مِشـــــکوة

وبلاگ تخصــصی قــرآن و حدیث

مِشـــــکوة

وبلاگ تخصــصی قــرآن و حدیث

قرآن و اهل بیت (ع) نورند . نوری که انسان می تواند در پرتو آن به تعالی و تکامل برسد .
منشأ نور خداست و همه انوار عالم ، فروغ و تجلی خود را از نور خدا می گیرند .
" مشکوة " همان سرچشمه نور است که همه انوار را در بر دارد....
این وبلاگ تخصصی و پیرامون قرآن و اهل بیت ( ع ) است که به میمنت میلاد پیامبر اکرم حضرت محمد ( ص )
و صادق آل محمد ( ع ) در روز 17 ربیع الأول ایجاد گردیه است . امید است مورد علاقه و عنایت شیفتگان قرآن و عترت
واقع گردد. و الحمد لله رب العالمین

۷۰ مطلب با موضوع «تفسیر قرآن» ثبت شده است

۰۱
خرداد


قرآن کریم، چشمه زلال ناب ترین معارف الهی و ماندگارترین حکمت‌ها و دانش‌های مورد نیاز بشر است. کتابی است سراسر راستی و درستی که خبرهای گذشته و آینده جهان را بیان کرده است و هیچ حقیقتی را فروگذار نکرده است. البته روشن است که حجم بسیار گسترده حقایق عالم در ژرفای آیات الهی نهفته است و تنها آن‌ها که به عمق معانی آن دست یابند به آن واقعیات پی خواهند برد و آنان اهل قرآن و مفسران حقیقی آن یعنی پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله وسلم) و خاندان پاک او هستند.
 
قیام و انقلاب آخرین سفیر الهی از بزرگترین حقایق جهان است که در آیات فراوانی از قرآن کریم به آن اشاره شده و روایات بسیاری در تفسیر آن آیات نقل گردیده است که به چند نمونه اشاره می‌کنیم:
 
در سوره انبیاء آیه 105 آمده است:
 
وَ لَقَدْ کَتَبْنا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرَ أَنَّ الاَْرْضَ یرِثُها عِبادِی الصّالِحُونَF؛
 
«همانا در زبور پس از ذکر ] تورات [ نوشتیم که زمین را بندگان شایسته ما به ارث خواهند برد.»
 
امام باقر(علیه السلام) فرمود:
 
«مقصود از بندگان شایسته‌ای که زمین را به ارث می‌برند، امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) و یاران او هستند.»

 
همچنین در بخشی از آیه 86 از سوره هود آمده است:
 
بَقِیةُ اللّهِ خَیرٌ لَکُمْ اِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ؛
 
«بقیة الله برای شما بهتر است اگر مؤمن باشید.»
 
امام باقر(علیه السلام) فرمود:
 
«وقتی امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) ظهور کند بر دیوار کعبه تکیه زند و اولین سخنی که بر زبان جاری کند این آیه است. سپس می‌فرماید: «اَنَا بَقِیةُ اللّهِ فی اَرْضِهِ وَ خَلیفَتُهُ وَ حُجَّتُهُ عَلَیکُمْ» من «بقیة الله» در زمین و جانشین او و حجّت او بر شما هستم. پس هر کسی بخواهد بر او سلام کند گوید: «اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا بَقِیةَ اللّهِ فی اَرْضِهِ».
 
و در سوره حدید آیه 17 فرموده است:
 
اِعْلَمُوا اَنَّ اللّهَ یحْیی الاَْرْضَ بَعْدَ مَوْتِها قَدْ بَینّا لَکُمُ الاْیاتِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ؛
 
«بدانید خداوند زمین را پس از مرگ آن زنده می‌کند. ما آیات خود را برای شما بیان کردیم، باشد که بیندیشید.»
 
امام صادق(علیه السلام) فرمود:
 

مراد این است که خداوند زمین را به واسطه عدالت حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) در دوران ظهورش زنده خواهد کرد پس از آن که به سبب ستم سردمداران گمراهی مرده باشد.

 
و نیز در سوره قصص آیه 5 می‌فرماید:
 
وَ نُریدُ اَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الاَْرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ اَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثینَ؛
 
«و ما اراده می‌کنیم بر مستضعفان زمین، منّت نهیم و آنان را پیشوایان مردم و وارثان زمین قرار دهیم.»
 
امام علی(علیه السلام) فرمود:
 
«مقصود از (مستضعفان) خاندان پیامبرند. خداوند پس از تلاش و رنجشان، «مهدی» این دودمان را برمی انگیزد و آنان را به اوج شکوه و عزت و اقتدار می‌رساند و دشمنانشان را به سختی ذلیل می‌سازد.»
 
از نمونه‌های بالا روشن می‌شود که برای برداشت حقایق از قرآن، تنها نباید به ظاهر آیات بسنده کرد؛ بلکه بسیاری از واقعیت‌های عالم در درون آیات قرآن نهفته است که اهل‌بیت(علیهم السلام) به عنوان مفسران واقعی قرآن، بیان کنندة آن هستند. بنابراین اگرچه آیاتی از قرآن، در ظاهر مربوط به یک رویداد در زمان و مکان خاصی است ولی مانع از آن نیست که در زمان‌های بعد و برای آیندگان، مصداق پیدا کند و دربارة آنان نیز جاری گردد و همین رمز جاودانگی قرآن برای همه نسل‌هاست.
 
بر این اساس، با اینکه آیه 5 سوره قصص دربارة قوم بنی اسرائیل نازل شده و جریان پیروزی آنها بر فرعونیان را بیان می‌کند ولی در روایات متعدّد این آیه بر قیام امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) و روزگار ظهور او منطبق گردیده است و دقت در متن آیه هم نشان می‌دهد که حاکمیت مستضعفان بر مستکبران، یک سنّت و اراده الهی است که اختصاص به زمان و مکان و افراد خاصّی ندارد.

۱۸
ارديبهشت


وَمِنَ النَّاسِ مَن یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللّهِ وَاللّهُ رَؤُوفٌ بِالْعِبَادِ    بقره 207


معنای آیه:

  • در میان مردم کسی است که برای خشنودی خدا، جان خود را می فروشد و خداوند نسبت به بندگان مهربان است.


  • پیام آیه:

    ابن ابی الحدید از علمای قرن هفتم اهل سنت گوید: « تمام مفسران گفته اند این آیه درباره حضرت علی (ع) نازل شد که در شب هجرت در بستر پیامبر (ع) خوابید» در آن شب افرادی از قبایل مختلف جمع شدند تا پیامبر (ص) را به قتل رسانند. علی (ع) در بستر آن حضرت خوابید تا ایشان به سلامت از شهر مکه خارج شوند

  • ۱۰
    ارديبهشت

    قرآن!... من شرمنده توام اگرازتوآوازمرگی ساخته ام که هروقت درکوچه مان آوازت بلندمی شود همه ازهم می پرسند:چه کسی مرده است؟ !!!... چه غفلت بزرگی است که می پنداریم خداتورابرای مردگان ما نازل کرده است !!!...


    وَ قَالَ الرَّسُولُ یَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِیاتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا

    (سوره مبارکه فرقان آیه ی 30)

    و پیامبر [به خدا] فرمود: «پروردگارا، قوم من این قرآن را رها کردند.»



    تفسیر مجمع البیان

    و آن روز پیامبر گرامى از مردم به بارگاه خدا شکایت می‏برد و میگوید: پروردگارا! مردم و جامعه‏ من این قرآن را که باید برنامه زندگى میساختند، ‏ واگذاشته و تعطیل‏ گردانیدند و به مقررات و مفاهیم و روح پیام آن عمل نکردند.

    ۱۰
    فروردين

    قرآن مجید، درباره یکی از ویژگی های ممتاز بندگان خالص خداوند بزرگ چنین می فرماید:

    وَ الَّذینَ إِذا أَنْفَقُوا لَمْ یُسْرِفُوا وَ لَمْ یَقْتُرُوا وَ کانَ بَیْنَ ذلِکَ قَوامًا. (فرقان: 67)

    آنان کسانی هستند که هر گاه انفاق کنند نه اسراف کنند و نه سخت گیری، بلکه در میان این دو، اعتدال می ورزند.

    به گزارش شفقنا، به نقل از پایگاه اطلاع رسانی حوزه، این آیه، بیانگر یکی از مهم ترین مسایل زندگی است که رعایت آن، سبب آسایش و آرامش فرد و جامعه می گردد. همچنین، بسیاری از گره ها و مشکلات اجتماعی و اقتصادی را برطرف می کند. این مسئله، اعتدال است.

    اعتدال، یعنی میانه روی و حد فاصل میان افراط و تفریط که چنین کاری از نظر اسلام، در همه چیز مطلوب است. قرآن مسلمانان را به سبب پیروی از اسلام به عنوان «امت وسط» یعنی امت معتدل معرفی می کند و می فرماید: «و کذلِکَ جَعلناکُمْ اُمَّةً وَسَطاً  ؛ و این گونه شما را امت میانه قرار دادیم». (بقره:14)

    امیرمومنان علی علیه السلام آنان را که از راه اعتدال به سوی افراط و تفریط کشانده می شوند، جاهل می خواند و می فرماید: «لا تَرَی الجاهِلَ إِلّا مُفرِطا او مُفرِّطاً؛ همیشه جاهل را نمی بینی جز اینکه یا زیاده روی می کند و یا کم می آورد." انسان مسلمان در انفاق چنان که در آیه یاد شده بدان اشاره شده است و همچنین در مصرف، نه اسراف می کند و نه سخت گیری، بلکه میانه این دو را برمی گزیند. این اصل که در آموزه های دینی بر آن تأکید می شود، از سوی خرد و فطرت آدمی نیز تأیید شده است؛ زیرا سامان دهی و استواری جسم و جان آدمی و امور فردی و اجتماعی او، مرهون رعایت همین اصل است.

    افزون بر آن، اهمیت رعایت میانه روی در مصرف، از آنجاست که از یک سو نیازهای انسان گوناگون است و به دلیل محدودیت ها، نمی تواند تمام آن را به بیشترین مقدار برآورده سازد. از این رو، باید نیازهای گوناگون را در نظر بگیریم و در حد اعتدال به آن رسیدگی کنیم. از سوی دیگر، بیشتر امکانات و منابع مادی، محدود است و زیاده روی گروهی در مصرف، محرومیت دیگران را به همراه خواهد داشت. از سوی دیگر، سلامت و نشاط انسان و پرداختن به جنبه های دیگر زندگی به ویژه امور معنوی، نیازمند مصرف معتدلانه است.


    ۰۸
    اسفند

    إِیّاکَ نَعْـــــــــــبُدُ وَ إِیّاکَ نَسْتَعـــــــینُ   حمد - 5


    ترجمه :

    (پروردگارا) تنها تو را مى پرستیم و تنها از تو یارى مى جوییم



    نکته :

    در اینجا مقدم شدنِ کلمه «إِیّاک» بر «نَعْبُد» و «نَسْتَعِین» دلیل بر انحصار است و نتیجه آن همان توحید عبادت و توحید افعالى است که در بالا بیان کردیم.

    حتى در عبودیت و بندگى خود نیز احتیاج به کمک او داریم، و در این راه نیز باید از او استعانت جست، مبادا گرفتار انحراف، عجب و ریا و امورى مانند اینها بشویم، که عبودیت ما را پاک در هم مى ریزد.

    به تعبیر دیگر، در جمله اول که مى گوئیم: «تنها تو را مى پرستیم» کمى بوى استقلال دارد (یعنى ما با قدرت خود و بدون نیاز این گونه عمل مى کنیم)، بلافاصله با جمله «إِیّاکَ نَسْتَعینُ» آن را اصلاح مى کنیم و آن حالت «بین الامرین» (نه جبر و نه تفویض) را در عبارت خود مجسم مى سازیم و الگوئى خواهد بود براى همه کارهاى ما.

    منبع :تفسیر نمونه

    ۰۴
    اسفند
    خداوند متعال میفرماید:

    «اِنَّ اللهَ و مَلَائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَی النَّبِیِّ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیهِ وَ سَلِّمُوا تَسلِیماً» (احزاب 56)

     یعنی «بی گمان خداوند و فرشتگان بر پیامبر درود میفرستند، ای کسانی که ایمان آوردید (شما هم) بر او درود بفرستید و چنانکه باید سلام بفرستید».

    روایت شده که روزی رسول خدا صلی الله علیه و سلم آمد و اثر شادی در چهره اش نمایان بود و فرمود:«جبرئیل نزد من آمد و گفت: ای محمد آیا راضی می شوی به اینکه هر کدام از امت تو درودی برتو بفرستد، من ده درود بر او بفرستم؟ و هر کدام سلامی بر تو بفرستد، من ده سلام بر او بفرستم؟» پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمود: «مَن صَلّی عَلَیَّ صَلَّت عَلَیهِ المَلائِکَةُ مَا صَلّی عَلَیَّ فَلیُقلِلِ العَبدُ مِن ذلِکَ او لِیُکثِر» یعنی «هرکس بر من درود فرستد، فرشتگان نیز بر او درود میفرستند و طلب آمرزش میکنند مادامی که بر من درود فرستد، خواه آن فرد کم درود فرستد یا زیاد».و باز فرموده است: «مَن صَلّی عَلَیَّ فِی کِتابٍ لَم تَزَلِ المَلائِکَةُ یَستَغفِرُونَ لَهُ مَا دَامَ اِسمِی فِی ذلِکَ الکِتابِ» یعنی «هر کس در کتابی که (مینویسد) بر من درود فرستد (در آن بنویسد) تا زمانی که نام من در آن کتاب باشد، فرشتگان برای او طلب آمرزش میکنند».

    ۲۹
    بهمن

    منبع : گلباران

    منظور از همزة و لمزة در آیه 1 سوره «همزة» چیست؟


    جواب: در اولین آیه از سوره «همزه» مى خوانیم: «واى بر هر عیبجوىِ مسخره کننده اى»! (وَیْلٌ لِکُلِّ هُمَزَة لُمَزَة).
    آنها که با نیش زبان و حرکات دست و چشم و ابرو در پشت سر و پیش رو، دیگران را استهزاء کرده، یا عیبجوئى و غیبت مى کنند، یا آنها را هدف تیرهاى طعن و تهمت قرار مى دهند.
    «
    هُمَزَة» و «لُمَزَة» هر دو صیغه مبالغه است، اولى از ماده «همز» در اصل به معنى «شکستن» است و از آنجا که افراد عیبجو و غیبت کننده شخصیت دیگران را درهم مى شکنند، به آنها «همزة» اطلاق شده.
    و «لُمَزَة» از ماده «لمز» (بر وزن رمز) در اصل، به معنى غیبت کردن و عیبجوئى نمودن است.
    در این که: آیا این دو واژه به یک معنى است، و اشاره به غیبت کنندگان و عیبجویان مى کند؟ یا در میان این دو فرقى است؟ مفسران احتمالات زیادى داده اند:
    بعضى آنها را به یک معنى گرفته اند، و بنابراین، ذکر این دو با هم براى تأکید است.
    ولى، بعضى گفته اند: «همزه» به معنى غیبت کننده و «لمزه» به معنى عیبجو است.

    بعضى دیگر، «همزه» را به معنى کسانى که با اشارت دست و سر عیبجوئى مى کنند و «لمزه» را به معنى کسانى که با زبان این کار را انجام مى دهند، دانسته اند.
    بعضى «اولى» را اشاره به عیبجوئى روبرو، و «دومى» را به عیبجوئى پشت سر مى دانند.
    بعضى، اولى را به معنى عیبجوئى آشکار، و دومى را عیبجوئى پنهان و با اشاره چشم و ابرو شمرده اند.
    و گاه گفته شده: هر دو به معنى کسى است که مردم را با القاب زشت و زننده یاد مى کند.
    و بالاخره، در سخنى از «ابن عباس» آمده است: 
    هُمُ الْمَشّائُونَ بِالنَّمِیمَةِ، الْمُفَرِّقُونَ بَیْنَ الأَحِبَّةِ، الْنّاعِتُونَ لِلْنّاسِ بِالْعَیْبِ: 
    «آنها کسانى هستند که سخن چینى مى کنند، میان دوستان جدائى مى افکنند، و مردم را با عیوب توصیف مى کنند».
    گویا «ابن عباس» این سخن را از حدیثى که از پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) نقل شده است استفاده کرده، آنجا که فرمود:
     أَ لا أُنَبِّئُکُمْ بِشِرارِکُمْ؟ قالُوا: بَلى یا رَسُولَ اللّهِ(صلى الله علیه وآله)، قالَ: الْمَشّائُونَ بِالنَّمِیمَةِ، الْمُفَرِّقُونَ بَیْنَ الأَحِبَّةِ، الْباغُونَ لِلْبُرَآءِ الْمَعایِبَ: 
    «آیا شما را از شریرترین افراد خبر دهم؟ گفتند: آرى اى رسول خدا! فرمود: آنها که بسیار سخن چینى مى کنند، در میان دوستان جدائى مى افکنند، و براى افراد پاک و بى گناه در جستجوى عیوبند».
    ولى از مجموع کلمات ارباب لغت استفاده مى شود که: این دو واژه به یک معنى است، و مفهوم وسیعى دارد که هر گونه عیبجوئى و غیبت و طعن و استهزاء به وسیله زبان و علائم و اشارات و سخن چینى و بدگوئى را شامل مى شود.(1)
     
     

    1.تفسیر نمونه، جلد 27، صفحه 333.
    ۲۰
    بهمن
    (یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلیکُمْ ناراً

    وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ عَلَیْها مَلائِکَةٌ غِلاظٌ شِدادٌ

    لا یَعْصُونَ اللَّهَ ما أَمَرَهُمْ وَ یَفْعَلُونَ ما یُؤْمَرُونَ)


                                (سورة التحریم:6)


    (اى کسانى که ایمان آورده‏اید خود و خانواده خویش را از آتشى که

     هیزم آن انسانها و سنگهاست نگه دارید آتشى که فرشتگانى بر آن گمارده شده که خشن و سختگیرند

    و هرگز فرمان خدا را مخالفت نمى‏کنند و آنچه را فرمان داده شده‏اند (به طور کامل) اجرا مى‏نمایند!



    توضیح :

    در این آیه مبارکه  بیان شده که هم خود و هم خانواده خود را از آتش جهنم نجات دهند،

    این مطلب یعنی این که  به شما در قبال خانواده مسولیت مهم واگذار شده

    و آن مسولیت مهم نگه داشتن خانواده در افتادن در جاده هلاکت و ناپاکی می باشد.


    منبع : رهپویان قرآن

    ۱۸
    بهمن
    روی گردانی از یاد خدا و قرآن >>> همنشینی با شیطان

    سوره زُخرُف


    وَمَن یَعْشُ عَن ذِکْرِ الرَّحْمَـٰنِ نُقَیِّضْ لَهُ شَیْطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرِینٌ ﴿٣٦

     


    و هر کس از یاد [خداى‌] رحمان[و قرآن‌] روی و دل بگرداند، بر او شیطانى مى‌گماریم تا براى وى دمسازى باشد. ( 36 )


    دل انسان یا جای خداست یا جای شیطان. تا وقتی یاد و توجه به خدا و هدایت های قرآنی و سخنان خدا در دل غالب است شیطان را بدان راهی نیست. اما کسی که چشم گوش بر قرآن که ذکر و یاد خداست ببندد و هدایت های الهی را نشنود و بدان دل نسپارد در آن هنگام است که شیطان دمساز و قرین و همنشین او میگردد.
    به زندگی روزانه خود نگاهی بیفکنیم. چه اوقاتی را را دل یا چشم یا گوش به شیاطین میدهیم.
    اطراف ما را شیاطین و رهزنان احاطه کرده اند و تنها دژ مستحکم توجه و یاد خداست که از مکر و نیرنگ و هجمهۀ آنان در امن و امانیم.
    برخوردهای محرم و نامحرم در فضای حقیقی و مجازی یکی از میادین تاخت و تاز شیطان است.
    نگاه به آنچه نارواست یکی دیگر از میادین شیطان.
    سخن گفتن با ...
    تلفن با ...
    نگاه کردن با برنامه فلان...
    رفاقت با فلان کس ...
    اگر کمی دقیق شویم صحنه های غفلت از خدا را در زندگی روزانه می یابیم. همان صحنه هایی که شیطان با تمام توان و نیروهای خود بر جان ودل ما میتازد و ما در غفلتیم.
    خدایا اوقات عمر ما را با یاد وتوجه به خود آباد گردان و در سایه این توجه ما را از شرور شیاطین به ظاهر دوست نما و ... حفظ و حراست کن.        آمین



    ۱۸
    بهمن
    منبع : حضرت دوست

    قرآن کریم بندگان خوب خدا را به چند قسم گروه تقسیم می کند.

    گروه اوّل کسانی هستند که بدی دیگران نسبت به خود را می بینند و در نظر می گیرند امّا عفو می کنند.

    مثل این آیه شریفه که می فرماید: وَلْیَعْفُوا (نور/22) و باید عفو کنند .

    گروه دوم کسانی هستند که اصلاً بدی را نمی بینند و به نظر خودشان نمی آورند .

    در مورد این گروه قرآن کریم می فرماید:

    وَإِن تَـعْـفـُوا وَتَـصْـفَـحُوا وَتَغـْفِـرُوا فَـإِنَّ الـلَّهَ غَـفُـورٌ رَّحـِیـمٌ (تغابن/14)

    و اگر ببخشایید و درگذرید و بیامرزید به راستى خدا آمرزنده مهربان است .

    و گروه سوم کسانی هستند که نه تنها بدی دیگران را عفو می کنند و اصلاً بدی دیگران را به نظر خودشان نمی آورند، بلکه بدی آنها را با خوبی جواب می دهند.

    قرآن کریم می فرماید:  

    وَ لا تَـستَـوِى الحَْـسـنَـةُ وَ لا السـیِّئـَـةُ ادْفَـعْ بِـالَّتـى هِـىَ أَحْـسنُ (فصلت/14)

    هرگز نیکى و بدى یکسان نیست ، بدى را با نیکى دفع کن.

    یا در آیه دیگری می فرماید:

    إِذَا خَـاطَـبَـهُـمُ الْـجـَاهِـلُـونَ قَـالُـوا سَـلَـامًـا (فرقان/63)

    بندگان خداى رحمان کسانى ‏اند که : هنگامی که جاهلان آنها را مخاطب سازند به آنها سلام می‏گویند.


    ان شاء الله جزء یکی از این سه گروه باشیم.

    نظرات شما باعـث دلگرمی ماست