مِشـــــکوة

وبلاگ تخصــصی قــرآن و حدیث

مِشـــــکوة

وبلاگ تخصــصی قــرآن و حدیث

قرآن و اهل بیت (ع) نورند . نوری که انسان می تواند در پرتو آن به تعالی و تکامل برسد .
منشأ نور خداست و همه انوار عالم ، فروغ و تجلی خود را از نور خدا می گیرند .
" مشکوة " همان سرچشمه نور است که همه انوار را در بر دارد....
این وبلاگ تخصصی و پیرامون قرآن و اهل بیت ( ع ) است که به میمنت میلاد پیامبر اکرم حضرت محمد ( ص )
و صادق آل محمد ( ع ) در روز 17 ربیع الأول ایجاد گردیه است . امید است مورد علاقه و عنایت شیفتگان قرآن و عترت
واقع گردد. و الحمد لله رب العالمین

۱۵۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «عکس مذهبی» ثبت شده است

۰۵
مرداد

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏
إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ (۱)
وَ ما أَدْراکَ ما لَیْلَةُ الْقَدْرِ (۲)
لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ (۳)
تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَ الرُّوحُ فِیها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ (۴)
سَلامٌ هِیَ حَتَّی مَطْلَعِ الْفَجْرِ (۵)

با توجه به آیات سوره قدر می‌توان به فضیلت‌های شب قدر پی برد:
۱. قرآن در آن نازل شده است.
۲. عبادت و احیای آن معادل بیش از هزار ماه است.
۳. خیرات و برکات الهی در آن شب نازل می‏شود.
۴. رحمت خاص خدا شامل حال بندگان می‏گردد.
۵. فرشتگان و روح در آن شب نازل می‏گردند.

شب قدر از شب‌های مقدس و متبرک اسلامی است. خداوند در قرآن مجید از آن به بزرگی یاد کرده و سوره‌ای نیز به نام «سوره قدر» نازل فرموده است. در تمام سال، شبی به خوبی و فضیلت شب قدر نمی‌رسد. این شب، شب نزول قرآن، شب فرود آمدن ملائکه و روح نیز نام گرفته است. عبادت در شب قدر برتر از عبادت هزار ماه است. در این شب، مقدرات یک سال انسان‌ها و روزی‌ها، عمرها و امور دیگر مشخص می‌شود. ملائکه در این شب بر زمین فرود می‌آیند، نزد امام زمان(عج) می‌روند و آنچه را برای بندگان مقدر شده بر ایشان عرضه می‌دارند. شب‌زنده‌داری و تلاوت قرآن و مناجات و عبادت در این شب، بسیار توصیه و تأکید شده است.

عظمت و فضیلت این شب بر سایر شبها را از این امور می‌توان به دست آورد:

۱) آمرزش گناهان: پیامبر خدا(ص) در تفسیر سوره «قدر» فرمودند:
«هر کس شب قدر را احیا بدارد و مؤمن باشد و به روز جزا اعتقاد داشته باشد، تمامی گناهانش آمرزیده میشود.»
۲) قلب رمضان: امام صادق(ع) فرمودند:
«از کتاب خدا استفاده می‌شود که شماره ماههای سال نزد خداوند، دوازده ماه است و سرآمد ماهها ماه رمضان است و قلب ماه رمضان لیلة القدر است.»
۳) نزول قرآن: طبق روایات، مجموع قرآن در شب قدر دفعی و یکباره بر پیامبر (ص) نازل شده است. این نزول دفعی و یکباره قرآن است، اما نزول تدریجی قرآن طی 23 سال دوران نبوت پیامبر گرامی(ص) به صورت الفاظ نازل شده است.
۴) برتر از هزار ماه: نزول همه‌ی ملائکه و روح در شب قدر بر زمین و سلام دادن بر بندگان خدا نشانه شرافت آن بر هزار ماه است. امام باقر(ع) فرمودند:
«عمل صالح در شب قدر از قبیل نماز، زکات و کارهای نیک دیگر بهتر است از عمل در هزار ماهی که در آن شب قدر نباشد.»

فرصت شب قدر را غنیمت بدانیم

شب قدر فرصتی است زرین و طلایی برای شستشوی آینه دل. این شب بهترین فرصت است تا خوبی‌ها را جایگزین بدیها، صلح و صفا را جایگزین اختلاف و تفرقه، احسان و نیکی را جایگزین ظلم و ستم، احسان به والدین را جایگزین عاق والدین و صله رحم را جایگزین قطع رحم نماییم. نیکو و شایسته است با صدقات قدمی در جهت آبادانی خانه آخرت برداریم و با اعمال نیک و خیر، ثواب دو چندان ببریم.
در شب قدر که شب‌زنده‌داری می‌کنیم، خداوند نام ما را در گروه نیک‌بختان ثبت می‌کند و آتش جهنم را بر ما حرام می‌سازد. آیا توفیقی بالاتر از این هست که آتش جهنم بر ما حرام شود و به خدا نزدیک‌تر شویم؟
دعاهای شبهای رمضان مجموعه‌ای است روشنی‌بخش که با تکرار تلاوت آنها، آموزش‌های آن‌ها به صورت هدف‌هایی برای ما در می‌آیند. پس هنگام خواندن این ادعیه شایسته و بهتر است مفهوم آنها را نیز همواره مدنظر داشته باشیم و با تلاش و کوشش به سوی این هدف‌های مطرح‌شده در دعاها گام برداریم.

۰۵
مرداد
مقام معظم رهبری(مدظله العالی) می فرمایند:


من دو سه جمله از روایات نقل شده را به عنوان ذکر مصیبت بیان می کنم .لوط بن یحیی ابی مخنف می گوید:«فلما احسّ الأمام بالضّرب لم یتأوّه» یعنی وقتی در محراب بر فرق آن بزرگوار ضربه وارد شد و پیشانی حضرت را شکافت، هیچ آه و ناله یی نکردند. «وصبر واحتسب»؛ خودشان را حفظ کردند و صبر کردند.«ووقع علی وجه و لیس عنده احد»؛ حضرت با صورت روی زمین افتادند و اطراف ایشان کسی نبود؛ چون هنوز نماز شروع نشده بود، مسجد هم تاریک بود و مردم به طور متفرق در مسجد مشغول خواندن نافله بودند؛ بنابراین اولِ کار کسی نفهمید چه اتفاقی افتاده است. «قائلاً بسم الله و بالله و علی ملّه رسول الله».اولین جملاتی که حضرت بعد از ضربت خوردن بر زبان جاری کردند، جملاتی بود که در موارد دیگر هم به گوشمان رسیده است.بعد از این که سیدالشهداء (سلام الله علیه) ضربت خوردند و بر زمین افتادند، همین جملات از قول ایشان نقل شده است:«بسم الله و بالله و علی ملّه رسول الله»؛ به نام خدا و برای خدا و بر طریقه ی رسول خدا، حاصل زندگی را تقدیم این راه کردند. در ادامه، این جمله هم از امیرالمؤمنین نقل شده است که فرمود: «فزت و رب الکعبه»؛ به خدای کعبه رستگار شدم. در روایت دیگری آمده است که حضرت فرمود: «لمثل هذا فلیعمل العاملون»؛ یعنی انسان برای رسیدن به چنین سرانجامی هر چه عمل کند، زیادی عمل نکرده است؛ بنابراین برای چنین سرانجامی باید عمل کرد. این نشان می دهد که این روح مطهر و پاکیزه چطور متصل به عوالم ملکوت بوده است؛ حتی در همان وقتی که هنوز جسم او در این دنیا زنده بوده است.

«ثم صاح و قال قتلنی اللعین»؛ بعد از آن که حضرت این مناجات را کردند، فریاد کشیدند تا مردم متوجه باشند و نگذارند قاتل بگریزد. «فلما سمع النّاس الضّجّه»؛مردم وقتی صدای امیرالمؤمنین را شنیدند،«ثار الیه کل من کان فی المسجد»؛ همه به طرف محراب مسجد ریختند، اما نمی دانستند چه اتفاقی افتاده است و باید چه کار کنند. «ثم احاطوا بأمیرالمؤمنین»؛ بعد آمدند اطراف امیرالمؤمنین جمع شدند.«و هم یشید رأسه بمئزره والدّم یجری علی وجهه ولحیته»؛ وقتی مردم جمع شدند، دیدند حضرت در همان حال ضعف و در حالی که فرقشان شکافته است، دارند با دستمالی زخم خود را می بندند و خون بر صورت و محاسن آن بزرگوار جاری است. «وقد خضبت بدمائه»؛ محاسن آن حضرت که سفید بود، با خون آن بزرگوار رنگین شده بود. «و هو یقول هذا ما وعد الله و رسوله و صدق الله و رسوله»؛ این همان وعده ی خدای متعال و پیغمبر اوست، و خدای متعال و پیغمبرش راست گفتند و وعده ی آنها تحقق پیدا کرد.
۰۳
مرداد


۱٫ قال النبی ـ صلّی الله علیه و آله ـ: لا تذهبُ الدنیا حتی یقوم بامر اُمتی رجلٌ من ولد الحسین یَملأُ عدلاً کما مُلِئت ظُلماً و جَوراً. ـ « بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۶۶»


پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمودند:«دنیا به پایان می رسد تا مردی از فرزندان حسین ـ علیه السّلام ـ عهده دار مسائل و مصالح امتم گردد او زمین را آنچنان که پر از ظلم و جور شده، پر از عدل می کند.


۲٫ قال رسول الله ـ صلّی الله علیه و آله ـ لِفاطمه فی مرضِهِ: و الّذی نفسی بیده لابُدَّ لِهذِهِ الاُمَّهِ مِن مهدیٍ و هو و اللهِ مِن وُلدِکِ. ـ « بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۶۷»

پیامبر اکرم در مریضی که منجر به وفاتشان شد به فاطمه فرمودند: قسم به آن کسی که جانم در دست اوست حتماً مهدی و هدایت گری برای این دست می آید و قسم به خدا او فرزند تو است.


۳٫ قال رسول الله ـ صلّی الله علیه و آله ـ: انَّ خُلَفائی و اوصیائی و حُجَجِ اللهِ علی الخَلقِ بعدی اثنا عشر اوَّلُهم اخی و آخِرُهم وَلَدی. ـ « بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۷۱»

پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمودند:«همانا جانشینان و اوصیاء من و حجت های الهی بر مردم بعد از من دوازده نفرند اولی آنها برادرم (علی) و آخرینشان فرزندم می باشد.


۴٫ قال رسول الله ـ صلّی الله علیه و آله ـ: والّذی بَعَثَنی بالحقِّ نبیاً لولم یبقِ من الدنیا الا یومٌ واحدٌ لا طالَ اللهُ ذلک الیومَ حتی یُخرُجَ منه وَلَدی المهدیُّ فَیَنْزِلُ روحُ الله عیسی بن مریم ـ علیه السّلام ـ فَیُصلِّی خَلْفَه. ـ « بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۷۱»

پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمودند: قسم به آن کس که مرا به حق به نبوت مبعوث کرد اگر از دنیا جز یک روز باقی نماند آن روز را طولانی می کند تا فرزندم مهدی در آن روز قیام کند پس عیسی بن مریم فرود می آید و پشت سرش نماز می خواند.


۵٫ قال رسول الله ـ صلّی الله علیه و آله ـ: طُوبی لمن ادرک قائمُ اهل بیتی و هو مقتدٍ به قبل قیامِهِ یأتِمُ به و بائمهِ الهُدی من قبلِهِ و یَبرَأُ الی الله من عدوِّهم اُولئِکَ وُفقائی و اکرمُ اُمَّتی علیَّ. ـ « بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۷۲»

پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمودند: خوشا به حال کسی که زمان قائم ـ علیه السّلام ـ را درک کند در حالی که قبل از قیامش از او پیروی می کرده به او و ائمه هدا قبل از او متمسک شده و از دشمنانشان، به سوی خداوند بی زاری جسته آنها دوستان من و کریم ترینِ امت من هستند.


۰۲
مرداد

هُوَ الَّذی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى‏ وَ دینِ الْحَقِّ

لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ                 

سوره صف - آیه 9


او کسی است که رسول خود را با هدایت و دین حق فرستاد تا او را

بر همه ادیان غالب سازد ، هر چند مشرکان کراهت داشته باشند!

*****

محمد بن فضیل می‌گوید:

از امام کاظم علیه السلام معنای این آیه را سئوال کردم:


« هو الذی ارسل بالهدی و دین الحق» ـ سوره‌ی صف، آیه 9 ــ


(او کسی است که رسولش را با هدایت و دین فرستاد.)


امام علیه السلام فرمود: «او کسی است که رسولش را مأمور ابلاغ ولایت جانشینش کرد و آن دین، دین حق است.»
آن‌گاه از ادامه آیه سوال کردم:« لیظهر علی الدین کلّه» (تا او را بر همه ادیان پیروز گرداند.)

امام علیه السلام فرمود:« هنگام قیام قائم علیه السلام، خداوند او بر همه ادیان پیروز می‌گرداند، به دلیل آیه‌ی قبلش:« والله متمّ نوره و لو کره الکافرون.» (و خداوند نورش را تمام می‌گرداند، هرچند برای کافران ناخوش باشد.)


                                                                                  بحارالانوار، ج 51 ،ص 60 

۲۳
تیر
فضایل معصومین

فضیلت صلوات بر پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم

فضیلت صلوات بر حضرت پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم آن را حدّ و حصری نیست و اتفاق علماست که بعد از اَدای فرائض و قرائت قرآن، هیچ فضیلت طاعت به صلوات حضرت پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم نمی رسد.

در حدیث وارد شده که حضرت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: حمزه سیدالشهدا و جعفر طیار را در واقعه دیدم که پیش ایشان طبقی رطب نهاده بود و از آن می خوردند. چون پاره ای خوردند، آن رطب میوه دیگر شد و از آن میوه هم پاره ای خوردند، چون پاره ای خوردند، آن میوه، میوه دیگر شد. با ایشان گفتم: پدر و مادر من فدای شما باد، در آخرت چه عمل خوب تر و ثواب دار یافتید؟ گفتند: بهترین اعمال را در آخرت صلوات بر تو یافتیم و ثواب هیچ عمل بدان نمی رسد و از آن جمله آنکه حضرت پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: هر که یک نوبت بر من صلوات فرستد، حضرت حق سبحانه و تعالی ده نوبت بر او صلوات فرستد.

در شجاعت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم

شجاعت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم از طور عادت بیرون است. چنان که روایت کرده اند در جنگ اُحُد بعد از آن که لشکر اسلام شکسته بود و آن حضرت زخم یافته و افتاده، هم چنان بر ثبات و عزم جنگ بود و برخاست و مردمان را آواز داد و به دفع کفّار اشتغال نمود. کفّار بازگشتند و بعد از شکستن فاحش، جبر و تدارک فرمود، و اهل جنگ و شجاعت می دانند که این خارج از طور عادت است در شجاعت.

و هم چنین در جنگ حُنین که لشکر آن حضرت دوازده هزار کس بودند و تمامی فرار نمودند اِلاّ چند نفر معدود وآن حضرت ثابت شد و حمله فرمود و دشمن را دفع کرد و این شجاعت از طور عادت بیرون است.

در منقبت حضرت علی علیه السلام

حضرت علی علیه السلام برادر پیغمبر است و وزیر امین او، آن حضرت شجاع ترین امت است به اتفاق و صاحب متانت و قوّت است.

آن حضرتْ زاهدترین و صاحب ورع تر از همه است و از همه کس و همه امت داناتر بود و در غایت رایت و احکام است در علم دانش. آن حضرتْ شیر خداست و غالب است و حمله کننده است بردشمنان و شیر پیشه شجاعت و مردانگی است و اسداللّه و کرّار و حیدر، القاب آن حضرت است.

آن حضرت زائیده از مادر در حرم در اندرون محلّی که آن را حطیم گویند و آن میان حجرالاسود است و درِ کعبه است و رکن رکین که حجرالاسود است.

آن حضرت ایستاده به محکم گردانیدن قوّت بازوی نبی صلی الله علیه و آله وسلم در قایم گردانیدن نشانه های دین.

عبادت امام سجاد علیه السلام

۲۲
تیر

منبع : پایگاه اطلاع رسانی حوزه/ رحیم فاطمی

                                          
 

سپیده سخن

نقش قرآن چون که بر عالَم نشست    نقشه های پاپ و کاهِن را شکــست

فاش گویم آن چه در دلْ مُضمر است    این کتابی نیست چیزی دیگر است

چون که در جان رفت، جانْ دیگر شود    جان چو دیگر شد، جهان دیگر شود

با مسلـــمان گفت: جان بر کف بِـــنِه    هر چه از حــاجت فزون داری بـــده

اقبال لاهوری

 

در دین اسلام، بسیاری از کارها و اعمال، از نماز و روزه تا خوردن و خوابیدن و جز آن دارای احکام و آدابی هستند که رعایت آنها گاه بر ما واجب و گاه مستحب می شود.

تلاوت قرآن که در ماه مبارک رمضان، بر آن تأکید بیش تر شده و دارای رونق فزون تری است، نیز دارای احکام و آدابی ویژه است که رعایت شماری از آنها بر ما واجب و رعایت شمار دیگری از آنها بر ما مستحب است و بسیاری از آنها را به قلم می آوریم.

شایان توجه است احکام و آدابی که برای تلاوت قرآن گفته می شود و در پی می آید ـ به طور مستقیم و یا غیر مستقیم ـ از آیات قرآن و روایات معصومان علیهم السلام برگرفته شده است.

1. بکوشیم که در هنگام تلاوت قرآن، با طهارت و با وضو باشیم. و چنانچه بخواهیم جایی از بدن خود، مثلاً دستمان، را به نوشته های قرآن برسانیم، بر ما واجب است که با طهارت و با وضو باشیم.

2. چنانچه قرآنی را که برای تلاوت آیات برگزیده ایم، به زبان فارسی یا زبانی دیگر ترجمه و معنی نیز شده باشد، تماس دست یا عضوی دیگر از بدنِ ما با ترجمه و معانی آن ـ بدون طهارت و وضو ـ اشکال ندارد و جایز است؛ اما اگر در ترجمه قرآن، نام خدا یا پیامبران یا امامان و یا حضرت فاطمه زهرا علیهم السلام وجود داشته باشد، نباید دست یا عضوی دیگر از بدن خود را بدون طهارت و وضو، به آن نامها برسانیم؛ البته برخی از مراجع معظّم تقلید، نظریات دیگری دارند.

3. خوب است ـ اگر که بتوانیم ـ پیش از خواندن آیات قرآن، دهان خویش را مسواک بزنیم و خود را خوشبو نماییم.

4. بهتر است هنگام خواندن قرآن رو به قبله باشیم تا این کارمان از هدف و مقصدی الاهی نیز برخوردار شود.

5. هنگام قرائت قرآن و جز آن، توجه داشته باشیم که احترام گذاشتن به قرآن و برگه های آن بر ما لازم و واجب است. «حضرت امام خمینی رحمه الله به طور معمول در حسینیه جماران روی صندلی می نشستند؛ ولی یک روز که به حسینیه وارد شدند و صندلی ایشان در جای همیشگی خود بود، روی زمین نشستند؛ زیرا در آن روز، افراد ممتاز و برگزیده مسابقات قرآنی آمده بودند و قرار بود در آن جلسه، چند آیه از قرآن را تلاوت کنند».

6. یادمان باشد که در هر یک از چهار سوره سجده (آیه 15)، سوره فُصِلَت (آیه 37)، سوره نَجم (آیه 62) و سوره عَلَق (آیه 19)، یک «آیه سَجده» وجود دارد. غالباً در قرآن ها و کنارِ این آیه ها عبارتِ «سجده واجبه» نوشته شده است. هر گاه ما این آیه ها را بخوانیم و یا به آنها گوش دهیم، باید فوراً سجده کنیم. و چنانچه این کار را فراموش کردیم، باید هر لحظه که آن را به یاد آوردیم، سجده نماییم.

7. پیش از خواندن آیات قرآن، عبارتِ «أَعوذُ بِاللّه ِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم؛ من از شیطان رانده شده، به خدا پناه می برم.» و پس از آن، آیه «بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ» را بخوانیم.

8. در پایانِ قرائت قرآن، عبارتِ «صَدَقَ اللّه ُ العَلَیُّ العَظیمُ: خدای بلند مرتبه و بزرگ، راست گفته است.» را بخوانیم. گفتنی است که کلمه «العَلیّ» در عبارت پیشین به معنیِ «بلند مرتبه» و صفت برای کلمه «اللّه » است و با حضرت علی علیه السلام ارتباطی ندارد.

9. برای قرائت قرآن، بر خدا توکل نماییم و از او استمداد کنیم که ما را در این کار خیر موفق بدارد؛ زیرا قاری قرآن شدن، از عنایات و توفیقات الاهی و با تأییدات آسمانی است که نصیب هر کس نمی شود. به گفته خواجه حافظ شیرازی:

تکیه بر تقوا و دانش در طریقت کافریست    راهرو گر صد هنر دارد توکل بایدش

سعدی نیز خوش سروده است

بخت و دولت به کاردانی نیست    جز به تأیید آسمانی نیست

10. نیز به معصومان علیهم السلام و به ویژه پیامبر عزیز خدا علیه السلام و حضرت امیر مؤمنان و حضرت فاطمه زهرا و امام حسن و امام حسین و امام زمان علیهم السلام توسل بجوییم و از آنان بخواهیم که ما را در امر تلاوت قرآن پایدار بدارند؛ حافظ

ما بدان مقصد عالی نتوانیم رسیدهم مگر پیش نهد لطف شما گامی چند

11. تلاوت قرآن را با حضور قلب و توجه کامل و ادب نیکو و خالصانه و فروتنانه انجام دهیم. مثلاً در این هنگام، با کسی شوخی ننمایم و نخندیم و بگو و مگو نکنیم و به گونه ای قرآن را بخوانیم که گویی با خدا سخن می گوییم و خدا نیز با ما سخن می گوید: مولوی چه خوش سروده است:

از خدا جوییم توفیق ادب    بی ادب محروم گشت از لطف ربّ

بی ادب تنها نه خود را داشت بد    بلکه آتش در همه آفاق زد...

از ادب، پُر نور گشته است این فَلَک    و از ادب، معصوم و پاک آمد مَلَک

12. قرآن را هنگام خواندن آیات، روی زمین نگذاریم؛ بلکه آن را بر جای بلندی، مانند رَحل یا میز قرار دهیم و یا آن را با دست هایمان بگیریم. ما با انجام دادن این کار، قرآنِ عظیم را محترم شمرده ایم. «روزی حضرت امام خمینی رحمه الله طبق معمول روی صندلی نشسته بودند که قرآنی آوردند و آن را روی زمین گذاشتند. هنگامی که ایشان متوجهِ این امر شدند، بی درنگ آن را برداشتند و روی میزی که در کنارشان بود، گذاشتند و فرمودند که قرآن را روی زمین نگذارید.»

13. هنگام خواندن قرآن، به صورتِ دو زانو و اگر نمی توانیم، به صورتِ چهار زانو بنشینیم و چنانچه می توانیم، به چیزی یا به جایی تکیه ندهیم.

14. مواظب باشیم هنگامی که قاری و حافظ قرآن می شویم، نسبت به قاریان و حافظان دیگرِ قرآن حسادت نورزیم و شخصیت آنان یا شیوه های آموزشی و یا شاگردانشان را زیر سؤال نبریم و بر ضد آنان جوسازی و سمپاشی نکنیم. به طور مثال، چنانچه حافظ پنج جزء قرآن شدیم، نسبت به کسانی که حافظ سه جزء قرآن هستند و یا در صورتی که حافظ کل قرآن شدیم، نسبت به کسانی که حافظ کل قرآن نیستند، احساس برتری و غرور کاذب ننماییم و فخر فروشی و جلوه فروشی نکنیم.

15. شایسته است که قرآن کریم را پیش از باز کردن و خواندن و پس از بستن آن ببوسیم و به پیشانی بگذاریم. این کار، نوعی احترام گذاشتن به قرآن مجید و عظیم است.

16. اگر بتوانیم، همیشه قرآن را روی رَحل و در محل یا اتاق مخصوصی برای تلاوت بگذاریم تا هنگامی که وارد آن فضا می شویم، خود به خود، انگیزه خواندن و تلاوت آیات قرآن در وجود ما شعله ور گردد.

17. پیش از خواندن آیات قرآن، این دعا را که برای مطالعه وارد شده است، بخوانیم: «اَللّهُمَّ أَخرِجنی مِن ظُلُماتِ الوَهم و أَکرِمنی بِنورِ الفَهم. اَللّهُمَّ افتَح عَلَینا أَبوابَ رَحمَتِک و انشُر عَلَینا خَزائِنَ عُلومِک بِرَحمَتِکَ یا أَرحَمَ الرّاحِمین؛ خدایا! مرا از تاریکیهای پندار بیرون بر و به روشنایی فهمیدن گرامی دار. خدایا! درهای رحمت خویش را بر ما بگشا و گنجینه های دانشهای خود را بر ما پخش کن. به مهربانی ات، ای مهربان ترین مهربانان!»

18. مواظب باشیم که هنگام قرائت قرآن، مزاحم استراحت، آسایش، کار و مطالعه اعضای خانواده یا دوستان و یا دیگران نشویم. به طور نمونه، قرآن را با صدای بلند نخوانیم یا صدای نوار قرآن را بلند ننماییم.

19. مواظب باشیم که هنگام تلاوت و حفظ قرآن و یا تکرار و بازگویی محفوظات قرآنیِ خود و در جایی که دیگران حضور دارند، در دام سمعه (شنواندن به دیگران) و یا (نشان دادن به دیگران) گرفتار نیاییم و با انجام دادن کار پسندیده ای، در دام ناپسندی نیفتیم. مثلاً با نیتی غیر الهی و ناخالصانه و در مجلس مهمانی، آیات قرآن را به گونه ای با خود زمزمه ننماییم که دیگران زمزمه هایمان را بشنوند و یا حتی بدون زمزمه و با صدای آهسته قرآن نخوانیم؛ به گونه ای که حرکات لبهایمان را ببینند و خودمان نیز از جلوه گریها و جلوه فروشیهای خودمان خوشمان بیاید.

حافظ شیرین گفتار، نیکو سروده است:

غلام همت آن نازنینم که کار خیر، بی روی و ریا کرد

20. هنگام قرائت قرآن، اگر به نام مبارک پیامبر محبوب خدا، حضرت محمد مصطفی علیه السلام رسیدیم، صلوات بفرستیم. و پیش یا پس از خواندن هر یک از سوره های «ضُحی» تا «ناس»، یعنی هر کدام از سوره های نود و سوم تا صد و چهار دهم قرآن، تکبیر (اَللهُ أَکبَر) بگوییم.

21. قرآن و به ویژه قرآنی را که برای تلاوت برگُزیده ایم، پاک و پاکیزه نگه داریم و آن را در جلد و جای مناسب قرار دهیم و در کنار و حاشیه صفحات آن چیزی ننویسیم.

22. هنگام قرائت قرآن، هر گاه به آیات مربوط به «بهشت» رسیدیم، شادمان شویم و رفتن به بهشت را از خدا بخواهیم. و هر گاه به آیات مربوط به «جهنم» رسیدیم، غمگین شویم و به خدا پناه بریم.

23. چنان چه برای ما امکان داشته باشد، هنگام خواندن آیات قرآن، لباسی سفید و پاکیزه بر تن کنیم و عبایی نیکو بر دوش خود بیندازیم تا آمادگیِ معنویِ بیشتری برای این کار، در ما به وجود آید.

24. پیش از قرائت قرآن صلوات بفرستیم و پیش از خواندن و حفظ آیات و پس از آن نیز دعا کنیم و به ویژه دعاهایی را که پیشوایان معصوم علیهم السلام در این مورد به ما آموخته اند، بخوانیم.

25. هنگام خواندن آیات وحیانی، محزون شویم یا به گریه در آییم و یا حتی خود را شبیه گریه کنندگان و محزونان کنیم.

26. قرآن را به صورت ترتیل و شمرده شمرده و با درنگ کردن بر محلهای وقف در آیات، بخوانیم.

27. به قرآن نگاه کنیم، حتی اگر حافظ قرآن باشیم.

هنگامی که قرآن را تلاوت می کنیم، بدنمان پوشیده باشد.

29. تا آن جا که می توانیم قرآن را با صدای نیکو بخوانیم.

30. هنگامی که قرآن خوانده می شود، ساکت شویم و به آن گوش فرا دهیم.

31. قرآن را با لحن و لهجه عربی بخوانیم.

32. پسندیده تر است که قرآن را در مکانهای مناسب، مانند مساجد بخوانیم.

33. خود را وظیفه مند بدانیم که به آیات قرآن عمل کنیم؛ بدین معنی که کارهای واجبِ گفته شده در قرآن را انجام دهیم و کارهای حرامِ گفته شده در آن را ترک کنیم و نیز تا آنجا که می توانیم به کارهای مستحبِ مذکور در قرآن عمل نماییم و از کارهای مکروهِ گفته شده در آن خودداری ورزیم.

34. شایسته است ثواب هایی را که بر اثر قرائت قرآن نصیبمان می شود، به معصومان و امامزادگان علیهم السلام ، شهیدان، و بزرگان و استادان و در گذشتگان خود، پدر و مادر و برادر و خواهر و فرزندان خویش، بستگان، آشنایان و دوستان خود نیز هدیه کنیم.

35. پسندیده است که در برنامه قرائت قرآن خود، ختم قرآن نیز داشته باشیم.

36. قرآن یا قسمتی از آن را همیشه همراه خود داشته باشیم و هر روز از روی آن بخوانیم.

37. پس از تلاوت آیات یا سوره ها و یا جزءهای قرآن، خدای را سپاس گوییم و شکر او را به جای آوریم تا توفیقات ما را در این راه افزون تر کند:

شکر نعمت، نعمتت افزون کند    کفر، نعمت از کَفَت بیرون کند

38. اگر پس از مدتی قرائت قرآن، جزء قاریان خوب قرآن قرار گرفتیم، به تعلیم و تربیت قاری قرآن نیز بپردازیم و مطالعات و تحقیقات و تجربه ها و روشهای خود را در اختیار دیگران بگذاریم و مواظب باشیم که در این کار، بُخل نورزیم؛ زیرا تعلیم و تربیتِ حتی یک قاری قرآن، بسیار مهم و با ارزش و دارای ثوابِ فراوان است و خرسندی خدای رحمان و معصومان و به ویژه امام زمان علیه السلام را به همراه دارد.

39. قرائت قرآن، افزون بر آداب ظاهری، آداب باطنی نیز دارد وبرخی از آنها عبارت است از:

یک. فهمیدن اصل کلام الهی؛

دو. بزرگ شمردن قرآن؛

سه. حضور قلب و نیت خالصانه داشتن (که قبلاً نیز به آن اشاره شد)؛

چهار. تدبر و تفکر کردن در آیات قرآن و توجه داشتن به معانی آن؛

پنج. تأثیر پذیرفتن از آیات قرآن؛

شش. خود را مخاطب آیات قرآن و امر و نهی های آن دانستن.

۲۱
تیر

کارت پستال ماه رمضان

منبع : چند جرعه معنویت


در ایام ماه مبارک رمضان، پس از اذان مغرب،

همزمان دو چیز بر ما واجب می شود.

کدام را اول انجام دهیم؟


افطار یا نماز؟

در منابع دینی، احادیث و روایاتی وجود دارد مبنی بر « به تاخیر نیانداختن افطار » :

 

- قال رسول الله‏ صلى ‏الله ‏علیه ‏و ‏آله: لا یَزالُ النّاسُ بِخَیرٍ ما عَجَّلُوا الفِطرَ (1) ؛

مردم، تا وقتى که زود افطار می ‏کنند، در نیکی ‏اند.   

- قال رسول الله‏ صلى ‏الله ‏علیه ‏و ‏آله: عَجِّلُوا الإِفطارَ و أخِّرُوا السَّحورَ (2) ؛

 افطارى را زود بخورید و سحرى را به تأخیر اندازید. 

- قال رسول الله صلى ‏الله ‏علیه ‏و ‏آله: مِن فِقهِ الرَّجُلِ فی دینِهِ تَعجیلُ فِطرِهِ و تَأخیرُ سَحورِهِ (3) ؛

از دین‏ شناسى مرد (فرد)، زود افطارى خوردن و تأخیر در سحرى خوردن است. 

 

احادیث و روایاتی نیز وجود دارد مبنی بر « اولویت نماز بر افطار » : 

 

* از امام باقر علیه ‏السلام روایت شده است: « نماز را بر افطار مقدّم می ‏دارى، مگر آن که با گروهى باشى که اوّل، افطار می ‏کنند. پس با آنان مخالفت نکن و با ایشان افطار کن، وگرنه اوّل، نماز بخوان؛ چرا که بهتر از افطار است و نمازت با حالت روزه نوشته می ‏شود و این نزد من، محبوب‏تر است. » (4)     

* براى روزه‏ دار، مستحب است که اگر توان داشته باشد، پیش از افطار، نماز بخواند. (5) 

* عیون أخبار الرضا علیه ‏السلام به نقل از رجاء بن ابى ضحّاک، در توصیف روزه امام رضا علیه‏ السلام نقل می‌کند: هر گاه در شهرى دَه روز می ‏ماند، روزه بود و افطار نمی ‏کرد. پس چون شب فرا می ‏رسید، اوّل پیش از افطار، نماز می ‏خواند. (6)

* روایت شده که: هر گاه می ‏توانستى نماز را آگاهانه و با همه حدود و آدابش، پیش از آن که افطار کنى، بخوانى، بهتر آن است که قبل از افطار کردن، نماز بخوانى؛ و اگر از کسانى بودى که دلت پیش افطار کردن بود و میل تو، تو را از نماز مشغول مى ‏کرد، اوّل، افطار کن تا وسوسه نفْسِ ملامتگر از تو برهد، جز این که شرط است که پرداختن به افطار پیش از نماز، سبب نشود که وقت نماز بگذرد. (7)

 

در غروب های ماه مبارک رمضان، جز این دو واجب، چه کارهای دیگری انجام دهیم؟


صدقه دادن

* هر کس پیش از افطار کردن، گِرده‏اى نان به بینوایى صدقه دهد، خداوند، گناهش را مى ‏آمرزد و براى او ثواب آزاد کردن بنده‏ اى از فرزندان اسماعیل را مى ‏نویسد. (8)

* امام صادق علیه ‏السلام فرمود که امام سجّاد علیه ‏السلام هر روز که روزه مى ‏گرفت، دستور مى ‏داد که گوسفندى ذبح شود و قطعه قطعه و پخته گردد. عصر که مى‏ شد، بر روى دیگ‏ها خم مى ‏شد تا بوى آب‏ گوشت را در حال روزه احساس کند. سپس مى ‏فرمود: «ظرف‏ها را بیاورید. براى فلان خانواده بریزید. براى فلان خانواده بریزید... .» سپس نان و خرماى خشک مى‏ آوردند و غذایش همان بود. درود خدا بر او و پدرانش باد! (9)


قرائت سوره مبارکه قدر

* هر کس هنگام افطارى و سحرى خوردن، سوره « إنّا أنزلناه » بخواند، میان آن دو (وقت) همچون کسى خواهد بود که در راه خدا به خون خویش آغشته است. (10)       

 

دعا کردن

* براى روزه ‏دار، هنگام افطارش، یک دعاى مستجاب است. (11)  

* هر روزه‏ دارى، یک دعا (ى مستجاب) دارد. پس هر گاه خواست افطار کند، هنگام اوّلین لقمه بگوید: «اى آن که آمرزشت گسترده است! مرا بیامرز!» ( یا واسِعَ المَغفِرَةِ اغفِر لی )     (12)  

* هر بنده روزه‏ دارى، هنگام افطارش، یک دعاى مستجاب دارد، که آن، یا در دنیا به او داده مى ‏شود و یا براى آخرتش ذخیره مى ‏شود.(13)

* سه نفرند که دعایشان رد نمى ‏شود: روزه ‏دار، تا آن که افطار کند؛ پیشواى دادگر؛ و نفرین ستم‏دیده. (14)

* چهار نفرند که دعایى از آنان رد نمى ‏شود، تا آن که درهاى آسمان براى آنان گشوده شود و دعایشان به عرش برسد: ... (یکی از آنان) روزه‏ دار، تا آن که افطار کند. (15)

 

و در پایان پاسخ یکی از مراجع عظام تقلید به این سوال: « اول نماز یا افطار؟ »

 

پاسخ معظم له آیت الله العظمی محقق کابلی:

در صورتی که غروب شرعی ثابت شود می توان افطار کرد، فرقی نمی کند که بعد از ثابت شدن غروب شرعی اول نماز بخواند یا افطار کند، یعنی در مسئله تقدیم و تأخیر افطار از نماز تفاوت نیست که اول نماز خوانده شود یا افطار کند؛ هرچند نماز اول وقت فصیلتش بسیار زیاد است.

۰۹
تیر

اَلرّوحُ وَ الرّاحَةُ وَ الفَلَجُ وَ الفَلاحُ وَ النَّجاحُ وَ البَرَکَةُ وَ العَفوُ وَ العافیَةُ وَ المُعافاةُ وَ البُشرى وَ النَّصرَةُ وَ الرِّضا وَ القُربُ وَ القَرابَةُ وَ النَّصر وَ الظَّـفَرُ وَ التَّمکینُ وَ السُّروُر وَ المَحَبَّةُ مِنَ اللّه‏ِ تَبارَکَ وَ تَعالى عَلى مَن اَحَبَّ عَلىَّ بنَ اَبى طالِبٍ علیه‏السلام وَ والاهُ وَ ائتَمَّ بِهِ وَ اَقَرَّ بِفَضلِهِ وَ تَوَلَّى الأَوصیاءَ مِن بَعدِهِ وَ حَقٌ عَلَىَّ اَن اُدخِلَهُم فى شَفاعَتى وَ حَقٌ عَلى رَبّى اَن یَستَجیبَ لى فیهِم وَ هُم اَتباعى وَ مَن تَبِعَنى فَاِنَّهُ مِنّى؛
 آسایش و راحتى، کامیابى و رستگارى و پیروزى، برکت و گذشت و تندرستى و عافیت، بشارت و خرّمى و رضایتمندى، قرب و خویشاوندى، یارى و پیروزى و توانمندى، شادى و محبّت، از سوى خداى متعال، بر کسى باد که على بن ابى طالب را دوست بدارد، ولایت او را بپذیرد، به او اقتدا کند، به برترى او اقرار نماید، و امامانِ پس از او را به ولایت بپذیرد. بر من است که آنان را در شفاعتم وارد کنم. بر پروردگار من است که خواسته مرا درباره آنان اجابت کند. آنان پیروان من هستند و هر که از من پیروى کند، از من است.(بحارالأنوار(ط-بیروت) ج 27، ص 92)

----------------------------------------------

حدیث (2) حضرت زهرا سلام الله علیها:
اِنَّ السَّعیدَ، کُلَّ السَّعیدِ، حَقَّ السَّعیدِ مَن أحَبَّ عَلِیاً فی حَیاتِه وَ بَعدَ مَوتِه؛
همانا سعادتمند(به معنای) کامل و حقیقی کسی است که امام علی(ع) را در دوران زندگی و پس از مرگش دوست داشته باشد.
امالی(صدوق) ص182

----------------------------------------------
حدیث (3) رسول اکرم صلى‏ الله ‏علیه‏ و ‏آله :
اَنـَا اَدیبُ اللّه‏ِ وَ عَلىٌّ اَدیبى ، اَمَرَنى رَبّى بِالسَّخاءِ وَ الْبِرِّ وَ نَهانى عَنِ الْبُخْلِ وَ الْجَفاءِ وَ ما شَى‏ءٌ اَبْغَضُ اِلَى اللّه‏ِ عَزَّوَجَلَّ مِنَ الْبُخْلِ وَ سوءِ الْخُلُقِ، وَ اِنَّهُ لیُفْسِدُ العَمَلَ کَما یُفْسِدُ الخَلُّ الْعَسَلَ؛
 من ادب آموخته خدا هستم و على، ادب آموخته من است . پروردگارم مرا به سخاوت و نیکى کردن فرمان داد و از بخل و سختگیرى بازَم داشت . در نزد خداوند عزّوجلّ چیزى منفورتر از بخل و بد اخلاقى نیست ،و همانا آن عمل را ضایع مى‏ کند ، آن‏سان که سرکه عسل را.
مکارم الاخلاق ص 17

----------------------------------------------
حدیث (4) نوف البکالى :
رَاَیْتُ أمیرَ المُؤمِنینَ علیه‏السلام مُوَلِّیا مُبادِرا ، فَقُلْتُ : اَیْنَ تُریدُ یا مَولاىَ؟ فَقالَ : دَعنى یا نَوفُ ، اِنَّ آمالى تُقَدِّمُنى فِى المَحبوبِ. فَقُلتُ : یا مَولاىَ وَ ما آمالُکَ؟ قالَ : قَدْ عَلِمَهَا الْمَأمولُ وَ اسْتَغنَیتُ عَنْ تَبیینِها لِغَیْرِهِ ، وَکَفى بِالْعَبْدِ اَدَبا اَلاّ یُشْرِکَ فى نِعَمِهِ و اِرْبِهِ غَیْرَ رَبِّهِ؛
امیر المؤمنین علیه‏السلام را دیدم که شتابان مى‏رود . عرض کردم : مولاى من کجا مى‏روى؟ فرمودند : «اى نوف رهایم کن! آرزوهایم مرا به پیشگاه محبوب مى‏کشانَد». عرض کردم : مولاى من! آرزوهایتان چیست؟ فرمودند : «آن کس که مورد آرزوست ، خود آنها را مى‏داند و نیازى نیست به غیر او بگویم . بنده را همین ادب بس که در نعمت‏ها و نیازش ، غیر پروردگارش را شریک نگردانَد» .
بحار الانوار(ط-بیروت) ج91 ، ص94 - مستدرک الوسایل و مستنبط المسایل ج11 ، ص221

----------------------------------------------
حدیث (5) پیامبر صلى ‏الله ‏علیه ‏و ‏آله :
عَلیٌّ یَعْسوبُ الْمُؤْمِنینَ وَ الْمالُ یَعْسوبُ الْمُنافِقینَ؛
على پیشواى مؤمنان و ثروت پیشواى منافقان است.
امالى(طوسى) ص 355

----------------------------------------------
حدیث (6) پیامبر صلى ا‏لله‏ علیه ‏و ‏آله :
بى اُنذِرتُم وَ بِعَلىِّ بنِ أبى طالِبِ اهْتَدَیتُم... وَ بِالْحَسَنِ اُعْطیتُمُ الإْحسانُ وَ بِالْحُسَینِ تَسعَدونَ وَ بِهِ تَشقونَ ألا وَ إنَّ الْحُسَینَ بابٌ مِن أبوابِ الْجَنَّةِ مَن عاداهُ حَرَّمَ اللّه‏ُ عَلَیهِ ریحَ الْجَنَّةِ؛
به وسیله من هشدار داده شدید و به وسیله على علیه ‏السلام هدایت مى‏یابید و به وسیله حسن احسان مى‏شوید و به وسیله حسین خوشبخت مى‏گردید و بدون او بدبخت. بدانید که حسین درى از درهاى بهشت است، هر کس با او دشمنى کند، خداوند بوى بهشت را بر او حرام مى‏کند.
البرهان فی تفسیر القرآن ج3 ، ص232

----------------------------------------------
حدیث (7) پیامبر صلى ا‏لله‏ علیه ‏و ‏آله :
حقُّ علیٍّ على هذهِ الاُمّةِ کحَقِّ الوالِدِ على وَلَدِهِ.
حقّ على بر این امّت همچون حقّ پدر است بر فرزندش.
امالی(طوسی)ص54

----------------------------------------------
حدیث (8) امام على سلام الله علیه :
وَاللَّهِ لَابنُ أبی طالِبٍ آنَسُ بِالمَوتِ مِنَ الطِّفلِ بِثَدىِ اُمِّهِ.
به خدا سوگند که اُنس پسر ابوطالب به مرگ از انس کودک به پستان مادرش بیشتر است.
نهج ‏البلاغه(صبحی صالح)ص52 ، خطبه 5 {شبیه این حدیث در نزهه الناظر و تنبیه الخاطر ص56)

۰۶
تیر

مأخذ : فیس نما

پیامبر صلی الله علیه و آله :
مَن کَـتَبَ بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ فَجَوَّدَهُ تَعظیما لِلّهِ غَفَرَ اللّهُ لَهُ؛
هر کس بسم اللّه‏ الرحمن الرحیم را براى بزرگداشت خداوند زیبا بنویسد، خداوند او را مى‏بخشد.

بحارالأنوار، ج ۹۲، ص ۳۵

***

مِن حَقِّ الْقَلَمِ عَلى مَن أَخَذَهُ إذا کَـتَبَ أَنْ یَبدَأَ بِبِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ ؛

از حقوق قلم بر کسى که آن را براى نوشتن در دست مى‏گیرد این است که با بسم اللّه‏ الرحمن الرحیم آغاز کند.

مستدرک الوسائل، ج ۸ ، ص ۴۳۴

۳۱
خرداد

قدر چیزهایی که داری را بدان

و گرنه زمانی به یادش می افتی

که میگویند باید قدر چیزهایی که داشتی را میدانستی

.....

أَ ثُمَّ إِذا ما وَقَعَ آمَنْتُمْ بِهِ آلْآنَ وَ قَدْ کُنْتُمْ بِهِ تَسْتَعْجِلُونَ

یونس 51

سپس ( به آنان بعد از رسیدن عذاب و اظهار پشیمانی گفته می شود )

آیا هنگامی که عذاب فرا رسید به آن ایمان آوردید؟!

( به شما گفته می شود: ) حالا؟!

در حالی که قبلًا برای آن عجله می کردید! ( ولی اکنون چه سود! )