تفاوت اسلام و ایمان در قرآن
اسلام چیست و چه تفاوتی با ایمان دارد؟
چرا هر مسلمانی مومن نیست و امتیازی که مومنین دارند چیست؟
برای اولین بار خداوند بلند مرتبه به طور صریح بین اسلام و ایمان تفاوت گذاشت و هر مسلمانی را تسلیم شده ی واقعی ندانست و به ایمان سفارش کرد.
پروردگار در سوره ی حجرات می فرماید:
قالَتِ الْأَعْرابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَ لکِنْ قُولُوا أَسْلَمْنا وَ لَمَّا یَدْخُلِ الْإِیمانُ فِی قُلُوبِکُمْ ...[1]
اعراب بادیه نشین گفتند : ایمان آوردیم، بگو : ایمان نیاورده اید ، بگویید که تسلیم شده ایم ، و هنوز ایمان در دلهایتان داخل نشده است.
این آیه ی شریفه به وضوح دایره ی ایمان را از اسلام اخص می کند و همه ی امتیازاتی را که در قرآن بر می شمارد را، مختص مومنین می گرداند.
رسول مکرم اسلام صلی الله علیه وآله تفاوتی از لفظ اسلام و ایمان بیان کرده و می فرمایند:
الاسلام علانیة و الایمان فی القلب[2]
اسلام امر آشکاری است، ولی جای ایمان دل است.
با این توضیح ممکن است افرادی از امت اسلام اعمال و مناسک اسلامی را انجام دهند و شاید بر این امر نیز مصر بوده باشند، اما ایمان را در قلب خود جای نداده باشند.
قرآن کریم شرط قبولی اعمال را ایمان می داند نه اسلام ظاهری! ا
عتقاد قلبی به آنچه از طرف خدا و توسط پیامبر آمده و باور داشتن آن سبب رسیدن به درجه ی ایمان خواهد بود.
قبول اعمال اسلام و انجام آن و رد سیاست قرآن و ترک آن نشان دهنده ی عدم ایمان است.
در همین رابطه قرآن می فرماید: نُؤمِنُ بِبَعضٍ وَ نَکفُرُ بِبَعضٍ[3] به بعضی ایمان میآوریم، و بعضی را انکار می کنیم!
بیشتر مسلمین در زمان ما همین رویه را در پیش گرفته و در مساجد و مأذنه ها جز نامی از اسلام نبوده و خبری از ایمان نیست. روزی که قرآن کریم دین را کامل کرد و اسلام را برگزید، آن روز نحوه ی تسلیم شدن در برابر خداوند را بیان کرد و این تسلیم شدن جز قبول ولایت امیرالمومنین علی علیه السلام به خلافت و جانشینی بلافصل رسول الله صلی الله علیه وآله چیزی نبود.
آن روز فرشته ی وحی نازل شد و این آیه ی شریفه را آورد که:
الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتی وَ رَضیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دیناً[4]
امروز دین شما را برایتان کامل و نعمت خود را بر شما تمام گردانیدم و اسلام را براى شما [به عنوان] آیینى برگزیدم.
می بینیم که قبول مسئله ی ولایت و پذیرش قلبی آن است که دین اسلام را کامل می کند و موجب رضایت باری تعالی می شود. ادعای اسلام برای کسانی که به بعضی از امور اسلام خصوصاً مسئله ی ولایت و جانشینی کافر شده و قبول نکرده اند، بزرگ است و اثبات آن جز با پذیرش این مطلب ممکن نخواهد بود.
بله، گفتن شهادتین احکام ظاهری اسلام را به دنبال دارد، مانند طهارت و نجاست و بعضی امور دیگر که از بحث خارجند. مسئله این است که آن چیزی که باعث نجات از هلاکت و موجب کمال انسان و رسیدن به قرب پروردگار است چیست؟ آیا اقرار لسانی به اسلام است یا تسلیم شدن در برابر همه ی عقاید اسلام که پیامبر صلی الله علیه وآله به آن دستور داده و هدایت نموده اند؟
عدم تردید و دودلی نخستین شرط ایمان از دیدگاه خداوند متعال است. إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ یَرْتابُوا.. [5] مؤمنان واقعى تنها کسانى هستند که به خدا و رسولش ایمان آوردهاند، سپس هرگز شک و ریبى به خود راه نداده اند.. مسلمانی که پس از رحلت پیامبر عظیم الشأن اسلام، با آن همه سفارشات و تاکیدات پیامبر صلی الله علیه وآله و جریان غدیر، درباره ی مسئله ی جانشینی پیامبر مردد شد، قطعاً از دایره ی ایمان خارج است.
منبع:
1- سوره ی حجرات آیه 14
2- مجمع البیان، ج 9، ص 138
3- سوره ی نساء آیه 150
4- سوره ی مائده آیه 3
5- سوره ی حجرات آیه 15