عـَلَیـْکـُمْ
بـِکـِتـابِ اللّهِ، فـَاِنَّهُ الْحـَبـْلُ الْمـَتینُ وَالنُّورُ
الْمُبینُ، وَالشِّفاءُ النّافِعُ وَالرِّىُّ النّاقِعُ وَالْعِصْمَةُ
لِلْمُتَمَسِّکِ وَالنَّجاةُ لِلْمُتَعَلِّقِ
امام علی علیه السلام فرمود :
تمسک کنید به کتاب خداوند، زیرا این کتاب طنابى است محکم و نورى است آشکار
و شفایى است سـودمـند، و چشمه اى است سیراب کننده ، نگهبان براى کسى است
که به او تمسک جوید و نجات براى کسى است که به آن درآویزد.
نهج البلاغه خ 155، ص 490.
"خطر" در نهج البلاغه و "سیمای پیامبر اکرم(ص)" در نهج البلاغه عنوان
دو مقاله تحقیقی بود که مد نظرم بود و دانشگاه با عنوان اول موافقت کرد
و دست به کار شدم . البته هنوز سه چهار ماه تا آماده شدن این تحقیق
باقی مانده ولی سرفصل تحقیقم را در این پست به یادگار ثبت میکنم :
اصلی ترین معنای واژه خطر "افتادن در ورطه هلاکت" است و در
کتاب شریف نهج البلاغه ۲۳ بار از ماده این کلمه استفاده شده .
با نگاهی اجمالی به سخنان حضرت علی علیه السلام در کتاب
نهج البلاغه درمی یابیم حضرت خطرات ذیل را گوشزد نموده و از
غفلت مردم نسبت به این خطرات بیم داده اند:
۱- خطر دنیاطلبی و دنیا زدگی
۲- خطر بدعت در دین
۳- خطر هواپرستی
۴- خطر آرزوهای دراز
۵- خطر طمع
۶- خطر نفاق و تفرقه
۷- خطر شیطان
۸- خطر غرور و تکبر
۹- خطر منت
۱۰- خطر اسراف
۱۱- خطر حرام خواری
۱۲- خطر از دست دادن فرصت ها
۱۳- خطر حکومت و قدرت
۱۴- خطر ظلم
۱۵- خطر فقر
۱۶- خطر فتنه ها
۱۷- خطر شرک
۱۸- خطر گناهان
۱۹- خطر علم بدون عمل
۲۰- خطر لجاجت
۲۱- خطر ناامیدی و یاس
۲۲- خطر غفلت و سستی
۲۳- خطر چاپلوسی
۲۴- خطر شبهات
قال الله الحکیم :
((ان الله مع الذین اتقوا و الذین هم محسنون
ترجمه : همانا خدا یار و یاور متقین و نیکوکاران است ))
***************************
قال على علیه السلام :
عاتب اخاک بالاحسان الیه
برادر دینى خود را بجاى سرزنش ، احسان و نیکى کن ))
*************************
شرح کوتاه :
نیکى و نیکوکارى از صفاتى است که خداوند صاحب این صفت را دوست دارد.
همانطورى که خداوند به ما احسان کرده است ، لازم است ما هم در برابر خوبى
هاى مردم نیکى بیشترى نمایم .
اگر کسى با ما بدى هم کرد براى تاءدیب او، با احسان برخورد کنیم ، نه
اینکه بدى را با بدى جواب دهیم که موجب ازدیاد کینه و دشمنى شود.
شیوه مردان الهى این بود، که اگر کسى به آنها سلام مى کردند، جواب سلام
را بهتر کاملتر مى دادند؛ و اگر دستى براى نیکى بسوى آنها دراز مى شد
افزون تر پاداش مى دادند.
دلهاى آدمیان دوستدار نیکى کنندگان است ؛ و شیطان از این عمل آدمیان
صورتش مجروح و دلش جریحه دار مى شود؛ و در این راستاى محسن از منت گذاشتن ،
احسان خود را خدشه دار نمى کند.
فضیلت علم بر ثروت
العِلمُ خَیرٌ مِن المال، العِلمُ یَحرسُکَ، وَ اَنتَ تَحرسُ المالَ، وَ المالُ تَنقُصُه النَفَقَةَ وَ العِلمُ یَزکوا عَلَی الانفاق، وَ صَنیعُ المالِ یَزولُ بزَوالِهِ. نهج البلاغه، حکمت 147
دانش،
از مال دنیا بهتر است؛ زیرا دانش نگهبان توست، ولی مال را تو باید نگهبانی
کنی. مال دنیا با بخشش کاسته میشود، ولی دانش، بر اثر بخشش، رشد و فزونی
مییابد، و آنچه با مال دنیا ساخته و پرداخته شده و بدست آمده، با تمام شدن
مال، از بین میرود.
امام علیه السلام، بارها در سخنان خود، دانش را با مال دنیا مقایسه فرموده، و همواره دانش را برتر و گرانبهاتر شمرده است. در این کلام ارزنده نیز، امیر مومنان علیهالسلام، از برتری دانش نسبت به مال دنیا سخن میگوید، و در این مورد سه دلیل بیان میفرماید:
اول آنکه: دانش، انسان را از مشکلات زندگی و گرفتاریهای آخرت نگهداری میکند، و از خسارتها و زیانهایی که به سراغ اشخاص جاهل میروند، در امان میدارد - ولی مال دنیا، نه تنها نگهبان صاحب خود نیست، بلکه صاحب مال، ناچار است قسمتی از وقت و فکر و نیروی خود را به خاطر نگهداری مال، از دست بدهد، تا از تلف شدن و از بین رفتن آن جلوگیری کند.
دوم آنکه: صاحب مال، وقتی مقداری از مالش را به دیگری ببخشد، به مقداری که بخشش کرده است، از مال او کم میشود. ولی صاحب علم، هرچه از علم خود به دیگران ببخشد، یعنی هرچه علم خود را بدیگران بیاموزد، بر علم او افزوده میشود. چون با هر بار آموزشی که به دیگری میدهد، خود او نیز ورزیدهتر میشود و در رشته علمی خود، مهارت و تسلط بیشتری پیدا میکند.
سوم آنکه: وقتی مال و ثروت از بین برود، تمام چیزهایی هم که به واسطه آن مال و ثروت ساخته و پرداخته شده و بدست صاحب مال آمده است، از بین خواهد رفت. مثلاً اگر کسی مقامی را به خاطر ثروت خود به دست آورده است، یا اگر به خاطر مال خود، بین عدهای احترام و اعتبار ظاهری پیدا کرده است، یا اگر کسانی بخاطر ثروت با او دوست شده و گردش را گرفتهاند، همین که ثروت او به هر علتی، از بین برود، مقام و احترام و دوستان او هم از دست خواهند رفت.
در حالی که آنچه شخص عالم، به خاطر علم خود به دست میآورد، هیچگاه از بین نخواهد رفت، زیرا علمی که باعث بدست آمدن آن چیزها شده، همیشه برای صاحب خود باقی میماند.
امام على علیه السلام:
ما خَیرٌ بِخَیرٍ بَعدَهُ النّارُ و ما شَرٌّ بِشَرٍّ بَعدَهُ الجَنَّةُ وَ کُلُّ نَعیمٍ دونَ الجَنَّةِ فَهُوَ مَحقورٌ وَ کُلُّ بَلا ءٍ دونَ النّارِ عافیَةٌ؛
خیرى که به دنبال آن آتش باشد، خیر نیست و شرى که به دنبال آن بهشت باشد، شر نیست. هر نعمتى جز بهشت ناچیز است و هر بلایى جز آتش، سلامتى.
(نهج البلاغه، حکمت 387)