مِشـــــکوة

وبلاگ تخصــصی قــرآن و حدیث

مِشـــــکوة

وبلاگ تخصــصی قــرآن و حدیث

قرآن و اهل بیت (ع) نورند . نوری که انسان می تواند در پرتو آن به تعالی و تکامل برسد .
منشأ نور خداست و همه انوار عالم ، فروغ و تجلی خود را از نور خدا می گیرند .
" مشکوة " همان سرچشمه نور است که همه انوار را در بر دارد....
این وبلاگ تخصصی و پیرامون قرآن و اهل بیت ( ع ) است که به میمنت میلاد پیامبر اکرم حضرت محمد ( ص )
و صادق آل محمد ( ع ) در روز 17 ربیع الأول ایجاد گردیه است . امید است مورد علاقه و عنایت شیفتگان قرآن و عترت
واقع گردد. و الحمد لله رب العالمین

۱۶۲ مطلب با موضوع «مباحث و مقالات قرآنی» ثبت شده است

۰۴
مرداد

توحید، مرز میان ایمان و کفر است و ورود به قلعه ایمان بدون اقرار به توحید ممکن نیست. اولین سخن پیامبر کلمه توحید بود: «قولوا لا اله الا اللّه تفلحوا».

شعار توحیدی «لا اله الا اللّه» از سه حرف (الف، لام و ها) ترکیب شده و ذکری است که در گفتنش

حتی لب تکان نمی‌خورد ولی عملش تا اطاعت از رهبری معصوم و جانشینان آنان ادامه دارد؛ زیرا شرط توحید طبق فرمایش امام رضا علیه السلام ایمان به امام معصوم علیه السلام و اطاعت از اوست.

در این مقاله مطالبی را در ارتباط با سوره توحید تقدیم شما عزیزان می کنیم:

۲۹
تیر

سیره قرآنی امام جعفر صادق علیه السلام

بر اساس نقل روایات صحیح و معتبر، پیامبر خدا (صلی الله علیه وآله) برای امت اسلامی دو چیز گران بها و ارزشمند به عنوان یادگار و ودیعه تا روز قیامت گذاشت که عبارت اند از: قرآن و عترت آن حضرت. امام صادق (علیه السلام) خود یکی از همان عترت پاک رسول خدا است؛ کسی که هم عالم به قرآن بود و هم عامل به آن. بدین جهت، چهره قرآنی این امام معصوم را در نوشتاری کوتاه تقدیم علاقه مندان می کنیم.

۲۵
تیر

 

معنی صلوات خدا و ملائکه در بیان علامه طباطبایی

«هُوَ الَّذِی یصَلِّی عَلَیکمْ وَ مَلائِکتُهُ…»

علی (ع) می‌فرماید: دعا یا حاجت خود را محفوف به صلوات بر رسول خدا کنید؛ زیرا صلوات بر حضرت دعایی مستجاب است و چون به همراه صلوات حاجت خود را خواسته‌اید، خدای سبحان چنین نیست که یکی از دو امام سجاد (ع) در سجادیه، روش دعا کردن و حاجت خواستن را به ما می‌آموزد؛ در بسیاری از فقرات ادعیه آن حضرت، صلوات به چشم می‌خورد، هر مطلبی را که از خدا می‌خواهد قبل یا بعدش صلوات است، چون خدا در پرتو صلوات دعای همراه آن را نیز مستجاب می‌کند.

صلواتی را که خدا و فرشتگان بر پیامبر می‌فرستند بر مؤمنان نیز می‌فرستند! مؤمن، به جایی می‌رسد که خدای سبحان و فرشتگان بر او صلوات می‌‌فرستند! در سوره احزاب هر دو مسئله بازگو شده است، یعنی هم صلوات خدا و ملائکه بر پیامبر و هم صلوات خدا و فرشتگان بر مؤمنان.

صلوات خدا، که صفت فعل اوست همان نورانی کردن است، قول خدا همان فعل خداست، وقتی توفیقی نصیب انسان شد که در فضای دلش تاریکی احساس نکرد بلکه نورانیتی دید، معلوم می‌شود صلوات الهی و فرشتگان نصیب او شده است. خدای متعال در تجلیل از پیامبر می‌فرماید: «إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى النَّبِیِّ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِیمًا»؛ وقتی خدا بخواهد بر پیامبر عظیم الشأن صلوات بفرستد همه فرشتگان را همراه خود ذکر می‌کند مثل این که وقتی مهمان عزیزی وارد شهری می‌شود و شخصیتی بخواهد از او به نحو احسن تجلیل کند با همه دوستان و آشنایانش به دیدار او می‌روند.

لیکن خدای متعال در تجلیل از مؤمنان و صلوات بر آنان، می‌فرماید: «هُوَ الَّذِی یصَلِّی عَلَیکمْ وَ مَلائِکتُهُ…»، یعنی خدا جدا و فرشتگان جدا بر مؤمنان درود می‌فرستند. تفاوت دیگر در این است که درباره پیامبر نفرمود که ما بر او صلوات می‌فرستیم تا او را از ظلمت‌ها خارج و به نور برسانیم؛ زیرا او خود نور است و مصداق کامل «وَجَعَلْنَا لَهُ نُورًا یَمْشِی بِهِ فِی النَّاسِ» ولی درباره مؤمنان می‌فرماید: خداوند بر شما درود می‌فرستد و فرشتگان نیز، تا شما را از ظلمت‌ها به نور خارج کنند، معلوم می‌شود صلوات خدا یعنی نورانی کردن و اگر این فیض قطع شود و خداوند بر کسی درود نفرستد در ظلمت خواهد ماند.

باید خود را با این معیار بسنجیم که اگر توفیق اطاعت و انجام تکالیف شرعی نصیب ما شد و از احکام و آداب عبادات کم و بیش به حکمت آنها ره یافتیم، بدانیم که صلوات خدا و فرشتگان نصیب ما شده است وگرنه لغزش داشتیم و گرفتار گناه شده‌ایم. وقتی مؤمن از این راه نورانی شد هم راه خود را می‌بیند و هم می‌تواند راهبر باشد و به دیگران راه نشان دهد. علی (ع) می‌فرماید: «لَیْسَ فِی البَرْقِ ‏الخاطِفِ مُسْتَمْتِعٌ لِمَنْ یَخُوضُ فِى الظُلْمَهِ»؛ انسانی که در تاریکی فرو رفته، مسافری که در شب تاریک ره گم کرده برای او رعد و برق لحظه‌ای مفید نخواهد بود، او با یک لحظه برق آسمانی راهی به جایی نمی‌برد، انسان دنیا زده هم مانند گرفتاری است که در تاریکی فرو رفته باشد برای چنین شخصی اگر گاهی نوری در دلش جهید و خاموش شد چندان مفید نیست.

ذیل آیه «وَمَا تَشَاؤُونَ إِلَّا أَن یَشَاء اللَّهُ» روایتی شریف از معصوم (ع) نقل شده که فرمود: «بل قُلُوبُنَا أَوْعِیَهٌ لِمَشِیئَهِ اللَّهِ» دل‌های ما ظرف اراده خداست، خدای سبحان اگر بخواهد در جهان، کار مشخصی انجام دهد با اراده انجام می‌دهد و اراده خدا صفت فعل و زاید بر ذات اوست و در موجودی ممکن و مظهر ظهور می‌کند، آن مظهر قلب معصوم اولیای الهی است.

لذا مرحوم استاد علامه طباطبایی(ره) می‌فرمودند: معنای صلوات بر محمد و آل محمد (ع)‌ این است که خدایا رحمتت را بر آنان فرو فرست که از آنان به ما برسد، اگر بخواهد رحمتی ببارد ابتدا بر این خاندان می‌بارد و سپس به دیگران می‌رسد لذا طلب رحمت کردن مستلزم اجابت دعا است.

مرحوم سید حیدر آملی این سخن بلند را نقل می‌کند و به محقق طوسی هم منسوب است که درباره حضرت ولی عصر ارواحنا فداء گفته می‌شود: «بِیُمْنِهِ رُزِقَ الْوَرَى وَ بِوُجُودِهِ ثَبَتَتِ الْأَرْضُ وَ السَّمَاءُ»؛ به یمن وجود امام عصر (عج) جهانیان روزی می‌خورند و به پاس وجود آن حضرت آسمان و زمین بر جاست. پس همه برکات از این خانواده به سایرین می‌رسد.

۱۹
تیر

مقدمه :

قرآن کریم از پیامبران الهی غالبا با دو واژه «نبی» و «رسول» یاد کرده است آیا این دو واژه به یک معنی است یا با هم تفاوت دارند؟ بسیاری از محققین بر این عقیده اند که این دو واژه باهم فرق دارند و فرق هایی هم بیان نموده اند که مقاله حاضر به بیان وجوه تمایز رسول و نبی پرداخته است.

قرآن کریم پیامبران الهی را غالبا با دو واژه نبی و رسول معرفی می کند در برخی از آیات تنها واژه نبی و در برخی دیگر، فقط واژه رسول و أحیانا هر دو واژه را بکار می برد و از ظاهر برخی از این آیات چنین استفاده می شود که این دو واژه با یکدیگر متفاوت می باشند چنانکه می فرماید: و ما ارسلنا من قبلک من رسول و لا نبی الا اذا تمنی القی الشیطان فی امنیته (حج/52) .

قبل از تو هیچ رسول و نبی را نفرستادیم مگر اینکه هر وقت (برای پیشبرد مقاصد خود) آرزویی نمود، شیطان در آن آرزو مداخله و خدعه کرد.این آیه به روشنی، دلالت می کند که گروهی، نبی، و گروهی رسولند، و در این جا آیات دیگری نیز هستند که از نظر دلالت به این آیه نمی رسند مانند: الذین یتبعون الرسول النبی الامی الذی یجدونه مکتوبا عندهم فی التوراة و الانجیل... (اعراف/157) .

آنان که از رسول و نبی امی که او را در تورات و انجیل نوشته می یابند، پیروی می کنند .و باز می فرماید: و اذکر فی الکتاب موسی انه کان مخلصا و کان رسولا نبیا (مریم/51) : در قرآن موسی را یاد کن که بنده ای مخلص و رسول و نبی بود.

و باز می فرماید: و اذکر فی الکتاب اسماعیل انه کان صادق الوعد و کان رسولا نبیا (مریم/51) : در قرآن اسماعیل را یاد کن که درست وعده و رسول و نبی بود.

در این آیات، رسول و نبی با حرف عطف به یکدیگر عطف شده اند و در همه آنها کلمه نبی بر رسول عطف شده است.

احتمال ترادف این دو لفظ ضعیف است، و از طرفی احتمال اینکه مقصود از رسول، کسی غیر از نبی است هم با ظاهر این آیات سازگار نیست، زیرا در این آیات دو واژه نبی و رسول حال یک انسان را توصیف می نمایند و موصوف در آیه نخست، پیامبر اسلام (ص) و در آیه سوم، اسماعیل است، در حالی که در آیه 52 حج، این دو لفظ با کلمه «أو» بر یکدیگر عطف شده اند، و ظاهر آن تقسیم است، یعنی آنان دو طایفه اند، گروهی رسولان، و گروه دیگر انبیاء.

به همین جهت، مفسران در صدد جستجوی فرق میان رسول و نبی برآمده و اقوال مختلفی را بیان کرده اند.و در تمام این اقوال یک مطلب مورد اتفاق دیده می شود و آن اینکه: «رسول» اخص از «نبی» است، و تفاوت اقوال در بیان وجه اخص بودن رسول از نبی است، و اینک این اقوال را مورد بررسی قرار می دهیم، آنگاه نظر خود را یادآور می شویم.

۱۶
تیر


معنای صحیح آیه « فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ »

فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ[۱]

سوره الزمر: آیات ۱۷و۱۸

پس به بندگان من بشارت (مژده) ده، همان کسانی که ( تنها ) به سخنان مشخصی (یعنی وحی قرآنی و احادیث اهل بیت ) گوش فراداده و از آنها به بهترین نحو پیروی می کنند (یعنی ازقرآن به محکماتش عمل می کنند و نیز روایات را بدون کم و کاست فرا گرفته و آنهارا با حفظ کامل امانت نقل می کنند)

معنای صحیح آیه فبشرعبادالذین یستمعون القول ویتبعون احسنه

یکی‌ از استنادات‌ پاره ای از بزرگان و روشنفکران برای‌ مشروع‌ قلمداد کردن‌ اخذ معارف‌ از غیر اهل‌ ایمان‌، آیه‌ شریفه‌ زیر است‌ :

فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ

آیه‌ مزبور در صورتی‌ می‌تواند دلیلی‌ بر تعدّد منابع‌ معرفت‌ و یا آزادی‌ بیان‌ و طرح‌ عقاید گوناگون‌ ـ حتی‌ انحرافی‌ و غلط‌ ـ باشد که‌ :

۱-  «ال»‌ در«القول»‌، برای‌ استغراق‌ باشد که‌ در این‌ صورت‌ مفهوم‌ آیه‌ چنین‌ خواهد بود : بشارت‌ باد بر بندگانی‌ که‌ به‌ همه سخنان‌ یا سخن‌ همگان‌، (اعم‌ ازهادی‌ و گمراه‌) گوش‌ فراداده و نیکوترین‌ آنها‌ را بر می‌گزینند.

۲ ـ آیات‌ و روایات‌، دایره شمول‌ آیه فوق‌ را محدود نکرده‌ باشند و‌، اطلاق‌ آن‌ را مقیّد به‌ سخنان‌ اهل‌ هدایت‌ و ایمان‌ نکرده‌ باشند.

امّا حقیقت چنین نیست و در این بررسی خواهیم دید که نه تنها آیات قرآن و کلام اهل بیت علیهم السّلام (بعنوان دارندگان ابلاغ تبیین از سوی خداوند متعال) بلکه حتی عقل نیز چنین اجازه ای را برای نیوشیدن هر سخن( و یا سخن هر کس) را به هر انسان عاقل منصف نداده و آنها را به رعایت حریمهای الهی حتی در استماع سخنان دیگران فرا می خواند.

۱۵
تیر

صراط الذین انعمت علیهم غیر المغضوب علیهم و لا الضالین(7)
 


ترجـــمه :

راه آنها که بر آنان نعمت دادى نه آنها که بر ایشان غضب کردى و نه گمراهان !

تفســــــیر:


دو خط انحرافى !


این آیه در حقیقت تفسیر روشنى است براى (صراط مستقیم ) که در آیه قبل خواندیم ، مى گوید: مرا به راه کسانى هدایت فرما که آنان را مشمول انواع نعمتهاى خود قرار دادى (نعمت هدایت ، نعمت توفیق ، نعمت رهبرى مردان حق و نعمت علم و عمل و جهاد و شهادت ) نه آنها که بر اثر اعمال زشت ، و انحراف عقیده غضب تو دامنگیرشان شد و نه آنها که جاده حق را رها کرده و در بیراهه ها گمراه و سرگردان شده (صراط الذین انعمت علیهم غیر المغضوب علیهم و لا الضالین ).
در حقیقت چون ما آشنائى کامل به راه و رسم هدایت نداریم ، خدا به ما دستور مى دهد که در این آیه طریق و خط پیامبران و نیکوکاران و آنها که مشمول نعمت و الطاف او شده اند را بخواهیم .
و نیز به ما هشدار مى دهد که در برابر شما همى شه دو خط انحرافى قرار دارد، خط (مغضوب علیهم ) و خط (ضالین ) که به زودى به تفسیر این دو آشنا خواهیم شد.

۱۳
تیر

پرسش :

چرا در قرآن پاره ای از آیات تکرار شده است، و همچنین چرا بعضی از داستانها در موارد متعدّد آورده شده است؟


پاسخ :

باید توجّه داشت قرآن مجید در مدّت بیست و سه سال بر حسب موقعیّت ها و حوادث و پیشامدهاى مختلف نازل شده است. قرآن یک کتاب خشک قانونى و یا یک کتاب کلاسیک نیست که قوانین و مسایل علمى را بطور دسته بندى شده بیان نماید. قرآن کتاب ارشاد و تبلیغ و هدایت است و هدف آن این است که حقایق زندگى انسانى و دستورات لازم براى رسیدن به کمال انسانى را بیان کند و از راه نفوذ در روح ها و افکار مردم و موضع قوانین اجتماعى صحیح، جامعه اى به وجود آورد که کمال مادّى و معنوى را دارا باشد. براى تامین چنین هدفى، قرآنمجید درباره تمام موضوعات مورد لزوم سخن گفته است. قرآن تدریجاً و در حوادث مختلف و براى پاسخگویى به نیازهاى گوناگون در طول 23 سال نازل شده است.

امّا در مورد تکرار:

۱۱
تیر
سوره یوسف
 

آموزه های سوره یوسف

 

یکی از پیامبران جلیل القدری که نام مبارک او در قرآن مجید بیان حضرت یوسف (علیه السلام) است. یکی از ویژگی‌های بسیار معروف و مشهور این پیامبر الهی، زیبایی خاصی بود که ایشان از آن برخوردار بودند، ولی ازآنجایی که خدای متعال در قرآن مجید شاخصهای زیبایی از فضائل و کمالات اخلاقی ایشان را مورد اشاره و بیان قرآن داده سزاوار است به زوایای دیگر فضائل و کمالات این پیامبر جلیل الشان دقت شود.

«لَقَدْ کانَ فی‏ یُوسُفَ وَ إِخْوَتِهِ آیاتٌ لِلسَّائِلینَ؛ [یوسف/7]

به راستى در [سرگذشت‏] یوسف و برادرانش براى پُرسندگان عبرتهاست.»

۰۷
تیر

 

آداب قرائت بر دو قسم است:

1- آداب (ظاهریه)

2- آداب (باطنیه)

۲۵
خرداد

قرآن در نهج البلاغه

1. اخبار موجود در قرآن

ألا ان فیه علم ما یاتى، و الحدیث عن الماضى، و دواء دائکم، و نظم ما بینکم.
آگاه باشید! در این کتاب الهى است علم هر آنچه که خواهد آمد و سخن هر آنچه که گذشته است و دواى درد شما و نظم آنچه که در میان شما باید باشد.1

2. شفاعت قرآن

من شَفَع له القرآن یوم القیامة شُفّع فیه، و من مَحَل به القرآن یوم القیامة صُدّق علیه.
کسى را که قرآن در قیامت شفاعت کند، شفاعتش قبول شود و کسى که قرآن از او شکایت نماید، شکایتش پذیرفته مى شود.2

3. نورى تابناک

أنزل علیه الکتاب نورا لا تطفا مصابیحه و سراجا لا یخبو توقّده، و بحرا لا یدرک قعره، و منهاجا لا یضل نهجه، و شعاعا لا یظلم ضوءه، و فرقانا لا یخمد برهانه، و تبیانا لا تهدم أرکانه، و شفاء لا تخشى أسقامه، و عزا لا تهزم أنصاره، و حقا لا تخذل أعوانه.
خداوند قرآن را بر پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرو فرستاد، در حالى که نورى است که قندیل هاى آن خاموش نمى شود و چراغى است که افروختن آن فرو نمى نشیند و دریایى است که ژرفاى آن پیدا نمى شود و راهى است که رفتن در آن گمراهى ندارد و شعاعى تابان است که روشنى آن پایان ندارد و جدا کننده حق و باطل است که دلیل و برهانش سست نمى گردد و بنایى است که پایه هاى آن ویران نمى شود و شفابخشى است که با وجود آن بیمارى ها موجب ترس و بیم نمى شود و ارجمندى است که یارانش ‍شکست نمى خورند و حقى است که مددکاران آن مغلوب نمى شود.  3