مِشـــــکوة

وبلاگ تخصــصی قــرآن و حدیث

مِشـــــکوة

وبلاگ تخصــصی قــرآن و حدیث

قرآن و اهل بیت (ع) نورند . نوری که انسان می تواند در پرتو آن به تعالی و تکامل برسد .
منشأ نور خداست و همه انوار عالم ، فروغ و تجلی خود را از نور خدا می گیرند .
" مشکوة " همان سرچشمه نور است که همه انوار را در بر دارد....
این وبلاگ تخصصی و پیرامون قرآن و اهل بیت ( ع ) است که به میمنت میلاد پیامبر اکرم حضرت محمد ( ص )
و صادق آل محمد ( ع ) در روز 17 ربیع الأول ایجاد گردیه است . امید است مورد علاقه و عنایت شیفتگان قرآن و عترت
واقع گردد. و الحمد لله رب العالمین

۴۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تفسیر قرآن» ثبت شده است

۰۹
مرداد



خداوند متعال در چهارمین آیه سوره مبارکه قدر می‌فرماید:

تنزّل الملائکة و الرّوح فیها بإذن ربهّم من کلّ أمرٍ؛ فرشتگان و روح، در آن شب به دستور پروردگارشان با هر فرمانی (برای تقدیر هر کاری) فرود آیند. (1)

فعل مضارع «تنّزل» دلالت بر تکرار و بقاء «لیلةالقدر» دارد، و در آیات سوم و چهارم سوره دخان نیز:

فیها یفرَق کلّ أمرٍ حکیم(2) ؛ در آن شب، هر فرمانی، بر حسب حکمت صادر می‌شود.

دلالت بر تجدد و دوام دارد. زیرا هیأت نحوی باب «تفعّل» دلالت بر پذیرش یا تکلف یا هر دو می‌نماید. ظاهر این فعل‌ها، خبر از تفریق و تنزل امر در لیلةالقدرهای آینده می‌دهد.

این امر که در زمان رسول خدا به آن حضرت نازل می‌شده‌است، و در هر شب قدر دیگر، باید بر کسی نازل و تبیین و تحکیم یا کشف شود که به افق نبوت نزدیک و پیوسته باشد.

قبول اصل وصایت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و امامت، ناشی از این معنی و مبتنی بر همین اساس است.
امام سجاد علیه السلام فرموده‌اند:

۰۵
مرداد

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏
إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ (۱)
وَ ما أَدْراکَ ما لَیْلَةُ الْقَدْرِ (۲)
لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ (۳)
تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَ الرُّوحُ فِیها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ (۴)
سَلامٌ هِیَ حَتَّی مَطْلَعِ الْفَجْرِ (۵)

با توجه به آیات سوره قدر می‌توان به فضیلت‌های شب قدر پی برد:
۱. قرآن در آن نازل شده است.
۲. عبادت و احیای آن معادل بیش از هزار ماه است.
۳. خیرات و برکات الهی در آن شب نازل می‏شود.
۴. رحمت خاص خدا شامل حال بندگان می‏گردد.
۵. فرشتگان و روح در آن شب نازل می‏گردند.

شب قدر از شب‌های مقدس و متبرک اسلامی است. خداوند در قرآن مجید از آن به بزرگی یاد کرده و سوره‌ای نیز به نام «سوره قدر» نازل فرموده است. در تمام سال، شبی به خوبی و فضیلت شب قدر نمی‌رسد. این شب، شب نزول قرآن، شب فرود آمدن ملائکه و روح نیز نام گرفته است. عبادت در شب قدر برتر از عبادت هزار ماه است. در این شب، مقدرات یک سال انسان‌ها و روزی‌ها، عمرها و امور دیگر مشخص می‌شود. ملائکه در این شب بر زمین فرود می‌آیند، نزد امام زمان(عج) می‌روند و آنچه را برای بندگان مقدر شده بر ایشان عرضه می‌دارند. شب‌زنده‌داری و تلاوت قرآن و مناجات و عبادت در این شب، بسیار توصیه و تأکید شده است.

عظمت و فضیلت این شب بر سایر شبها را از این امور می‌توان به دست آورد:

۱) آمرزش گناهان: پیامبر خدا(ص) در تفسیر سوره «قدر» فرمودند:
«هر کس شب قدر را احیا بدارد و مؤمن باشد و به روز جزا اعتقاد داشته باشد، تمامی گناهانش آمرزیده میشود.»
۲) قلب رمضان: امام صادق(ع) فرمودند:
«از کتاب خدا استفاده می‌شود که شماره ماههای سال نزد خداوند، دوازده ماه است و سرآمد ماهها ماه رمضان است و قلب ماه رمضان لیلة القدر است.»
۳) نزول قرآن: طبق روایات، مجموع قرآن در شب قدر دفعی و یکباره بر پیامبر (ص) نازل شده است. این نزول دفعی و یکباره قرآن است، اما نزول تدریجی قرآن طی 23 سال دوران نبوت پیامبر گرامی(ص) به صورت الفاظ نازل شده است.
۴) برتر از هزار ماه: نزول همه‌ی ملائکه و روح در شب قدر بر زمین و سلام دادن بر بندگان خدا نشانه شرافت آن بر هزار ماه است. امام باقر(ع) فرمودند:
«عمل صالح در شب قدر از قبیل نماز، زکات و کارهای نیک دیگر بهتر است از عمل در هزار ماهی که در آن شب قدر نباشد.»

فرصت شب قدر را غنیمت بدانیم

شب قدر فرصتی است زرین و طلایی برای شستشوی آینه دل. این شب بهترین فرصت است تا خوبی‌ها را جایگزین بدیها، صلح و صفا را جایگزین اختلاف و تفرقه، احسان و نیکی را جایگزین ظلم و ستم، احسان به والدین را جایگزین عاق والدین و صله رحم را جایگزین قطع رحم نماییم. نیکو و شایسته است با صدقات قدمی در جهت آبادانی خانه آخرت برداریم و با اعمال نیک و خیر، ثواب دو چندان ببریم.
در شب قدر که شب‌زنده‌داری می‌کنیم، خداوند نام ما را در گروه نیک‌بختان ثبت می‌کند و آتش جهنم را بر ما حرام می‌سازد. آیا توفیقی بالاتر از این هست که آتش جهنم بر ما حرام شود و به خدا نزدیک‌تر شویم؟
دعاهای شبهای رمضان مجموعه‌ای است روشنی‌بخش که با تکرار تلاوت آنها، آموزش‌های آن‌ها به صورت هدف‌هایی برای ما در می‌آیند. پس هنگام خواندن این ادعیه شایسته و بهتر است مفهوم آنها را نیز همواره مدنظر داشته باشیم و با تلاش و کوشش به سوی این هدف‌های مطرح‌شده در دعاها گام برداریم.

۰۲
مرداد

هُوَ الَّذی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى‏ وَ دینِ الْحَقِّ

لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ                 

سوره صف - آیه 9


او کسی است که رسول خود را با هدایت و دین حق فرستاد تا او را

بر همه ادیان غالب سازد ، هر چند مشرکان کراهت داشته باشند!

*****

محمد بن فضیل می‌گوید:

از امام کاظم علیه السلام معنای این آیه را سئوال کردم:


« هو الذی ارسل بالهدی و دین الحق» ـ سوره‌ی صف، آیه 9 ــ


(او کسی است که رسولش را با هدایت و دین فرستاد.)


امام علیه السلام فرمود: «او کسی است که رسولش را مأمور ابلاغ ولایت جانشینش کرد و آن دین، دین حق است.»
آن‌گاه از ادامه آیه سوال کردم:« لیظهر علی الدین کلّه» (تا او را بر همه ادیان پیروز گرداند.)

امام علیه السلام فرمود:« هنگام قیام قائم علیه السلام، خداوند او بر همه ادیان پیروز می‌گرداند، به دلیل آیه‌ی قبلش:« والله متمّ نوره و لو کره الکافرون.» (و خداوند نورش را تمام می‌گرداند، هرچند برای کافران ناخوش باشد.)


                                                                                  بحارالانوار، ج 51 ،ص 60 

۱۸
ارديبهشت


وَمِنَ النَّاسِ مَن یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللّهِ وَاللّهُ رَؤُوفٌ بِالْعِبَادِ    بقره 207


معنای آیه:

  • در میان مردم کسی است که برای خشنودی خدا، جان خود را می فروشد و خداوند نسبت به بندگان مهربان است.


  • پیام آیه:

    ابن ابی الحدید از علمای قرن هفتم اهل سنت گوید: « تمام مفسران گفته اند این آیه درباره حضرت علی (ع) نازل شد که در شب هجرت در بستر پیامبر (ع) خوابید» در آن شب افرادی از قبایل مختلف جمع شدند تا پیامبر (ص) را به قتل رسانند. علی (ع) در بستر آن حضرت خوابید تا ایشان به سلامت از شهر مکه خارج شوند

  • ۱۰
    ارديبهشت

    قرآن!... من شرمنده توام اگرازتوآوازمرگی ساخته ام که هروقت درکوچه مان آوازت بلندمی شود همه ازهم می پرسند:چه کسی مرده است؟ !!!... چه غفلت بزرگی است که می پنداریم خداتورابرای مردگان ما نازل کرده است !!!...


    وَ قَالَ الرَّسُولُ یَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِیاتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا

    (سوره مبارکه فرقان آیه ی 30)

    و پیامبر [به خدا] فرمود: «پروردگارا، قوم من این قرآن را رها کردند.»



    تفسیر مجمع البیان

    و آن روز پیامبر گرامى از مردم به بارگاه خدا شکایت می‏برد و میگوید: پروردگارا! مردم و جامعه‏ من این قرآن را که باید برنامه زندگى میساختند، ‏ واگذاشته و تعطیل‏ گردانیدند و به مقررات و مفاهیم و روح پیام آن عمل نکردند.

    ۲۷
    فروردين
    منبع : سایت کلوب / کلوب امام رضا (ع )

    بسم الله,برکات بسم الله,ثواب بسم الله

    بسم الله الرحمن الرحیم


    خدای متعال برای اینکه به انسان‌ها بیاموزد که کار را به نام خدا آغاز کنند هم سوره های قرآن و هم ابتدای قرآن را با «بسم الله الرحمن الرحیم» آغاز کرده است و رسول خدا (صلی الله علیه وآله) نیز در حدیثی فرمود «هر کاری که به نام خدا شروع نشود ابتر است».

     

    بسم الله الرحمن الرحیم

    کتاب مقدس قرآن مجموعه ای از سخن الهی است که در مدت 23 سال به وسیله امین وحی جبرائیل بر قلب نازنین پیشوای گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی (صلی الله علیه وآله) نازل گردید که در طول حیات مبارک پیامبر (صلی الله علیه وآله) و زندگی ائمه اطهار (علیهم‌السلام) تفسیر برخی از آیات قرآن از زبان مبارک این بزرگواران بیان شد، اما بسیاری از آیات قرآن توسط مفسران و علمای اسلام بر اساس روایات اسلامی تفسیر شد که نتیجه این تلاش‌ها تاکنون نگارش صدها کتاب تفسیری بوده است.

     

     

    جمله بسم الله الرحمن الرحیم 114 بار بر پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) نازل شده است؛ در 113 سوره به عنوان سرفصل آمده و از آنجا که اول سوره برائت بسم الله نازل نشده و در سوره نمل علاوه بر ابتدای سوره، در آیه «إنّه من سلیمان و إنّه بسم الله الرحمن الرحیم» نیز این جمله مبارکه آمده است مجموعاً 114 آیه می‌شود.

     

    «بسم الله الرحمن الرحیم» جزء سوره حمد و دیگر سوره های قرآن به شمار می‌رود -الا سوره توبه- و اگر کسی سوره حمد را در نماز یا غیر نماز، واجب شد که بخواند، اگر این آیهء بسم الله را نخواند سوره را ناقص خوانده، چرا که این آیه جزء سوره ی فاتحة الکتاب است.

     

    بنابر روایتی، احتمالاً برای اولین بار، سلمان فارسی به درخواست ایرانیان ترجمه سوره حمد و «بسم الله الرحمن الرحیم» را انجام داد که در آن ترجمه «بسم الله ...» «به نام یزدان بخشاونده» آمده و در ترجمه تفسیر طبری که مترجم آن ناشناس است، به صورت «به نام خدای مهربان بخشاینده» ذکر شده و تا زمان حاضر با اندک تفاوتی به صورت «به نام خداوند بخشنده مهربان» باقی مانده است.

     

    عبارت «بسم اللّه الرحمن الرحیم» نخستین عبارت قرآن است که در اول سوره علق (اقرا) بر پیامبر (صلی الله علیه وآله) نازل شد و در احادیث شیعی این عبارت سرآغاز قرآن معرفی شده است.

     

    از روایتی که کلینی از امام صادق (علیه‌السلام) نقل می‌کند، آغاز همه کتب آسمانی «بسم الله الرحمن الرحیم» بوده است. این عبارت در ابتدای تمام سوره های قرآن، جز سوره برائت (توبه) آمده است. همچنین سوگند دادن خدا به «بسم الله الرحمن الرحیم»، در برخی ادعیه، حاکی از ارزش این آیه است.

                                ادامـــــه مطـــــلب را ببیـــــنید

     

    ۱۰
    فروردين

    قرآن مجید، درباره یکی از ویژگی های ممتاز بندگان خالص خداوند بزرگ چنین می فرماید:

    وَ الَّذینَ إِذا أَنْفَقُوا لَمْ یُسْرِفُوا وَ لَمْ یَقْتُرُوا وَ کانَ بَیْنَ ذلِکَ قَوامًا. (فرقان: 67)

    آنان کسانی هستند که هر گاه انفاق کنند نه اسراف کنند و نه سخت گیری، بلکه در میان این دو، اعتدال می ورزند.

    به گزارش شفقنا، به نقل از پایگاه اطلاع رسانی حوزه، این آیه، بیانگر یکی از مهم ترین مسایل زندگی است که رعایت آن، سبب آسایش و آرامش فرد و جامعه می گردد. همچنین، بسیاری از گره ها و مشکلات اجتماعی و اقتصادی را برطرف می کند. این مسئله، اعتدال است.

    اعتدال، یعنی میانه روی و حد فاصل میان افراط و تفریط که چنین کاری از نظر اسلام، در همه چیز مطلوب است. قرآن مسلمانان را به سبب پیروی از اسلام به عنوان «امت وسط» یعنی امت معتدل معرفی می کند و می فرماید: «و کذلِکَ جَعلناکُمْ اُمَّةً وَسَطاً  ؛ و این گونه شما را امت میانه قرار دادیم». (بقره:14)

    امیرمومنان علی علیه السلام آنان را که از راه اعتدال به سوی افراط و تفریط کشانده می شوند، جاهل می خواند و می فرماید: «لا تَرَی الجاهِلَ إِلّا مُفرِطا او مُفرِّطاً؛ همیشه جاهل را نمی بینی جز اینکه یا زیاده روی می کند و یا کم می آورد." انسان مسلمان در انفاق چنان که در آیه یاد شده بدان اشاره شده است و همچنین در مصرف، نه اسراف می کند و نه سخت گیری، بلکه میانه این دو را برمی گزیند. این اصل که در آموزه های دینی بر آن تأکید می شود، از سوی خرد و فطرت آدمی نیز تأیید شده است؛ زیرا سامان دهی و استواری جسم و جان آدمی و امور فردی و اجتماعی او، مرهون رعایت همین اصل است.

    افزون بر آن، اهمیت رعایت میانه روی در مصرف، از آنجاست که از یک سو نیازهای انسان گوناگون است و به دلیل محدودیت ها، نمی تواند تمام آن را به بیشترین مقدار برآورده سازد. از این رو، باید نیازهای گوناگون را در نظر بگیریم و در حد اعتدال به آن رسیدگی کنیم. از سوی دیگر، بیشتر امکانات و منابع مادی، محدود است و زیاده روی گروهی در مصرف، محرومیت دیگران را به همراه خواهد داشت. از سوی دیگر، سلامت و نشاط انسان و پرداختن به جنبه های دیگر زندگی به ویژه امور معنوی، نیازمند مصرف معتدلانه است.


    ۰۴
    اسفند
    خداوند متعال میفرماید:

    «اِنَّ اللهَ و مَلَائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَی النَّبِیِّ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیهِ وَ سَلِّمُوا تَسلِیماً» (احزاب 56)

     یعنی «بی گمان خداوند و فرشتگان بر پیامبر درود میفرستند، ای کسانی که ایمان آوردید (شما هم) بر او درود بفرستید و چنانکه باید سلام بفرستید».

    روایت شده که روزی رسول خدا صلی الله علیه و سلم آمد و اثر شادی در چهره اش نمایان بود و فرمود:«جبرئیل نزد من آمد و گفت: ای محمد آیا راضی می شوی به اینکه هر کدام از امت تو درودی برتو بفرستد، من ده درود بر او بفرستم؟ و هر کدام سلامی بر تو بفرستد، من ده سلام بر او بفرستم؟» پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمود: «مَن صَلّی عَلَیَّ صَلَّت عَلَیهِ المَلائِکَةُ مَا صَلّی عَلَیَّ فَلیُقلِلِ العَبدُ مِن ذلِکَ او لِیُکثِر» یعنی «هرکس بر من درود فرستد، فرشتگان نیز بر او درود میفرستند و طلب آمرزش میکنند مادامی که بر من درود فرستد، خواه آن فرد کم درود فرستد یا زیاد».و باز فرموده است: «مَن صَلّی عَلَیَّ فِی کِتابٍ لَم تَزَلِ المَلائِکَةُ یَستَغفِرُونَ لَهُ مَا دَامَ اِسمِی فِی ذلِکَ الکِتابِ» یعنی «هر کس در کتابی که (مینویسد) بر من درود فرستد (در آن بنویسد) تا زمانی که نام من در آن کتاب باشد، فرشتگان برای او طلب آمرزش میکنند».

    ۲۹
    بهمن

    منبع : گلباران

    منظور از همزة و لمزة در آیه 1 سوره «همزة» چیست؟


    جواب: در اولین آیه از سوره «همزه» مى خوانیم: «واى بر هر عیبجوىِ مسخره کننده اى»! (وَیْلٌ لِکُلِّ هُمَزَة لُمَزَة).
    آنها که با نیش زبان و حرکات دست و چشم و ابرو در پشت سر و پیش رو، دیگران را استهزاء کرده، یا عیبجوئى و غیبت مى کنند، یا آنها را هدف تیرهاى طعن و تهمت قرار مى دهند.
    «
    هُمَزَة» و «لُمَزَة» هر دو صیغه مبالغه است، اولى از ماده «همز» در اصل به معنى «شکستن» است و از آنجا که افراد عیبجو و غیبت کننده شخصیت دیگران را درهم مى شکنند، به آنها «همزة» اطلاق شده.
    و «لُمَزَة» از ماده «لمز» (بر وزن رمز) در اصل، به معنى غیبت کردن و عیبجوئى نمودن است.
    در این که: آیا این دو واژه به یک معنى است، و اشاره به غیبت کنندگان و عیبجویان مى کند؟ یا در میان این دو فرقى است؟ مفسران احتمالات زیادى داده اند:
    بعضى آنها را به یک معنى گرفته اند، و بنابراین، ذکر این دو با هم براى تأکید است.
    ولى، بعضى گفته اند: «همزه» به معنى غیبت کننده و «لمزه» به معنى عیبجو است.

    بعضى دیگر، «همزه» را به معنى کسانى که با اشارت دست و سر عیبجوئى مى کنند و «لمزه» را به معنى کسانى که با زبان این کار را انجام مى دهند، دانسته اند.
    بعضى «اولى» را اشاره به عیبجوئى روبرو، و «دومى» را به عیبجوئى پشت سر مى دانند.
    بعضى، اولى را به معنى عیبجوئى آشکار، و دومى را عیبجوئى پنهان و با اشاره چشم و ابرو شمرده اند.
    و گاه گفته شده: هر دو به معنى کسى است که مردم را با القاب زشت و زننده یاد مى کند.
    و بالاخره، در سخنى از «ابن عباس» آمده است: 
    هُمُ الْمَشّائُونَ بِالنَّمِیمَةِ، الْمُفَرِّقُونَ بَیْنَ الأَحِبَّةِ، الْنّاعِتُونَ لِلْنّاسِ بِالْعَیْبِ: 
    «آنها کسانى هستند که سخن چینى مى کنند، میان دوستان جدائى مى افکنند، و مردم را با عیوب توصیف مى کنند».
    گویا «ابن عباس» این سخن را از حدیثى که از پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) نقل شده است استفاده کرده، آنجا که فرمود:
     أَ لا أُنَبِّئُکُمْ بِشِرارِکُمْ؟ قالُوا: بَلى یا رَسُولَ اللّهِ(صلى الله علیه وآله)، قالَ: الْمَشّائُونَ بِالنَّمِیمَةِ، الْمُفَرِّقُونَ بَیْنَ الأَحِبَّةِ، الْباغُونَ لِلْبُرَآءِ الْمَعایِبَ: 
    «آیا شما را از شریرترین افراد خبر دهم؟ گفتند: آرى اى رسول خدا! فرمود: آنها که بسیار سخن چینى مى کنند، در میان دوستان جدائى مى افکنند، و براى افراد پاک و بى گناه در جستجوى عیوبند».
    ولى از مجموع کلمات ارباب لغت استفاده مى شود که: این دو واژه به یک معنى است، و مفهوم وسیعى دارد که هر گونه عیبجوئى و غیبت و طعن و استهزاء به وسیله زبان و علائم و اشارات و سخن چینى و بدگوئى را شامل مى شود.(1)
     
     

    1.تفسیر نمونه، جلد 27، صفحه 333.