ابو هریره روایت کرده است که پیامبر اکرم درباره آیه 28 سوره زخرف « و جعلها کلمة باقیة فی عقبه »؛ (خداوند توحید فطری را در میان فرزندان ابراهیم قرار داد ) فرمود:
یعنی خداوند امامت را در نسل حسین علیه السلام قرار داد. 9 تن از امامان شیعه از نسل او هستند و مهدی این امت نیز از آنهاست.»
آن گاه فرمود:« اگر مردی بین رکن و مقام بایستد (و به عبادت خدا مشغول شود) اما با بغض اهل بیت من در دل، از دنیا برود، داخل جهنم خواهد شد.»
در روایتی دیگر از امام باقر علیه السلام آمده است که:« معنای آیه این است که امامت در نسل حسین علیه السلام است و از فرزندی به فرزند دیگر منتقل می شود و به برادر یا عمو منتقل نمیشود.»
امام صادق علیه السلام نیز درباره آیه های 8 و 9 سوره تکویر ( و اذا الموعودة سئلت. بای ذنب قتلت)؛ (و آن هنگام که از دختر زنده در گور نهاده سؤال شود که به کدام گناه کشته شده است؟) فرمود:« این آیه درباره امام حسین علیه السلام نازل شده است.»
منابع:
بحارالانوار، ج 36، ص 315، حدیث 160 - کفایة الدثر، ص 12.
بحارالانوار، ج 25، ص 253، حدیث 12 ـ کمال الدین، ص 231.
با نظر و نگاهی به آیات و روایات به روشنی در مییابیم که شرع مقدس اسلام در فردیترین دستورات خود اجتماعی است و ارتباطات انسانی و اجتماعی را جزء اصلیترین آموزههای خود قرار داده است. اگر بگوییم قرآن مجید آئیننامه ارتباطات است امری بدیهی را تأیید نمودهایم. رعایت حقوق شهروندی، نحوه ارتباط با والدین، همسایگان، خویشان، دوستان و محترم شمردن حریم بین محرم و نامحرم، آئین و آداب معاشرت، تعاون و مردمداری، صله رحم، رسیدگی به امور محرومان و مستمندان، جهاد، امر به معروف و نهی از منکر، خمس، زکات، نماز و ... از اصلیترین مأموریتها و عبادتهای فردی و اجتماعی مسلمانان به شمار میآیند. با اندکی تأمل پی خواهیم برد که در تمامی آن عبادات، ارتباطات انسانی، اجتماعی بودن و مسئولیتهای جمعی موج میزند.
ادب را از قرآن بیاموزیم
استاد احمد عابدی در مبحثی تحت عنوان ادب قرآنی به مجموعه نکات مهمی در ارتباط با اخلاق قرآنی اشاره کرده است. متن کامل این نکات به شرح ذیل است:
این حدیث را ذکر کرده بودیم که قرآن ادبستان خداست؛ “القرآن مأدُبَهُ الله”.
یکی از بحثهای اخلاقی قرآن، ادب قرآن است. یک وقت میگوییم آداب تلاوت، آداب نگارش؛ این یک بحث است، یک وقت میگوییم ادب قرآن. ادب قرآن در محاوره و گفتوگو با مردم چگونه است؟ قرآن با مخالفین خودش چگونه حرف میزند؟ ادب را یاد بگیریم.
قرآن میفرماید: «انّا او ایّاکم لعلی هدیً او فی ضلالٍ مبین» یا ما، یا شما، یا بر هدایت، یا بر ضلالت. خوب! چرا اینگونه میفرماید؟ قرآن حتی وقتی با مشرکین هم مواجه میشود، ادبش اینگونه است. همین طوری صریحاً نمیگوید آن شخص در ضلالت است، آن شخص در کفر به سر میبرد. ادب قرآن این است که “انّا او ایّاکم… .” قرآن خیلی ادب را رعایت میکند.
اینکه قرآن میفرماید: «ولا تسبّوا الذین یدعون من دون الله فیسبوّا الله عدواً بغیر علم؛ به خدای مشرکین هم اهانت نکنید، آنها هم برمی گردند به خدای شما اهانت میکنند.» این ادب قرآن است.
پرهیز از بیان فساد اخلاقی دشمن
ببینید علمای خودمان، ادبشان ادب قرآنی بوده است. ما طلبهها هم باید اینگونه باشیم. فکر نمیکنم احدی به اندازه امام(ره) با شاه مخالف بود. با شاه دشمن بود، به حق هم بود، دشمنی شخصی نبود، واقعاً درد دین داشت. امام از همه ما بهتر شاه و خانوادهاش را میشناخت. یک بار در عمرش دیدید، یک کلمه درباره فساد خانوادگی شاه حرف بزند؟
اشرف پهلوی، خواهر شاه، کثیفترین آدم بوده و معروف است که چه آدم خبیثی بوده است. یک بار شد که امام حتی اشاره وار چیزی در این باره بگوید.
این ادب قرآن است. امام هم میدانست، ولی این زشت است که آدم بیاید درباره خانواده کسی حرف بزند، درباره زن و بچه کسی حرف بزند؛ هر چند که آدم خرابی باشد. امام هر وقت به شاه چیزی میگفت، میگفت ظالم و ستمگر است، شاه جنایت میکند، کشور را به آمریکا فرخته؛ آیا میگفت فساد اخلاقی هم دارد؟
گاهی تلویزیون تصویری از امام را نشان میدهد که روی تخت بیمارستان کتاب میخواند؛ این کتاب، کتابی است که فساد اخلاقی شاه در آن است، آیا یک بار شد امام از این حرفها بزند؟
متأسفانه ما اخلاق قرآنی را رعایت نمیکنیم؛ هر وقت با کسی دعوا داریم، اول میرویم سراغ ناموس طرف یا سراغ لغزشهای اخلاقیاش.
قرآن کتاب ادب است. چقدر ما در تاریخ خواندیم که هند جگرخوار، همسر ابوسفیان، مادر معاویه چه کاره بوده است. این همه آیات در قرآن، درباره ابوسفیان نازل شده، شاید ۱۰۰ آیه درباره ابوسفیان است؛ ولی یکبار خدا درباره زن ابوسفیان چیزی گفته؟ چه کاره بود و پرچم داشت؟ ولی ادب قرآن این است که به این چیزها نپردازد و زشت است.
اگر یکجا درباره زن ابولهب میفرماید، سراغ مسایل جنسی و اخلاقی نمیرود؛ میفرماید: «و امْرَاَتُه حمّاله الحطب؛ هیزم برای آتش میآورد».
بنا بر این یک نکته اخلاق قرآن این است که به مسائل جنسی و فحشاء مردم کار نداشته باشیم؛ حتی اگر از کثیفترین مردم باشد؛ خیلی مواقع این مسائل قبح گناه را میریزند؛
خیلی مواقع اشاعه فحشا است و خیلی موارد باعث ترویج گناهان در بین جوانان میشود. در گفتارمان به قرآن اقتدا کنیم.
قرآن کریم، از هنگام نزول تا هم اکنون، سرچشمه پیدایش و سرمایه پرورش بزرگترین و پاکترین روح ها، بلندترین همت ها، استوارترین ارادهها، عمیقترین افکار، عالیترین معارف، نغزترین ادبیات و دلانگیزترین هنرها در عرصههای گسترده و حوزههای گوناگون حیات فکری و فرهنگی و علمی و اجتماعی و ادبی و هنری مسلمانان در همه اکناف عالم و در پهنه تاریخ پر افتخار فرهنگ و تمدن اسلامی بوده است.
قرآن کریم برخلاف روشها و اندیشههای کلامی و فقهی و فلسفی، که بیش از هزار سال است در جامعه اسلامی رایج و شایع شدهاند، توجه و عنایت فوقالعادهای به طبیعت و عناصر طبیعت دارد (در این میان، آب از عمدهترین عناصر طبیعت به شمار میآید)، به طوری که در میان ادیان الهی هیچکدام به اندازه دین مبین اسلام، به ویژه قرآن کریم، به موضوع «آب» نپرداختهاند؛ تنوع موضوعی، تفصیل مباحث آب و تاکیدات قرآن به ارزش و اهمیت آب، بیانگر این حقیقت است که توجه قرآن به طبیعت و بالاخص آب همه سویه بوده است.
واژه شناسی
واژه «ماء» اصل عبری آن «مُی- میم» و سریانی آن «میا» است که در عربی تغییر شکل داد و «ماء» شد. این لغت در اصل به معنی «هر مایع غیر جامد» است چه آب مطلق باشد یا آبهای مضاف، ولی وقتی به صورت «ماء» مطلق استفاده میشود منسوب به آب خالص است.
واژه «ماء» در قرآن کریم 59 بار به صیغه مفرد و 4 بار با متصل شدن به ضمائر به کار رفته است. ماء به صیغه مفرد در موضوعات گوناگون کاربرد داشته است:
اگر خدا وجود دارد چرا در مقابل این همه جنایت در زندگی بشر واکنشی نشان نمی دهد؟
اولا انسان باید نسبت به اعمال خود مسئولیت پذیر باشد. خدای متعال انسان را مختار آفریده و سرنوشتش را در اختیار خودش قرار داده است:
إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَیْنَ أَنْ یَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنْسَانُ ۖ إِنَّهُ کَانَ ظَلُومًا جَهُولًا(۷۲احزاب) همانا ما امانت (خویش) را بر آسمانها و زمین و کوهها عرضه داشتیم، پس آنها از تحمل آن سر باز زدند و از آن ترسیدند، و انسان آن را بر دوش گرفت که او بسیار ستمکار نادان است.
جنایاتی که رخ می دهد ناشی از زیاده طلبی بعضی از انسان هاست که به حق خود راضی نیستند. در ضمن آنکه بخش های دیگر مردم به نوعی با ظلم پذیری، با ظالمان همراه شده اند. و الا اگر انسان ظلم نکند و در مقابل ظلم دیگران ساکت ننشیند، جنایتی قابل تصور نیست.
ثانیا خدای متعال ساکت و ناظر صرف نیست. از سویی مومنان را مامور نموده به نفع مظلومان و علیه ظالمان اقدام کنند:
وَمَا لَکُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ (۷۶ نساء) و شما را چه شده است که در راه خدا و (برای یاری) مردان و زنان و کودکان،مستضعف پیکار نمی کنید.
و از سوی دیگر با مامور نمودن اولیای خود و امدادهای الهی و عذاب متجاوزان، اجازه غلبه مطلق اهل باطل و جانیان را نمی دهد.
بَلى إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا وَ یَأْتُوکُمْ مِنْ فَوْرِهِمْ هذا یُمْدِدْکُمْ رَبُّکُمْ بِخَمْسَةِ آلافٍ مِنَ الْمَلائِکَةِ مُسَوِّمینَ (۱۲۵ آل عمران) آرى، (امروز هم) اگر استقامت و تقوا پیشه کنید، و دشمن به همین زودى به سراغ شما بیاید، خداوند شما را به پنج هزار نفر از فرشتگان، که نشانه هایى با خود دارند، مدد خواهد داد.
ثالثا کسی که به خدا معتقد است، باید به زنجیره ای از باورها ملتزم باشد که از جمله مهمترین آنها باور به عالم غیب است که با توجه به آن، نهایت کار جانیان، زمینه ساز انتقال از یک وادی به سرای دیگر است. و درگیری حق و باطل نیز، بستر ساز امتحان انسان هاست. که برای همان در این دنیا قرار گرفته اند. بنابراین نباید توقع داشته باشیم که خدا مانع مرگ انسان ها شود. یا هر جایی که کسی از اختیارش سوء استفاده می کند، مانع اقدام او شود.
قَالَ کَمْ لَبِثْتُمْ فىِ الْأَرْضِ عَدَدَ سِنِینَ * قَالُواْ لَبِثْنَا یَوْمًا أَوْ بَعْضَ یَوْمٍ فَسَْلِ الْعَادِّینَ * قَلَ إِن لَّبِثْتُمْ إِلَّا قَلِیلًا لَّوْ أَنَّکُمْ کُنتُمْ تَعْلَمُونَ(۱۱۴-۱۱۲ مومنون) (خداوند) مى گوید: «چند سال در روى زمین توقّف کردید؟» (در پاسخ) مى گویند: «تنها به اندازه یک روز، یا قسمتى از یک روز! از آنها که مى توانند بشمارند بپرس!» مى گوید: « (آرى،) شما مقدار کمى توقّف نمودید اگر مى دانستید!»
رابعا هر سایه ای در کنار نوری شکل می گیرد و در کنار زشتی های دنیا، زیبایی های فراوانی وجود دارد. در واقع اگر چه تاریخ را بر مبنای جنگ ها می نویسند یا رسانه ها حتما اخبار جنگ را به طور گسترده پوشش می دهند، اما حقایق زندگی صحنه های بسیار متنوعی دارد. که نباید از آنها غفلت نمود. عمده مردم زندگی شان نسبتا به سامان است. و عشق و محبت را می چشند. و حتی بسیاری این دنیا را آن قدر شیرین می بینند که فکر می کنند همین دنیا، محل بقای آن هاست.
در این مقاله مشروحی از آیات قرآن که به رفتار با زنان و حقوق آنان اختصاص دارد را مرور میکنیم.
هزار و اندی سال پیش پیامبر گرامی اسلام(ص) مأمور به هدایت افرادی شد که دخترانشان را به ناحق می کشتند و اعتقادات خرافی آنها تیشه به ریشه انسانیت میزد و حتی ازدواج با مادر خوانده را بر خود حلال میشمردند؛ ایشان در چنین شرایطی از سوی خداوند متعال به رسالت و پیامبری برگزیده شد و میدانست که دین حق روزی از مرزهای جغرافیایی فراتر میرود و امپراتوریهای بزرگ را زیر پرچم اسلام خواهد آورد.