مِشـــــکوة

وبلاگ تخصــصی قــرآن و حدیث

مِشـــــکوة

وبلاگ تخصــصی قــرآن و حدیث

قرآن و اهل بیت (ع) نورند . نوری که انسان می تواند در پرتو آن به تعالی و تکامل برسد .
منشأ نور خداست و همه انوار عالم ، فروغ و تجلی خود را از نور خدا می گیرند .
" مشکوة " همان سرچشمه نور است که همه انوار را در بر دارد....
این وبلاگ تخصصی و پیرامون قرآن و اهل بیت ( ع ) است که به میمنت میلاد پیامبر اکرم حضرت محمد ( ص )
و صادق آل محمد ( ع ) در روز 17 ربیع الأول ایجاد گردیه است . امید است مورد علاقه و عنایت شیفتگان قرآن و عترت
واقع گردد. و الحمد لله رب العالمین

۴۰ مطلب با موضوع «درمحضر امام علی (ع)» ثبت شده است

۲۹
آذر
واژه ی خطر در نهج البلاغه:

 

"خطر" در نهج البلاغه و "سیمای پیامبر اکرم(ص)" در نهج البلاغه عنوان

دو مقاله تحقیقی بود که مد نظرم بود و دانشگاه با عنوان اول موافقت کرد

و دست به کار شدم . البته هنوز سه چهار ماه تا آماده شدن این تحقیق

باقی مانده ولی سرفصل تحقیقم را در این پست به یادگار ثبت میکنم :


اصلی ترین معنای واژه خطر "افتادن در ورطه هلاکت" است و در

کتاب شریف نهج البلاغه ۲۳ بار از ماده این کلمه استفاده شده .

با نگاهی اجمالی به سخنان حضرت علی علیه السلام در کتاب

نهج البلاغه درمی یابیم حضرت خطرات ذیل را گوشزد نموده و از

غفلت مردم نسبت به این خطرات بیم داده اند:

۱- خطر دنیاطلبی و دنیا زدگی

۲- خطر بدعت در دین

۳- خطر هواپرستی

۴- خطر آرزوهای دراز 

۵- خطر طمع

۶- خطر نفاق و تفرقه

۷- خطر شیطان

۸- خطر غرور و تکبر

۹- خطر منت

۱۰- خطر اسراف

۱۱- خطر حرام خواری

۱۲- خطر از دست دادن فرصت ها

۱۳- خطر حکومت و قدرت

۱۴- خطر ظلم

۱۵- خطر فقر

۱۶- خطر فتنه ها

۱۷- خطر شرک

۱۸- خطر گناهان

۱۹- خطر علم بدون عمل

۲۰- خطر لجاجت

۲۱- خطر ناامیدی و یاس

۲۲- خطر غفلت و سستی

۲۳- خطر چاپلوسی

۲۴- خطر شبهات

۲۷
مهر


قال الله الحکیم :


((ان الله مع الذین اتقوا و الذین هم محسنون


ترجمه : همانا خدا یار و یاور متقین و نیکوکاران است )) 


***************************


قال على علیه السلام :


عاتب اخاک بالاحسان الیه


برادر دینى خود را بجاى سرزنش ، احسان و نیکى کن )) 


*************************

شرح کوتاه :

نیکى و نیکوکارى از صفاتى است که خداوند صاحب این صفت را دوست دارد. همانطورى که خداوند به ما احسان کرده است ، لازم است ما هم در برابر خوبى هاى مردم نیکى بیشترى نمایم .
اگر کسى با ما بدى هم کرد براى تاءدیب او، با احسان برخورد کنیم ، نه اینکه بدى را با بدى جواب دهیم که موجب ازدیاد کینه و دشمنى شود.
شیوه مردان الهى این بود، که اگر کسى به آنها سلام مى کردند، جواب سلام را بهتر کاملتر مى دادند؛ و اگر دستى براى نیکى بسوى آنها دراز مى شد افزون تر پاداش مى دادند.
دلهاى آدمیان دوستدار نیکى کنندگان است ؛ و شیطان از این عمل آدمیان صورتش مجروح و دلش جریحه دار مى شود؛ و در این راستاى محسن از منت گذاشتن ، احسان خود را خدشه دار نمى کند.

۱۶
مهر

فضیلت علم بر ثروت

 

ثروت

العِلمُ خَیرٌ مِن المال، العِلمُ یَحرسُکَ، وَ اَنتَ تَحرسُ المالَ، وَ المالُ تَنقُصُه النَفَقَةَ وَ العِلمُ یَزکوا عَلَی الانفاق، وَ صَنیعُ المالِ یَزولُ بزَوالِهِ.  نهج البلاغه، حکمت 147

 

دانش، از مال دنیا بهتر است؛ زیرا دانش نگهبان توست، ولی مال را تو باید نگهبانی کنی. مال دنیا با بخشش کاسته می‌شود، ولی دانش، بر اثر بخشش، رشد و فزونی می‌یابد، و آنچه با مال دنیا ساخته و پرداخته شده و بدست آمده، با تمام شدن مال، از بین می‌رود.


امام علیه السلام، بارها در سخنان خود، دانش را با مال دنیا مقایسه فرموده، و همواره دانش را برتر و گرانبهاتر شمرده است. در این کلام ارزنده نیز، امیر مومنان علیه‌السلام، از برتری دانش نسبت به مال دنیا سخن می‌گوید، و در این مورد سه دلیل بیان می‌فرماید:

 

اول آنکه: دانش، انسان را از مشکلات زندگی و گرفتاریهای آخرت نگهداری می‌کند، و از خسارتها و زیانهایی که به سراغ اشخاص جاهل می‌روند، در امان می‌دارد - ولی مال دنیا، نه تنها نگهبان صاحب خود نیست، بلکه صاحب مال، ناچار است قسمتی از وقت و فکر و نیروی خود را به خاطر نگهداری مال، از دست بدهد، تا از تلف شدن و از بین رفتن آن جلوگیری کند.

 

دوم آنکه: صاحب مال، وقتی مقداری از مالش را به دیگری ببخشد، به مقداری که بخشش کرده است، از مال او کم می‌شود. ولی صاحب علم، هرچه از علم خود به دیگران ببخشد، یعنی هرچه علم خود را بدیگران بیاموزد، بر علم او افزوده می‌شود. چون با هر بار آموزشی که به دیگری می‌دهد، خود او نیز ورزیده‌تر می‌شود و در رشته علمی خود، مهارت و تسلط بیشتری پیدا می‌کند.

 

سوم آنکه: وقتی مال و ثروت از بین برود، تمام چیزهایی هم که به واسطه آن مال و ثروت ساخته و پرداخته شده و بدست صاحب مال آمده است، از بین خواهد رفت. مثلاً اگر کسی مقامی را به خاطر ثروت خود به دست آورده است، یا اگر به خاطر مال خود، بین عده‌ای احترام و اعتبار ظاهری پیدا کرده است، یا اگر کسانی بخاطر ثروت با او دوست شده و گردش را گرفته‌اند، همین که ثروت او به هر علتی، از بین برود، مقام و احترام و دوستان او هم از دست خواهند رفت.

در حالی که آنچه شخص عالم، به خاطر علم خود به دست می‌آورد، هیچ‌گاه از بین نخواهد رفت، زیرا علمی که باعث بدست آمدن آن چیزها شده، همیشه برای صاحب خود باقی می‌ماند.

 

تنظیم: گروه دین و اندیشه تبیان
۱۵
مهر

امام على علیه السلام:

ما خَیرٌ بِخَیرٍ بَعدَهُ النّارُ و ما شَرٌّ بِشَرٍّ بَعدَهُ الجَنَّةُ وَ کُلُّ نَعیمٍ دونَ الجَنَّةِ فَهُوَ مَحقورٌ وَ کُلُّ بَلا ءٍ دونَ النّارِ عافیَةٌ؛


خیرى که به دنبال آن آتش باشد، خیر نیست و شرى که به دنبال آن بهشت باشد، شر نیست. هر نعمتى جز بهشت ناچیز است و هر بلایى جز آتش، سلامتى.


(نهج البلاغه، حکمت 387)

۰۲
مهر

حدیثی زیبا از امام علی ع 

- خطرات آرزوى طولانى و هواى نفس

إِنَّما أَخْشى عَلَیْکُمْ إِثْنَیْنِ: طُولَ الاَْمَلِ وَ اتِّباعَ الْهَوى، أَمّا طُولُ الاَْمَلِ فَیُنْسِى 

الاْخِرَةَ وَ أَمّا إِتِّباعُ الْهَوى فَإِنَّهُ یَصُدُّ عَنِ الْحَقِّ.

*************

همانا بر شما از دو چیز مى ترسم

درازى آرزو و پیروى هواى نفس.

اما درازى آرزو سبب فراموشى آخرت شود،

و اما پیروى از هواى نفس، آدمى را از حقّ باز دارد

۲۹
شهریور

خطبه حضرت علیّ ابن ابیطالب(علیه السّلام)

معروف به خطبه بدون الف

کفعمی در مصباح، از هشام بن سایب کلبی و او از ابی صالح روایت می کند که: روزی جمعی از اصحاب پیغمبر بحث می نمودند در اطراف این موضوع که کدام حرف است در حروف که از همه بیشتر در کلام موجود است؟ معلوم شد حرف الف از همه بیشتر است و هیچکس نمی نتواند کلامی بگوید که الف در آن نباشد.حضرت امیرالمؤمنین (علیه السّلام) حضور داشتند. بدون تأمّل و فی البداهه خطبه ای فرمودند. چنانکه عقلها حیران ماند و نام این خطبه را مونقه گذاشتند؛ یعنی در حسن و نیکویی و بلاغت، شگفت آور است. فرمودند:

۱۷
شهریور


بدانیــد که این پوست نازک تحمل آتش را نــدارد،


پس به خودتان رحم کنید!


شما در مصیبتهاى دنیا آزمایش کرده اید که


وقتى خارى به بــدن کسی از شما میرود


و یا به زمیــن میخورد و خونــى میشود


و یا شن هاى داغ پایش را میسوزاند...


چگونه بیتابى میکنــد؟!


پس، چگونه خواهد بود اگر میان دو لایه از آتش قرار گیرد


و هم بسترش سنــگ و همدمش شیطان باشد ؟!





نهج البلاغه،خطبه 183
۱۰
خرداد

اصلح در آیات و روایات / نقل از علی بیرانوند


مقدمه:
با شروع فعالیت های انتخاباتی و معرفی کاندیدهای تعیین صلاحیت شده دوره یازدهم ریاست جمهوری، این سوال به ذهن می رسد که یک رئیس جمهور اصلاح لزوم چه شاخصه های ممتازی می بایست داشته باشد،‌با رجوع به منابع غنی اسلامی به راحتی می توان به این پرسش بسیار مهم جواب داد.

شاخصه اول: رعایت تقوای و پایبندی به فرامین و دستورات الهی
یکی از مهم ترین ویژگی های که نامه 53 نهج البلاغه به آن اشاره دارد،رعایت تقوای الهی می باشد،هر مسئول و کار دار اداری می بایست رعایت تقوای الهی وپایبندی فرامین الهی رادر سرلوحه کار و انجام وظائف خود قرار دهد،چرا اگر یک خدمتگذار از تقوای کافی برخوردار نباشد، یقیناً‌هوای نفس او را به سوی ظلم می کشاند.

 «أَمَرَهُ بِتَقْوَى اللَّهِ وَ إِیْثَارِ طَاعَتِهِ وَ اتِّبَاعِ مَا أَمَرَ بِهِ [1] او را به ترس از خدا فرمان مى‏دهد، و اینکه اطاعت خدا را بر دیگر کارها مقدّم دارد»

شاخصه دوم: شجاعت و اقتدار در برابر دشمن
دومین معیار و ویژگی مهم  یک رئیس جمهور شجاعت و صلابت می باشد، بر کسی پوشیده نیست که حکومت اسلامی ایران از دشمنان قسم خورده فراوانی بر خوردار می باشد، یقیناً رئیس جمهوری مورد تایید و حمایت عموم مردم قرار می گیرد که از شجاعت کافی برای مقابله و ایستادگی در برابر دشمان قسم خورده مردم برخوردار باشد نه این که با یک اشاره دشمن، هستی ملت را تقدیم دشمن کند .
«وَ جِهَادَ عَدُوِّهَا وَ اسْتِصْلَاحَ أَهْلِهَا وَ عِمَارَةَ بِلَادِه[2] و با دشمنش جهاد نماید، و به اصلاح اهلش برخیزد، و شهرهایش را آباد سازد.»

شاخصه سوم:مردم داری حمایت از عموم مردم
سومین معیار و شاخصه یک رئیس جمهور اصلح مردم  داری و مردمی بودن  می باشد،انتظاری که عموم مردم و بلاخص خواص جامعه از رئیس جمهورمنتخب خود دارند، این است که یک رئیس جمهور می بایست بنا به مسئولیت خطیری که به او سپرده شده است،تمام همت خود را در جهت بر طرف کردن نیازهای و مشکلات ریز و درشت عموم مردم قرار دهد. و همچنین مهربانى با مردم را پوشش دل خویش قرار دهد، و با همه دوست و مهربان باش‏د.نه این که خواص را بر عوام و ثروت مندان را بر فقرا ترجیح دهد.

«وَ أَشْعِرْ قَلْبَکَ الرَّحْمَةَ لِلرَّعِیَّةِ وَ الْمَحَبَّةَ لَهُمْ وَ اللُّطْفَ بِهِمْ[3]مهربانى با مردم را پوشش دل خویش قرار ده، و با همه دوست و مهربان باش»«وَ اسْتِصْلَاحَ أَهْلِهَا وَ عِمَارَةَ بِلَادِه[4] و با دشمنش جهاد نماید، و به اصلاح اهلش برخیزد، و شهرهایش را آباد سازد.»

چهارمین شاخصه:عدالت را سر لوحه کارهای خود قرار دهد
یک رئیس جمهور می بایست در طی  مسئولیت اجرای که به او محول شده،عدالت را سر لوحه بر نامه های خود قرار دهد و در طی دوران خدمت گزاری خود شیرینی عدالت را به عموم مردم جامعه بچشاند.ودر اجرای عدالت ذره ای تعلل و درنگ روا ندارد.

«وَ لْیَکُنْ أَحَبَّ الْأُمُورِ إِلَیْکَ أَوْسَطُهَا فِی الْحَقِّ وَ أَعَمُّهَا فِی الْعَدْلِ وَ أَجْمَعُهَا [لِرِضَا] لِرِضَى الرَّعِیَّةِ فَإِنَّ سُخْطَ الْعَامَّةِ یُجْحِفُ [بِرِضَا] بِرِضَى الْخَاصَّة)[5](دوست داشتنى‏ترین چیزها در نزد تو، در حق میانه‏ترین، و در عدل فراگیرترین، و در جلب خشنودى مردم گسترده‏ترین باشد، که همانا خشم عمومى مردم، خشنودى خواص (نزدیکان) را از بین مى ‏برد»

حرف آخر:
هر چند در این نامه بسیار ارزشمند معیار ها و ملاکات ارزنده ای دیگر هم میشد ذکر کرد، ولی سبک و سیاق نوشتن اجازه به طول و تفسیر مطلب نمی داد به ذکر اهم مطالب بسنده کردیم سخن آخر این که به طور خلاصه و مفید اهم و مهمترین معیار های که یک رئیس جمهور می بایست داشته باشد،در مرحله اول ترس و تقوای الهی و در درجه بعدی تعهد و همت همراه با درایت و دقت برای بر طرف کردن مشکلات جامعه و مردم می باشد.
منابع :
شریف الرضى، محمد بن حسین - دشتى، محمد، نهج البلاغة / ترجمه دشتى، 1جلد، مشهور - ایران ؛ قم، چاپ: اول، 1379ش.
[1][نهج البلاغه /نامه53
[2]همان
[3]همان
[4]همان
[5]همان

۱۰
خرداد


مقدمه:
در این مقاله به دنبال دلائل قرآنی و روائی برای شرکت در انتخابات هستیم،امیدواریم که با درک و فهم این دلائل روائی و قرآنی کسی از خود سلب مسئولیت نکند و از زیر بار مسئولیت مهم و خطیر انتخابات شانه خالی نکند.چرا که همه ما نسبت به امام و شهدا باید ادای وظیفه و پاسداری از انقلاب بکنیم.

محور اول :لزوم انجام وظیفه و رد تسلط دشمن
اولین چیزی که به ذهن هر اهل خردی می رسد این است که شرکت در انتخابات یک وظیفه است،وظیفه ی خطیر و مهمی که اگر از عهده و انجام آن شانه خالی کنیم باعث تسلط معاندین و دشمنان بر ایران اسلامی شده ایم تسلطی که بر کسی پوشیده نیست. شرکت نکردن مردم در انتخابات باعث تسلط سیاسی و اقتصادی و حتی نظامی دشمن بر ایران اسلامی می شود.

«وَلَن یَجْعَلَ اللّهُ لِلْکَافِرِینَ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلا) [نساء: 141] و خداوند هرگز کافران را بر مؤمنان تسلّطى نداده است».
امام علی– علیه السّلام- می فرمایند:

«اِتَّقُوااللهَ فِی عِِبادِهِ وَ بِلادِهِ فَاِنَّکُم مَسئُولُونَ حَتّی عَنِ البِقاعِ وَ البَهائِمِ وَ اَطِیعوا اللهَ وَ لا تَعصُوهُ [1]از خدا نسبت به بندگان و شهرهایش پروا کنید زیرا دارای مسئولیّت هستید حتّی نسبت به زمینها و حیوانات و خداوند را اطاعت کنید و از نافرمانی او بپرهیزید. -

محور دوم :شکر نعمت حکومت اسلامی
دومین دلیل قرآنی ما برای شرکت در انتخابات وجوب شکر نعمت بزرگ حکومت اسلامی است  می باشد،در واقع ما با شرکت کردن در انتخابات این نعمت حکومت اسلامی را شکر کرده و برای پیش برد فعالیت های اسلامی آن با شرکت در انتخابات شکر عملی آن رابه جا آورده و شکر گزار خدا وند متعال می باشم .
«وَ إِذْ تَأَذَّنَ رَبُّکُمْ لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزیدَنَّکُمْ وَ لَئِنْ کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابی‏ لَشَدیدٌ ابراهیم [ابراهیم /7]و (همچنین به خاطر بیاورید) هنگامى را که پروردگارتان اعلام داشت: «اگر شکرگزارى کنید، (نعمت خود را) بر شما خواهم افزود و اگر ناسپاسى کنید، مجازاتم شدید است!»

محورسوم :استادگی در برابر دشمن وحفظ نظام اسلامی
یکی از تاثیراتی که انتخابات  در عرصه ی بین الملل دارد این است که دشمنان قسم خورده این کشور مایوس و ناامید می شوند،و این شرکت گسترده مردم به جهان می فهماند که مردم این کشور همچون اوایل انقلاب پیرو خط امام و رهبری هستند و ذره ای از آرمان های امام و شهدا عقب نشینی نکرده اند. در واقع شرکت در انتخابات مثل حفظ و نگهداری مرز های ایران اسلامی می باشد .

یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ [آل عمران 200]اى کسانى که ایمان آورده‏اید! (در برابر مشکلات و هوسها،) استقامت کنید! و در برابر دشمنان (نیز)، پایدار باشید و از مرزهاى خود، مراقبت کنید و از خدا بپرهیزید، شاید رستگار شوید!»

محور چهارم:شرکت در انتخابات یعنی من دشمن را حمایت و کمک نمی کنم
یکی از اهدافی که دشمنان در عرصه ی رسانه و جنگ نرم به دنبال آن هستند این است که مردم حضور حداقلی در انتخابات داشته باشند در واقع با این کار به دنبال این هستند که مردم از آرمان های مقدس خود و عهدی که با امام و شهدا بسته اند دست بردارند ولی مردم با شرکت در انتخابات اثبات می کنند که در صف دشمن نیستند و هنوز بر آرمانهای خود باقی هستند.

قالَ رَبِّ بِما أَنْعَمْتَ عَلَیَّ فَلَنْ أَکُونَ ظَهیراً لِلْمُجْرِمینَ [قصص/17]عرض کرد: «پروردگارا! بشکرانه نعمتى که به من دادى، هرگز پشتیبان مجرمان نخواهم بود!»

محور پنجم:وجوب استقامت و پایداری در برابر دشمن
هر چند مشکلات و سختی هایی بر مردم وارد شده است، ولی این را نباید فراموش کرد که بسیاری از این مشکلات به خاطر این است که دشمن به دنبال مایوس کردن مردم که عناصر اصلی انقلاب و نظام هستند می باشد. ما با شرکت در انتخابات به تمام جهان اثبات می کنیم که هیچ وقت دست از استقامت و ایستادگی  در برابر دشمن بر نمی داریم.  

«فَاسْتَقِمْ کَما أُمِرْتَ وَ مَنْ تابَ مَعَکَ وَ لا تَطْغَوْا إِنَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصیرٌ [هود/112]پس همان‏گونه که فرمان یافته‏ اى، استقامت کن و همچنین کسانى که با تو بسوى خدا آمده ‏اند (باید استقامت کنند)! و طغیان نکنید، که خداوند آنچه را انجام مى‏دهید مى‏بیند!»

سخن پایانی:
ما مردم ایران اسلامی برای شرکت در انتخابات برای خودمان دلائلی داریم که این دلایل عموماً ریشه در قرآن و روایات حضرات معصومین علیهم السلام دارد. ما در واقع با شرکت در انتخابات به دنبال این هستیم که به جهان استکبار بفهمانیم که هنوز در صف مقدم دفاع از آرمانهای انقلاب و  امام و شهدا ایستاده ایم.

پی نوشت :

[1]سیّد رضی ، نهج البلاغه ، ترجمه حسین انصاریان ، تهران ، انتشارات پیام آزادی ، چاپ هفتم ، سال 1379 ، خ166 ،ص382.

۰۵
خرداد


« ﻳَﺄْﺗﻰ ﻋَﻠَﻰ ﺍﻟﻨّﺎﺱِ ﺯَﻣﺎﻥٌ ﻻ ﻳَﺒْﻘﻰ ﻓﻴﻪِ ﻣِﻦَ ﺍﻟْﻘُﺮْﺁﻥِ ﺇِﻻّ ﺭَﺳْﻤُﻪُ ﻭَ ﻣِﻦَ ﺍﻻِْﺳْﻼﻡِ ﺇِﻻَّ ﺍﺳْﻤُﻪُ. ﻣَﺴﺎﺟِﺪُﻫُﻢْ ﻳَﻮْﻣَﺌِﺬ ﻋﺎﻣِﺮَﺓٌ ﻣِﻦَ ﺍﻟْﺒِﻨﺎﺀِ ﺧَﺮﺍﺏٌ ﻣِﻦَ ﺍﻟْﻬُﺪﻯ. ﺳُﻜّﺎﻧُﻬﺎ ﻭَ ﻋُﻤّﺎﺭُﻫﺎ ﺷَﺮُّ ﺃَﻫْﻞِ ﺍﻻَْﺭْﺽِ، ﻣِﻨْﻬُﻢْ ﺗَﺨْﺮُﺝُ ﺍﻟْﻔِﺘْﻨَﺔُ ﻭَ ﺇِﻟَﻴْﻬِﻢْ ﺗَﺄْﻭِﻯ ﺍﻟْﺨَﻄﻴﺌَﺔُ ﻳَﺮُﺩُّﻭﻥَ ﻣَﻦْ ﺷَﺬَّ ﻋَﻨْﻬﺎ ﻓﻴﻬﺎ.
ﻭَ ﻳَﺴُﻮﻗُﻮﻥَ ﻣَﻦْ ﺗَﺄَخََّرَ ﺇِﻟَﻴْﻬﺎ.
ﻳَﻘُﻮﻝُ ﺍﻟﻠّﻪُ ﺗَﻌﺎﻟﻰ « ﻓَﺒﻰ ﺣَﻠَﻔْﺖُ ﻻََﺑْﻌَﺜَﻦَّ ﻋَﻠﻰ ﺃُﻭﻟﺌِﻚَ ﻓِﺘْﻨَﺔً ﺃَﺗْﺮُﻙَ ﺍﻟْﺤَﻠﻴﻢَ ﻓﻴﻬﺎ ﺣَﻴْﺮﺍﻥَ» ﻭَ ﻗَﺪْ ﻓَﻌَﻞَ. ﻭَ ﻧَﺤْﻦُ ﻧَﺴْﺘَﻘﻴﻞُ ﺍﻟﻠّﻪَ ﻋَﺜْﺮَﺓَ ﺍﻟْﻐَﻔْﻠَﺔِ.»

ﻣﺮﺩﻡ ﺭﺍ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭﻯ ﺭﺳﺪ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺍﺯ ﻗﺮﺁﻥ ﺟﺰ ﻧﺸﺎﻥ ﻧﻤﺎﻧﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺍﺳﻼﻡ ﺟﺰ ﻧﺎﻡ ﺁﻥ، ﺩﺭ ﺁﻥ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻥ ﻣﺴﺠﺪﻫﺎﻯ ﺁﻧﺎﻥ ﻧﻮ ﻭ ﺗﺎﺯﻩ ﺳﺎﺯ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﺯ ﺭﺳﺘﮕﺎﺭﻯ ﻭﻳﺮﺍﻥ. ﺳﺎﻛﻨﺎﻥ ﻭ ﺳﺎﺯﻧﺪﮔﺎﻥ ﺁﻥ ﻣﺴﺠﺪﻫﺎ ﺑﺪﺗﺮﻳﻦ ﻣﺮﺩﻡ ﺯﻣﻴﻦ ﺍﻧﺪ، ﻓﺘﻨﻪ ﺍﺯ ﺁﻧﺎﻥ ﺧﻴﺰﺩ ﻭ ﺧﻄﺎ ﺑﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﺩﺭﺁﻭﻳﺰﺩ.
ﺁﻥ ﻛﻪ ﺍﺯ ﻓﺘﻨﻪ ﺑﻪ ﻛﻨﺎﺭ ﻣﺎﻧﺪ ﺑﺪﺍﻥ ﺑﺎﺯﺵ ﮔﺮﺩﺍﻧﻨﺪ، ﻭ ﺁﻥ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺁﻥ ﭘﺲ ﺍﻓﺘﺪ ﺑﻪ ﺳﻮﻳﺶ ﺑﺮﺍﻧﻨﺪ.
ﺧﺪﺍﻯ ﺗﻌﺎﻟﻰ ﻓﺮﻣﺎﻳﺪ: « ﺑﻪ ﺧﻮﺩﻡ ﺳﻮﮔﻨﺪ، ﺑﺮ ﺁﻧﺎﻥ ﻓﺘﻨﻪ ﺍﻯ ﺑﮕﻤﺎﺭﻡ ﻛﻪ ﺑﺮﺩﺑﺎﺭ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺳﺮﮔﺮﺩﺍﻥ ﻣﺎﻧَﺪ» ﻭ ﭼﻨﻴﻦ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ، ﻭ ﻣﺎ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﻣﻰﺧﻮﺍﻫﻴﻢ ﺍﺯ ﻟﻐﺰﺵ ﻏﻔﻠﺖ ﺩﺭﮔﺬﺭﺩ.