مِشـــــکوة

وبلاگ تخصــصی قــرآن و حدیث

مِشـــــکوة

وبلاگ تخصــصی قــرآن و حدیث

قرآن و اهل بیت (ع) نورند . نوری که انسان می تواند در پرتو آن به تعالی و تکامل برسد .
منشأ نور خداست و همه انوار عالم ، فروغ و تجلی خود را از نور خدا می گیرند .
" مشکوة " همان سرچشمه نور است که همه انوار را در بر دارد....
این وبلاگ تخصصی و پیرامون قرآن و اهل بیت ( ع ) است که به میمنت میلاد پیامبر اکرم حضرت محمد ( ص )
و صادق آل محمد ( ع ) در روز 17 ربیع الأول ایجاد گردیه است . امید است مورد علاقه و عنایت شیفتگان قرآن و عترت
واقع گردد. و الحمد لله رب العالمین

قرآن در سیرۀ نیــــــــکان

سه شنبه, ۱ اسفند ۱۳۹۱، ۰۷:۴۷ ب.ظ

برگرفته از : رهروان ولایت

در عصری که دشمنان اسلام از هر سو و با تمام امکانات به نابودی اسلام، کمر بسته اند، انس با قرآن برای تمام مسلمانان، ضرورتی انکارناپذیر است؛ چراکه در صورت مأنوس نشدن با کلام وحی و فاصله گرفتن از این سرچشمۀ نور، در معرض خطرات متعددی قرار خواهند گرفت، که از مهم ترینِ آن خطرات، ضلالت، گمراهی و تسلط بیگانگان است. گذشته از آن، اگر ما مسلمانان با قرآن مأنوس نشویم، مورد شکایت و عتاب رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم قرار خواهیم گرفت که شکوه می کند: [یا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هذَا الْقُرْآنَ مَهْجُوراً]؛1 «پروردگارا! قوم من، قرآن را رها کردند.»
همچنین مهم ترین گرفتاری بشر امروزی در عصر تکنولوژی و صنعت، وحشت از تنهایی است. با وقوع حوادث گوناگون، زن و مرد، پیر و جوان، کودک و بزرگسال، وقتی با خود خلوت می کنند، از غول تنهایی می ترسند و احساس می کنند با از دست دادن اموال، اولاد و همراهان خود، تنهای تنها خواهند بود و شدیداً خود را نیازمند انیس و همدم می بینند.
امام سجاد علیه السلام قرآن را بهترین رفیق لحظات تنهایی معرفی می کند و می فرماید: «لَوْ مَاتَ مَنْ بَیْنَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ لَمَا اسْتَوْحَشْتُ بَعْدَ أَنْ یَکُونَ الْقُرْآنُ مَعِی؛2 اگر تمام مردمِ بین مشرق و مغرب بمیرند ]و هیچ موجودى روى زمین زنده نماند و من تنها باشم[ هرگز ]از تنهایى[ وحشت نمی کنم، پس از آنکه قرآن با من باشد.»

ادامه مطلب را ببینید
ادامۀ مطلب

پشتیبان مطمئن
انس با قرآن، موجب سعادت هر انسانِ کمال طلبی است که در راه انسانیت قدم برمی دارد و این کلام الهی، جلوه ای از قدرت، علم و حکمت پروردگار و آیات نورانی آن، نشانگر عظمت خداوند متعال است، در عین حال ، بهترین راه انس با خداوند عالمیان – که قوی ترین پشتیبان انسان در تمام مراحل زندگی است – نیز محسوب می شود. در یک کلام، انس با قرآن، همراهی با گنجینۀ بی پایان و در اختیار داشتنِ برنامه ای جامع و کامل برای زندگی سعادتمندانه است.
انس با قرآن در سیره خوبان
با توجه به نکات پیش گفته و برای ترغیب به سنت حسنۀ انس با قرآن در زندگی خود و دیگران، چند نمونه عینی و عملی بزرگان را ذکر می کنیم:

1. پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم
قرآن شریف، انس حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم با این کلام نورانی، چنین توصیف می کند: [وَ إِنَّهُ لَتَنزِیلُ رَبِّ الْعَالَمِینَ* نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِینُ* عَلىَ قَلْبِکَ لِتَکُونَ مِنَ الْمُنذِرِینَ]؛3 «مسلّماً این قرآن از سوى پروردگار جهانیان نازل شده است! *روح الامین آن را نازل کرده است * بر قلب (پاک) تو، تا از انذارکنندگان باشى.»
بلی، حقیقت قرآن بر قلب مبارک ایشان نازل شد و آن گرامی، بیشتر از هر کسی و در اعلی ترین مراتب با قرآن مأنوس بود. تمام وجود و خلق و خوی رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم تحت تأثیر کلام الهی قرار داشت و رفتار، گفتار، اندیشه، ذکر و تمامی حرکات و سکنات پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم برگرفته از قرآن بود. این جمله کوتاه در روایت، گویای همین حقیقت است که «کانَ خُلُقُه القُرْآن4 ؛ خلق و خوی حضرت رسول صلی الله علیه وآله وسلم [بر پایة] قرآن بود.»

2. امام علی علیه السلام
در همراهی و انس امام علی علیه السلام با کتاب خدا همین بس که فرمود : «وَ اللَّهِ مَا نَزَلَتْ آیَةٌ إِلَّا وَ قَدْ عَلِمْتُ فِیمَا نَزَلَتْ- وَ أَیْنَ نَزَلَتْ وَ عَلَى مَنْ نَزَلَت» 5 ؛ به خدا سوگند که هیچ آیه ای نازل نشد، مگر اینکه می دانم دربارة چه و در کجا و برای چه کسی نازل شده است.»
براساس برخی روایات، امام در هنگام ولادت، آیات قرآن را با اعجاز الهی تلاوت فرموده است. امام صادق علیه السلام می فرماید: حضرت علی علیه السلام بعد از تولد در محضر پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم این آیات را قرائت کرد6 : «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم * قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ * الَّذِینَ هُمْ فىِ صَلَاتهِِمْ خَاشِعُون...7 تا آیة «الَّذِینَ یَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ هُمْ فِیهَا خَالِدُون.»8
مولای متقیان همواره با قرآن، مأنوس بود و با تمام وجودش با قرآن زندگی می کرد. در شأن حضرت علی علیه السلام همین بس که پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: «عَلِیٌ مَعَ الْقُرْآنِ وَ الْقُرْآنُ مَعَ عَلِیٍّ لَنْ یَفْتَرِقَا حَتَّى یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْض »؛9 علی با قرآن و قرآن با علی است و آن دو از هم جدا نمی شوند، تا اینکه در روز قیامت بر من وارد شوند.»
یکی از محققان معروف اهل سنت نوشته است: «حفظ علی علیه السلام القرآن کله، فوقف علی اسراره و اختلط به لحمه و دمه، والقاری یری ذلک فی نهج البلاغه؛10 علی علیه السلام همه قرآن را حفظ کرد، بر اسرارش آگاه شد و گوشت و خونش با قرآن در آمیخت، چنان که بررسی کنندة نهج البلاغه، این مطلب را در می‎یابد.»

3. قرآن در شب عاشورا
عصر روز تاسوعا «عمر سعد» فرمان حمله داد. حضرت ابوالفضل علیه السلام از سوى امام حسین علیه السلام مأمور شد تا از جفاکاران، یک شب مهلت بگیرد و جنگ به روز عاشورا موکول شود. حضرت اباعبداللَّه علیه السلام انگیزة خویش را از تأخیر انداختن جنگ برای برادرش عباس علیه السلام چنین بیان داشت:
«یا عَبّاسْ! اِرکَبْ بِنَفْسى اَنْتَ یا اَخى... اِرْجِعْ اِلَیْهِمْ فَاِنْ اِسْتَطَعْتَ اَنْ تُؤَخِّرَهُمْ اِلى غُدْوَةٍ وَتَدْفَعَهُمْ عَنَّا الْعَشیَّةَ؛ لَعَلَّنا نُصَلّى لِرَبِّنا الَلَّیْلَةَ وَنَدْعُوهُ وَنَسْتَغْفِرُهُ. فَهُوَ یَعْلَمُ اَنّى کُنْتُ اُحِبُّ الصَّلوةَ لَهُ وَ تِلاوَةَ کِتابِهِ وَ کَثْرَةَ الدُّعاءِ وَالاْسْتِغْفارِ؛11 برادرم عباس! جانم به فدایت، بر مرکب سوار شو... به سوى آنان برو و اگر توانستى جنگ را تا صبح فردا به تأخیر انداز و امشب، آنان را از ما دور کن، شاید ما بتوانیم امشب در پیشگاه پروردگارمان به نماز، دعا و استغفار بپردازیم. او مى داند که من پیوسته، نماز براى او و تلاوت قرآنش و بسیار دعا کردن و طلب آمرزش خواستن از درگاهش را دوست مى دارم.»
انس با قرآن برای امام حسین علیه السلام چنان بود که با صلابت تمام در مقابل خواسته هاى نامشروع دشمن ایستاد و رشادتها نشان داد.
سر بریده و تلاوت قرآن
امام حسین علیه السلام بعد از شهادتش با تلاوت آیاتِ نور، تمام دوستان و دشمنانش را متحیر ساخت و یکی از شگفتیهای عاشورا را به نمایش گذاشت: در اینجا مواردی از آن را می خوانیم:
الف) «زید بن ارقم» می گوید: من از منزل خودم نگاه می کردم که کاروان اسیران کربلا و سرهای مقدس شهدا را وارد کوفه کردند. وقتی سر نورانی امام حسین علیه السلام را از مقابل منزل ما عبور می دادند، با کمال حیرت شنیدم که بالای نیزه، این آیة شریفه را قرائت می کرد: [أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحابَ الْکَهْفِ وَ الرَّقِیمِ کانُوا مِنْ آیاتِنا عَجَباً.]12
امام علیه السلام با تلاوت این آیات می خواست بفرماید که من نیز همانند اصحاب کهف در راه هدف مقدسم استقامت کردم و تا پای جان ایستادم. همچنین به اهل کوفه و دیگران اعلام می کرد که اگر ماجرای اصحاب کهف برای شما حیرت آور است، از حادثة من حیرت انگیزتر نیست که در بالای نیزه قرآن می خوانم، و این آیه را تلاوت می فرمود: [إِنَّهُمْ فِتْیَةٌ آمَنُوا بِرَبِّهِمْ وَ زِدْناهُمْ هُدىً.]13 امام با اشاره به جوانان اصحاب خود به مردم، این معنا را گوشزد می کرد که تمام جوانانی که همراه من به شهادت رسیدند، مانند اصحاب کهف، خود را فدای ایمان به خدایشان کردند و مصداق بارزی از این آیة شریفه شدند، ماجرای آنان کم اهمیت تر از اصحاب کهف نخواهد بود.14
ب) علامة مجلسی روایت کرده است: هنگامی که در راه شام عوامل یزید، سر مبارک امام حسین علیه السلام را از درختی آویزان کرده بودند، این آیه از آن سر مبارک شنیده شد: [ وَ سَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ.]15 این آیه به صراحت ستمگران و جنایتکاران تاریخ را تهدید می کند و عواقب شوم آنان را یاد آور می شود. امام علیه السلام با انتخاب این آیه به آنانی که سرمست پیروزی ظاهری بودند، نهیب زد و عذاب بزرگ خداوندی را یادآور شد. البته این عذاب به عذاب اخروی منحصر نیست؛ بلکه خواری، ذلّت، شکستها و انواع ناملایمات دنیوی نیز از عواقب ستم است که دامنگیر متجاوزان و ستمگران می شود.16
ج) «سلمة بن کهیل» می گوید: من سر امام حسین علیه السلام را بالای نیزه مشاهده کردم که به تلاوت این آیه مشغول بود: [فَسَیَکفیکَهُمُ اللهُ وَ هُوَ السمیعُ العلیمُ]؛17
امام علیه السلام با قرائت این آیه اعلام کرد که حمایت و کفایت خداوند متعال از قیام او به زودی آشکار خواهد شد؛ چرا که او شنوای داناست و تمام قضایای ریز و درشت را می داند. این آیه، جاودانگی حماسة عاشورا را ضمانت می نماید و امام علیه السلام به دوست و دشمن ثابت می کند که خداوند، پاسدار خون و اندیشة آن گرامی تا روز قیامت خواهد بود.

4. امام کاظم علیه السلام
زندگی امام هفتم علیه السلام با قرآن عجین بود و در همه حال، آیات الهی را مد نظر داشت. رفتار و گفتار حضرتش، متأثر از کلام وحی بود. «شقیق بلخى» از عرفاى نامدار زمان امام هفتم علیه السلام مى گوید: در سال 149 ق به قصد زیارت خانه خدا در «قادسیه» به کاروان حجّاج پیوستم. در میان کاروان به جوانى خوش سیما و گندمگون برخورد کردم. او جامه اى پشمى به تن کرده و دور از کاروانیان، نشسته بود. با خود گفتم: این جوان شاید از صوفیه باشد و موجب زحمت همسفران شود! بنابراین به قصد اندرز، نزدش رفتم. او مرا با نام، خطاب کرد و گفت: اى شقیق! خداوند مى فرماید: [إِجْتَنِبُواْ کَثِیرًا مِّنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ]؛18 «از گمانهاى بسیار اجتناب کنید که برخى از گمانها گناه است.» من از او جدا شدم؛ اما در این اندیشه بودم که چگونه از نام و اندیشۀ قلبى من باخبر بود. پس از طیّ مسیر طولانی به «واقصه» (منزلى بین مکّه و کوفه) رسیدیم. او را دیدم که نماز مى خواند؛ در حالى که اعضاى بدنش از خوف خدا مى لرزند و اشک در چشمانش جارى است. منتظر ماندم تا از نماز، فارغ شود و من از پندار نادرستم معذرت بخواهم. او نماز را تمام کرد و رو به من این آیه را قرائت فرمود: [وَإِنِّى لَغَفَّارٌ لِّمَنْ تَابَ وَ ءَامَنَ وَ عَمِلَ صَالِحًا ثُمَّ اهْتَدَى]؛19 «همانا من خطاى کسى را که توبه کند و ایمان بیاورد و عمل صالح انجام دهد و به راه راست بیاید، آمرزنده ام.»
بر تعجّبم افزوده شد. هنگامى که در مکّه، چند نفر دور او را گرفته بودند، از یکى پرسیدم: این آقا کیست؟ آن شخص گفت: او موسى بن جعفر بن محمد بن على بن حسین بن على بن ابى طالب علیهم السلام است.20

5. امام رضا علیه السلام
مطمئناً کسانی که با آیات قرآن مأنوس باشند، در مواقع حساس و سرنوشت ساز زندگى، پیامهاى دلنواز آن را زمزمه کرده، به آنها گوش جان بسپارند، زندگى آرام و همراه با آسایش و موفقیت خواهند داشت و از بحرانهاى روحى ـ روانى، سربلند بیرون خواهند آمد. «ابراهیم بن عباس» پیوند امام رضا علیه السلام را با قرآن مجید چنین توصیف می کند: «کَانَ کَلَامُهُ کُلُّهُ وَ جَوَابُهُ وَ تَمَثُّلُهُ انْتِزَاعَاتٍ مِنَ الْقُرْآنِ وَ کَانَ یَخْتِمُهُ فِی کُلِّ ثَلَاثٍ وَ یَقُولُ لَوْ أَنِّی أَرَدْتُ أَخْتِمُهُ فِی أَقْرَبَ مِنْ ثَلَاثٍ لَخَتَمْتُ وَ لَکِنِّی مَا مَرَرْتُ بِآیَةٍ قَطُّ إِلَّا فَکَّرْتُ فِیهَا وَ فِی أَیِّ شَیْ ءٍ أُنْزِلَتْ وَ فِی أَیِّ وَقْتٍ فَلِذَلِکَ صِرْتُ أَخْتِمُهُ فِی کُلِّ ثَلَاث؛ 21 تمام سخنان، پاسخها و مثالهاى آن حضرت، برگرفته از قرآن بود. هر سه روز یکبار، قرآن را ختم مى کرد و مى فرمود: اگر بخواهم در کمتر از سه روز نیز مى توانم آن را ختم نمایم؛ اما هرگز آیه اى را تلاوت نمى کنم، مگر اینکه در معنا، شأن نزول و وقت نزول آن مى اندیشم؛ از این رو آن را در هر سه روز، یک بار ختم می کنم.»
6.حضرت مهدى علیه السلام
امام زمان علیه السلام که شایسته ترین و سزاوارترین مردم به کتاب خداست، از روز تولد تا به امروز همواره با قرآن مأنوس بوده است. القابی همچون «الناطق عن القرآن »، «تالى کتاب الله و ترجمانه »، «ملقن احکام القرآن »، «اولى الناس بکتاب الله » و «الحاکم بین اهل القرآن بالقرآن »22 همگی برازندۀ آن وجود مقدس است.23
حکیمه خاتون، عمّۀ امام عسکرى علیه السلام لحظات شیرین و دلنشین تولّد حضرت مهدى علیه السلام را چنین توصیف مى کند: هنگامى که حضرت صاحب الأمر علیه السلام متولّد شد، بر بازوى راستش با خطّ آشکار نوشته شده بود: [جاءَ الحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ اِنَّ الْباطِلَ کانَ زَهُوقاً]؛24 «حق آمد و باطل نابود شد، البته که باطل، نابودشدنى است.»
مى گوید: هنگامى که آن نوزاد مبارک را نزد پدر گرامى اش بردم، حضرت عسکری علیه السلام خطاب به طفل فرمود: عزیزم! به اذن الهى سخن بگو! نوزاد نورانى، لبهاى مبارک را حرکت داد و فرمود: «اعوذ باللَّه من الشّیطان الرّجیم بسم اللَّه الرّحمن الرّحیم [وَ نُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُواْ فِى الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوارِثِینَ * وَ نُمَکِّنَ لَهُمْ فِى الْأَرْضِ وَ نُرِیَ فِرْعَوْنَ وَ هامنَ وَ جُنُودَهُمَا مِنْهُم مَّا کَانُواْ یَحْذَرُونَ]؛25 «و ما اراده کردیم که بر مستضعفان زمین، منّت نهاده و آنان را پیشوایان و وارثان روى زمین قرار دهیم و حکومتشان را استوار سازیم و به فرعون و هامان و لشکریانشان، آنچه را که از آن ترسان و هراسناک بودند، نشان دهیم.» پس به یکایک معصومان، درود و صلوات فرستاد تا به پدر بزرگوارش رسید.26
حکایتی دیگر
«ملا زین العابدین سلماسى» مى گوید: «روزى علاّمه بحرالعلوم، وارد حرم مطهر حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام شد و این بیت را زمزمه مى کرد:

چه خوش است صوت قرآن، ز تو دلربا شنیدن                         
به رخت نظاره کردن، سخن خدا شنیدن

از سیّد سؤال کردم: به چه مناسبت، این بیت را زمزمه مى کنید؟ فرمود: چون وارد حرم مولایمان امیرالمؤمنین علیه السلام شدم، دیدم که حضرت حجت علیه السلام با آواز شیوا و دلنشین در بالاى سر، قرآن تلاوت مى فرمود، چون صداى آن بزرگوار را شنیدم، این بیت را خواندم؛ امّا وقتى وارد حرم شدم، ایشان قرائت را ترک کردند و از حرم بیرون رفتند.»27

7. حبیب بن مظاهر
هنگامی که امام حسین علیه السلام به بالین «حبیب بن مظاهر» آمد، به انیس بودن وی با قرآن اشاره کرد و فرمود: «للَّهِ دَرُّکَ یا حَبیب! لَقَدْ کُنْتَ فاضِلاً تَخْتِمُ الْقُرْآنَ فى لَیْلَةٍ واحِدَةٍ؛28 اى حبیب! خدا به تو پاداش نیک عنایت کند، تو انسان با کمالى بودى و در یک شب، قرآن را ختم مى کردى.»

8. امام خمینی رحمه الله
امام خمینی(ره) با قرآن انس بسیار داشت، و در اغلب ساعات شبانه روز و در هر فرصتی که به دست می آورد، به خصوص هنگام نماز شب، به تلاوت قرآن می پرداخت. وقتی خبرنگارها در پاریس برای مصاحبه به محضرش می آمدند؛ چون حدود ده دقیقه یا یک ربع برای آماده کردن دوربینهایشان معطل می شدند، امام در همین فرصت به تلاوت قرآن مشغول می شد، بعضی از حاضران به ایشان می گفتند: خود را برای مصاحبه آماده کنید (یعنی فعلاً قرآن نخوانید) امام می فرمود: آیا در این چند دقیقه وقتم ضایع شود؟29
افسوس برای عمر بر باد رفته
امام خمینی(ره) در «صحیفه نور» می فرماید: «این جانب از روى جِدّ، نه تعارف معمولى، مى گویم از عمر به باد رفتۀ خود در راه اشتباه و جهالت تأسف دارم، و شما اى فرزندان برومند اسلام! حوزه ها و دانشگاه ها را از توجه به شئونات قرآن و ابعاد بسیار مختلف آن بیدار کنید. تدریس قرآن در هر رشته اى از آن را مَحطّ نظر و مقصد اعلاى خود قرار دهید. مبادا خداى ناخواسته در آخر عمر که ضعف پیرى بر شما هجوم کرد، از کرده ها پشیمان و تأسف بر ایام جوانى بخورید، همچون نویسنده.»30
این مقال را با دعای امام زین العابدین علیه السلام درباره انس با قرآن به پایان می بریم: «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اجْعَلِ الْقُرْآنَ لَنَا فِی ظُلَمِ اللَّیَالِی مُونِساً، وَ مِنْ نَزَغَاتِ الشَّیْطَانِ وَ خَطَرَاتِ الْوَسَاوِسِ حَارِساً، وَ لِأَقْدَامِنَا عَنْ نَقْلِهَا إِلَى الْمَعَاصِی حَابِساً، وَ لِأَلْسِنَتِنَا عَنِ الْخَوْضِ فِی الْبَاطِلِ مِنْ غَیْرِ مَا آفَةٍ مُخْرِساً، وَ لِجَوَارِحِنَا عَنِ اقْتِرَافِ الْآثَامِ زَاجِراً، وَ لِمَا طَوَتِ الْغَفْلَةُ عَنَّا مِنْ تَصَفُّحِ الِاعْتِبَارِ نَاشِراً، حَتَّى تُوصِلَ إِلَى قُلُوبِنَا فَهْمَ عَجَائِبِهِ، وَ زَوَاجِرَ أَمْثَالِهِ الَّتِی ضَعُفَتِ الْجِبَالُ الرَّوَاسِی عَلَى صَلَابَتِهَا عَنِ احْتِمَالِهِ؛31 پروردگارا! بر محمّد و خاندانش درود فرست و قرآن را در تاریکیهای شب مونس ما گردان! و در برابر کششها و گرایشهاى شیطان و خاطرات وسوسه انگیز، نگهبان ما قرار ده! و چنان کن که قرآن، قدمهاى ما را از پیمودن راه معاصى باز دارد! و زبان ما را از گفتن سخن باطل- بدون آنکه آفتى به زبان ما رسیده باشد - لال گرداند! و اعضا و جوارح ما را از ارتکاب گناهان مانع شود! و طومار عبرتها را که به دست غفلت پیچیده شده، پیش روى ما بگشاید، تا عجایب قرآن، مثلها و قصه هاى هشدار دهندۀ آن- که کوههاى سخت از تحمل آن ناتوانند- به دلهاى ما راه یابد!»

پی نوشت:

=======

1) فرقان/ 30.
2) الکافی، شیخ کلینی، دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1388‏ق، ج‏2، ص‏602؛ فضل القرآن.
3) شعراء / 192- 194.
4) مرآة العقول، علامه مجلسی، دارالکتب الاسلامیه، تهران،1389ش، ج‏3، ص‏‏‏236.
5) شواهد التنزیل‏، الحاکم حسکانی، مجمع احیاء الثقافة الاسلامیة، قم، 1411‏ق، ج‏1، ص‏45.
6) مناقب آل أبی طالب‏ علیه السلام، ابن‏شهرآشوب، مازندرانی، نشر علامه، قم، 1379ق، ج‏2، ص‏‏‏174؛ بحار الأنوار علامه مجلسی، مؤسسة الوفاء، بیروت، 1403‏ق، ج‏‏35، ص‏‏‏18‏ و تسلیة المجالس (مقتل الحسین علیه السلام)، محمد بن ابی‏طالب، حسین موسوی، مؤسسة المعارف الاسلامیه، قم، 1418ق، ج‏1، ص264‏.
7) مؤمنون/2.
8) همان/10.
9) أمالی طوسی، دارالثقافة الاسلامیة، قم، 1411‏ق، ص460 و الجمل و النصرة، محمد بن محمد مفید، نشر کنگره شیخ مفید، قم، 1413ق، ص417.
10) مصادر نهج‏‏البلاغه، عبدالله نعمه، نشر مؤلف، لبنان، 1392‏ق، ج‏1، ص‏‏‏92. محمد احمد نواوی.
11) مقتل ابو مخنف، ابومخنف الازدی، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، قم، 1398‏ق، ص‏106؛ تاریخ طبرى، محمد بن جریر طبری، مؤسسه اعلمی، بیروت، ج‏4، ص‏315.
12) کهف/9؛ کشف الغمه، علی بن ابی الفتح‏اربلی، مکتبۀ بنی‏هاشمی، تبریز، 1381‏ق، ج‏2 ، ص‏67.
13) کهف / 13.
14) المناقب، ابن شهر آشوب، ج4، ص‏‏‏61.
15) شعراء / 227.
16) بحارالانوار، علامه مجلسی، ج‏‏45، ص‏‏‏305.
17) بقره /137؛ مستدرک سفینةالبحار، شیخ علی نمازی شاهرودی، مؤسسه نشر اسلامی، قم، 1405ق، ج4، ص10.
18) حجرات /12.
19) طه / 82.
20) بحارالانوار، علامه مجلسی، ج‏‏48، ص‏‏‏82.
21) همان، ج‏‏49، ص‏‏‏90 و عیون اخبار الرضا، شیخ صدوق، منشورات جهان، 1378ق، بی‏جا، ج‏2، ص‏179.
22) و از همه مهم‏تر در هنگام زیارتش می‏خوانیم: «السلام علیک یا شریک القرآن.» که البته ما سندش را درباره حضرت مهدی علیه السلام نیافتیم و درباره امام حسین علیه السلام است.
23) بحار الانوار، علامه مجلسی، ج‏97، ص‏336.
24) اسراء / 81.
25) قصص/ 5و 6.
26) الخرائج‏‏والجرائح، قطب راوندی، مؤسسه امام مهدی(عج)، ج‏‏1، ص‏‏‏456؛ معجم احادیث المهدی، علی کورانی، موسسه معارف اسلامی، قم، 1411‏ق، ج‏4، ص‏360.
27) فوائد الرضویه، شیخ عباس قمی، بی‏نا، تهران، 1367‏ق، 282.
28) شجره طوبى، شیخ مهدی حائری، المکتبۀ حیدریه، نجف اشرف، 1385‏ق، ج‏2، ص‏442.
29) سرگذشتهای ویژه از زندگی امام خمینی، به روایت جمعی از فضلا، نشر پیام آزادی، تهران، ج‏5، ص‏68‏ـ‏70.
30) صحیفه امام، مجموعه آثار امام خمینی، نشر مؤسسه تنظیم آثار امام، تهران، 1379‏ش، ج‏20، ص‏93.
31) صحیفه سجادیه، عبدالمحمد آیتی، نشر سروش، تهران، 1375‏ش، دعای 42‏، دُعَائِهِ علیه السلام عِنْدَ خَتْمِ الْقُرْآنِ.

منبع: ماهنامه اطلاع رسانی، پژوهشی، آموزشی مبلغان شماره160.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی