مِشـــــکوة

وبلاگ تخصــصی قــرآن و حدیث

مِشـــــکوة

وبلاگ تخصــصی قــرآن و حدیث

قرآن و اهل بیت (ع) نورند . نوری که انسان می تواند در پرتو آن به تعالی و تکامل برسد .
منشأ نور خداست و همه انوار عالم ، فروغ و تجلی خود را از نور خدا می گیرند .
" مشکوة " همان سرچشمه نور است که همه انوار را در بر دارد....
این وبلاگ تخصصی و پیرامون قرآن و اهل بیت ( ع ) است که به میمنت میلاد پیامبر اکرم حضرت محمد ( ص )
و صادق آل محمد ( ع ) در روز 17 ربیع الأول ایجاد گردیه است . امید است مورد علاقه و عنایت شیفتگان قرآن و عترت
واقع گردد. و الحمد لله رب العالمین

۸۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دانستنی های قرآنی» ثبت شده است

۲۴
تیر

5 ویژگی نجات‌بخش در متقین

سنت حسنه ختم حداقل یک جزء از قرآن کریم در ماه رمضان، ماه نزول قرآن(1) و بهار آن(2)، فرصت مناسبی است تا در کنار این انس لفظی، در معنا و مفهوم آن نیز بیندیشیم و در این فرصت پیش آمده، جان را به نور معارف بی بدیلش جلا بخشیم. به این امید که این مقدمات ما را به آن سرانجام نیک که عمل به قرآن و رسیدن به یک جامعه شکوهمند قرآنی است نزدیک کند.




در راستای کمک به تحقق این مهم بر آن شدیم تا فرازهایی از معارف و نکات موجود در هر جزء از قرآن کریم را به شکل روزانه (هر روز چند نکته از جزء همان روز) با تکیه بر تفاسیر معتبر اسلامی به مانند المیزان و نمونه و نیز بحثهای تفسیری حضرت آیت الله جوادی آملی تنظیم کرده و به مقدار حوصله یک مقاله کوتاه به شما خوانندگان گرامی تقدیم نماییم.

۲۳
تیر

اثرات و خواص آیت الکرسی

 آیة الکرسی سید آیات قرآن

پیامبر به حضرت علی (علیه السلام)فرمود: " یا علی ! من سید عربم-مکه سید شهر هاست- کوه سینا سید همه کوه هاست- جبرئیل سید همه فرشتگان است – فرزندانت سید جوانان اهل بهشتند- قرآن سید همه کتاب هاست – بقره سید همه سوره های قرآن است – ودر بقره یک آیه است که آن آیه 50کلمه دارد و هر کلمه 50 برکت دارد و آن آیة الکرسی است.

پاداش کسی که آیة الکرسی را زیاد می خواند

عبدالله بن عوف گفته است:" شبی خواب دیدم که قیامت شده است و من را آوردند و حساب من را به آسانی بررسی کردند. آنگاه مرا به بهشت بردند و کاخ های زیادی به من نشان دادند. به من گفتند: درهای این کاخ را بشمار ؛ من هم شمردم 50 درب داشت. بعد گفتند: خانه هایش را بشمار. دیدم 175 خانه بود. به من گفتند این خانه ها مال توست. آن قدر خوشحال شدم که از خواب پریدم و خدا را شکر گفتم. صبح که شد نزد ابن سیرین رفتم و خواب را برایش تعریف کردم. او گفت : معلوم است که تو آیة الکرسی زیاد می خوانی. گفتم : بله ؛ همین طور است. ولی تو از کجا فهمیدی. گفت برای اینکه این آیه 50 کلمه و 175 حرف دارد. من از زیرکی حافظه او تعجب کردم. آنگاه به من گفت : هر که آیة الکرسی را بسیار بخواند سختی های مرگ بر او آسان می شود.

داستان نزول

رسول اکرم (صلی الله علیه و آله)فرمود: چون خدای متعال خواست سوره ی حمد و آیه های شهدالله (18و19 آل عمران) و قل اللهم (26-27آل عمران) و سوره توحید و آیة الکرسی را به زمین نازل کند همگی به عرش الهی چنگ زدند در حالی که بین آن ها و خداوند حجابی نبود.

سپس فرمودند : پروردگارا ما را به خانه پر گناه و به سوی کسانی که عصیان و گناه می کنند می فرستی ؛ در حالی که ما پاک و مطهر هستیم. سپس خدای متعال فرمود :" به عزت و جلال خودم سوگند ، هیچ کس شما را بعد از نماز نخواند مگر این که او را در مرتبه بالای قدس جای دهم که از نعمت های آن استفاده کنند و در هر روز 70 بار به او با نظر رحمت خود بنگرم و در هر روز 70 حاجت او را برآورم هرچند که بسیار گناه کرده باشد که کمترین آن دعاها و حاجت ها و آمرزش گناهان باشد. او را از هر دشمنی پناه می دهم و برای پیروزی بر هر دشمنی یاریش می دهم و مانعی به جز مرگ برای بهشت رفتن او نباشد.( یعنی بعد از مرگ بلافاصله به بهشت می رود)

آیة الکرسی برای حفظ چشم

بعد از هر نماز دستان را روی چشم بگذارید و بعد از خواندن آیت الکرسی بگویید:"اللهم احفظ حدقتی بحق حدقتی علی بن ابیطالب(علیه السلام)"

امان نامه الهی

۲۲
تیر

منبع : پایگاه اطلاع رسانی حوزه/ رحیم فاطمی

                                          
 

سپیده سخن

نقش قرآن چون که بر عالَم نشست    نقشه های پاپ و کاهِن را شکــست

فاش گویم آن چه در دلْ مُضمر است    این کتابی نیست چیزی دیگر است

چون که در جان رفت، جانْ دیگر شود    جان چو دیگر شد، جهان دیگر شود

با مسلـــمان گفت: جان بر کف بِـــنِه    هر چه از حــاجت فزون داری بـــده

اقبال لاهوری

 

در دین اسلام، بسیاری از کارها و اعمال، از نماز و روزه تا خوردن و خوابیدن و جز آن دارای احکام و آدابی هستند که رعایت آنها گاه بر ما واجب و گاه مستحب می شود.

تلاوت قرآن که در ماه مبارک رمضان، بر آن تأکید بیش تر شده و دارای رونق فزون تری است، نیز دارای احکام و آدابی ویژه است که رعایت شماری از آنها بر ما واجب و رعایت شمار دیگری از آنها بر ما مستحب است و بسیاری از آنها را به قلم می آوریم.

شایان توجه است احکام و آدابی که برای تلاوت قرآن گفته می شود و در پی می آید ـ به طور مستقیم و یا غیر مستقیم ـ از آیات قرآن و روایات معصومان علیهم السلام برگرفته شده است.

1. بکوشیم که در هنگام تلاوت قرآن، با طهارت و با وضو باشیم. و چنانچه بخواهیم جایی از بدن خود، مثلاً دستمان، را به نوشته های قرآن برسانیم، بر ما واجب است که با طهارت و با وضو باشیم.

2. چنانچه قرآنی را که برای تلاوت آیات برگزیده ایم، به زبان فارسی یا زبانی دیگر ترجمه و معنی نیز شده باشد، تماس دست یا عضوی دیگر از بدنِ ما با ترجمه و معانی آن ـ بدون طهارت و وضو ـ اشکال ندارد و جایز است؛ اما اگر در ترجمه قرآن، نام خدا یا پیامبران یا امامان و یا حضرت فاطمه زهرا علیهم السلام وجود داشته باشد، نباید دست یا عضوی دیگر از بدن خود را بدون طهارت و وضو، به آن نامها برسانیم؛ البته برخی از مراجع معظّم تقلید، نظریات دیگری دارند.

3. خوب است ـ اگر که بتوانیم ـ پیش از خواندن آیات قرآن، دهان خویش را مسواک بزنیم و خود را خوشبو نماییم.

4. بهتر است هنگام خواندن قرآن رو به قبله باشیم تا این کارمان از هدف و مقصدی الاهی نیز برخوردار شود.

5. هنگام قرائت قرآن و جز آن، توجه داشته باشیم که احترام گذاشتن به قرآن و برگه های آن بر ما لازم و واجب است. «حضرت امام خمینی رحمه الله به طور معمول در حسینیه جماران روی صندلی می نشستند؛ ولی یک روز که به حسینیه وارد شدند و صندلی ایشان در جای همیشگی خود بود، روی زمین نشستند؛ زیرا در آن روز، افراد ممتاز و برگزیده مسابقات قرآنی آمده بودند و قرار بود در آن جلسه، چند آیه از قرآن را تلاوت کنند».

6. یادمان باشد که در هر یک از چهار سوره سجده (آیه 15)، سوره فُصِلَت (آیه 37)، سوره نَجم (آیه 62) و سوره عَلَق (آیه 19)، یک «آیه سَجده» وجود دارد. غالباً در قرآن ها و کنارِ این آیه ها عبارتِ «سجده واجبه» نوشته شده است. هر گاه ما این آیه ها را بخوانیم و یا به آنها گوش دهیم، باید فوراً سجده کنیم. و چنانچه این کار را فراموش کردیم، باید هر لحظه که آن را به یاد آوردیم، سجده نماییم.

7. پیش از خواندن آیات قرآن، عبارتِ «أَعوذُ بِاللّه ِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم؛ من از شیطان رانده شده، به خدا پناه می برم.» و پس از آن، آیه «بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ» را بخوانیم.

8. در پایانِ قرائت قرآن، عبارتِ «صَدَقَ اللّه ُ العَلَیُّ العَظیمُ: خدای بلند مرتبه و بزرگ، راست گفته است.» را بخوانیم. گفتنی است که کلمه «العَلیّ» در عبارت پیشین به معنیِ «بلند مرتبه» و صفت برای کلمه «اللّه » است و با حضرت علی علیه السلام ارتباطی ندارد.

9. برای قرائت قرآن، بر خدا توکل نماییم و از او استمداد کنیم که ما را در این کار خیر موفق بدارد؛ زیرا قاری قرآن شدن، از عنایات و توفیقات الاهی و با تأییدات آسمانی است که نصیب هر کس نمی شود. به گفته خواجه حافظ شیرازی:

تکیه بر تقوا و دانش در طریقت کافریست    راهرو گر صد هنر دارد توکل بایدش

سعدی نیز خوش سروده است

بخت و دولت به کاردانی نیست    جز به تأیید آسمانی نیست

10. نیز به معصومان علیهم السلام و به ویژه پیامبر عزیز خدا علیه السلام و حضرت امیر مؤمنان و حضرت فاطمه زهرا و امام حسن و امام حسین و امام زمان علیهم السلام توسل بجوییم و از آنان بخواهیم که ما را در امر تلاوت قرآن پایدار بدارند؛ حافظ

ما بدان مقصد عالی نتوانیم رسیدهم مگر پیش نهد لطف شما گامی چند

11. تلاوت قرآن را با حضور قلب و توجه کامل و ادب نیکو و خالصانه و فروتنانه انجام دهیم. مثلاً در این هنگام، با کسی شوخی ننمایم و نخندیم و بگو و مگو نکنیم و به گونه ای قرآن را بخوانیم که گویی با خدا سخن می گوییم و خدا نیز با ما سخن می گوید: مولوی چه خوش سروده است:

از خدا جوییم توفیق ادب    بی ادب محروم گشت از لطف ربّ

بی ادب تنها نه خود را داشت بد    بلکه آتش در همه آفاق زد...

از ادب، پُر نور گشته است این فَلَک    و از ادب، معصوم و پاک آمد مَلَک

12. قرآن را هنگام خواندن آیات، روی زمین نگذاریم؛ بلکه آن را بر جای بلندی، مانند رَحل یا میز قرار دهیم و یا آن را با دست هایمان بگیریم. ما با انجام دادن این کار، قرآنِ عظیم را محترم شمرده ایم. «روزی حضرت امام خمینی رحمه الله طبق معمول روی صندلی نشسته بودند که قرآنی آوردند و آن را روی زمین گذاشتند. هنگامی که ایشان متوجهِ این امر شدند، بی درنگ آن را برداشتند و روی میزی که در کنارشان بود، گذاشتند و فرمودند که قرآن را روی زمین نگذارید.»

13. هنگام خواندن قرآن، به صورتِ دو زانو و اگر نمی توانیم، به صورتِ چهار زانو بنشینیم و چنانچه می توانیم، به چیزی یا به جایی تکیه ندهیم.

14. مواظب باشیم هنگامی که قاری و حافظ قرآن می شویم، نسبت به قاریان و حافظان دیگرِ قرآن حسادت نورزیم و شخصیت آنان یا شیوه های آموزشی و یا شاگردانشان را زیر سؤال نبریم و بر ضد آنان جوسازی و سمپاشی نکنیم. به طور مثال، چنانچه حافظ پنج جزء قرآن شدیم، نسبت به کسانی که حافظ سه جزء قرآن هستند و یا در صورتی که حافظ کل قرآن شدیم، نسبت به کسانی که حافظ کل قرآن نیستند، احساس برتری و غرور کاذب ننماییم و فخر فروشی و جلوه فروشی نکنیم.

15. شایسته است که قرآن کریم را پیش از باز کردن و خواندن و پس از بستن آن ببوسیم و به پیشانی بگذاریم. این کار، نوعی احترام گذاشتن به قرآن مجید و عظیم است.

16. اگر بتوانیم، همیشه قرآن را روی رَحل و در محل یا اتاق مخصوصی برای تلاوت بگذاریم تا هنگامی که وارد آن فضا می شویم، خود به خود، انگیزه خواندن و تلاوت آیات قرآن در وجود ما شعله ور گردد.

17. پیش از خواندن آیات قرآن، این دعا را که برای مطالعه وارد شده است، بخوانیم: «اَللّهُمَّ أَخرِجنی مِن ظُلُماتِ الوَهم و أَکرِمنی بِنورِ الفَهم. اَللّهُمَّ افتَح عَلَینا أَبوابَ رَحمَتِک و انشُر عَلَینا خَزائِنَ عُلومِک بِرَحمَتِکَ یا أَرحَمَ الرّاحِمین؛ خدایا! مرا از تاریکیهای پندار بیرون بر و به روشنایی فهمیدن گرامی دار. خدایا! درهای رحمت خویش را بر ما بگشا و گنجینه های دانشهای خود را بر ما پخش کن. به مهربانی ات، ای مهربان ترین مهربانان!»

18. مواظب باشیم که هنگام قرائت قرآن، مزاحم استراحت، آسایش، کار و مطالعه اعضای خانواده یا دوستان و یا دیگران نشویم. به طور نمونه، قرآن را با صدای بلند نخوانیم یا صدای نوار قرآن را بلند ننماییم.

19. مواظب باشیم که هنگام تلاوت و حفظ قرآن و یا تکرار و بازگویی محفوظات قرآنیِ خود و در جایی که دیگران حضور دارند، در دام سمعه (شنواندن به دیگران) و یا (نشان دادن به دیگران) گرفتار نیاییم و با انجام دادن کار پسندیده ای، در دام ناپسندی نیفتیم. مثلاً با نیتی غیر الهی و ناخالصانه و در مجلس مهمانی، آیات قرآن را به گونه ای با خود زمزمه ننماییم که دیگران زمزمه هایمان را بشنوند و یا حتی بدون زمزمه و با صدای آهسته قرآن نخوانیم؛ به گونه ای که حرکات لبهایمان را ببینند و خودمان نیز از جلوه گریها و جلوه فروشیهای خودمان خوشمان بیاید.

حافظ شیرین گفتار، نیکو سروده است:

غلام همت آن نازنینم که کار خیر، بی روی و ریا کرد

20. هنگام قرائت قرآن، اگر به نام مبارک پیامبر محبوب خدا، حضرت محمد مصطفی علیه السلام رسیدیم، صلوات بفرستیم. و پیش یا پس از خواندن هر یک از سوره های «ضُحی» تا «ناس»، یعنی هر کدام از سوره های نود و سوم تا صد و چهار دهم قرآن، تکبیر (اَللهُ أَکبَر) بگوییم.

21. قرآن و به ویژه قرآنی را که برای تلاوت برگُزیده ایم، پاک و پاکیزه نگه داریم و آن را در جلد و جای مناسب قرار دهیم و در کنار و حاشیه صفحات آن چیزی ننویسیم.

22. هنگام قرائت قرآن، هر گاه به آیات مربوط به «بهشت» رسیدیم، شادمان شویم و رفتن به بهشت را از خدا بخواهیم. و هر گاه به آیات مربوط به «جهنم» رسیدیم، غمگین شویم و به خدا پناه بریم.

23. چنان چه برای ما امکان داشته باشد، هنگام خواندن آیات قرآن، لباسی سفید و پاکیزه بر تن کنیم و عبایی نیکو بر دوش خود بیندازیم تا آمادگیِ معنویِ بیشتری برای این کار، در ما به وجود آید.

24. پیش از قرائت قرآن صلوات بفرستیم و پیش از خواندن و حفظ آیات و پس از آن نیز دعا کنیم و به ویژه دعاهایی را که پیشوایان معصوم علیهم السلام در این مورد به ما آموخته اند، بخوانیم.

25. هنگام خواندن آیات وحیانی، محزون شویم یا به گریه در آییم و یا حتی خود را شبیه گریه کنندگان و محزونان کنیم.

26. قرآن را به صورت ترتیل و شمرده شمرده و با درنگ کردن بر محلهای وقف در آیات، بخوانیم.

27. به قرآن نگاه کنیم، حتی اگر حافظ قرآن باشیم.

هنگامی که قرآن را تلاوت می کنیم، بدنمان پوشیده باشد.

29. تا آن جا که می توانیم قرآن را با صدای نیکو بخوانیم.

30. هنگامی که قرآن خوانده می شود، ساکت شویم و به آن گوش فرا دهیم.

31. قرآن را با لحن و لهجه عربی بخوانیم.

32. پسندیده تر است که قرآن را در مکانهای مناسب، مانند مساجد بخوانیم.

33. خود را وظیفه مند بدانیم که به آیات قرآن عمل کنیم؛ بدین معنی که کارهای واجبِ گفته شده در قرآن را انجام دهیم و کارهای حرامِ گفته شده در آن را ترک کنیم و نیز تا آنجا که می توانیم به کارهای مستحبِ مذکور در قرآن عمل نماییم و از کارهای مکروهِ گفته شده در آن خودداری ورزیم.

34. شایسته است ثواب هایی را که بر اثر قرائت قرآن نصیبمان می شود، به معصومان و امامزادگان علیهم السلام ، شهیدان، و بزرگان و استادان و در گذشتگان خود، پدر و مادر و برادر و خواهر و فرزندان خویش، بستگان، آشنایان و دوستان خود نیز هدیه کنیم.

35. پسندیده است که در برنامه قرائت قرآن خود، ختم قرآن نیز داشته باشیم.

36. قرآن یا قسمتی از آن را همیشه همراه خود داشته باشیم و هر روز از روی آن بخوانیم.

37. پس از تلاوت آیات یا سوره ها و یا جزءهای قرآن، خدای را سپاس گوییم و شکر او را به جای آوریم تا توفیقات ما را در این راه افزون تر کند:

شکر نعمت، نعمتت افزون کند    کفر، نعمت از کَفَت بیرون کند

38. اگر پس از مدتی قرائت قرآن، جزء قاریان خوب قرآن قرار گرفتیم، به تعلیم و تربیت قاری قرآن نیز بپردازیم و مطالعات و تحقیقات و تجربه ها و روشهای خود را در اختیار دیگران بگذاریم و مواظب باشیم که در این کار، بُخل نورزیم؛ زیرا تعلیم و تربیتِ حتی یک قاری قرآن، بسیار مهم و با ارزش و دارای ثوابِ فراوان است و خرسندی خدای رحمان و معصومان و به ویژه امام زمان علیه السلام را به همراه دارد.

39. قرائت قرآن، افزون بر آداب ظاهری، آداب باطنی نیز دارد وبرخی از آنها عبارت است از:

یک. فهمیدن اصل کلام الهی؛

دو. بزرگ شمردن قرآن؛

سه. حضور قلب و نیت خالصانه داشتن (که قبلاً نیز به آن اشاره شد)؛

چهار. تدبر و تفکر کردن در آیات قرآن و توجه داشتن به معانی آن؛

پنج. تأثیر پذیرفتن از آیات قرآن؛

شش. خود را مخاطب آیات قرآن و امر و نهی های آن دانستن.

۰۲
خرداد

مردی که تمام عمرش را صرف قرآن کرد

امروز در استان زنجان کمتر قاری و فعال عرصه قرآنی است که استاد علی اکبر کفعمی را نشناسد کسی که با قرآن بزرگ شد، با قرآن زیست و در محضر قرآن جان به جان آفرین تسلیم کرد.



علی اکبر کفعمی

قاری قرآنی در زنجان پیدا نمی‌شود که با واسطه یا بدون واسطه، شاگرد این استاد و خادم برجسته قرآن کریم نشده باشد و از بهترین قاریان استان، تا نوجوانانی که به‌ تازگی با قرآن آشنا شده اند، مهم‌ترین افتخارشان شاگردی استاد کفعمی است.

استاد کفعمی بیش از نیم قرن عمر خود را صرف آموزش قرآن و احکام قرآنی کرد مردی که ساده زیست و بی ریا و بی منت آنچه که از قرآن و آموزش قرآن می دانست صرف آموزش قرآن کرد.

با تاسیس مکتب القرآن الحسینی در سال 1342 هجری شمسی، آموزش قرآن را به‌ صورت رسمی به مهم‌ترین هدف خود در زندگی تبدیل کرد و در این سال‌ها، استادان بزرگی را به‌ جامعه معرفی کرده است و به ‌جرات می‌توان ادعا کرد که او بیش از نیم قرن، محور فعالیت‌های قرآنی در زنجان بوده است.

قاریانی که محضر این استاد بزرگ را درک کرده‌اند در رشته‌های مختلفی چون قرائت، تفسیر، تجوید و حفظ قرآن کریم، به استادانی شاخص تبدیل شده‌اند که راه و مرام استاد خویش را ادامه می‌دهند.

این استاد برجسته قرآنی متولد 1303 در زنجان بود. او پدرش را که از روحانیون سرشناس زنجان بود، در سنین طفولیت از دست داد و مجبور شد، همزمان با کار، درس خوانده و دیپلمش را از مدرسه شبانه بگیرد. در سال 1325 برای کار در دخانیات به تهران رفت و در مدت حضور در تهران، تجوید و اختلاف قرائات را نزد استاد مفید اصفهانی آموخت و آیت‌الله دیزجی زنجانی تفسیر را فراگرفت و در جلسات و هیئت‌های متعددی همچون زینبیه و زنجانی‌های مقیم مرکز، عهده‌دار آموزش و اداره جلسات قرائت قرآن کریم شد.


استاد کفعمی پس از بازگشت به زنجان، کارمند رسمی راه‌آهن شد و همزمان جلسات آموزش قرائت و تجوید قرآن کریم را در زنجان ادامه داد که این فعالیت‌ها در سال 1348 منجر به تاسیس «مکتب القرآن الحسینی» در این شهر گردید.

با پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی، فعالیت‌های قرآنی این استاد برجسته، رونق بیشتری گرفت و همزمان با بازنشستگی استاد در سال 62، مکتب‌القرآن را به ‌تکیه اسدالله بیگ ( واقع در خیابان سعدی زنجان) منتقل شد و مردم از طبقه و صنفی، کودکانشان را نزد استاد کفعمی می‌فرستادند، تا قرآن بیاموزند.

امروز به جرات می‌توان گفت؛ قاری قرآنی در زنجان پیدا نمی‌شود که با واسطه یا بدون واسطه، شاگرد این استاد و خادم برجسته قرآن کریم نشده باشد و از بهترین قاریان استان، تا نوجوانانی که به‌ تازگی با قرآن آشنا شده اند، مهم‌ترین افتخارشان شاگردی استاد کفعمی است.

در تکیه اسدالله بیگ، قرآن‌آموزان برای فراگیری قرآن شهریه‌ای پرداخت نمی‌کردند و استاد هم برای تعلیم و تدریس قرآن پولی نمی‌گرفت. فقط برای خرج و مخارج خود تکیه، هر 3 ماه یک بار شهریه ناچیزی، آن ‌هم به‌ صورت اختیاری دریافت می‌شد و استاد از حقوق بازنشستگی خود نیز مبلغی را به ‌مکتب اختصاص می‌داد که امور مکتب، با همین پول‌ها می‌چرخید.

استاد کفعمی در طول نیم قرن تدریس قرآن کریم ، توانست در مدارج عالی تلاوت قرآن کریم، حدود 500 استاد و مربی قرآن را تحویل جامعه نماید که حائز رتبه های قرآنی بین المللی و کشوری هستند: همچون حاج محمود رنگرز، حاج محمد امین بهادر شجاعی، مجید نوری، مهدی میانداری، محمود کرمی، یوسف قاسمی و … را نام برد.

استاد کفعمی می گفت: در سن 86 سالگی به برکت قرآن که در تمام شئون زندگی‌ام جریان داشته است، مراجعه‌ای به پزشک نداشته‌ام، چرا که قرآن را بهترین شفا برای انسان‌ها می‌دانم.


استاد پس از عمری پربار 25 آذرماه سال 89 در شام غریبان حضرت سیدالشهدا علیه السلام (محرم 1389 هجری شمسی) که دقیقا مصادف با شب جمعه (شب جلسات قرآن) در حدود ساعت 11 در منزلش به رحمت خدا رفت و فردای آن روز (هنگام شروع جلسه عصر جمعه) به خاک سپرده شد و تمام شاگردانش را در غم از دست دادن پدر قرآنیشان به سوگ نشاند.



ما چقدر با قرآن ، کلام خدا، انس داریم ؟

۰۲
خرداد

توجه و عمل به تعالیم حیات بخش قرآن مجید توصیه مۆکّد امامان معصوم علیهم السلام است. حضرت علی علیه السلام می فرمایند: «الله! الله! فِی القُرآنِ لایَسبِقنَّکُم بِالعَملِ بِهِ غَیرَکُم؛1 خدا را! خدا را! مبادا دیگران در عمل به قرآن از شما سبقت بگیرند!»



حمد
جایگاه سوره حمد


-«ابن عباس» از امیرالمۆمنین علیه السلام روایت کرده است که ایشان فرمودند: «لَو کَتَبتُ معانِیَ الفاتِحَهِ لَأَوقَرتُ سبعینَ بعیراً؛2 اگر معانی و حقایق سوره حمد را بنویسم، هفتاد شتر از شرح آن بار می کنم.»


- در کتاب «عیون اخبار الرضا علیه السلام» در ضمن روایتی می خوانیم: «خداوند متعال چنین فرمود: من سوره حمد را میان خود و بنده ام تقسیم کردم؛ نیمی از آن برای من و نیمی برای بنده من است، پس بنده من حق دارد هر آنچه می خواهد، از من بخواهد.

هنگامی که بنده می گوید: «بسم الله الرحمن الرحیم» خداوند متعال می فرماید: بنده ام به نام من آغاز کرد و بر من است که کارهای او را به آخر برسانم و همه حال او را پُر برکت کنم و هنگامی که می گوید: «الحمد لله رب العالمین» خداوند متعال می فرماید: بنده ام مرا حمد و ستایش کرد و دانست نعمت هایی را که دارد از ناحیه من است و بلاها را نیز من از او دفع می کنم ، همانگونه که بلاهای دنیا را دفع کردم.

هنگامی که می گوید: «الرّحمن الرّحیم» خداوند می فرماید: بنده ام گواهی داد که من رحمان و رحیم هستم، پس گواه باشید که بهره او را از رحمتم فراوان و سهم او را از عطایم افزون می کنم.

هنگامی که می گوید: «مالک یوم الدّین» خداوند متعال می فرماید: گواه باشید! همانگونه که او حاکمیت و مالکیت روز جزا را از آن من دانست، من در روز حساب، حسابش را آسان می سازم و حسناتش را می پذیرم و از سیئاتش صرف نظر می کنم.


هنگامی که می گوید: «ایّاک نعبد» خداوند متعال می فرماید: بنده ام راست می گوید، تنها مرا پرستش می کند. من شما را گواه می گیرم و بر این عبادت خالص ثوابی به او می دهم که تمام مخالفین او به حالش غبطه بخورند.

هنگامی که می گوید: «ایّاک نستعین» خداوند می فرماید: بنده ام از من یاری جسته و تنها به من پناه آورده است. گواه باشید که من او را در کارهایش کمک می کنم و در سختی ها به فریادش می رسم و در روز پریشانی دستش را می گیرم.

هنگامی که می گوید: «اِهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقیمَ ، صِرَاطَ الَّذینَ اَنْعَمْتَ عَلَیْهِم غَیرِ الْمَغْضوُبِ عَلَیْهِمْ و لَا الضَّالّینَ» خداوند متعال می فرماید: این خواسته بنده ام برآورده است، و او هر چه می خواهد، از من بخواهد که من اجابت خواهم کرد و آنچه امید دارد، به او می بخشم و از آنچه که بیم دارد، ایمنش می سازم.»3

حکایات مرتبط با سوره حمد

حکایات درباره این سوره مبارکه بسیار زیاد است که از میان آنها دو حکایت را از «تفسیر ابوالفتوح رازی قدّس سرّه» و حکایتی را از «سید مرتضی علم الهدی قدّس سرّه» از دانشوران بزرگ شیعه نقل می کنیم:


1. «ابوسلیمان» از صحابه پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله نقل می کند: با حضرت در غزوه ای بودیم. مردی از صحابه به خاطر بیماری صرع به زمین افتاد. یکی از صحابه از اسب خود پایین آمد و سوره حمد را در گوش او خواند. بیمار مصروع فوراً سالم شد و برخاست. این جریان را با پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله در میان گذاشتیم. ایشان فرمودند: «هِیَ اُمُّ القُرآنِ وَ هِیَ شِفَاءُ مِن کُلِّ دَاءِ؛ آن (سوره حمد) مادر و اساس قرآن است و موجب شفای از تمام بیماری ها.»4


2. «خارجه بن صلت برجمی» می گوید: با عموی خود از نزد پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله می آمدیم که به قبیله ای از قبایل عرب برخوردیم. گفتند: شما از نزد کسی می آیید که به تازگی ادعای پیامبری کرده است، مردی از ما دیوانه شده است و او را در بند کرده ایم. آیا چیزی دارید که او را شفا دهد؟ عمویم گفت: آری. او را نزد آن دیوانه بردند. عمویم سوره حمد می خواند. آب دهانش را جمع کرد و در دهان دیوانه ریخت. سه روز این کار را کرد و آن دیوانه خوب شد.5


قرآن

3. مرحوم سید مرتضی علم الهدی قدّس سرّه در کتاب «شافیه» پیرامون این سوره می نویسد: ابن فراس می گوید: قیصر در نامه ای به یکی از خلفای بنی عباس نوشت: ما در کتاب انجیل خوانده ایم: هر کس سوره ای بخواند که خالی از هفت حرف «ث، ج، خ، ز، ش، ظف» باشد، خداوند روح و جسمش را بر آتش حرام می کند.

ما تورات، زبور و انجیل را برای یافتن این سوره جستجو کردیم؛ ولی آن را نیافتیم. آیا چنین سوره ای در کتاب شما موجود است؟

خلیفه عباسی علما را جمع کرد و این موضوع را از ایشان سئوال نمود؛ ولی آنها نتوانستند جوابی بدهند. خلیفه به حکم ضرورت و به ناچار موضوع را از امام علی النقی علیه السلام سئوال کرد. حضرت فرمود: تنها سوره حمد است که هیچ یک از این حروف در آن نیست. عرض کردند: حکمت اینکه این حروف در این سوره نیامده چیست؟ فرمود: «ث» عبارت است از «ثبور» که به معنای هلاکت و عذاب است « ج» جهنم ، « خ » خباثت ، «ز» زقّوم ، «ش» شقاوت ، « ظ » ظلمت و تاریکی و « ف » فراق از رحمت اولیای الهی .6


نکات اخلاقی سوره حمد

1.نیمی از سوره حمد - از آیه «اِهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیم» تا آخر - مربوط به تقاضای عاجزانه انسان از خداوند متعال است. بهتر است وقتی انسان نزد بزرگان معنوی می رود، تواضع و فروتنی ورزیده، از او تقاضایی کند، مثلاً التماس دعا کند، پند و نصیحت بخواهد و ... که هم از تجربیات معنوی او استفاده کند و هم حفظ احترام او را به نحو کامل ادا کرده باشد.


2. آیات 6 و 7 این سوره به ما می آموزد که لازمه الگو قرار دادن انسانهای خوب و استفاده از سجایای اخلاقی آنان و پرهیز از انسانهای بد، شناخت آنهاست.

شناخت افراد متخلق به اخلاق الهی و یا دارای اخلاق و منش سوء ، از امور کلیدی در مسیر حرکت انسان به سوی خداوند متعال است. تنها با داشتن اخلاق خوب نمی توان به مقام قرب الهی رسید؛ بلکه بایستی از اخلاق بد نیز پرهیز کرد. مثلاً بایستی از لجاجت و دشمنی - که ویژه قوم یهود بوده است - و کوته بینی و گمراهی - که از ویژگی های مسیحیان است - خودداری کرد.


مطالب جذّاب سوره حمد

1. «ابوالفتوح رازی» در تفسیر خود ده نام را برای سوره حمد ذکر می کند که عبارتند از: فاتحة الکتاب، امّ الکتاب، امّ القرآن، سبع المثانی، وافیه، کافیه، شافیه، اساس، صلوة، حمد.7

فاتحه الکتاب؛ یعنی قرآن با آن شروع می شود. امّ الکتاب؛ یعنی تمامی کتاب قرآن به آن بر می گردد. سبع المثانی: سبع یعنی هفت آیه و مثانی؛ یعنی دو بار بر پیامبر نازل شده است. وافیه؛ یعنی برای فهم تمامی قرآن وفا می کند. کافیه؛ یعنی برای فهم تمامی قرآن کافی است. شافیه؛ یعنی شفا دهنده. اساس؛ یعنی اصل و پایه قرآن است. صلوة؛ یعنی دارای مضامین دعاست و حمد؛ چون این سوره با حمد شروع می شود.

از میان ده نام ذکر شده، نام فاتحة الکتاب قابل تأمل است. این واژه به شهادت تاریخ از زمان پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله به این سوره اطلاق شده است؛ چون قرآن در زمان آن حضرت جمع آوری و مرتب شده و آغاز آن با این سوره بوده است، پس اینکه عده ای می گویند: قرآن کریم در زمان خلیفه اول یا دوم یا سوم جمع شده، درست نیست.

 

پی نوشت ها :

1. شرح نهج البلاغة، صبحی صالح، انتشارات اسلامی، تهران، 1370‏ش، ج‏1، ص‏421.

2. تفسیر کبیر، ملا فتح الله کاشانی، ج‏1، ص‏26.

3. عیون اخبار الرضا(علیه السلام)، شیخ صدوق قدّس سرّه، به نقل از: تفسیر نمونه، آیت الله مکارم شیرازی و جمعی از نویسندگان، ج‏1، ص‏7

4. تفسیر ابوالفتوح رازی قدّس سرّه، ج‏1، ص‏18.

5.همان، ص‏19.

6. ر.ک: شافیه، سید مرتضی علم الهدی قدّس سرّه.

7. تفسیر ابوالفتوح رازی، ج‏1، ص‏16.

منبع: ماهنامه اطلاع رسانی، پژوهشی، آموزشی مبلغان شماره163.

فرآوری: فاطمه محمدی

بخش قرآن تبیان


۰۱
خرداد
 
 

معناى لغوى و اصطلاحى قرآن چیست؟

پاسخ :
قرآن درلغت: واژه ى «قرآن» مصدر است؛ مانند: رجحان، کفران، فرقان، نقصان و...[1]
لغت شناسان درباره لفظ «قرآن» چند معنا بیان کرده اند. ما دراین جا، به بیان دو معنا اکتفا مى کنیم:
1. قرآن، به معناى «جمع و گردآورى»؛ کسانى که به این معنا قائلند، در آیه:(إِنَّ عَلَیْنا جَمْعَهُ وَ قُرْآنَهُ)[2] واژه ى «جمعه» و «قرآن» را مترادف و هم معنا مى دانند[3] در وجه نام گذارى آن به «قرآن» گفته اند: چون قرآن جامع فواید کتاب هایى است که از سوى خدا نازل گشته (تورات ،انجیل ،زبور و...)، بلکه جامع فواید همه علوم مى باشد؛ همان گونه که قرآن خود به این مطالب اشاره دارد؛ مانند:(تَفْصِیلَ کُلِّ شَیْء)[4] و (تِبْیاناً لِکُلِّ شَیْء)[5].
بر این اساس قرآن گردآورنده علوم گذشتگان و آیندگان مى باشد، اعم از علوم معنوى ـ که متعلق به انبیا و گذشتگان بوده است ـ و علوم مادّى و تجربى و دنیوى.[6]
2. قرآن، به معناى «خواندن»؛[7] اگر این معنا را بپذیریم، آیه ى: (انّ علیناجمعه وقرانه)[8] به این معناست: « همانا پیوسته کردن اجزاى آن به یکدیگر و خواندن آن برتو، به عهده ى ماست»[9] طبق این معنا، کتاب آسمانى مسلمانان به اعتبار آن که «خواندنى» است، «قرآن» نام گرفته است.
قرآن دراصطلاح: براى قرآن، تعریف هاى زیادى ارائه شده که هر کدام از این تعریف ها، ویژگى خاص خودش را دارد؛ از جمله: «قرآن عبارت است از کلام الهى که خداوندآن را به تدریج بر حضرت محمد(صلى الله علیه وآله)ـ خاتم پیامبران ـ به زبان عربى و لهجه ى قریش، نازل کرده است... . آیه اى از آن، قرآن گفته مى شود، حتى بخشى از یک آیه نیز قرآن است.»[10]

-----------------------------
پی نوشتها:
[1]. ابن منظور، لسان العرب، مادّه «قرأ»؛ مرکز معارف قرآنیه، علوم القرآن عندالمفسرین، ج 1، ص 22.
[2]. قیامت، 17. «چرا که جمع کردن و خواندن آن، به عهده ى ماست.»
[3]. راغب اصفهانى، مفردات، مادّه قراء؛ فضل بن حسن طبرسى، مجمع البیان، ذیل آیه 17، سوره ى قیامت.
[4]. یوسف، 111. «این قرآن شرح هر چیزى -که به سعادت انسان مربوط است -مى باشد.»
[5]. نحل، 89. مااین کتاب را نازل کردیم که بیانگر همه چیز باشد.
[6]. شاید وجه تسمیه ى «قرآن» این باشد که در این کتاب الهى، حروف و الفاظ به گونه ى ویژه اى با هم گرد آمدند و با هم ارتباط دارند، از این رو، قرآن نامیده شده است. (نهایه)
[7]. علوم القرآن عند المفسرین، ج 1،ص 22.
[8]. قیامت، 17.
[9]. محمد قریب، فرهنگ لغات القرآن، ماده «قراء»
[10]. علامه عسگرى، القرآن الکریم و روایات المدرستین، ج1، ص261.

منبع: بررسى شبهات قرآن و فرهنگ زمانه، حسن رضا رضایى، نشر انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه (1382).

۲۴
ارديبهشت

قرآن، نقشه ایی کامل برای مسیر سعادت

قرآن


نازل شدن قرآن کریم به عنوان آخرین کتاب آسمانی و معجزه ی خاتم پیامبران، برای این بوده است،  تا بتواند با اوامر ونواهی خود، و ایمان به خداوند سبحان وایمان به غیب، واعتقاد به معاد، روح انسانها را از آلودگیها ورذائل اخلاقی تصفیه کند وراه سعادت و تربیت واقعی را به انسانها بیاموزد.«هُوَ الَّذی بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولاً مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ»«جمعه/2»

اگر کسی بخواهد با این کتاب شریف، سعادت دنیا وآخرت  را بدست بیاورد، باید اول تا آخر این کتاب نورانی را مطالعه کند، تا با در دست داشتن آگاهی لازم و یک نقشه ی کامل از تمام پیچ وخم های مسیر،  بتواند با تمامی موانع  وخطراتی  که در مسیر سعادت وجود دارد، مقابله کند.«أَ فَلا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَ لَوْ کانَ مِنْ عِنْدِ غَیْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فیهِ اخْتِلافاً کَثیراً»«نساء/82»آیا درباره قرآن نمى‏ اندیشند؟! اگر از سوى غیر خدا بود، اختلاف فراوانى در آن مى‏ یافتند.

از این آیه هم می توان استفاده کرد که تدبر در تمام آیات الهی لازم است.

غالبا ما مسلمانها قرآن کریم  را به خاطر ثوابی که برای آن در نظر گرفته شده است، تلاوت می کنیم، و بر همین اساس خیلی برایمان مهم نیست که چه سوره ایی می خوانیم یا چه صفحه یا چند آیه را می خوانیم. زیرا آنچه که برای ما مهم شده است و عمده توجه ما را به خود جلب کرده است، این است که بگوییم من که مسلمان هستم و خدا را شکر روزی مثلا 5صفحه یا 5آیه را می خوانم. که  این کار خوبیست و مسلما این قاری، ثواب قرائت  را نیز خواهد برد، منتهی شاید بتوان گفت : در رسیدن به سر منزل ومقصد خود، دچار لغزش خواهد شد.

چنین شخصی، مانند کسی است که برای خرید یک کالایی، وارد یک شهر بزرگی شده است، این شخص چون نسبت به کوچه وبازارشهر ناشناس است، لذابرای تهیه ی کالای خود هر روز باید از یک مغازه به مغازه دیگر برود. ولی اگر شخصی یک دور نمایی از شهر در دست  داشته باشد، مسلما در صورت نیاز هر کالایی، خوب می داند که باید چکار کند وبه کجای شهر برود.

قرآن کریم، این معجزه ی الهی، مثل شهربزرگی است که خداوند سبحان تمام تابلو های  راهنمایی برای رسیدن به سعادت،و تمام چاله ها و تابلو های  انحراف از مسیر را در آن بیان کرده است.انسان با مطالعه ی دقیق دراین کتاب نورانی، متوجه خواهد شد که گویی خدای سبحان دستش  را گرفته و در این شهربزرگ سیر می دهد، سیر درآ فاق و أنفس و شناخت هستی و معاد، و غیره که همه دال بر وجود آفریننده و فرمانروایی بس بزرگ دارد.

حال اگر کسی بتواند از این کتاب نورانی، یک نقشه ی راه بدست بیاورد، مطمئنا در هیچ جایی دچار لغزش نخواهد ش، و می تواند با تابلو های مسیر، به سوی جلو حرکت کند، و در هر جایی که بخواهد از مسیر منحرف شود، می تواند از این منبع فیض الهی بهرمند شود.

بنابرای چون بر خلاف کتابهای بشری، روش واسلوب این کتاب نورانی، به گونه ای نیست  که مطالبش دسته دسته وفصل فصل بیان شده باشد،  لذا لازم است که انسان تمام این کتاب شریف را بیاموزد، تا درمواقع نیاز بتواند از مقاصد بلند ونورانی آن استفاده کند.

۲۳
ارديبهشت
شفابخش ترین محصول <a href="http://tehrankids.com" >طبیعت</a> را بشناسید

 در قرآن شریف سوره نحل آیه 68 آمده است : 

وَ أَوْحى‏ رَبُّکَ إِلَى النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذی مِنَ الْجِبالِ بُیُوتاً وَ مِنَ الشَّجَرِ وَ مِمَّا یَعْرِشُونَ (68)

ثُمَّ کُلی‏ مِنْ کُلِّ الثَّمَراتِ فَاسْلُکی‏ سُبُلَ رَبِّکِ ذُلُلاً یَخْرُجُ مِنْ بُطُونِها شَرابٌ مُخْتَلِفٌ

 أَلْوانُهُ فیهِ شِفاءٌ لِلنَّاسِ إِنَّ فی‏ ذلِکَ لَآیَةً لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ (69)


68) و پروردگار تو به زنبور عسل «وحی» ( و الهام غریزی ) نمود که: «از کوه ها و درختان و داربستهایی که مردم می سازند ، خانه هایی برگزین! 
69) سپس از تمام ثمرات ( و شیره گلها ) بخور و راه هایی را که پروردگارت برای تو تعیین کرده است ، براحتی بپیما! «از درون شکم آنها ، نوشیدنی با رنگهای مختلف خارج می شود که در آن ، شفا برای مردم است به یقین در این امر ، نشانه روشنی است برای جمعیّتی که می اندیشند.

 

همچنین در آیه 15 سوره محمد این شهد گوارا ،  یکی از آشامیدنی های بهشت معرفی شده است .

و اینک به معرفی این داروی شیرین و این شهد گوارا می پردازیم .


***************************

شفابخش ترین محصول طبیعت را بشناسید 


عسل، یکی از شفابخش‌ترین محصولات طبیعت است که از آن، با عنوان طلای طبیعی یاد می‌شود.

عسل که علاوه‌ بر جنبه‌های خوراکی و خواص مغذی که به‌عنوان محبوب‌ترین خوراکی‌ها در سبد غذایی خانواده جای دارد، به‌عنوان یک داروی طبیعی و بی‌همتا، در درمان بسیاری از بیماری‌ها، از سوی متخصصان و درمان‌گران طب سنتی و شیوه‌های طبیعی درمان، استفاده می‌شود.   

برای تامین انرژی

عسل، یک انرژی‌زای طبیعی است که مصرف مقدار اندکی از آن، انرژی زیادی را در بدن تولید می‌کند. از این روست که مصرف دو قاشق غذاخوری عسل، هنگام ضعف عمومی بدن، می‌تواند در مدت کوتاهی، موجب تقویت قوای فرد شود. عسل، از معدود موادغذایی طبیعی است که خیلی زود جذب خون شده و به عملکرد بهتر اندام‌ها، به‌ویژه مغز، کمک می‌کند.

برای تقویت اعصاب

وجود ویتامین D و فسفر در عسل، تاثیر بسیار زیادی در بهبود عمل‌کرد اعصاب و تقویت آن دارد. همچنین مصرف مستمر آن در وعده صبحانه، می‌تواند بهترین روش برای پیشگیری از ابتلا به بیماری‌های دستگاه عصبی باشد.

برای جذب بهتر ویتامین‌ها

نرم کردن جداره عروق خونی در بدن، از جمله ویژگی‌های منحصربه‌فرد عسل است. نرم نگه داشتن جداره عروق، موجب می‌شود جذب سلولی بهتر انجام شود و مواد مفید و مغذی، راحت‌تر به سلول‌های بدن برسند. بنابراین، مصرف آن در کودکان و نوجوانان، به بهبود روند رشد آن‌ها کمک می‌کند.

برای رفع بوی بد دهان

موم زنبور عسل، مانند عسل، خواص درمانی متعددی دارد که یکی از کاربردی‌ترین آن‌ها، برطرف کردن بوی بد دهان است. برای این منظور، لازم است مقدار کوچکی از موم زنبور عسل را مانند آدامس بجویید تا بوی بد دهان از بین برود.

برای زخم‌معده‌ای‌ها

عسل، به‌دلیل لطافتی که دارد، برای انواع معده‌ها و سیستم‌های گوارشی، مناسب است. حتی حساس‌ترین معده‌ها نیز قادر به هضم و جذب مواد مغذی عسل‌های طبیعی هستند. از طرفی، کالری عسل‌های طبیعی که توسط زنبورعسل تهیه می‌شود، بسیار اندک است. بنابراین، مصرف این محصول، برای افراد دچار اضافه وزن یا چاقی، خطری ندارد.

برای درمان شب‌ادراری

بسیاری از درمانگران مکاتب درمانی طبیعی در سراسر جهان، مصرف عسل طبیعی را موجب درمان شب‌ادراری در کودکان و خردسالان می‌دانند. برای درمان شب‌ادراری در بچه‌ها لازم است مقدار 30 گرم عسل را در سه نوبت و به مدت 10 روز، به کودک بدهید. مصرف این داروی طبیعی، تاثیر بسیار چشمگیری در کاهش میزان شب‌ادراری و برطرف شدن آن دارد.

برای درمان آلرژی فصلی

عسل، یکی از بهترین داروهای طبیعی برای درمان آلرژی و حساسیت‌ فصلی در افراد است، اما باید توجه داشت که افراد، باید عسل تولیدشده توسط گیاهان همان منطقه را میل کنند تا به این ترتیب، از میزان حساسیت و آلرژی آن‌ها، به‌مرور کاسته شود.

یک ترکیب معجزه‌گر

به گفته درمان‌گران روش‌های طبیعی، ترکیب عسل طبیعی با گیاه دارچین، برای درمان بیش از 95 نوع بیماری در جهان، از جمله بیماری‌های قلبی، زخم‌های سطحی، سوختگی، بیماری‌های مثانه، بیماری‌های مفصلی و استخوانی و ریزش مو استفاده می‌شود.

به جای عسل نباید گول خورد
چگونه عسل طبیعی را از تقلبی تشخیص دهیم؟

برای تشخیص عسل طبیعی از انواع تقلبی آن، روش‌های خانگی مختلفی وجود دارد که توجه به آنها می‌تواند تا حد زیادی، به تشخیص عسل طبیعی از تقلبی کمک کند.
 
یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های عسل طبیعی، آن است که در ظرفی که هست، لایه‌لایه نمی‌شود و وقتی یک قاشق از آن را روی یک تکه نان تُست می‌مالید، پس از پنج دقیقه، عسل، به لایه‌های نان، نفوذ نکرده و نان را نرم و خیس نمی‌کند. هم‌چنین، عسل طبیعی باید بافتی نرم و منسجم داشته باشد؛ به این معنی که وقتی آن را با قاشق، از ظرف، بلند می‌کنیم، به‌نرمی، اما با انسجام، به سمت پایین سرازیر شود، در حالی که عسل‌های تقلبی، بافت خشنی دارند و خلاف این‌که به نظر، منسجم و فشرده می‌آیند، وقتی آن‌ها را بلند می‌کنید، سبُک، به سمت پایین می‌ریزند و کِش نمی‌آیند. راه دیگر آن است که چند قطره از عسل را روی کاغذ بریزید. در صورتی که اطراف آن قطره، رد پخش شدن مایع دیده شد، نشان‌دهنده ناخالصی عسل است.