع ذلک آن طور مناجات می کردند، برای اینکه خود بین نبودند.

هرچه بودند این طور نبوده که خودش را ببیند که، حالا من امام صادق ام دیگر، نه امام صادق مثل آن آدمی که در معصیت غرق است مناجات می کند، برای اینکه می بیند خودش هیچ نیست و هر چه هست نقص است و هر چه هست از اوست.

هر چه کمال است از اوست، خودش چیزی ندارد هیچ یک چیزی ندارند، انبیا هم هیچی نداشتند. همه هیچ اند و اوست فقط ، همه هم دنبال او هستند، همه فطرت ها دنبال او هستند، منتها چون ما محجوبیم، نمی فهمیم که ما دنبال او هستیم؛
آنهایی که می فهمند، آنها وارسته می شوند و می روند سراغ همان معنا. این کمال انقطاعی که خواستند، این کمال انقطاع همینست که از همه این چیزهایی که هستش، اصلش به کنار باشند.

انه کال ظلوما جهولا را که در آیه شریفه وارد شده است که عرضنا الامانه علی السموات والارض و الجبال فابین بعد می گوید:

انه کان ظلوما جهولا بعضی می گویند که «ظلوما جهولا» بالاترین وصفی است که خدا برای انسان کرده؛ «ظلوما» که همه بت ها را شکسته و همه چیز را شکسته؛

«جهولا» برای اینکه به هیچ چیز توجه ندارد و هیچ چیز را متوجه به آن نیست، غافل از همه است. ما نمی توانیم این طور باشیم، ما امانتدار هم نمی توانیم باشیم، لکن می توانیم در آن راه باشیم.

                                                      (صحیفه امام، ج۱۹، ص۲۵۳)

 

مناجات شعبانیه از بزرگترین مناجات و از عظیم ترین معارف الهى و از بزرگترین امورى است که آنهایى که اهلش هستند مى‏توانند تا حدود ادراک خودشان استفاده کنند.
 

                                                      (صحیفه امام، ج‏۱۷، ص: ۴۵۶)

۰۱
خرداد

چهل سخن گهربار از امام حسین علیه السلام

 



قالَ الحُسَیْنِ بن علىّ علیه السلام:

إنَّ أجْوَدَ النّاسِ مَنْ أعْطى مَنْ لا یَرْجُوهُ، وَ إنَّ أعْفَى النّاسِ مَنْ عَفى
عَنْ قُدْرَة، وَ إنَّ أَوْصَلَ النّاسِ مَنْ وَصَلَ مَنْ قَطَعَهُ.


همانا سخاوتمندترین مردم آن کسى است که کمک نماید به کسى که امیدى
به وى نداشته است. بخشنده ترین افراد آن شخصى است که
(نسبت به ظلم دیگرى با آن که توان انتقام دارد) گذشت نماید.


صله رحم کننده ترین مردم و دید و بازدید کننده نسبت به خویشان
آن کسى ست که صله رحم نماید با کسى که با او قطع رابطه کرده است.


بحارالأنوار: ج 75، ص 121

ادامه مطلب را ببینید

 
۱۵
اسفند

یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ لا تَجَسَّسُوا . . .

ای کسانی که ایمان آورده‏ اید از بسیاری از گمانها بپرهیزید، چرا که بعضی از گمانها گنــــــــاه است و هرگز (در کار دیگران) تجسّس نکنید !
 

                                                                            (حجرات12)

۳۰
بهمن

لطفا نگاه نکنید....

قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَیَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِکَ أَزْکَى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا یَصْنَعُونَ

به مردان با ایمان بگو دیده فرو نهند و پاکدامنى ورزند که این براى آنان پاکیزه‏ تر است

زیرا خدا به آنچه می ‏کنند آگاه است.


say to the believers they should lower their gaze and guard their private parts that

is purer for them. Allah is aware of the things they do


وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ

و به زنان با ایمان بگو دیدگان خود را [از هر نامحرمى] فرو بندند و پاکدامنى ورزند.

and say to the believing women, that they lower their gaze cast down

their eyes and guard their chastity

۲۹
بهمن

 

ســــوال :


صدقه بر طبق اخبار باعث طول عمر و دفع آفات و بلیات و سبب برکت مال و وسعت رزق و دیگر آثار است.

یکی از سوالات مطرح بین مردم در خصوص چشم زخم است وآن اینکه آیا چشم زخم می تواند باعث مرگ شود؟ ارتباط آن با آیه 11 سوره تغابن چیست؟

۱۰
بهمن
 
1790


امام على علیه ‏السلام :

اَعجَبُ ما فِى الانسانِ قَلبُهُ وَ لَهُ مَوارِدُ مِنَ الحِکمَةِ وَ اَضدادٌ مِن خِلافِها

 

فَاِن سَنَحَ لَهُ الرَّجاءُ اَذَ لَّهُ الطَّمَعُ وَ اِن هاجَ بِهِ الطَّمَعُ اَهلَکَهُ الحِرصُ

 

وَ اِن مَلَکَهُ الیَأسُ قَتَلَهُ السَفُ... فَکُلُّ تَقصیرٍ بِهِ مُضِرٌّ وَ کُلُّ اِفراطٍ بِهِ مُفسِدٌ؛


شگفت‏ ترین عضو انسان قلب اوست و قلب مایه هایى از حکمت و ضد حکمت دارد. اگر آرزو به آن دست دهد، طمع خوارش مى گرداند و اگر طمع در آن سر برکشد، حرص نابودش مى‏کند و اگر ناامیدى بر آن مسلّط شود، اندوه، او را مى‏ کُشد... هر کوتاهى برایش زیانبار است و هر زیاده ‏روى برایش تباهى آفرین.


 

علل الشرایع ج1، ص 109
۰۶
دی
 
ویژگیهای سخن خوب بر اساس آیات قرآن:

1-سخن آگاهانه باشد ( لا تَقْفُ ما لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ‏)

2- سخن نرم باشد (قَوْلاً لَّیِّناً) ، زبانش تیغ نداشته باشد.

3- به حرفی که میزنیم عامل باشیم (لِمَ تَقُولُونَ مِالا تَفْعَلُونَ)

4- سخن منصفانه باشد ( وَإِذَا قُلْتُمْ فَاعْدِلُوا)

5- حرفمان مستند باشد (قَوْلًا سَدِیدًا) منطقی حرف بزنیم.

6- ساده حرف بزنیم (قَوْلاً مَّیْسُورًا) پیچیده حرف زدن هنر نیست.روان حرف بزنیم.

7- کلام رسا باشد (قَوْلاً بَلِیغًا)

8- زیبا باشد (قولوللناس حسنا)

9- بهترین کلمات را انتخاب کنیم (یَقُولُ الَّتی هِیَ اَحْسَن)

10-اصطلاح جدید از خودتان بکار نبرید (قولا معروفا)

11- همدیگر را با لقب خوب صدا بزنیم (قولاً کریماً)

12-کمک به حرف خوب زدن در جامعه تا بهشتی شویم(هدو الی الطیب من القول)
۲۸
شهریور



عن الرّضا علیه السلام

لاتدعوا العمـل الصالـح و الاجتهاد فى العبادة اتکالا على حب آل محمد علیهم السلام و لا تدعوا حبّ آل محمـدعلیهم السلام لامرهـم اتّکـالاً علـى العبـادة فـانـّه لایقـبل احـدهـمـا دون الاخر
 
امام رضا علیه السلام فرمود :
مبادا اعمال نیک را به اتکاى دوستى آل محمد علیهم السلام رها کنید
و مبادا دوستى آل محمد علیهم السلام را به اتکاى اعمال صالح از دست بدهید
زیرا هیچ کدام از ایـن دو , به تنهایى پذیرفته نمى شود


بحار الانوار,ج 78,ص 348

۱۴
شهریور
%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8

مردی همسر و سه فرزندش را ترک کرد و در پی روزی خود و خانواده اش راهی سرزمینی دور شد... فرزندانش او را از صمیم قلب دوست داشتند و به او احترام می گذاشتند.

مدتی بعد ، پدر نامه ی اولش را به آن ها فرستاد. بچه ها آن را باز نکردند تا آنچه در آن بود بخوانند ، بلکه یکی یکی آن را در دست گرفته و بوسیدند و گفتند : این نامه از طرف عزیزترین کس ماست. سپس بدون این که پاکت را باز کنند ، آن را در کیسه ی مخملی قرار دادند ...

هر چند وقت یکبار نامه را از کیسه درآورده و غبار رویش را پاک کرده و دوباره در کیسه می گذاشتند... و با هر نامه ای که پدرشان می فرستاد همین کار را می کردند.

سال ها گذشت. پدر بازگشت، ولی به جز یکی از پسرانش کسی باقی نمانده بود،

از او پرسید : مادرت کجاست ؟

پسر گفت : سخت بیمار شد و چون پولی برای درمانش نداشتیم، حالش وخیم تر شد و مرد.

پدر گفت : چرا ؟ مگر نامه ی اولم را باز نکردید ؟ برایتان در پاکت نامه پول زیادی فرستاده بودم!

پسر گفت : نه !

پدر پرسید : برادرت کجاست ؟

پسر گفت : بعد از فوت مادر کسی نبود که با تجربه هایش او را نصیحت کند و راه درست را به او نشان دهد ، مرد گفت : خواهرت کجاست ؟

پسر گفت : با همان پسری که مدت ها خواستگارش بود ازدواج کرد الآن هم در زندگی با او اسیر ظلم و رنج است !

پدر با تأثر گفت : او هم نامه ی من را نخواند که در آن نوشته بودم این پسر آبرودار و خوش نامی نیست و دلایل منطقی ام را برایش توضیح داده بودم و اینکه من با این ازدواج مخالفم ؟

پسر گفت : نه ...!

الان به چی دارید فکر میکنید؟

به اینکه مقصر خود فرزندان بودند که بجای خواندن نامه ، اونو میبوسیدن و به چشم میمالیدند و با احترام در کیسه مخملی نگهداریش میکردند؟



به چیز درستی فکر میکنید ، پس حالا میتوانید ادامه ی صحبت های منو خوب درک کنید ...

به حال آن خانواده فکر کردم و این که چگونه به راحتی همه فرصتها را از دست داده بودند ، سپس چشمم به قرآن روی طاقچه افتاد که در قوطی مخملی زیبایی قرار داشت. وای بر من ...!

رفتار من با کلام الله مثل رفتار آن بچه ها با نامه های پدرشان است!

من هم قرآن را میبوسم

روی چشمم میگذارم

مورد احترام قرار میدهم

می بندم و در کتابخانه ام می گذارم و آن را نمی خوانم و از آنچه در اوست ، سودی نمی برم، در حالی که تمام آنچه که در آن در آن است روش زندگی من است...

از خدا طلب بخشش و عفو کردم و قرآن را برداشتم و تصمیم گرفتم که دیگر از او جدا نشوم.
۱۴
شهریور



"ای پرسش کننده به دقت بنگر،آنچه را قرآن از صفات خدا تو را به آن راهنمایی میکند پیروی کن و از نور هدایت قرآن بهره مند شو و آنچه را که شیطان تو را به یاد گرفتن آن واداشته از آنچه که در قرآن بر تو لازم نگشته و در سنت پیامبر(صلی الله علیه و آله) و ائمه اثری نیامده،علمش را به خدای سبحان واگذار که نهایت حق خداوند بر تو همین است و بدان که استواران در دانش آنانند که خداوند آنان را با اقرار به کل آنچه از آنها پنهان است و تفسیرش برای آنان روشن نیست،از ورود در ابواب و سراپرده های اسرار پنهانی خود بی نیاز فرموده و اعترافشان را به ناتوانی از رسیدن به آنچه که دانش آنها به آن احاطه ندارد ستوده و ترک تعمق آنان را در چیزی که بحث از حقیقت آن را امر نفرموده استواری در علم نامیده.پس به همان اندازه که خداوند دانستن آن را مجاز دانسته اکتفا کن و عظمت خداوندی را با ترازوی عقلت اندازه مگیر که دچار هلاکت خواهی شد.

(نهج البلاغه دشتی،خطبه 90)