مِشـــــکوة

وبلاگ تخصــصی قــرآن و حدیث

مِشـــــکوة

وبلاگ تخصــصی قــرآن و حدیث

قرآن و اهل بیت (ع) نورند . نوری که انسان می تواند در پرتو آن به تعالی و تکامل برسد .
منشأ نور خداست و همه انوار عالم ، فروغ و تجلی خود را از نور خدا می گیرند .
" مشکوة " همان سرچشمه نور است که همه انوار را در بر دارد....
این وبلاگ تخصصی و پیرامون قرآن و اهل بیت ( ع ) است که به میمنت میلاد پیامبر اکرم حضرت محمد ( ص )
و صادق آل محمد ( ع ) در روز 17 ربیع الأول ایجاد گردیه است . امید است مورد علاقه و عنایت شیفتگان قرآن و عترت
واقع گردد. و الحمد لله رب العالمین

۱۵ مطلب در آبان ۱۳۹۲ ثبت شده است

۰۸
آبان
۲۵ذیحجه

نزول سوره‏ ی دهر در شأن امام علی(ع)، حضرت زهرا(س)

و امام حسن و امام حسین(ع) و روز خانواده

شرح مناسبت:

پس از آن که امام علی(ع) و حضرت زهرا(س) برای برآوردن حاجت خویش، سه روز روزه را نذر کرده بودند و نوبت به ادای آن رسید، در سه روز متوالی مسکین و یتیم و اسیری به دَرِ خانه‏ی آن‏ها آمد و غذایى طلب کرد. آن بزرگواران نیز غذای خود را به آن‏ها داده و خود با آب، افطار نمودند. این خانواده‏ی کریم در مقابل این عمل، هیچ جزایی را از افراد نخواستند و اجرِ خود را از خدا طلبیدند. در این هنگام بود که وحی بر پیامبر اکرم(ص) نازل شد و سوره‏ی دهر یا انسان در شأن امام علی(ع) و حضرت زهرا(س) نازل گردید.

منبع : سایت حدیث بنقل از  برنامه روزشمار تاریخ ازمرکز پژوهشهای صدا و سیما



آیات و روایات متناسب :

۰۶
آبان

منبع : موسسه جهانی سبطین


آیه «مباهله» (آل عمران:61) از مهم‌ترین ادله قرآنی، در خصوص فضیلت و برتری اهل بیت(ع) محسوب می‌گردد. مفسران و دانشمندان مذهب اهل بیت(ع) و اهل سنت در طول تاریخ درباره این آیه بحثهای مختلفی را انجام داده‌اند. در این مقاله با توجه به اهمیت موضوع، آیه «مباهله» را به صورت تطبیقی از دیدگاه فریقین بررسی و به شبهات، ابهامات و سؤالات مربوط پاسخ داده شده است.
نکته حائز اهمیت این است که از ظاهر آیه «مباهله» نمی‌توان برای ولایت و رهبری اهل بیت (ع) استفاده نمود؛ چون ظاهر این آیه شریفه صرفاً فضیلت و برتری اهل بیت(ع) را بیان می‌کند، ولی با توجه به معنا و مفهوم آیه و مقایسه مصادیق آن با دیگران، می‌توان از آن برای ولایت و رهبری اهل بیت(ع) نیز استفاده‌هایی کرد.

بخش اول: تفسیر و تبیین اجمالی آیه مباهله
آیه مباهله، آیه 61 از سوره مبارکه آل عمران است که دارای دویست آیه است و از سوره‌های مدنی به حساب می‌آید. در این سوره مبارکه از معارف بلند اسلامی، دستورهای جاوید دینی و برخی سرگذشتها سخن به میان آمده است. خداوند متعال در آیه مباهله چنین می‌فرماید:
ان مثل عیسی عند الله کمثل آدم خلقه من تراب ثم قال له کن فیکون. الحق من ربک فلاتکن من الممترین. فمن حاجّک فیه من بعد ما جائک من العلم فقل تعالوا ندع ابنائنا و ابنائکم و نسائنا و نسائکم و انفسنا و انفسکم ثم نبتهل فنجعل لعنت الله علی الکاذبین؛1
«همانا مثل عیسی در نزد خدا، همچون مثل آدم است که او را از خاک آفرید و سپس به او فرمود: «موجود باش!» او هم فوراً موجود شد ]بنابراین ولادت مسیح بدون پدر، هرگز دلیل بر الوهیت او نیست[. اینها حقیقتی است  از جانب پروردگار تو، بنابراین از تردیدکنندگان مباش. هرگاه بعد از علم و دانشی که ]درباره  عیسی  مسیح[ به تو  رسیده، باز کسانی با تو به محاجه و ستیز برخیزند، به آنها بگو: بیایید ما فرزندان خود را دعوت کنیم، شما هم فرزندان خود را؛ ما زنان خویش را دعوت نماییم، شما هم زنان خود را؛ ما نفوس خود را دعوت کنیم، شما هم نفوس خود را؛ آن‌گاه مباهله کنیم و لعنت خداوند را بر دروغ‌گویان قرار دهیم.
همان‌گونه که ملاحظه می‌شود، در این آیه، سخن از «مباهله» می‌رود که تبیین و توضیح این کلمه بسیار مناسب و ضروری است.

نگاهی به معنای مباهله
«مباهله» واژه‌ای عربی است و معنای آن رها کردن و قید و بندی را از چیزی برداشتن است. یکی از معانی آن به حال خود گذاشتن حیوان مادّه و نبستن پستان اوست تا بدین وسیله نوزادش بتواند به راحتی شیر بنوشد. در زبان عربی به این حیوان مادّه «باهل» گفته می‌شود.2 همچنین این کلمه به معنای لعنت کردن نیز آمده است.3 امّا این واژه در اصطلاح به معنای نفرین کردن دو نفر یا دو گروه به یکدیگر است؛ به‌گونه‌ای که افرادی که با هم درباره یک مسئله مهم دینی، مذهبی و... با یکدیگر گفت‌وگو و اختلاف دارند، در یک جا جمع شوند و به درگاه الهی تضرع کنند و از خداوند بخواهند که فرد دروغگو یا ظالم را رسوا سازد و یا بر او عذابی نازل فرماید.

شأن نزول آیه مباهله
روایات مربوط به شأن نزول آیه مباهله متعدد و کمی متفاوت است که در اینجا به نقل یکی از آنها اکتفا می‌کنیم:
هیأتی از مسیحیان منطقه نجران در شهر مدینه، خدمت پیامبر اسلام(ص) رسیدند و چنین گفتند: آیا فرزندی را که بدون پدر به دنیا آمده باشد، دیده‌اید؟ خداوند متعال در جواب سؤال آنها، آیه 59 (ان مثل عیسی عندالله...) از سوره آل عمران را نازل فرمود و به آنها اعلام کرد که عیسی(ع) همانند حضرت آدم(ع) است که بدون پدر و مادر به وجود آمد. وقتی که هیأت مسیحی بر جهل و ادعای خود اصرار ورزیدند، پیامبر اسلام(ص) ]بر اساس دستور الهی[ آنها را به مباهله فراخواند. آنها تا فردای آن روز از پیامبر(ص) مهلت درخواستند. اسقف اعظم ]روحانی بزرگ هیأت مسیحی[ به آنها چنین گفت: شما فردا به محمد(ص) نگاه کنید. اگر برای مباهله با فرزندان و اهل خود آمد، از مباهله با او بترسید و اگر با اصحاب خود آمد، با او مباهله کنید، زیرا ]در این صورت[ چیزی در بساط ندارند.
فردای آن روز پیامبر اکرم(ص) همراه علی‌بن‌ابی‌طالب، حسن و حسین و فاطمه آمد. آن حضرت(ص) دست علی‌بن‌ابی‌طالب را گرفته بود، حسن و حسین در پیش روی او راه می‌رفتند و حضرت فاطمه پشت سر آن حضرت(ص) بود.
هیأت مسیحی نیز در حالی آمدند، که اسقف اعظم آنها پیشاپیششان بود. هنگامی که او پیامبر اسلام(ص) را با آن چند نفر دید، درباره آنها سؤال کرد به او گفتند که این پسر عمو و داماد او و محبوبترین مردم نزد اوست و این دو پسر، فرزندان دختری او، از علی(ع) هستند و آن بانوی جوان، دخترش فاطمه(ع) است که عزیزترین مردم نزد او و نزدیک‌ترین افراد به قلب اوست....
در این هنگام هیأت مسیحی از مباهله امتناع ورزید و اسقف اعظم مسیحیان به پیامبر اسلام(ص) گفت: یا اباالقاسم! ما با تو مباهله نمی‌کنیم، بلکه مصالحه می‌کنیم. پیامبر اسلام(ص) نیز با آنها بر پرداخت جزیه مصالحه نمود.4
در روایتی آمده است که اسقف آنها گفت: «من صورتهایی را می‌بینم که اگر از خدا تقاضا کنند که کوهها را از جا برکند، چنین خواهد کرد. هرگز با آنها مباهله نکنید که هلاک خواهید شد و یک مسیحی تا روز قیامت بر روی زمین باقی نخواهد ماند.»5 همچنین در روایت دیگری آمده است که پیامبر اسلام(ص) پس از امتناع هیأت مسیحی از مباهله و رضایت دادن آنها به پرداخت جزیه چنین فرمود: «قسم به خدایی که مرا به حق مبعوث نمود، اگر آنها با ما مباهله می‌کردند، وادی آتش بر روی آنها می‌بارید.»6
۰۳
آبان

چهار توصیه قرآنی برای غذا خوردن

اسلام دین دقیق و کاملی است که حتی برای جزیی ترین امور زندگی انسانها دارای برنامه و راهکار می باشد. ازجمله اموری که انسان هر روز با آن سر و کار دارد مسأله تغذیه می باشد. زیبایی نظر اسلام در خصوص خوردن غذا در این است که اسلام علاوه بر توجه داشتن به سلامتی افراد و آداب ظاهری غذا خوردن به امور معنوی که با غذا خوردن در ارتباط است توجه دارد؛ چرا که غذا و تغذیه سالم علاوه بر ارتباط داشتن با جسم افراد ارتباط مستقیمی با روح انسان نیز دارد.

در منطق قرآن غذا  خوردن داری آداب و شرائط مخصوص به خود می‌باشد که یک فرد مسلمان می‌بایست آنها را رعایت کن.

توصیه اول: بخور بخور ممنونم

«یا أَیُّهَا النَّاسُ کُلُوا مِمَّا فِی الْأَرْضِ حَلالاً طَیِّباً [بقره/168] اى مردم! از آنچه در زمین است، حلال و پاکیزه بخورید!»

دین مبین اسلام از انسان می‌خواهد که از بهترین‌ها استفاده کند واز هر چیزی که غیرقابل خوردن و مناسب روح و جسم انسان نیست منع می کند.
 لذا به انسان سفارش می کند از غذایی استفاده نماید که حلال و پاک باشد. چرا که غذای حرام در سرنوشت انسانها ارتباط مستقیم دارد. برای نمونه امام حسین علیه السلام در واقعه عاشورا به کسانی که به جنگ علیه ایشان به کربلا آماده بودند فرمودند: « فَقَدْ مُلِئَتْ بُطُونُکُمْ مِنَ الْحَرَامِ ؛[1] چون شکم‌های شما از حرام پرشده است ، حرف‌های من در شما اثر نمی گذارد.»

توصیه دوم: بخور ولی نمکدان نشکن

«کُلُوا وَ اشْرَبُوا مِنْ رِزْقِ اللَّهِ وَ لا تَعْثَوْا فِی الْأَرْضِ مُفْسِدینَ [بقره/60] «از روزیهاى الهى بخورید و بیاشامید! و در زمین فساد نکنید!»

بدترین نوع خوردن و آشامیدن زمانی می باشد که   مقدمات گناه را فراهم کند یعنی این که انسان از نعمت های خداوند متعال استفاده نماید ولی به جایی این که قدر دان وشاکر نعمت های الهی باشد؛ قدرت وتوان حاصل از استفاده از نعمت ها را در مسیر گناه مصرف نماید لذا خداوند متعال می‌فرماید بخورید ولی گناه نکنید.


توصیه سوم: بخورید ولی اسراف نکنید

« وَ کُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا یُحِبُّ الْمُسْرِفینَ [اعراف/31] بخورید و بیاشامید، ولى اسراف نکنید که خداوند مسرفان را دوست نمى‏دارد!»

از جمله مهمترین دستورات شرع مقدس اسلام دوری از اسراف در تمام زمینه های زندگی می باشد. کسانی که در خوردن و آشامیدن زیاده روی می کنند علاوه بر بیماری های جسمی که نصیب خود می کنند؛ از لحاظ معنوی هم از یک سری از توفیقات محروم می شوند، چرا که جسم به واسطه زیاده روی در خوردن و آشامیدن حال عبادت و بندگی را از دست می دهد.«إنَّ مِنَ السَّرَفِ أن تَأکُلَ کُلَّ ما اشتَهَیتَ[2] این که هرچه دلت بخواهد بخورى ، از اسراف است»

پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: از شکم پارگى بپرهیزید؛ زیرا مایه تباهى بدن و موجب بیمارى است و انسان را در عبادت، سست مى کند[3]

توصیه چهارم: بخور ولی فقرا را  فراموش نکن

«فَکُلُوا مِنْها وَ أَطْعِمُوا الْبائِسَ الْفَقیرَ [حج/28] بخورید و بینواى فقیر را نیز اطعام نمایید!»

یکی از زیبا ترین دستوارت کلام الله مجید سفارش به ایتمام و فقرا و نیازمندان می باشد به طوری که در بعضی از آیات بی توجهی موجب عذاب اخروی می شود.«وَ لا یَحُضُّ عَلى‏ طَعامِ الْمِسْکینِ[ماعون/3]و (دیگران را) به اطعام مسکین تشویق نمى‏کند!»

پیام ها

1- انسان حق ندارد از غذای غیر حلال استفاده نماید چرا که غذای حرام روحو فطرت پاک الهی انسان را تخریب می کند، و انسان را به دره های شفاوت سوق می دهد.

2- انسان علاوه بر تهیه غذا برای خود موظف است فقرا و مساکین را هم فراموش نکند چرا در قبال آنها مسولیت دارد؛ لذا اگر در این خصوص کوتاهی نماید موجبات عذاب الهی را برای خود فراهم کرده است.

3- حق نعمت های که خدا در اختیار انسان قرار داده این است که حداقل آنها را در مسیر گناه ومعصیت الهی مصرف ننماید.

4- اسراف در همه حال مورد نکوهش قرار گرفته است از جمله در خصوص غذا خوردن.

 -------------------------------------------------------------------------------------------------------

پاورقی:

1. بحار الانوار ، ج 45 ، ص 8

2. کنز العمّال ،٧٣٦٦

3. بحار الأنوار : ٦٢،٢٦٦،٤١

۰۲
آبان
اهل بیت پیامبر و امامان بر حق شیعه (علیهم السلام)، که نگاهبان اسلام حقیقی بودند و سعی داشتند آن را از خطرات دور سازند، از هر فرصتی بهره بردند تا غدیر را زنده بدارند و آن خاطره گرامی و به یاد ماندنی را مطرح کنند; زیرا در تابش آفتاب غدیر اهداف والای پیامبر(صلی الله علیه و آله)جامه عمل می پوشد و برای فتنه انگیزی کج اندیشان فرصت باقی نماند.

۰۲
آبان

بررسی رابطه غدیر و قرآن

غدیر واقعه ای است لایق لقب قرآنی! نقطه آغاز آن با قرآن، همه مراحل آن با نزول پی در پی قرآن، تار و پود خطابه اش آمیخته با آیات قران، و خاتمه آن با حضور قرآن، که این همه واقعه ای در سایه سار قرآن را برای ما ترسیم می کند.
کجای تاریخ اسلام را سراغ دارید که در یک ماه بیش از دویست آیه قرآن در فراز و نشیب یک ماجرا نازل شده باشد یا مورد استناد قرار گرفته باشد؛ و یا کدام خطابه را سراغ دارید که بیش از صد آیه قرآن در آن شاهد آورده شده باشد.
کدام برنامه اسلام را می شناسید که دو آیه بسیار مهم قرآن مستقیما و صریحا معرف آن باشد: یک دستور به ابلاغ آن با: یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاس که با ضمانت الهی به استقبال مبلغ اعظم غدیر می آید؛ و دیگر نتیجه ابلاغ آن با الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتی‏ وَ رَضیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دینا که امضای خالق جهان را براین ابلاغ عظیم اعلام می نماید.
اکنون ماجرای سفر یک ماهه ای پیش روی شماست که در مرحله به مرحله آن آیات قرآن نازل شده یا مورد استناد واقع شده است. آیاتی برای آماده سازی فکری مردم در راستای پذیرش و درک مسئله ولایت، آیاتی به عنوان اوامر مستقیم اعلام ولایت در غدیر، آیه هایی از قزآن خبر از توطئه های پشت پرده منافقین و شیاطین و یا به عنوان مقابله در برابر فتنه انگیزی های علنی آنان، و آیاتی به عنوان پاسخ به سوالات مردم درباره غدیر است.
سراسر خطبه یک ساعته پیامبر صلی الله علیه و آله در غدیر آمیخته با آیات قرآن است. چند سوره به طور کامل در متن قرآن قرائت شده و مورد استناد و تفسیر قرار گرفته است. آیاتی نیز به صراحت یا به صورت ضمنی در خطابه غدیر آمده که اشاره آن به آیات قرآن واضح است.
در کنار این حضور قرآن در غدیر، بیا نات مفصلی در باره عظمت قرآن و تفسیر آن و صاحبان چنین مقامی در خطبه غدیر به چشم می خورد.

ارتباط عمیق این آیات با اصل واقعه غدیر قابل قابل توجه است.در حالی که محور سخن در غدیر ولایت اهل بیت علیهم السلام است، اوامر خاص مربوط به آن، معرفی دوستان و دشمنان ولایت، نشان دادن مرزهای ولایت و برائت، شناخت مقام والای عصمت، همه در سایه قرآن بیان شده، و به گونه ای منسجم غدیر را از متن قرآن استخراج کرده و قرآن را در متن غدیر جای داده است.
در این نوشتار با انگیزه نشان دادن قرآنی بودن غدیر در پی اثبات این ادعا هستیم که غدیر یک ماجرای آمیخته با قرآن است و این قابل اثبات در همه فراز نشیب های ماجراست.

در بخش های مختلف این نوشتار، که از مدینه آغاز می شود و تا مکه می رود و از آن جا با مراسم حج همراه می شود. با پایان حج حرکت به سوی غدیر آغاز می شود و با رسیدن به سرزمین خم پیامبر سخنرانی مفصل خود را برگزار می کنند و سپس مراسم سه روزه غدیر آغاز می شود. وقایع متعددی در ارتباط با غدیر در این ایام رخ می دهد تا هنگام خروج از غدیر فرا می رسد. از غدیر تا مدینه وقایعی اتفاق می افتد و با وصول به مدینه هنوز ماجرا پایان نمی یابد، بلکه تا روز رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله هنوز غدیر در جریان است و آیات قرآن را پشتیبانی می کند.

اگر نتیجه این نوشتار این باشد که غدیر و قرآن با هم و در کنار یکدیگر مطرح شده اند. و باید هر یک را پشتیبان و مفسر یکدیگر بدانیم، تا ابد افتخار خواهیم کرد که قرآنِ عزیز در آغوش غدیریان است و غدیرِ عزیز با اهل قرآن است. اکنون هنگام آن است که از تفسیر قرآن به حقایق غدیر نهراسیم و در برابر حقیقتی که در این باره در متن تاریخ دیده می شود سر تسلیم فرود آوریم و تا ابد افتخار کنیم که قرآنِ ما با غدیر و غدیرِ ما با قرآن است.