قالَ رَسُولُ اللّهِ صلّى اللّه علیه و آله :
اِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَیْنِ علیه السّلام حَرارَةً
فى قُلُوبِ الْمُؤ منینَ لا تَبْرَدُ اَبَداً.
پیامبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله فرمود :
براى شهادت حسین علیه السلام ، حرارت و سوزی
در دلهاى مؤمنان است که هرگز سرد و خاموش نمى شود .
منبع : ( کتاب جامع احادیث الشیعه ، ج 12، ص 556)
۱ . اولین آیه از قرآن در این مورد ، این آیه شریفه است که می فرماید :
« اذن للذین یقاتلون بانهم ظلموا و ان الله علی نصرهم لقدیر ، الذین اخرجو من دیارهم بغیر حق الا ان یقولو ربنا الله … »
« به کسانی که به جنگ بر سرشان تاخته اند و مورد ستم قرار گرفته اند ، رخصت داده شد که قهرمانانه از خود دفاع کنند و خداوند بزرگ بر پیروز گردانیدن آنان به تجاوزکاران تواناست آنا که به ناحق از شهر و دیارشان رانده شده اند ، جز آن نبود که می گفتند : پروردگار ما ، خدای یک تاست … » سوره حج ، آیات ۳۹ و ۴۰ 0
از امام صادق (ع) روایت شده است که : این آیه شریفه در مورد امیرمومنان جعفر طیار و حمزه نازل شد و در مورد حسین (ع) و شهادت پر افتخار او نیز تفسیر و تطبیق گردید .
اما آیه شریفه در مورد حسین (ع) به گونه ای خاص تفسیر و تطبیق شد ، چرا
که او از وطن خویش و همه پناهگاهها رانده شد و در سراسر قلمرو گسترده
اسلامی برای او نقطه امنی نگذاشتند ، کار خشونت و ترور و وحشت آفرینی رژیم
اموی آن هم به نام اسلام به جائی رسیده که امام حسین (ع) فرمودند : به خدای
سوگند ! اگر من در لانه پرنده ای باشم مرا بیرون خواهند آورد تا با ریختن
خون من به اهداف پلید و ظالمانه خویش برسند . خصائص الحسینیه ، ص ۴۱۸ ،
قطعه از بهشت ج ۲ ص ۱۷۸ 0
۲ . دومین آیه شریفه در سوگ حسین (ع) این آیه شریفه است که بدین
واقعیت اشاره دارد که آن حضرت در راه پرافتخار خویش تنها بود و یاران
شهامتمند و پاکباخته همراه و همدل و همسنگر او اندک .
« الم تر الی الذین
قیل لهم کفوا ایدیکم و اقیمو الصلواة و اتوالزکوة فلما کتب علیهم القتال
اذا فریق منهم یخشون الناس کخشیة الله او اشد خشیة و قالوا ربنا لم کتبت
علینا القتال لولا اخرتنا الی اجل قریب … »
« آیا ندیدی کسانی را که به
آنها گفته شد : که اکنون از پیکار باز ایستید و نماز بخوانید و زکات بدهید ،
اما هنگامی که جنگیدن بر آنان مقرر شد گروهی چنان از مردم ترسیدند که باید
از خدا می ترسیدند یا ترسی بیشتر از ترس از خدا و گفتند : پروردگارا ! چرا
پیکا را بر ما مقرر فرمودی و بر ما مهلت نمی دهدی تا به مرگ خویش که نزدیک
است بمیریم ؟ » سوره نساء ، آیه ۷۷ . 0
در تفسیر آیه شریفه از حسن بن زیاد عطار ، روایت است که می گوید : از امام صادق (ع) در مورد آیه شریفه پرسیدم که فرمودند : فراز نخست آیه ، در مورد امام حسین (ع) است که خداوند او را به دست نگاه داشتن از پیکار فرا خواند « الم ترالی الذین … » آنگاه از فراز دوم آیه شریفه پرسیدم : « فلما کتب علیهم القتال … » که فرمود در مورد امام حسین (ع) است و به همه مردم روی زمین که به همراه او در راه حق و عدالت به جهاد برخیزند . بحارالانوار ، ج ۴۴ ، ص ۲۱۷ قطعه ای از بهشت ج ۲ ص ۲۱۷ 0
یکی از شیعیان از امام باقر (ع) روایت کرده که فرمودند : اگر تمام اصل زمین در رکاب امام حسین (ع) جنگ می کردند همه کشته می شدند . خصائص الحسیینه ، ص ۴۲۰
۳ . سومین آیه اشاره به شهادت و شهادتگاه وشرایط و حالات جانسوز و
پرافتخار آن گرامی است و آن نخستین آیه از سوره مریم است :
« کهیعص »
در روایتی
از حجت قائم – عج – در پرسش از تاویل حروف کهیعص آمده است : این حروف از
اخبار غیبی و پنهان است که خداوند بنده اش حضرت زکریا را از آن آگاه کرد و
سپس آن را برای حضرت محمد –ص- بیان کرد و آن مطلب از این قرار است :حضرت
زکریا –ع- از خداوند در خواست کرد که اسامی خمسه طیبه و پنج تن آل عبا –ع-
را به او بیاموزد .
خداوند جبرییل را فرستاد تا این نام های مقدس را به او آموزش دهد .
حضرت زکریا با شنیدن نام های مبارک محمد و علی و فاطمه و حسن -ع- شاد و
مسرور گردید و غمش بر طرف شد اما با شنیدن نام حسین –ع- غصه دار و گریان
گردید . روزی از خداوند علت این امر را پرسید و خداوند در پاسخ به او فرمود
: کهیعص ، کاف نام کربلا و هاء ،هلاکت و قتل عترت –ع – ( در حادثه کربلا
)و یاء، نام یزید ملعون است که به امام حسین –ع- ظلم و ستم کرد و عین، عطش
آن حضرت –ع- و صاد ، صبر او است .
هنگامی که زکریا این موضوع را شنید سه روز از عبادتگاهش خارج نشد و اجازه
ورود به کسی نداد و مشغول گریه و افغان شد و به خداوند عرض نمود : خدایا !
من سوگوار فرزند بهترین آفریده توام ، آیا چنین مصیبتی بر او وارد می شود ؟
خدایا ! آیا علی و فاطمه –ع – لباس این عزا و مصیبت را بر تن می کنند ؟
خدایا ! آیا چنین غصه و داغی بر آستانه آنها فرود می آید ؟ سپس عرضه داشت :
خدایا ! فرزندی که در بزرگسالی مایه روشنی چشمم باشد روزی ام ساز و او را
وارث و وصی من قرار ده و جایگاه و موقعیت او را در نزد من مانند حسین –ع-
قرار ده .
هنگامی که چنین فرزندی به من ارزانی داشتی مرا شیفته و دلباخته او کن و سپس
مرا داغدار و سوگوار او ساز همان طوری که محمد –ص- را داغدار و سوگوار
فرزندش می گردانی . پس خداوند حضرت یحیی –ع- را به او عطا فرمود و او در
سوگ فرزندش نشست و مدت حمل یحیی –ع- مانند امام حسین –ع- شش ماه بود .
تفسیر صافی ، ملا محسن فیض کاشانی ، ج3 ، ص 273
۴ . چهارمین آیه در اشاره به سوگ حسین (ع) آیه شریفه ای است که به
هنگام شهادتش بدان ندا داده شده که :
« یا ایتها النفس المطمئنه ، ارجعی الی ربک راضیه مرضیه »
« هان ای روح با آرامش و ایمان ! پیش پروردگارت خشنود و پسندیده باز گردد و به چرگه پرستندگانم درآی و به بهشتم وارد شود . » سوره فجر ، آیات ۲۷ و ۲۸
امام صادق (ع) فرمودند : صاحب روح بزرگ و آرام و خشنود حسین (ع) است و این آیه شریفه اشاره به روح بزرگ اوست . خصایص الحسینیه ، ص ۴۲۰
۵ . پنجمین آیه در سوگ امام حسین (ع) آیه شریفه ای است که اشاره خونخواهی او به هنگام رجعت دارد و می فرماید :
« … و من قتل مظلوما فقد
جعلنا لولیه سلطانا فلا یسرف فی القتل »
« هر کس که به ستم کشته شود به
خونخواه او ، برای خونخواهی قدرتی داریم » . سوره اسرا ، آیه ۳۳ 0
امام محمد باقر (ع) در تفسیر آغاز آیه شریفه فرمودند : این اشاره به
حسین (ع) است که مظلومانه به شهادت رسید . آنگاه در مورد این جمله از آیه :
« فقد جعلنا لولیه سلطانا » فرمود : این اشاره به دوازدهمین امام نور (ع)
حضرت مهدی (عج) است که خونخواهی خون پاک او را خواهد کرد و در مورد این
جمله از آیه که می فرماید : « فلا یسرف فی القتل » فرمود : « قاتل او در
کشتن ، زیاده روی نکند که حسین (ع) پیروزمند است » الخصائص الحسینیه ، ص
۴۲۱ قطعه از ا بهشت ج ۲ ص ۱۸۱ 0
۶ . ششمین آیه در اشاره به سوگ امام حسین (ع) آیه ای است که بیانگر
انتقام از خون به ناحق ریخته شده او در روز رستاخیز است که می فرماید :
« و
اذا المووده سئلت … بای ذنب قتلت »
« آنگاه که از دختر زنده به گور سئوال
می شود که به کدامین گناه گشته شد ؟ » از امام صادق (ع) روایت است که فرمود
: این آیه در مورد امام حسین (ع) نازل شده است . الخصائص الحسینیه ، ص ۱۸۴
قطعه از بهشت ج ۲ ص ۱۸۴ 0
۷ . هفتمین آیه در مورد آن حضرت این است که می فرماید :
« فدیناه بذبح عظیم . » سوره صافات ، آیه ۱۰۷
در روایت آمده است که : « ذبح عظیم امام حسین (ع) است . » بحارالانوار ، ج ۴۴ ، صص ۲۲۵ و ۲۲۶ قطعه از بهشت ج ۲ ص ۱۸۵گه گاه، از گوشه و کنار، از زبان برخی از افراد سطحی نگر در رابطه با برپایی مراسمات عزاداری سیدالشهداء می شنویم: "که وجود چنین محافلی بعد از حدود 1400 سال چه سودی و چه نتیجه ایی دارد؟ و چه لزومی بر صرف این همه وقت و هزینه، برای کشوری که در حال توسعه و پیشرفت است، وجود دارد؟
برای پاسخ به این سوال نگاهی به قرآن کریم کرده و دو نکته در این رابطه بیان می نماییم:
1. از چشم خدا افتادن و محروم شدن از ارتباط با پروردگار: «قَالَ اخْسَۆُوا فِیهَا وَلَا تُکَلِّمُونِ»؛[1]
(خداوند گوید) ذلیلانه در آنجا ساکت و دور گردید و هرگز با من سخن نگویید».
2. دوری از رحمت خدا: «وَقِیلَ الْیَوْمَ نَنسَاکُمْ کَمَا نَسِیتُمْ لِقَاء یَوْمِکُمْ هَذَا وَمَأْوَاکُمْ النَّارُ وَمَا لَکُم مِّن نَّاصِرِینَ»؛[2] و (به آنها) گفته مىشود: امروز شما را فراموش مىکنیم (در میان عذاب رها مىکنیم) چنان که شما دیدار امروزتان را
(در دنیا) فراموش کردید، و جایگاه شما آتش است و شما را هرگز یارىکنندگانى نیست.
3. مشاهده نعمتهایی که به دوستان و آشنایانشان در بهشت داده میشود: «وَنَادَى أَصْحَابُ النَّارِ أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَنْ أَفِیضُواْ عَلَیْنَا مِنَ الْمَاء أَوْ مِمَّا رَزَقَکُمُ اللّهُ قَالُواْ إِنَّ اللّهَ حَرَّمَهُمَا عَلَى الْکَافِرِینَ »؛[3] و اهل آتش بهشتیان را ندا کنند که از آب یا از آنچه خدا شما را روزى کرده بر ما فرو ریزید. گویند: همانا خداوند این دو را بر کافران حرام نموده است.
4. گفتوگوهای دلخراش و جانکاهی که میان بهشتیان و دوزخیان رد و بدل میشود، و روح دوزخیان را سخت آزار میدهد: «وَنَادَى أَصْحَابُ الْجَنَّةِ أَصْحَابَ النَّارِ أَن قَدْ وَجَدْنَا مَا وَعَدَنَا رَبُّنَا حَقًّا فَهَلْ وَجَدتُّم مَّا وَعَدَ رَبُّکُمْ حَقًّا قَالُواْ نَعَمْ فَأَذَّنَ مُۆَذِّنٌ بَیْنَهُمْ أَن لَّعْنَةُ اللّهِ عَلَى الظَّالِمِینَ »؛[4] و بهشتیان دوزخیان را ندا مىدهند که ما آنچه را پروردگارمان به ما وعده داده بود درست و ثابت یافتیم، آیا شما نیز آنچه را پروردگارتان وعده داده بود حق و ثابت یافتید؟ گویند: آرى! پس آواز دهندهاى در میان آنان آواز مىدهد که لعنت خداوند بر ستمکاران باد.
5. حسرت: «... کَذَلِکَ یُرِیهِمُ اللّهُ أَعْمَالَهُمْ حَسَرَاتٍ عَلَیْهِمْ وَمَا هُم بِخَارِجِینَ مِنَ النَّارِ»؛[5]
این چنین خداوند عملهاى (دنیوى) آنها را مایههاى حسرتى به آنها ارائه مىدهد، و آنها هرگز از آتش بیرون آمدنى نیستند.
«وَیَوْمَ یَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَى یَدَیْهِ یَقُولُ یَا لَیْتَنِی اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِیلًا»؛[6] و (به یاد آر) روزى که ستمگر پشت دستهاى خود را به دندان مىگزد، مىگوید: اى کاش همراه پیامبر راهى را (به سوى خدا) پیش مىگرفتم.
6. تحقیر و ذلت و خواری: «ذُقْ إِنَّکَ أَنتَ الْعَزِیزُ الْکَرِیمُ»؛[7] (و بگویید) بچش که حقّا تو همان قدرتمند گرامى هستى
«یُضَاعَفْ لَهُ الْعَذَابُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَیَخْلُدْ فِیهِ مُهَانًا »؛[8] (و به لحاظ تقارن گناهان اعتقادى و عملى وى) عذاب او در روز قیامت دو برابر شود و در آن عذاب همیشه به خوارى بماند.
7. پایان ناپذیری جهنم و عذاب: «وَنَادَوْا یَا مَالِکُ لِیَقْضِ عَلَیْنَا رَبُّکَ قَالَ إِنَّکُم مَّاکِثُونَ»؛[9] آنها ندا در مىدهند: اى مالک (جهنم، بگو) پروردگارت ما را بمیراند و نابود سازد! گوید: بىتردید شما (در این جا) ماندگارید
8. راه فرار نداشتن از جهنم: «کُلَّمَا أَرَادُوا أَن یَخْرُجُوا مِنْهَا مِنْ غَمٍّ أُعِیدُوا فِیهَا وَذُوقُوا عَذَابَ الْحَرِیقِ »؛[10] هر گاه اراده کنند که از (شدت) غصه از آنجا بیرون آیند (به اجبار) در آن بازگردانده مىشوند و (گفته مىشود) بچشید عذاب سوزنده را. و ...
-----------------------------------------------------
پی نوشت ها:
[1]. مۆمنون، 108.
[2]. جاثیه، 34.
[3]. اعراف، 50.
[4]. اعراف، 44.
[5]. بقره، 167.
[6]. فرقان، 27.
[7]. دخان، 49.
[8]. فرقان، 69.
[9]. زخرف، 77.
[10]. حج، 22.
اضطراب، استرس، ناآرامی، افسردگی و مانند آن، از جمله معضلات نوع بشر، در هر عصر و زمانی است. از این رو پزشکان و محققان و حتی عالمان دینی، هر یک سعی در ارائه راهکارهایی برای درمان و بهبود این امراض روحی و روانی دارند.
بهترین فرمولی که شاید در دهه اخیر به طور علمی و تجربی برای همگان با انجام یکسری آزمایشات، آشکار شد، این بود که، اصوات، در ایجاد آرامش و رفع اضطراب از انسان ها بسیار می تواند تأثیر گذار باشد.
پروفسور «ماسارو ایموتو» (Masaru Emoto) که یک محقق ژاپنی است؛ با ایجاد صوت های مختلف بر روی آب و انجماد سریع آن، متوجه این مطلب شد که اصوات با توجه به خصوصیاتی که دارند، هر یک اثر خاصی، بر مولکول های آب می گذارند.
شکل بلورهای آب، بسته به نوع لهجه [ژاپنی، انگلیسی، فرانسوی، ایرانی و عربی و ...] و لحن و معنای کلام [مهربان، عصبانی، آمرانه، محترمانه و ...] که با آن، بر آب خوانده می شود، متغیّر است.
از آنجا که بیش از دو سوم بدن انسان را، آب تشکیل داده، تأثیر گذاری آن بر انسان نیز مشهود است. به گونهای که شکل مولکولهای آب بدن ما، بسته به نوع سخنانی که می شنویم و حتی دعاها و نفرین هایی که از دور و نزدیک نثارمان می شود و حتی محیطی که در آن قرار داریم؛ قابل تغییر است.
در ایران نیز مشابه همین آزمایش، با قرائت صوت قرآن کریم، بر روی مولکول آب، امتحان شد و محققان دریافتند؛ زمانی که صوت قرآن بر آب پخش می شود؛ مولکول های آب، در بهترین و منظم ترین حالت ممکن قرار می گیرند، به طوری که هیچ یک از دیگر اصوات، قادر به چنین اثری نیستند و در یک کلام زیباترین شکل بلور آب، زمانی است که قرآن بر آن خوانده می شود.
با علنی شدن نتایج این آزمایش بود که معنای این آیه بصورت کامل تری برای ما مسلمانان مشخص شد: «وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاء وَرَحْمَةٌ لِّلْمُۆْمِنِینَ وَلاَ یَزِیدُ الظَّالِمِینَ إَلاَّ خَسَارًا »(1): و از قرآن آنچه را که براى مۆمنین شفا و رحمت است فرو مىفرستیم (شفا از امراض معنوى و اجتماعى) و بر ستمکاران جز زیان (روحى و اجتماعى) نمىافزاید.
دو نکته در این آیه قرآن حائز اهمیّت است:
1. قرآن کریم از هر جهت شفاء است
قرآن کریم به واسطه استدلال هایش، رکود فکری افراد را شفا می دهد و به واسطه موعظه هایش، قساوت قلب را از بین می برد و از سوی دیگر لحن آهنگین کلامش، سبب رفع اضطراب و افسردگی می گردد. (2)
پیامبر خدا صلى اللَّه علیه و آله می فرمایند: هر کس قرآن را بشنود، خداوند به ازاى هر حرفى، یک حسنه براى او مىنویسد و در زمره کسانى که قرآن مىخوانند و [از درجات و پلّههاى بهشت]بالا مىروند، محشور مىگردد و در مقامی دیگر آن حضرت می فرمایند خداوند، از شنونده قرآن، بلاى دنیا را دور مىکند و از قارى قرآن، بلاى آخرت را. (3)
2. شفا بودن قرآن فقط برای مۆمنین است
شفا بودن قرآن فقط برای کسانی است که ایمان آورده و جزء ظالمین نباشند؛ آنان که از صمیم دل، به وحیانی و الهی بودن قرآن کریم یقین دارند و به گفته های آن عمل می کنند. بدین ترتیب میزان ایمان شنونده قرآن کریم، در میزان کسب آرامش از آن بسیار موثر است.
خداوند درباره اثر قرآن کریم بر مۆمنان می فرمایند: «إِنَّمَا الْمُۆْمِنُونَ الَّذِینَ إِذَا ذُکِرَ اللّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَإِذَا تُلِیَتْ عَلَیْهِمْ آیَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِیمَانًا وَعَلَى رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ »(4) مۆمنان تنها کسانى هستند که چون یاد خدا به میان آید دلهایشان مىترسد، و چون آیات او بر آنان خوانده شود بر ایمانشان مىافزاید، و همواره بر پروردگارشان توکّل مىکنند.
و در مقابل کسانی که ایمان به خدا ندارند؛ هیچ بهره و آرامش و افزایش ایمانی را از شنیدن آیات نورانی آن نخواهند داشت: «وَإِذَا مَا أُنزِلَتْ سُورَةٌ فَمِنْهُم مَّن یَقُولُ أَیُّکُمْ زَادَتْهُ هَـذِهِ إِیمَانًا فَأَمَّا الَّذِینَ آمَنُواْ فَزَادَتْهُمْ إِیمَانًا وَهُمْ یَسْتَبْشِرُونَ »(5) و چون سورهاى نازل شود برخى از آنها (از منافقان به عنوان استهزا) گویند: این سوره بر ایمان کدام یک از شما افزود؟ (بگو) اما کسانى که ایمان آوردهاند بر ایمان آنها افزود و آنها (از دریافت تحفه نو آسمانى) شادمانى مىکنند.
شایسته آن است که مسلمانان در هنگام شنیدن آیات قرآن، هم به احترام کلام خداوند و هم برای شنیدن و پیاده کردن احکام الهی آن، سکوت کنند و پیام خدا را با گوش جان بشنوند زیرا که هیچ سخنی شیرین تر و دلرباتر و زیباتر و مفیدتر و مقدس تر و ارزشمندتر و شیواتر و مۆثر از سخن خداوند سبحان نیست و ثمرة چنین احترامی این است که انسان مورد ترحّم پروردگار قرار میگیرد.
وَإِذَا قُرِىءَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُواْ لَهُ وَأَنصِتُواْ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ (6): و چون قرآن خوانده شود بدان گوش فرا دهید و خاموش باشید، باشد که مشمول رحمت شوید.
برخی از راویان اهل سنت و برخی مفسران شیعی نیز، لزوم سکوت را مخصوص نماز می دانند، آن هنگام که امام جماعت در حال قرائت حمد و سوره است، ولی از ظاهر آیه چنین ویژگی برنمی آید، چنانچه امام صادق (علیه السلام) می فرمایند: «یَجِبُ الاِنْصاتُ لِلْقُرْآنِ فِى الصَّلوةِوَ فِى غَیْرِها وَ اِذْا قُرِءَ عِنْدَکَ الْقُرْآنُ وَجَبَ عَلَیْکَ الاِنْصاتُ وَ الاِسْتِماعُ» (7): واجب است در نماز و غیر نماز به هنگام شنیدن قرآن، سکوت و استماع کرد و هنگامى که نزد تو قرآن خوانده شود، سکوت کردن و گوش فرا دادن لازم است.
امام باقر علیه السلام می فرمایند: هر کس شب 10 آیه قران بخواند از غافلین به حساب نمی آید و هرکس 50 آیه بخواند از ذاکرین و هرکس 100 آیه بخواند از قانتین و هر کس 200 آیه بخواند از خاشعین و هرکس 300 آیه بخواند از فائزین و هرکس 500 آیه بخواند از مجتهدین محسوب میشود و هر کس 1000 آیه بخواند یک قنطار به او اجر داده میشود که هر قنطار 5000 است و هر مثقال 24 قیراط و هر قیراط کمترینش مانند کوه «اُحد» است و بیشترینش مانند هر آنچه میان آسمان و زمین است می باشد. (8)
بارالها بر محمّد و آلش درود فرست و به حق آن بزرگواران، بر ما توفیق تلاوت روزانه آیات نور بخش الهی را مرحمت بفرما و ما را در زمره ذاکرین، قانتین، خاشعین، فائزین و مجتهدین قرار بده. اللهمّ صلّ علی محمّد و آل محمّد و عجّل فی فرج مولانا صاحب الزّمان.
پی نوشت ها:
1. سوره مبارکه اسراء، آیه 82.
2. برگرفته از تفاسیر نور و نمونه.
3. شناختنامه قرآن برپایه قرآن و حدیث، ج 3، ص 287.
4. سوره مبارکه انفال، آیه 2.
5. سوره مبارکه توبه، آیه 124.
6. سوره مبارکه اعراف، آیه 204.
7. تفسیر «برهان»، جلد 2، صفحه 57.
8. اصول کافی باب فضل القرآن.
اِنَّ الاَْبْرَارَ یَشْرَبُونَ مِنْ کَأْس کَانَ مِزَاجُهَا کَافُوراً * عَیْناً یَشْرَبُ بِهَا عِبَادُ اللهِ یُفَجِّرُونَهَا تَفْجِیراً * یُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَ یَخَافُونَ یَوْماً کَانَ شَرُّهُ مُسْتَطِیراً * وَ یُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْکِیناً وَ یَتِیماً وَ اَسِیراً * اِنَّمَا نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللهِ لاَ نُرِیدُ مِنْکُمْ جَزَآءً وَ لاَ شُکُوراً * اِنَّا نَخَافُ مِنْ رَبِّنَا یَوْماً عَبُوساً قَمْطَرِیراً
ترجمه :
به
یقین ابرار (و نیکان) از جامى مى نوشند که با عطر خوشى آمیخته است، از
چشمه اى که بندگان خاصّ خدا از آن مى نوشند، و از هر جا بخواهند آن را جارى
مى سازند. آن ها به نذر خود وفا مى کنند، و از روزى که شرّ و عذابش گسترده
است مى ترسند، و غذاى (خود) را با این که به آن علاقه (و نیاز) دارند، به
«مسکین» و «یتیم» و «اسیر» مى دهند. (و مى گویند:) ما شما را به خاطر خدا
اطعام مى کنیم، و هیچ پاداش و سپاسى از شما نمى خواهیم. ما از پروردگارمان
خائفیم، در آن روزى که عبوس و سخت است!
«سوره دهر (انسان)، آیات 5 تا 10»