مِشـــــکوة

وبلاگ تخصــصی قــرآن و حدیث

مِشـــــکوة

وبلاگ تخصــصی قــرآن و حدیث

قرآن و اهل بیت (ع) نورند . نوری که انسان می تواند در پرتو آن به تعالی و تکامل برسد .
منشأ نور خداست و همه انوار عالم ، فروغ و تجلی خود را از نور خدا می گیرند .
" مشکوة " همان سرچشمه نور است که همه انوار را در بر دارد....
این وبلاگ تخصصی و پیرامون قرآن و اهل بیت ( ع ) است که به میمنت میلاد پیامبر اکرم حضرت محمد ( ص )
و صادق آل محمد ( ع ) در روز 17 ربیع الأول ایجاد گردیه است . امید است مورد علاقه و عنایت شیفتگان قرآن و عترت
واقع گردد. و الحمد لله رب العالمین

۴۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «عترت (ع)» ثبت شده است

۱۷
مرداد

جاء رجلٌ الی النّبی قال : « یا رسول اللَّه(ص) مَن احق الناس بحسن صحابتى؟ » قال: « أمک » قال : « ثم من؟ » قال : « امک » قال: « ثم من؟ » قال : « امک» قال: « ثم من؟ » قال : « اباک » .
ترجمه :
مردى خدمت پیامبر(صلى الله علیه وآله)آمد و پرسید: یا رسول الله به چه کسى احسان کنم؟ فرمود: به مادرت. تا سه بار پرسید، حضرت فرمود: به مادرت، تا بار چهارم، که فرمود: به پدرت.
۰۵
مرداد
مقام معظم رهبری(مدظله العالی) می فرمایند:


من دو سه جمله از روایات نقل شده را به عنوان ذکر مصیبت بیان می کنم .لوط بن یحیی ابی مخنف می گوید:«فلما احسّ الأمام بالضّرب لم یتأوّه» یعنی وقتی در محراب بر فرق آن بزرگوار ضربه وارد شد و پیشانی حضرت را شکافت، هیچ آه و ناله یی نکردند. «وصبر واحتسب»؛ خودشان را حفظ کردند و صبر کردند.«ووقع علی وجه و لیس عنده احد»؛ حضرت با صورت روی زمین افتادند و اطراف ایشان کسی نبود؛ چون هنوز نماز شروع نشده بود، مسجد هم تاریک بود و مردم به طور متفرق در مسجد مشغول خواندن نافله بودند؛ بنابراین اولِ کار کسی نفهمید چه اتفاقی افتاده است. «قائلاً بسم الله و بالله و علی ملّه رسول الله».اولین جملاتی که حضرت بعد از ضربت خوردن بر زبان جاری کردند، جملاتی بود که در موارد دیگر هم به گوشمان رسیده است.بعد از این که سیدالشهداء (سلام الله علیه) ضربت خوردند و بر زمین افتادند، همین جملات از قول ایشان نقل شده است:«بسم الله و بالله و علی ملّه رسول الله»؛ به نام خدا و برای خدا و بر طریقه ی رسول خدا، حاصل زندگی را تقدیم این راه کردند. در ادامه، این جمله هم از امیرالمؤمنین نقل شده است که فرمود: «فزت و رب الکعبه»؛ به خدای کعبه رستگار شدم. در روایت دیگری آمده است که حضرت فرمود: «لمثل هذا فلیعمل العاملون»؛ یعنی انسان برای رسیدن به چنین سرانجامی هر چه عمل کند، زیادی عمل نکرده است؛ بنابراین برای چنین سرانجامی باید عمل کرد. این نشان می دهد که این روح مطهر و پاکیزه چطور متصل به عوالم ملکوت بوده است؛ حتی در همان وقتی که هنوز جسم او در این دنیا زنده بوده است.

«ثم صاح و قال قتلنی اللعین»؛ بعد از آن که حضرت این مناجات را کردند، فریاد کشیدند تا مردم متوجه باشند و نگذارند قاتل بگریزد. «فلما سمع النّاس الضّجّه»؛مردم وقتی صدای امیرالمؤمنین را شنیدند،«ثار الیه کل من کان فی المسجد»؛ همه به طرف محراب مسجد ریختند، اما نمی دانستند چه اتفاقی افتاده است و باید چه کار کنند. «ثم احاطوا بأمیرالمؤمنین»؛ بعد آمدند اطراف امیرالمؤمنین جمع شدند.«و هم یشید رأسه بمئزره والدّم یجری علی وجهه ولحیته»؛ وقتی مردم جمع شدند، دیدند حضرت در همان حال ضعف و در حالی که فرقشان شکافته است، دارند با دستمالی زخم خود را می بندند و خون بر صورت و محاسن آن بزرگوار جاری است. «وقد خضبت بدمائه»؛ محاسن آن حضرت که سفید بود، با خون آن بزرگوار رنگین شده بود. «و هو یقول هذا ما وعد الله و رسوله و صدق الله و رسوله»؛ این همان وعده ی خدای متعال و پیغمبر اوست، و خدای متعال و پیغمبرش راست گفتند و وعده ی آنها تحقق پیدا کرد.
۰۳
مرداد


۱٫ قال النبی ـ صلّی الله علیه و آله ـ: لا تذهبُ الدنیا حتی یقوم بامر اُمتی رجلٌ من ولد الحسین یَملأُ عدلاً کما مُلِئت ظُلماً و جَوراً. ـ « بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۶۶»


پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمودند:«دنیا به پایان می رسد تا مردی از فرزندان حسین ـ علیه السّلام ـ عهده دار مسائل و مصالح امتم گردد او زمین را آنچنان که پر از ظلم و جور شده، پر از عدل می کند.


۲٫ قال رسول الله ـ صلّی الله علیه و آله ـ لِفاطمه فی مرضِهِ: و الّذی نفسی بیده لابُدَّ لِهذِهِ الاُمَّهِ مِن مهدیٍ و هو و اللهِ مِن وُلدِکِ. ـ « بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۶۷»

پیامبر اکرم در مریضی که منجر به وفاتشان شد به فاطمه فرمودند: قسم به آن کسی که جانم در دست اوست حتماً مهدی و هدایت گری برای این دست می آید و قسم به خدا او فرزند تو است.


۳٫ قال رسول الله ـ صلّی الله علیه و آله ـ: انَّ خُلَفائی و اوصیائی و حُجَجِ اللهِ علی الخَلقِ بعدی اثنا عشر اوَّلُهم اخی و آخِرُهم وَلَدی. ـ « بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۷۱»

پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمودند:«همانا جانشینان و اوصیاء من و حجت های الهی بر مردم بعد از من دوازده نفرند اولی آنها برادرم (علی) و آخرینشان فرزندم می باشد.


۴٫ قال رسول الله ـ صلّی الله علیه و آله ـ: والّذی بَعَثَنی بالحقِّ نبیاً لولم یبقِ من الدنیا الا یومٌ واحدٌ لا طالَ اللهُ ذلک الیومَ حتی یُخرُجَ منه وَلَدی المهدیُّ فَیَنْزِلُ روحُ الله عیسی بن مریم ـ علیه السّلام ـ فَیُصلِّی خَلْفَه. ـ « بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۷۱»

پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمودند: قسم به آن کس که مرا به حق به نبوت مبعوث کرد اگر از دنیا جز یک روز باقی نماند آن روز را طولانی می کند تا فرزندم مهدی در آن روز قیام کند پس عیسی بن مریم فرود می آید و پشت سرش نماز می خواند.


۵٫ قال رسول الله ـ صلّی الله علیه و آله ـ: طُوبی لمن ادرک قائمُ اهل بیتی و هو مقتدٍ به قبل قیامِهِ یأتِمُ به و بائمهِ الهُدی من قبلِهِ و یَبرَأُ الی الله من عدوِّهم اُولئِکَ وُفقائی و اکرمُ اُمَّتی علیَّ. ـ « بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۷۲»

پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمودند: خوشا به حال کسی که زمان قائم ـ علیه السّلام ـ را درک کند در حالی که قبل از قیامش از او پیروی می کرده به او و ائمه هدا قبل از او متمسک شده و از دشمنانشان، به سوی خداوند بی زاری جسته آنها دوستان من و کریم ترینِ امت من هستند.


۰۲
مرداد

هُوَ الَّذی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى‏ وَ دینِ الْحَقِّ

لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ                 

سوره صف - آیه 9


او کسی است که رسول خود را با هدایت و دین حق فرستاد تا او را

بر همه ادیان غالب سازد ، هر چند مشرکان کراهت داشته باشند!

*****

محمد بن فضیل می‌گوید:

از امام کاظم علیه السلام معنای این آیه را سئوال کردم:


« هو الذی ارسل بالهدی و دین الحق» ـ سوره‌ی صف، آیه 9 ــ


(او کسی است که رسولش را با هدایت و دین فرستاد.)


امام علیه السلام فرمود: «او کسی است که رسولش را مأمور ابلاغ ولایت جانشینش کرد و آن دین، دین حق است.»
آن‌گاه از ادامه آیه سوال کردم:« لیظهر علی الدین کلّه» (تا او را بر همه ادیان پیروز گرداند.)

امام علیه السلام فرمود:« هنگام قیام قائم علیه السلام، خداوند او بر همه ادیان پیروز می‌گرداند، به دلیل آیه‌ی قبلش:« والله متمّ نوره و لو کره الکافرون.» (و خداوند نورش را تمام می‌گرداند، هرچند برای کافران ناخوش باشد.)


                                                                                  بحارالانوار، ج 51 ،ص 60 

۲۸
تیر

حضرت خدیجه، اولین شیعه على علیه‏السلام

وفات حضرت خدیجه علیهاالسلام

خدیجه و ازدواج با پیامبر اکرم

«کانت خدیجة امرأة عاقلة شریفةً مع ما اراد الله بها من الکرامة و الخیر و هى یومئذ افضلهم نسبا و اعظمهم شرفا و اکثرهم مالاً(1) ؛ خدیجه بانویى عاقل و شریف بود. به اضافه آنچه خداوند از بزرگوارى و خیر نسبت به او اراده کرده بود و او آن روز برترین در نسب و بزرگ‏ترین در شرف و ثروتمندترین زنان در زمان خود بود.»

حضرت خدیجه علیهاالسلام دختر خویلد ـ که 68 سال پیش از هجرت در قریش متولد شده بود - (2) بانویى پرهیزکار و پاکدامن بود. چنانکه به طاهره(3) مشهور شد، او به دلیل استعداد قوى خود، یکى از ثروتمندترین افراد قریش بود. با این همه، همواره بخشى از اوقات خود را در محضر علماى بزرگ و کسب دانش از آنان مى‏گذراند. در همین نشست‏هاى علمى بود که متوجّه شد، به زودى پیامبرى ظهور خواهد کرد.(4) با روى دادن اتفاقى چند، سرانجام پیامبر خاتم را شناخت و به تقاضاى خود با وى ازدواج کرد. این رویداد بزرگ در حدود 28 سال قبل از هجرت روى داد(5) و از آن پس خدیجه عمر خود را به همدلى، همسرى، همرازى و همراهى پیامبر اکرم (صلى‏الله‏علیه‏و‏آله) گذراند.

 

على و محمد نور واحد

بنابر نظر مشهور، امیرمؤمنان على علیه‏السلام در سیزدهم رجب سى سال پس از عام الفیل در میان خانه کعبه متولد شد و در آن وقت پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله بیست و هشت ساله بود.(6) در روایات معتبر مى‏خوانیم: پیامبر اکرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله فرمود:«ان الله تبارک و تعالى خلق علیّا من نورى و خلقنى من نوره و کِلانا من نورٍ واحد؛ خداوند تبارک و تعالى على را از نور من و مرا از نور خودش خلق کرد و هر دوى ما از یک نور هستیم.»(7)

این روایت به خوبى میزان همبستگى پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله و على علیه‏السلام را نشان مى‏دهد، لذا طبیعى است که بعد از تولد على علیه‏السلام، پیامبر نهایت کوشش خود را جهت ارتباط بیشتر با على علیه‏السلام صرف کنند.

جبرئیل بر پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله نازل شد و فرمود: «از گریه خدیجه، ملائکه به گریه در آمدند. او را بخواه و سلام به او برسان و بگو، خدا به تو سلام مى‏رساند و او را به خانه‏اى در بهشت که از نور زینت شده است، بشارت ده.»

بر اساس منابع تاریخى پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله تا سه سالگى على، در خانه ابوطالب بود.(8) پس از آن به منزل خدیجه علیهاالسلام رفت. در طول این مدت پیامبر همواره در تربیت على (علیه‏السلام) مى‏کوشید و با او پیوند داشت، لذا هنگامى که مادر حضرت على (علیه‏السلام) نوزادش را خدمت رسول خدا آورد، پیامبر (صلى‏الله‏علیه‏و‏آله) از او خواست، گهواره على را کنار رختخوابش قرار دهد، حضرت گهواره على علیه‏السلام را تکان مى‏داد؛ به او غذا مى‏داد؛ على (علیه‏السلام) را بغل مى‏گرفت و مى‏فرمود: «این کودک برادر و در آینده ولى، یاور، وصى و همسر دختر من خواهد بود.»(9)

حضرت على علیه‏السلام بعدها این توجه خاص پیامبر اکرم را این گونه توضیح داده است: «شما از خویشاوندى نزدیک من با رسول خدا و مقام مخصوصى که نزد او داشتم، مطلع هستید. مرا در کنار خود قرار مى‏داد، هنگامى که نوزاد بودم، مرا به سینه خود مى‏گرفت و در کنار بستر خود مرا حمایت مى‏کرد و بوى خوش خود را به مشامم مى‏رساند. او غذا را در دهان من مى‏گذاشت.» (10)

 

خانه حضرت خدیجه علیهاالسلام

على در خانه خدیجه

طبیعى بود که این عشق و علاقه حضرت محمد(صلى‏الله‏علیه‏و‏آله) به على که از جایگاهی الهى و منبعث از پیوستگى حقیقى آن حضرت به امیرمؤمنان بود، او را وادار مى‏کرد به نحوى على علیه‏السلام را بیشتر با خود همراه سازد و او را با تربیت الهى خود تربیت کند. لذا مى‏بینیم خود حضرت پیشنهادى به ابوطالب مى‏دهد و على را به خانه‏اش مى‏آورد و حضرت خدیجه با على علیه‏السلام آشنا مى‏شود.

 

دوران قبل از بعثت

على در خانه خدیجه رشد و نمو مى‏یابد و خدیجه مانند مادرى مهربان به وى مى‏نگرد. بیشترین لحظات عمر على(علیه‏السلام) در این دوره نیز با پیامبر اکرم سپرى مى‏شود. هر چند در خانه خدیجه است ولى پیامبر چون قصد دارد بر او در تمام مراحل نظارت کند، توجه ویژه‏اى به او مى‏کند، خصوصا در دوره‏هاى طولانى اعتکاف در غار حرا و ... لذا امام علی (علیه‏السلام) خود مى‏فرمود: «و لقد کنت اتّبعه اتباع الفصیل اثر امه یرفع لى کل یوم من اخلاقه علما و یامرنى بالاقتداء به(11)؛ من مانند بچه ناقه‏اى که دنبال ‏مادر مى‏رود، در پى پیامبر مى‏رفتم، هر روز از اخلاق خود نکته‏اى به من مى‏آموخت و دستور مى‏داد از آن پیروى کنم.»

قریش که مطلع شدند، پیامبر با کمک على و خدیجه به خانه منتقل شده، در پى آنها روانه شدند، خود را به خانه خدیجه رساندند و شروع به سنگ پرانى به خانه کردند. خدیجه علیهاالسلام ناچار از خانه بیرون آمد و فرمود: «آیا شرم نمى‏کنید که خانه زنى را که نجیب‏ترین قوم شماست، سنگباران مى‏کنید. آیا از خدا نمى‏ترسید؟»

آرى! به تعبیر ابن ابى الحدید: «على آنچنان با پیامبر همراه بود که هر وقت پیامبر اکرم از شهر خارج مى‏شد و به غار حرا مى‏رفت، او را نیز با خود مى‏برد.»(12)

البته حضرت على علیه‏السلام در این دوره براى تهیه غذا به منزل بر مى‏گشت و از خدیجه علیهاالسلام غذاى لازم را براى پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله مى‏گرفت و به حضرت مى‏رساند. همچنین اگر لازم بود، خبرى به خدیجه (علیهاالسلام) یا پیامبر رسانده شود، على(علیه‏السلام) این کار را انجام مى‏داد.

 

دوره بعثت

رسالت غیر علنى

آنگونه که گفتیم، ارتباط پیامبر با على (علیهما‏السلام) صرفا یک ارتباط عاطفى یا خویشاوندى نبود، بلکه برآمده از پیوندى قدسى بود. از این روى، با این که على (علیه‏السلام) هنوز کودکى چندین ساله است، زودتر از خدیجه (علیهاالسلام) ایمان مى‏آورد و حضرت خدیجه بعد از وى به عنوان دومین نفر و اولین زن، اسلام را مى‏پذیرد. بر این اساس پیامبر اکرم فرمود: «اوّلکم واردا على الحوض، اوّلکم اسلاما، على بن ابى طالب...؛ نخستین کسى که بر حوض(کوثر) بر من وارد مى‏شود، اولین کسى است که اسلام آورد. (یعنى) على بن ابى طالب است.»(13)

در روایتى دیگر امام على علیه‏السلام نیز بر این واقعیت تأکید مى‏کند: «لقد صلیت مع رسول الله قبل الناس بسبع سنین و انا اول من صلى معه؛(14) من هفت سال قبل از مردم با رسول خدا نماز گزاردم و من اولین کسى هستم که با او نماز گزارد.»

بعد از حضرت على علیه‏السلام، خدیجه علیهاالسلام نیز ایمان مى‏آورد و به این ترتیب خانواده سه نفرى رسول خدا صلى‏الله‏ علیه‏ و‏آله همه مؤمن به دین او مى‏شوند.

۲۳
تیر
فضایل معصومین

فضیلت صلوات بر پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم

فضیلت صلوات بر حضرت پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم آن را حدّ و حصری نیست و اتفاق علماست که بعد از اَدای فرائض و قرائت قرآن، هیچ فضیلت طاعت به صلوات حضرت پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم نمی رسد.

در حدیث وارد شده که حضرت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: حمزه سیدالشهدا و جعفر طیار را در واقعه دیدم که پیش ایشان طبقی رطب نهاده بود و از آن می خوردند. چون پاره ای خوردند، آن رطب میوه دیگر شد و از آن میوه هم پاره ای خوردند، چون پاره ای خوردند، آن میوه، میوه دیگر شد. با ایشان گفتم: پدر و مادر من فدای شما باد، در آخرت چه عمل خوب تر و ثواب دار یافتید؟ گفتند: بهترین اعمال را در آخرت صلوات بر تو یافتیم و ثواب هیچ عمل بدان نمی رسد و از آن جمله آنکه حضرت پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: هر که یک نوبت بر من صلوات فرستد، حضرت حق سبحانه و تعالی ده نوبت بر او صلوات فرستد.

در شجاعت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم

شجاعت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم از طور عادت بیرون است. چنان که روایت کرده اند در جنگ اُحُد بعد از آن که لشکر اسلام شکسته بود و آن حضرت زخم یافته و افتاده، هم چنان بر ثبات و عزم جنگ بود و برخاست و مردمان را آواز داد و به دفع کفّار اشتغال نمود. کفّار بازگشتند و بعد از شکستن فاحش، جبر و تدارک فرمود، و اهل جنگ و شجاعت می دانند که این خارج از طور عادت است در شجاعت.

و هم چنین در جنگ حُنین که لشکر آن حضرت دوازده هزار کس بودند و تمامی فرار نمودند اِلاّ چند نفر معدود وآن حضرت ثابت شد و حمله فرمود و دشمن را دفع کرد و این شجاعت از طور عادت بیرون است.

در منقبت حضرت علی علیه السلام

حضرت علی علیه السلام برادر پیغمبر است و وزیر امین او، آن حضرت شجاع ترین امت است به اتفاق و صاحب متانت و قوّت است.

آن حضرتْ زاهدترین و صاحب ورع تر از همه است و از همه کس و همه امت داناتر بود و در غایت رایت و احکام است در علم دانش. آن حضرتْ شیر خداست و غالب است و حمله کننده است بردشمنان و شیر پیشه شجاعت و مردانگی است و اسداللّه و کرّار و حیدر، القاب آن حضرت است.

آن حضرت زائیده از مادر در حرم در اندرون محلّی که آن را حطیم گویند و آن میان حجرالاسود است و درِ کعبه است و رکن رکین که حجرالاسود است.

آن حضرت ایستاده به محکم گردانیدن قوّت بازوی نبی صلی الله علیه و آله وسلم در قایم گردانیدن نشانه های دین.

عبادت امام سجاد علیه السلام