مِشـــــکوة

وبلاگ تخصــصی قــرآن و حدیث

مِشـــــکوة

وبلاگ تخصــصی قــرآن و حدیث

قرآن و اهل بیت (ع) نورند . نوری که انسان می تواند در پرتو آن به تعالی و تکامل برسد .
منشأ نور خداست و همه انوار عالم ، فروغ و تجلی خود را از نور خدا می گیرند .
" مشکوة " همان سرچشمه نور است که همه انوار را در بر دارد....
این وبلاگ تخصصی و پیرامون قرآن و اهل بیت ( ع ) است که به میمنت میلاد پیامبر اکرم حضرت محمد ( ص )
و صادق آل محمد ( ع ) در روز 17 ربیع الأول ایجاد گردیه است . امید است مورد علاقه و عنایت شیفتگان قرآن و عترت
واقع گردد. و الحمد لله رب العالمین

درسهای جزء 4 قرآن کریم

دوشنبه, ۲۴ تیر ۱۳۹۲، ۰۳:۵۴ ب.ظ

نکات کلیدی جز 4 قرآن کریم


در چهارمین بخش از سلسله بحثهای قرآنی که همگام با روزهای با برکت ماه رمضان تدوین می شود معارفی از جزء چهارم قرآن کریم را به میهمانان ماه خدا و مؤمنان قرآنی تقدیم می کنیم.




فراز اول: رنگ رخساره خبر می دهد از سر درون
قرآن


یَوْمَ تَبْیَضُّ وُجُوهٌ وَ تَسْوَدُّ وُجُوهٌ فَأَمَّا الَّذِینَ اسْوَدَّتْ وُجُوهُهُمْ أَ کَفَرْتُم بَعْدَ إِیمَانِکُمْ فَذُوقُواْ الْعَذَابَ بِمَا کُنتُمْ تَکْفُرُونَ(106) وَ أَمَّا الَّذِینَ ابْیَضَّتْ وُجُوهُهُمْ فَفِى رَحْمَةِ اللَّهِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ(107- آل عمران)


روز قیامت چهره‏هایى نورانى و چهره‏هایى تاریک خواهد بود. به آنان که چهره‏هایشان تاریک است گفته مى‏شود: چرا بعد از اینکه ایمان آوردید کافر شدید؟! پس اکنون به خاطر آن کافری که ورزیدید طعم عذاب را بچشید و به آنان هم که چهره‏هایشان نورانى است در رحمت الهى مقیم می شوند و براى همیشه در آن مى‏مانند.


این یک اصل قرآنی است که حالت و نوع زندگى انسان و نیز پاداش و کیفرهاى او در جهان دیگر در حقیقت تجسمى از اعمال و روحیات و افکار او در این جهان است.(1) به عبارت دیگر: هر کارى که در این جهان از انسان سر می زند آثار وسیع و گسترده‏اى در روح انسان باقى گذاشته و کم کم چهره جان او را صورتگری می کند. درک این تغییرات در دنیا برای اکثر مردم امری ناممکن است؛ ولى در قیامت که روز ظهور حق و حقیقت و آشکار شدن باطن افراد است(2) آن واقعیت نهفته در جان که در حقیقت چهره واقعی جان انسانهاست رونمایی شده و پدیدار می گردد.

روسفیدى و روسیاهى در قیامت هم که این آیات به آن اشاره می کنند در حقیقت تجسّم همان حالات و روحیّات انسان در دنیاست. کسانى که در دنیا ولایت خدا را پذیرفته و تابع دستورات او بوده‏اند؛ خداوند آنها را از ظلمات به نور مى‏برد(3) و در آن روز با چهره‏اى نورانى حاضر مى‏شوند؛ ولى آنان که به ولایت طاغوت گردن نهاده‏اند، طاغوت‏ها آنان را از نور به ظلماتِ هوس و تفرقه و شرک و جهل سوق مى‏دهند(4) و در قیامت با چهرهایی سیاه و تاریک محشور مى‏شوند.



فراز دوم: استقامت و تقوا رمز دفع شر دشمنان



وَ إِن تَصْبرِواْ وَ تَتَّقُواْ لَا یَضُرُّکُمْ کَیْدُهُمْ شَیْا (120- آل عمران)؛ اگر شکیبایى ورزید و پرهیزکارى کنید، نیرنگشان هیچ زیانى به شما نمى‏رساند.

در این آیه شریفه دو رمز پیروزی و دفع شر دشمنان به صراحت مطرح شده که یکی پایداریست و دیگری رعایت تقوا. از این فراز قرآنی استفاده مى‏شود که امنیت مسلمانان در برابر نقشه‏هاى شوم دشمنان، مشروط به استقامت و هوشیارى و داشتن تقوى آنهاست و تنها در این صورت است که امنیت آنها تضمین می گردد.(5)

در پنج آیه بعد قدری پرده را کنار زده و گوشه ای از اسرار این فرمول را بر ملا ساخته است که چگونه خدا دفع شر می کند و مسلمانان را پیروز می گرداند؛ آنجا که روز بعد از شکست در جنگ احد(6) به رزمندگان اسلام می فرماید: آرى؛ اگر امروز استقامت بخرج دهید و به رویارویی سپاه دشمن بشتابید و تقوا را پیشه کنید و مانند روز گذشته با فرمان پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله مخالفت ننمائید؛ اگر در این حال، مشرکان به سرعت به سوى شما برگردند؛ خداوند بوسیله پنج هزار فرشته که همگى داراى نشانه‏هاى مخصوص هستند شما را یارى خواهد کرد.(7)

 


فراز سوم: چند وصف ممتاز برای متقین

الَّذِینَ یُنفِقُونَ فىِ السَّرَّاءِ وَ الضرَّاءِ وَ الْکَظِمِینَ الْغَیْظَ وَ الْعَافِینَ عَنِ النَّاسِ  وَ اللَّهُ یحُبُّ الْمُحْسِنِینَ(134) وَ الَّذِینَ إِذَا فَعَلُواْ فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُواْ أَنفُسَهُمْ ذَکَرُواْ اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُواْ لِذُنُوبِهِمْ وَ مَن یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّهُ وَ لَمْ یُصرِّواْ عَلىَ‏ مَا فَعَلُواْ وَ هُمْ یَعْلَمُونَ(135- آل عمران)


راه تقوا

قرآن کریم در این آیات، پنج ویژگی برتر متقین را بیان می کند که عبارتند از:

آنها در همه حال انفاق مى‏کنند چه موقعى که در راحتى و وسعتند و چه زمانى که در پریشانى و محرومیتند که در این حال به مقدار ممکن دست نیازمندی را می گیرند.

آنها بر خشم خود مسلطند و آن را کنترل می کنند.

آنها از خطاى مردم مى‏گذرند و در دل کینه به دل نمی گیرند؛ البته این گذشت و عفو از کسانى است که شایسته آنند نه کسانی که گذشت و عفو باعث جرأت و جسارت بیشتر آنها مى‏شود.

آنها نیکوکارند. که این مرحله عالی ترین درجه مراتب تکاملی گذشته است؛ مراتبی که از فروبردن خشم شروع می شود و به نیکی کردن در برابر بدى (البته آنجا که شایسته است) ختم می شود.

آنها اصرار بر گناه نمى‏کنند. پرهیزگاران علاوه بر اوصاف مثبت گذشته اگر مرتکب گناهى شوند بزودى به یاد خدا مى‏افتند و توبه مى‏کنند و هرگز با علم و آگاهى بر گناه خویش اصرار نمى‏ورزند و آن را تکرار نمى‏کنند.(8)

 

فراز چهارم: روزگار می گردد تا ...



تِلْکَ الْأَیَّامُ نُدَاوِلُهَا بَینْ‏ النَّاسِ وَ لِیَعْلَمَ اللَّهُ الَّذِینَ ءَامَنُواْ ... وَ لِیُمَحِّصَ اللَّهُ الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ یَمْحَقَ الْکَفِرِینَ(140و 141- آل عمران)


در این آیات به چند حکمت از اسرار گردش ایام و دست به دست شدن نام و نشانها، پست و مقام ها اشاره شده است :

یکی اینکه سره از ناسره مشخص شود. دوم آنکه گوهر وجود مردان خدا از ناخالصی ها پاک شده و عیارش بالا رود و آخر اینکه بی خدایان به تدریج نابود شوند.(9) برای همین فرمود: ما این روزهاىِ پیروزى و ناکامى‏ را‏ در میان مردم مى‏گردانیم تا خدا کسانى را که از روى حقیقت و خلوص ایمان آورده‏اند، مشخص کند ... و نیز این پیروزى‏ها و ناکامى‏ها براى آن است که کسانى را که از روى حقیقت‏، ایمان آورده‏اند از عیوب و آلودگى‏ها پاک کند و کافران را به تدریج نابود نماید.



فراز پنجم: فرصت هایی که سوزنده است


وَ لَا یحَسَبنَ‏ الَّذِینَ کَفَرُواْ أَنَّمَا نُمْلىِ لَهُمْ خَیرْ لّأِنفُسِهِمْ  إِنَّمَا نُمْلىِ لَهُمْ لِیزَدَادُواْ إِثْمًا  وَ لَهُمْ عَذَابٌ مُّهِینٌ(178- آل عمران)


همیشه فرصت داده شده سازنده نیست؛ گاهی هم سوزنده است مانند فرصت دادن به کسی که اصرار به خود سوزی دارد که این فرصت، کمک به نابودی اوست. در این دنیا کسانی که پیام دین و ندای فطرت را شنیدند و آن را نادیده گرفتند ابتدا با سختی هایی مواجه می شوند تا به آن فطرت الهی برگردند و آن نداهای حیاتبخش را لبیک گویند(10)؛ اما اگر با لجبازی، دست خود را از دست راهنمایان الهی کشیدند و بر هلاکت خود اصرار ورزیدند از آن پس به آنها فرصت و امکانات داده می شود که در جاده گمراهی بتازند و جهنم خود ساخته را لحظه به لحظه شعله ورتر کنند. این در حالی است که این نگونبختان فرصت و امکانات پیش آمده را عنایتی برای خود تلقی کرده و شادمانند که ناگهان بانگی برآمد خواجه مُرد و در جهنم وارد شد.

 


فراز ششم: خوشبخت کیست؟



فَمَن زُحْزِحَ عَنِ النَّارِ وَ أُدْخِلَ الْجَنَّةَ فَقَدْ فَازَ (185- آل عمران)


از نظر قرآن کسی سعادتمند است و عاقبت به خیر که بتواند خود را از جاذبه های گناه و معصیت که حقیقتی جز آتش ندارند رهانده و قدم در بهشت گذارد.

«زحزح» در اصل به معنى این است که انسان خود را از تحت تاثیر جاذبه و کشش چیزى به تدریج، خارج و دور سازد و«فاز» در اصل به معنى نجات از هلاکت و رسیدن به محبوب است.(11) بر این اساس آیه مورد بحث می گوید: کسانى که از تحت تاثیر جاذبه آتش دوزخ، دور شوند و داخل در بهشت گردند، نجات یافته و محبوب و مطلوب خود را پیدا کرده‏اند.

سه نکته:

1. جاذبه عجیبی که در هوس‏هاى زودگذر، لذات جنسى نامشروع، مقامها و ثروت‏هاى غیر مباح وجود دارد همان جذبه آتش دوزخ است که هر انسانی را به سوی خود می کشاند.


2. اگر مردم نکوشند و خود را از تحت جاذبه این عوامل فریبنده، دور ندارند، تدریجا به سوى آن جذب خواهند شد.

3. آنها که با تربیت و تمرین و آموزش و پرورش الهی، خود را به تدریج، کنترل مى‏نمایند و به مقام نفس مطمئنه (روح آرام شده) مى‏رسند نجات یافتگان واقعى محسوب مى‏شوند و احساس امنیت و آرامش مى‏کنند.

 


فراز هفتم: وضع خوب بی دین ها شما را فریب ندهد!



لَا یَغُرَّنَّکَ تَقَلُّبُ الَّذِینَ کَفَرُواْ فىِ الْبِلَادِ(196) مَتَاعٌ قَلِیلٌ ثُمَّ مَأْوَئهُمْ جَهَنَّمُ  وَ بِئْسَ المِْهَادُ(197- آل عمران)


یکی از رایج ترین سوالاتی که مومنین پس از مقایسه وضع به ظاهر خوب بی دینان با وضع ضعیفتر دینداران می کنند (که البته همیشگی هم نیست) این است که اگر دینداری باعث نزول خیرات و برکات دنیایی می شود پس چرا وضع بی دینان بهتر از ماست؟

قرآن می فرماید: فریب این زندگی مرفه و پر زرق و برق بی خدایان را نخورید و وضع به ظاهر خوب آنها را دلیل بر عنایت خدا به آنها قلمداد نکنید. آنچه در دست آنهاست مال ناچیز و زودگذر دنیاست که خداوند به دلیلی در اختیار آنها قرار داده است؛ یا خواسته در همین دنیا با آنها تسویه حساب کند تا در آخرت بهره ای از بهشت نبرند(12) و یا قانون مهلت که در فراز پنجم گذشت را در مورد آنها اجرا کرده است. در هر صورت اینها در قیامت جایگاهی جز حهنم نخواهند داشت.




جهنم شیطان عذاب زنجیر فریاد
فراز هشتم: حقیقت حرام خواری

إِنَّ الَّذِینَ یَأْکُلُونَ أَمْوَالَ الْیَتَامَى‏ ظُلْمًا إِنَّمَا یَأْکلُُونَ فىِ بُطُونِهِمْ نَارًا  وَ سَیَصْلَوْنَ سَعِیرًا(10- نساء)


عمل به مانند خود ما انسانها ظاهری دارد که با حواس درک می شود؛ باطنی هم دارد که جز با چشم باطن قابل رویت نیست. چون این هنر در همه نیست که روح عمل را ببنند و از طرفی هم دانستن این موضوع اثر تربیتی فوق العاده ای دارد در بخشی از آیات و روایات آن چهره ملکوتی برخی عبادات و معاصی بیان شده است.


یکی از آیاتی که به این مهم پرداخته نمونه ای از تجسم اعمال را مطرح کرده است همین آیه مورد بحث است که حقیقت و چهره باطنی مال حرام(13) را اینگونه بیان می کند: کسانى که اموال یتیمان را به ناحق تصرف می کنند در حقیقت آتش می خورند و به زودی در جهان دیگر هم داخل در آتش برافروخته‏اى می شوند که آنها را به شدت می سوزاند. پس حرام خواران علاوه بر اینکه در این دنیا آتشی را وارد بدن خود می کنند در قیامت هم وارد جهنم شده و به شدت خواهند سوخت.(14)

 

فراز نهم: شما که نمی دانید چه کسی برای شما مفید تر خواهد بود



لَا تَدْرُونَ أَیُّهُمْ أَقْرَبُ لَکمُ‏ نَفْعًا  فَرِیضَةً مِّنَ اللَّهِ  إِنَّ اللَّهَ کاَنَ عَلِیمًا حَکِیمًا(11- نساء)


برخی مومنین هنگام وصیت با توجه به شناختی که نسبت به ورثه خود دارند قانون خدا (احکام ارث) را نادیده گرفته و مال خود را به گونه ای دیگر تقسیم می کنند. در این تقسیم بندی ورثه ای که به نظر برایش مفیدتر خواهند بود سهم بیشتری می برند و کسانی که امید چندانی به نفعشان نیست سهم کمتری عایدشان می شود.


در این فراز خداوند متعال بعد از بیان احکامی در تقسیم ارث این طرز تفکر را خطا خوانده و می فرماید: شما که نمی دانید کدام یک از این ورثه برای شما مفیدتر خواهد بود. شما که از آینده خبر ندارید شاید همین کسی که امروز مال بیشتری به او داده اید فردا خودش یا فرزندانش با همین اموال شما لعن و نفرین برای شما بخرد و در عوض آن دیگری با تمام قوا برزخ و قیامت شما را آباد کند شما چه می دانید پس اموالتان را بر اساس آنچه که خدا مقرر کرده است بین ورّاث خود تقسیم کنید.(15)

 



پی نوشت ها:

1) آیه 30 سوره آل عمران

2) آیه 9 سوره طارق

3) «اللَّهُ وَلِیُّ الَّذینَ آمَنُوا یُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ» آیه 257 سوره بقره

4) «الَّذینَ کَفَرُوا أَوْلِیاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُماتِ» همان

5) نمونه ج3ص66

6) علامه طباطبایی این آیه را مربوط به جنگ بدر می داند. المیزان ج4ص8

7) نمونه ج3ص79-80

8) نمونه ج3ص96-99

9) ر.ک به المیزان ج4 ص30

10) آیه 42 سوره انعام

11) نمونه ج3 ص201

12) آیه 176 سوره آل عمران

13) ر.ک به المیزان ج4 ص204

14) ر.ک به نمونه ج3 ص281

15) برگرفته از بیانات حضرت آیت الله جوادی آملی در جلسات درس تفسیر

امید پیشگر

بخش قرآن تبیان

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی