مِشـــــکوة

وبلاگ تخصــصی قــرآن و حدیث

مِشـــــکوة

وبلاگ تخصــصی قــرآن و حدیث

قرآن و اهل بیت (ع) نورند . نوری که انسان می تواند در پرتو آن به تعالی و تکامل برسد .
منشأ نور خداست و همه انوار عالم ، فروغ و تجلی خود را از نور خدا می گیرند .
" مشکوة " همان سرچشمه نور است که همه انوار را در بر دارد....
این وبلاگ تخصصی و پیرامون قرآن و اهل بیت ( ع ) است که به میمنت میلاد پیامبر اکرم حضرت محمد ( ص )
و صادق آل محمد ( ع ) در روز 17 ربیع الأول ایجاد گردیه است . امید است مورد علاقه و عنایت شیفتگان قرآن و عترت
واقع گردد. و الحمد لله رب العالمین

۲۳
بهمن



 
قال الامام المهدی عجل الله تعالی فرجه :



إنّا یُحیطُ عِلمُنا بأنبائِکُم و لایعَزُبُ عَنّا شَى‏ءٌ مِن أخبارِکُم

حضرت مهدی عجل الله تعالی ظهوره فرموده اند :

ما از همه خبرهاى شما آگاهیم و چیزى از خبرهاى شما از ما پنهان نیست

بحار الأنوار ، ج 53 ، ص 175

۲۰
بهمن

وَ لَمَّا وَرَدَ ماءَ مَدْیَنَ وَجَدَ عَلَیْهِ أُمَّةً مِنَ النَّاسِ یَسْقُونَ

وَ وَجَدَ مِنْ دُونِهِمُ امْرَأَتَیْنِ تَذُودانِ قالَ ما خَطْبُکُما

قالَتا لا نَسْقی‏ حَتَّى یُصْدِرَ الرِّعاءُ وَ أَبُونا شَیْخٌ کَبیرٌ :


و چون به آب مَدْیَن رسید، گروهى از مردم را بر آن یافت که [دامهاى خود را ] آب مى‏دادند،

و پشت سرشان دو زن را یافت که [گوسفندان خود را] دور مى‏کردند. [موسى‏] گفت:

«منظورتان [از این کار] چیست؟» گفتند: « [ما به گوسفندان خود] آب نمى‏دهیم تا

شبانان [همگى گوسفندانشان را] برگردانند، و پدر ما پیرى سالخورده است
.( القصص :  23)
 
فَسَقى‏ لَهُما ثُمَّ تَوَلَّى إِلَى الظِّلِّ فَقالَ رَبِّ إِنِّی لِما أَنْزَلْتَ إِلَیَّ مِنْ خَیْرٍ فَقیر:

پس براى آن دو، [گوسفندان را] آب داد، آنگاه به سوى سایه برگشت

و گفت: «پروردگارا، من به هر خیرى که سویم بفرستى سخت نیازمندم.
»( القصص :  24)
 
فَجاءَتْهُ إِحْداهُما تَمْشی‏ عَلَى اسْتِحْیاءٍ قالَتْ إِنَّ أَبی‏ یَدْعُوکَ لِیَجْزِیَکَ أَجْرَ ما سَقَیْتَ

لَنا فَلَمَّا جاءَهُ وَ قَصَّ عَلَیْهِ الْقَصَصَ قالَ لا تَخَفْ نَجَوْتَ مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمینَ :


پس یکى از آن دو زن -در حالى که به آزرم گام بر مى‏داشت- نزد وى آمد [و] گفت:

«پدرم تو را مى‏طلبد تا تو را به پاداش آب‏دادن [گوسفندان‏] براى ما، مزد دهد.»

و چون [موسى‏] نزد او آمد و سرگذشت [خود] را بر او حکایت کرد، [وى‏] گفت:

مترس که از گروه ستمگران نجات یافتى

                                                                 ( القصص :  25)

نکات :
 
1: ارتباط کلامی، بسیار کوتاه بود. شخصی نبود، بلکه کاری بود.

2: ارتباط کلامی در جمع و اجتماع انجام گرفت نه در خلوت. علنی بود، نه پنهانی .

3: نیت و انگیزه غریزی، جنسی، مادی نبود، صرفاً مساعدت و یاری و جلب رضایت خدا بود.

4:دختران شعیب با یکدیگر بودند، نه به تنهایی،

5:موسی(ع) با هر دو دختر سخن گفت و به هر دو کمک کرد، تا شبهه و توهمی ایجاد نشود.

6:دختران از مرد نامحرم (حضرت موسی) برای رفع مشکل سیراب کردن گوسفندانشان درخواست کمک نکردند. 


روایات :

یکى از نصیحت‏هاى ابلیس به حضرت موسى(ع) این بود:

 
«لا تخل بامرأة ولا تخل بک فانه لا یخلو رجل بامرأة و لا تخلو به الا کنت صاحبه دون اصحاب
ى؛

هیچ وقت با زنى خلوت نکن و (نگذار) زنى با تو خلوت کند، زیرا هر گاه مردى با زنى خلوت مى‏کند،

من در کنار آن دو هستم  و آنان را وسوسه مى‏کنم
. (  بحارالانوار، ج 69، ص 197. ) 

               منبع : رهپویان قرآن
۲۰
بهمن

بسم الله الرحمن الرحیم


(وَ ما مِنْ دابَّهٍ فی الْأرْضِ اِلاّ عَلَی اللهِ رِزْقُها


وَ یَعْلَمُ مُسْتَقَرَّها وَ مُسْتَوْدَعَها کُلُّ فی کِتابٍ مُبینٍ)

                                           (سوره  هود آیه 6)


(و هیچ جنبنده‏اى در زمین نیست جز آن که روزى آن بر خداست


و قرارگاه اصلى و جایگاه موقت [و محل انتقال‏] آن را مى‏داند.


همه در کتابى روشن موجود است)


منبع : رهپویان قرآن

۲۰
بهمن
(یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلیکُمْ ناراً

وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ عَلَیْها مَلائِکَةٌ غِلاظٌ شِدادٌ

لا یَعْصُونَ اللَّهَ ما أَمَرَهُمْ وَ یَفْعَلُونَ ما یُؤْمَرُونَ)


                            (سورة التحریم:6)


(اى کسانى که ایمان آورده‏اید خود و خانواده خویش را از آتشى که

 هیزم آن انسانها و سنگهاست نگه دارید آتشى که فرشتگانى بر آن گمارده شده که خشن و سختگیرند

و هرگز فرمان خدا را مخالفت نمى‏کنند و آنچه را فرمان داده شده‏اند (به طور کامل) اجرا مى‏نمایند!



توضیح :

در این آیه مبارکه  بیان شده که هم خود و هم خانواده خود را از آتش جهنم نجات دهند،

این مطلب یعنی این که  به شما در قبال خانواده مسولیت مهم واگذار شده

و آن مسولیت مهم نگه داشتن خانواده در افتادن در جاده هلاکت و ناپاکی می باشد.


منبع : رهپویان قرآن

۲۰
بهمن


متن حدیث:
حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ مَاجِیلَوَیْهِ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنِی أَبِی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الْبَرْقِیِّ

عَنِ السَّیَّارِیِّ عَنِ الْحَارِثِ بْنِ دِلْهَاثٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا ع


قَالَ الرضا (ع) : إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَمَرَ بِثَلَاثَةٍ مَقْرُونٍ بِهَا ثَلَاثَةٌ أُخْرَى أَمَرَ بِالصَّلَاةِ وَ الزَّکَاةِ

«1» فَمَنْ صَلَّى وَ لَمْ یُزَکِّ لَمْ تُقْبَلْ مِنْهُ صَلَاتُهُ وَ أَمَرَ بِالشُّکْرِ لَهُ وَ لِلْوَالِدَیْنِ‏

«2» فَمَنْ لَمْ یَشْکُرْ وَالِدَیْهِ لَمْ یَشْکُرِ اللَّهَ وَ أَمَرَ بِاتِّقَاءِ اللَّهِ وَ صِلَةِ الرَّحِمِ‏

«3» فَمَنْ لَمْ یَصِلْ رَحِمَهُ لَمْ یَتَّقِ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ.


امام علی‌بن‌موسی‌الرضا علیه‌السلام فرمودند:

خداوند به نماز و زکات امر کرده، پس هر کس نماز بخواند و زکات ندهد نماز او قبول نمى‏‌شود.
امام هشتم حضرت رضا علیه السلام فرمود:

همانا خداوند به سه چیز امر فرموده که همراه با سه چیزند:

به نماز و زکات امر کرده، پس هر کس نماز بخواند و زکات ندهد نماز او قبول نمى‏‌شود،

 به شکر خود و شکر پدر و مادر امر کرده، پس هر کس از پدر و مادرش تشکر نکند شکر خدا را به جا نیاورده است،

و به تقواى الهى و صله رحم امر کرده، پس هر کس صله رحم نکند از خدا هم پروا ندارد.


«خصال، جلد 1، صفحه 156»


۲۰
بهمن

گفتم: خسته ام
گفتی: لاتقنطوا من رحمة الله
.:: از رحمت خدا نا امید نشید (زمر/53) ::.

گفتم: هیشکی نمی دونه تو دلم چی می گذره
گفتی: ان الله یحول بین المرء و قلبه
.:: خدا حائل هست بین انسان و قلبش! (انفال/24) ::.

گفتم: غیر از تو کسی رو ندارم
گفتی: نحن اقرب الیه من حبل الورید
.:: ما از رگ گردن به انسان نزدیک تریم (ق/16) ::.

گفتم: ولی انگار اصلا منو فراموش کردی!
گفتی: فاذکرونی اذکرکم
.:: منو یاد کنید تا یاد شما باشم (بقره/152) ::.

گفتم: تا کی باید صبر کرد؟
گفتی: و ما یدریک لعل الساعة تکون قریبا
.:: تو چه می دونی! شاید موعدش نزدیک باشه (احزاب/63) ::.

گفتم: تو بزرگی و نزدیکت برای منِ کوچیک خیلی دوره! تا اون موقع چیکار کنم؟
گفتی: واتبع ما یوحی الیک واصبر حتی یحکم الله
.:: کارایی که بهت گفتم انجام بده و صبر کن تا خدا خودش حکم کنه (یونس/109) ::.

گفتم: خیلی خونسردی! تو خدایی و صبور! من بنده ات هستم و ظرف صبرم کوچیک... یه اشاره  کنی تمومه!

گفتی: عسی ان تحبوا شیئا و هو شر لکم
.:: شاید چیزی که تو دوست داری، به صلاحت نباشه (بقره/216) ::.

گفتم: انا عبدک الضعیف الذلیل... اصلا چطور دلت میاد؟
گفتی: ان الله بالناس لرئوف رحیم
.:: خدا نسبت به همه ی مردم - نسبت به همه - مهربونه (بقره/143) ::.

گفتم: دلم گرفته.
گفتی: بفضل الله و برحمته فبذلک فلیفرحوا
.:: (مردم به چی دلخوش کردن؟!) باید به فضل و رحمت خدا شاد باشن (یونس/) ::.

گفتم: اصلا بی خیال! توکلت علی الله.
گفتی: ان الله یحب المتوکلین

.:: خدا اونایی رو که توکل می کنن دوست داره (آل عمران/159) ::.

گفتم: خیلی چاکریم!
ولی این بار، انگار گفتی: حواست رو خوب جمع کن! یادت باشه که:
و من الناس من یعبد الله علی حرف فان اصابه خیر اطمأن به و ان اصابته فتنة انقلب علی وجهه خسر الدنیا و الآخره
.:: بعضی از مردم خدا رو فقط به زبون عبادت می کنن. اگه خیری بهشون برسه، امن و آرامش پیدا می کنن و اگه بلایی سرشون بیاد تا امتحان شن، رو گردون میشن. خودشون تو دنیا و آخرت ضرر می کنن (حج/11) ::.

گفتم: چقدر احساس تنهایی می کنم.
گفتی: فانی قریب
.:: من که نزدیکم (بقره/186) ::.

گفتم: تو همیشه نزدیکی؛ من دورم... کاش می شد بهت نزدیک شم.
گفتی: و اذکر ربک فی نفسک تضرعا و خیفة و دون الجهر من القول بالغدو و الأصال

.:: هر صبح و عصر، پروردگارت رو پیش خودت، با خوف و تضرع، و با صدای آهسته یاد کن (اعراف/205) ::.

گفتم: این هم توفیق می خواهد!
گفتی: ألا تحبون ان یغفرالله لکم
.:: دوست ندارید خدا ببخشدتون؟! (نور/22) ::.

گفتم: معلومه که دوست دارم منو ببخشی.
گفتی: و استغفروا ربکم ثم توبوا الیه
.:: پس از خدا بخواید ببخشدتون و بعد توبه کنید (هود/90) ::.

گفتم: با این همه گناه... آخه چیکار می تونم بکنم؟
گفتی: الم یعلموا ان الله هو یقبل التوبة عن عباده
.:: مگه نمی دونید خداست که توبه رو از بنده هاش قبول می کنه؟! (توبه/104) ::.

گفتم: دیگه روی توبه ندارم.
گفتی: الله العزیز العلیم غافر الذنب و قابل التوب
.:: (ولی) خدا عزیزه و دانا، او آمرزنده ی گناه هست و پذیرنده ی توبه (غافر/2-3) ::.

گفتم: با این همه گناه، برای کدوم گناهم توبه کنم؟
گفتی: ان الله یغفر الذنوب جمیعا
.:: خدا همه ی گناه ها رو می بخشه (زمر/53) ::.

۱۸
بهمن

ســــرآغــــاز گفـتــار نام خــداست

که رحمتگر و مهـربان خلـق راست


چو لرزد زمین با تکانی سترگ

برون افکنـــــد رازهــــای بزرگ


در آن روز محشـــر بگـویـد بشـــر

زمین را چه آمـد بلایی به شر


زمین خلق را سازد آگه ز کـار 

که این است دستور پروردگـار


پراکنــده خیـــزنـــذ مردم ز گــــور

ببینند اعمــــال نیک و فُجــــور


اگـــر قــدر یک ذرّه کـــار نکــــــــو

بکرده ست پاداش آن، بیند او


و گـر قدر یک ذره کرده ست شر

جزایش در آن روز بینــد بشـــر



۱۸
بهمن

عَن النَّبیِّ صَلَّی اللهُ علیهِ وَآلِهِ:

صَلاتُکُم عَلَیَّ مُجَوِّزَۀٌ لِدُعاءِکُم، وَمَرْضاۀٌ لِرَبِّکُم، وَزَکاتٌ لأعمالکم (لِأَبدانِکُمْ).



پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمودند:

صلوات شما سبب استجابت دعا، رضایت و خشنودی پروردگار و پاکیزگی 

اعمالتان می‌شود.



جامع الأخبار: 156



۱۸
بهمن
روی گردانی از یاد خدا و قرآن >>> همنشینی با شیطان

سوره زُخرُف


وَمَن یَعْشُ عَن ذِکْرِ الرَّحْمَـٰنِ نُقَیِّضْ لَهُ شَیْطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرِینٌ ﴿٣٦

 


و هر کس از یاد [خداى‌] رحمان[و قرآن‌] روی و دل بگرداند، بر او شیطانى مى‌گماریم تا براى وى دمسازى باشد. ( 36 )


دل انسان یا جای خداست یا جای شیطان. تا وقتی یاد و توجه به خدا و هدایت های قرآنی و سخنان خدا در دل غالب است شیطان را بدان راهی نیست. اما کسی که چشم گوش بر قرآن که ذکر و یاد خداست ببندد و هدایت های الهی را نشنود و بدان دل نسپارد در آن هنگام است که شیطان دمساز و قرین و همنشین او میگردد.
به زندگی روزانه خود نگاهی بیفکنیم. چه اوقاتی را را دل یا چشم یا گوش به شیاطین میدهیم.
اطراف ما را شیاطین و رهزنان احاطه کرده اند و تنها دژ مستحکم توجه و یاد خداست که از مکر و نیرنگ و هجمهۀ آنان در امن و امانیم.
برخوردهای محرم و نامحرم در فضای حقیقی و مجازی یکی از میادین تاخت و تاز شیطان است.
نگاه به آنچه نارواست یکی دیگر از میادین شیطان.
سخن گفتن با ...
تلفن با ...
نگاه کردن با برنامه فلان...
رفاقت با فلان کس ...
اگر کمی دقیق شویم صحنه های غفلت از خدا را در زندگی روزانه می یابیم. همان صحنه هایی که شیطان با تمام توان و نیروهای خود بر جان ودل ما میتازد و ما در غفلتیم.
خدایا اوقات عمر ما را با یاد وتوجه به خود آباد گردان و در سایه این توجه ما را از شرور شیاطین به ظاهر دوست نما و ... حفظ و حراست کن.        آمین



۱۸
بهمن
منبع : حضرت دوست

قرآن کریم بندگان خوب خدا را به چند قسم گروه تقسیم می کند.

گروه اوّل کسانی هستند که بدی دیگران نسبت به خود را می بینند و در نظر می گیرند امّا عفو می کنند.

مثل این آیه شریفه که می فرماید: وَلْیَعْفُوا (نور/22) و باید عفو کنند .

گروه دوم کسانی هستند که اصلاً بدی را نمی بینند و به نظر خودشان نمی آورند .

در مورد این گروه قرآن کریم می فرماید:

وَإِن تَـعْـفـُوا وَتَـصْـفَـحُوا وَتَغـْفِـرُوا فَـإِنَّ الـلَّهَ غَـفُـورٌ رَّحـِیـمٌ (تغابن/14)

و اگر ببخشایید و درگذرید و بیامرزید به راستى خدا آمرزنده مهربان است .

و گروه سوم کسانی هستند که نه تنها بدی دیگران را عفو می کنند و اصلاً بدی دیگران را به نظر خودشان نمی آورند، بلکه بدی آنها را با خوبی جواب می دهند.

قرآن کریم می فرماید:  

وَ لا تَـستَـوِى الحَْـسـنَـةُ وَ لا السـیِّئـَـةُ ادْفَـعْ بِـالَّتـى هِـىَ أَحْـسنُ (فصلت/14)

هرگز نیکى و بدى یکسان نیست ، بدى را با نیکى دفع کن.

یا در آیه دیگری می فرماید:

إِذَا خَـاطَـبَـهُـمُ الْـجـَاهِـلُـونَ قَـالُـوا سَـلَـامًـا (فرقان/63)

بندگان خداى رحمان کسانى ‏اند که : هنگامی که جاهلان آنها را مخاطب سازند به آنها سلام می‏گویند.


ان شاء الله جزء یکی از این سه گروه باشیم.

نظرات شما باعـث دلگرمی ماست