قال الامام الرّضا - علیه السلام - :
الْمَلائِکَةُ تُقَسِّمُ أرْزاقَ
بَنی آدَمِ ما بَیْنَ طُلُوعِ الْفَجْرِ إلی طُلُوعِ الشَّمْسِ،
فَمَنْ نامَ فیما
بَیْنَهُما نامَ عَنْ رِزْقِهِ.
«وسائل الشّیعة، ج 6، ص 497، ح 6533»
امام رضا- علیه السلام - فرمود:
ما بین طلوع
سپیده صبح تا طلوع خورشید ملائکه الهی ارزاق انسان ها
را سهمیه بندی
می نمایند،
هرکس در این زمان بخوابد غافل و محروم خواهد شد.
فضیلت علم بر ثروت
العِلمُ خَیرٌ مِن المال، العِلمُ یَحرسُکَ، وَ اَنتَ تَحرسُ المالَ، وَ المالُ تَنقُصُه النَفَقَةَ وَ العِلمُ یَزکوا عَلَی الانفاق، وَ صَنیعُ المالِ یَزولُ بزَوالِهِ. نهج البلاغه، حکمت 147
دانش،
از مال دنیا بهتر است؛ زیرا دانش نگهبان توست، ولی مال را تو باید نگهبانی
کنی. مال دنیا با بخشش کاسته میشود، ولی دانش، بر اثر بخشش، رشد و فزونی
مییابد، و آنچه با مال دنیا ساخته و پرداخته شده و بدست آمده، با تمام شدن
مال، از بین میرود.
امام علیه السلام، بارها در سخنان خود، دانش را با مال دنیا مقایسه فرموده، و همواره دانش را برتر و گرانبهاتر شمرده است. در این کلام ارزنده نیز، امیر مومنان علیهالسلام، از برتری دانش نسبت به مال دنیا سخن میگوید، و در این مورد سه دلیل بیان میفرماید:
اول آنکه: دانش، انسان را از مشکلات زندگی و گرفتاریهای آخرت نگهداری میکند، و از خسارتها و زیانهایی که به سراغ اشخاص جاهل میروند، در امان میدارد - ولی مال دنیا، نه تنها نگهبان صاحب خود نیست، بلکه صاحب مال، ناچار است قسمتی از وقت و فکر و نیروی خود را به خاطر نگهداری مال، از دست بدهد، تا از تلف شدن و از بین رفتن آن جلوگیری کند.
دوم آنکه: صاحب مال، وقتی مقداری از مالش را به دیگری ببخشد، به مقداری که بخشش کرده است، از مال او کم میشود. ولی صاحب علم، هرچه از علم خود به دیگران ببخشد، یعنی هرچه علم خود را بدیگران بیاموزد، بر علم او افزوده میشود. چون با هر بار آموزشی که به دیگری میدهد، خود او نیز ورزیدهتر میشود و در رشته علمی خود، مهارت و تسلط بیشتری پیدا میکند.
سوم آنکه: وقتی مال و ثروت از بین برود، تمام چیزهایی هم که به واسطه آن مال و ثروت ساخته و پرداخته شده و بدست صاحب مال آمده است، از بین خواهد رفت. مثلاً اگر کسی مقامی را به خاطر ثروت خود به دست آورده است، یا اگر به خاطر مال خود، بین عدهای احترام و اعتبار ظاهری پیدا کرده است، یا اگر کسانی بخاطر ثروت با او دوست شده و گردش را گرفتهاند، همین که ثروت او به هر علتی، از بین برود، مقام و احترام و دوستان او هم از دست خواهند رفت.
در حالی که آنچه شخص عالم، به خاطر علم خود به دست میآورد، هیچگاه از بین نخواهد رفت، زیرا علمی که باعث بدست آمدن آن چیزها شده، همیشه برای صاحب خود باقی میماند.
امام على علیه السلام:
ما خَیرٌ بِخَیرٍ بَعدَهُ النّارُ و ما شَرٌّ بِشَرٍّ بَعدَهُ الجَنَّةُ وَ کُلُّ نَعیمٍ دونَ الجَنَّةِ فَهُوَ مَحقورٌ وَ کُلُّ بَلا ءٍ دونَ النّارِ عافیَةٌ؛
خیرى که به دنبال آن آتش باشد، خیر نیست و شرى که به دنبال آن بهشت باشد، شر نیست. هر نعمتى جز بهشت ناچیز است و هر بلایى جز آتش، سلامتى.
(نهج البلاغه، حکمت 387)
علی
(ع) گفت: رسول اکرم (ص) روزی فرمود: یا علی خواهی تو را چیزی آموزم که اگر
خلق هفت آسمان و زمین جمع گردند نتوانند به تو بدی و آسیبی رسانند و هیچ
کس بر تو ظفر نیابد. گفتم: بلی. فرمود: هفت
آیه در قرآن است آن را این گونه بر خود بخواند و بدم. اول: از پیش رو،
دوم: پشت سر، سوم: بالای سر، چهارم: به سوی پایین، پنجم: بر طرف راست، ششم: بر
طرف چپ و هفتم بر تمام اعضاء. یا علی! هر کس این هفت آیه را بخواند یا با
خود دارد حق سبحانه و تعالی هفتاد هزار بدی را از نامه عمل او دور کند و
هفتاد هزار حور نامه عمل او نویسد و هفتادهزار قصر در بهشت برایش بنا کند و
هفتاد هزار حور و قصور و غلمان به او کرامت فرماید و هفتاد هزار حله از
حریر و دیبای بهشتی به او بپوشاند چنان که صفت آنها را حق داند و دیگری
نداند. یا علی! هر کس این هفت آیه را بخواند و به خود بدمد اگر نزد امراء و
حکام رود البته عزیز و مکرم باشد اگر چه بر او خشم گرفته باشند، نرم
گرداند. (و آن هفت آیه این است):
قُل لَنْ یُصیبَنا اِلاّ ما کَتَبَ اللهُ لَنا هُوَ مَوْلنا وَ عَلَی اللهِ فَلْیَتَوَّکَّلِ الْمُؤمِنُونَ. (سوره توبه(۹)، آیه۵۱)
بگو هرگز نرسد ما را مگر آنچه را نوشت خدا بر ما، اوست صاحب اختیار ما و بر خدا توکل کنند گروندگان.
وَ
اِنْ یَمْسَسْکَ اللهُ بِضُرًّ فَلا کاشِفَ لَهُ اِلاّ هُوَ وَ اِنْ
یَمْسَسْکَ بِخَیْرٍ فَهُوَ عَلی کُلَّ شَیءٍ قَدیرٌ. (سوره انعام(۶)، آیه
۱۷)
و اگر برساند تو را خدای سختی پس نیست بازدارنده مر آن را مگر او و اگر برساند به تو نیکویی پس او بر هر چیزی تواناست.
وَ
ما مِنْ دابَّهٍ فی الْأرْضِ اِلاّ عَلَی اللهِ رِزْقُها وَ یَعْلَمُ
مُسْتَقَرَّها وَ مُسْتَوْدَعَها کُلُّ فی کِتابٍ مُبینٍ. (سوره هود (۱۱) آیه ۶)
و نیست هیچ جنبندهای در زمین مگر بر خداست روزی او و میداند قرارگاهش و آرامگاهش را به جملگی در کتابی روشن است.
اَنّی
تَوَکَّلْتُ عَلَی اللهِ رَبّی وَ رَبَّکُمْ ما مِنْ دابَّهٍ اِلاّ هُوَ
اخِذٌ بِناصِیَتِها اِنَّ رَبّی عَلی صِراطٍ مُسْتَقیمٍ. (سوره هود (۱۱) آیه ۵۶)
همانا
من توکل کردم بر خدای پروردگارم و پروردگار شما نیست هیچ جنبندهای مگر که
اوست گیرنده موی پیشانیش را همانا پروردگار من به راه راست است.
وَ کَاَیَّنْ مِنْ دابَّهٍ لا تَحْمِلُ رِزْقَها اللهُ یَرْزُقُها وَ اِیّاکُمْ وَ هُوَ السَّمیعُ الْعَلیمُ (سوره عنکبوت (۲۹) آیه۶۰)
و چه بسیار جنبنده ه برنمیدارد روزی خود را، خدا روزی میدهد او را و شما را و او شنوای داناست.
ما
یَفْتَحِ اللهُ لِلنّاسِ مِنْ رَحْمَهٍ فَلا مُمْسِکَ لَها وَ ما یُمْسِکْ
فَلا مُرْسِلَ لَهُ مِنْ بَعْدِهِ وَ هُوَ الْعَزیزُ الْحَکیمُ. (سوره
فاطر (۳۵) آیه۲)
آنچه گشاده
گرداند خدا برای مردمان از رحمت، پس نیست بازگیرنده مر آنرا و آنچه را
بازگیرد پس نیست فرستنده مر او را بعد از گرفتن او و اوست غالب درست کردار.
وَ لَئِنْ سَاَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّمواتِ وَ الْأرْضَ لَیَقُولُنَّ اللهُ قُلْ اَفَرَاَیْتُمْ ما تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللهِ اِنْ اَرادِنیَ اللهُ بِضُّرً هَلْ هُنَّ کاشِفاتُ ضٌرِّهِ اَوْ اَرادَنی بِرَحْمَهٍ هَلْ هُنَّ مُمْسِکاتُ رَحْمَتِهِ قُلْ حَسْبِیَ اللهُ عَلَیهِ یَتَوَکَلُّ الْمُتَوَکَلُّونَ (سوره زمر (۳۹) آیه ۳۸)
و اگر بپرسی از ایشان کی آفرید آسمانها و زمین را هر آینه خواهند گفت البته خداست. بگو خبر دهید که آنچه را میخوانید از غیر خدا اگر خواست به من خدای ضرری را آیا ایشانند دفع کننده ضررش یا اگر خواست به من رحمت و احسانی آیا ایشانند بازدارندگان رحمتش. بگو که بس است مر خدا بر او توکل میکنند توکل کنندگان.
آیا میدانید : تعداد ۱۰۱۵۰۳۰ نقطه در قرآن بکار رفته است
آیا میدانید : تعداد ۵۰۹۸ محل وقف در قرآن وجود دارد
آیا میدانید : تعداد ۳۹۵۸۶ عدد کسره در قرآن بکار برده شده است
آیا میدانید : تعداد ۱۹۲۵۳ عددتشدید در قرآن بکار برده شده است
آیا میدانید : بهترین نوشیدنی که در قرآن ذکر شده ( شیر ) می باشد
آیا میدانید : بهترین خوردنی که در قرآن ذکر شده ( عسل ) می باشد
آیا میدانید : بزرگترین عدد در سوره صافات آیه ۱۴۷ آمده که صد هزار می باشد.
آیا میدانید : کمترین حرفی می در قرآن بکار رفته حرف ( ظاء) می باشد
آیا میدانید : بزرگترین سوره قرآن دارای ۲۵۵۰۰ حرف می باشد
آیا میدانید : تعداد کلمات سوره تکویر برابر با تعداد سوره های قران است
آیا میدانید : سوره اخلاص به نسب نامه خداوند معروف است
آیا میدانید : سوره حمد دوبار بر پیامبر نازل شده یکبار در مکه و یکبار در مدیه
آیا میدانید : سوره عادیات منسوب به حضرت علی (ع) است
آیا میدانید : در سوره نساء به قوانین ازدواج اشاره شده است
آیا میدانید : آیه ای که سر بریده امام حسین (ع) در شام تلاوت نمود آیه ۹ سوره کهف می باشد.
آیا میدانید : در آیه ۶ سوره مائده مراحل وضو بیان شده است
آیا میدانید : حضرت سلیمان نخستین شخصی بود که بسم الله الرحمن الرحیم نوشت.
آیا میدانید : حضرت موسی (ع) داماد حضرت شعیب (ع) بود
آیا میدانید : حضرت ادریس (ع) اولین شخصی بود که لباس دوخت و خط نوشت
آیا میدانید : پرنده ای که در دربار حضرت سلیمان (ع) خدمت می کرد (هدهد) نام داشت
آیا میدانید : به حیوانی که از طرف خدا وحی شد زنبور بود (آیه ۶۸ یوره نحل)
آیا میدانید :صحیفه سجادیه به خواهر قرآن معروف است
آیا میدانید : رودکی، ناصرخسرو و حافظ شاعرانی بودند که در نوجوانی حافظ کل قرآن بودند.
آیا میدانید : سلمان فارسی اولین شخصی بود که سوره حمد را به زبان فارسی ترجمه کرد.
آیا میدانید : استاد محمود خلیل الحصری اولین کسی بود که قرآن را به روش ترتیل خواند.
آیا میدانید : قران دارای ۱۱۴ سوره است
آیا میدانید : قران دارای ۳۰ جزء است
آیا میدانید : قران دارای ۱۲۰ حزب است
آیا میدانید : قران دارای ۶,۲۳۶ ایه (نشانه) است
آیا میدانید : قران دارای ۷۷,۷۰۱ کلمه است
آیا میدانید : قران دارای ۳۲۳,۶۷۱ حرف است
آیا میدانید : قران دارای ۹۳,۲۴۳ فتحه است
آیا میدانید : قران دارای ۳۹,۵۸۶ کسره است
آیا میدانید : قران دارای ۴,۸۰۸ ضمه است
آیا میدانید : قران دارای ۱۹,۲۵۳ تشدید است
آیا میدانید : قران دارای ۳,۲۷۲ همزه است
آیا میدانید : قران دارای ۱,۷۷۱ مد است
آیا میدانید : قران دارای ۱,۰۱۵,۰۳۰ نقطه است
آیا میدانید : قران دارای ۵,۰۹۸ وقف است
آیا میدانید : قران در ۲۳ سال بر پیامبر نازل شد
بخش دوم آیه 33 سوره احزاب/33 به «آیه تطهیر» شهرت یافته است:[۱]
«انَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا ...».
این آیه با «إِنَّما» که به تصریح لغویان براى حصر است، آغاز شده و انحصار اراده الهى به آنان را بیان مىکند. تقدیم جار و مجرور (عنکم) بر مفعولٌ به (الرجس) و نیز اعراب نصب (أهلالبیت) که مفید اختصاص است، بر این تأکید مىافزاید.
تعبیر «یُطهِّرکُم» در پى «لِیُذهِبَ عَنکُم الرِّجسَ» تأکیدى بر طهارت و پاکیزگى به دنبال دور شدن پلیدىها است و «تَطهِیرًا» که مفعول مطلق است نیز تأکیدى دیگر براى طهارت به شمار مىرود. «الرِجسَ» که با الف و لام جنس است، هر گونه پلیدى فکرى و عملى اعم از شرک، کفر، نفاق و جهل و گناه را دربر مىگیرد.[۲]
این آیه از جمله آیاتى است که مجادلههاى کلامى فراوانى را به همراه داشته است؛ زیرا شیعه با استناد به متن آیه و نیز روایات شأن نزول بر امامت و عصمت اهل بیت علیهمالسلام و نیز اختصاص اهل بیت به خمسه طیبه استدلال کرده؛[۳] در حالى که بسیارى از اهل سنت چنین برداشتى را نپذیرفته و با استفاده از قبل و بعد آیه که درباره همسران پیامبر است، همسران را نیز از «أَهلَالبَیتِ» به شمار آوردهاند.[۴] براى تبیین و تفسیر آیه در ابتدا باید معناى اراده الهى (یُریدُاللّهُ...) مشخص و در مرحله بعد، مقصود از «أَهلَالبَیتِ» روشن شود.
اراده الهى یا تکوینى است یعنى در پى آن، متعلق اراده الزاماً محقق مىشود، مانند این که خداوند اراده کرد آتش بر ابراهیم علیهالسلام سرد و بىضرر شود و این اراده بىدرنگ محقق شد: «إِذَا أَرَادَ شَیئًا أَن یَقولَ لهُ کُن فَیَکون»(سوره یس/36،82) یا تشریعى است؛ یعنى اراده با وقوع مقصود ملازم نیست؛ مانند اراده و خواست خداوند در انجام واجبات و پرهیز از محرمات که ممکن است در موارد فراوانى محقق نشود.
اراده در این آیه تکوینى است نه تشریعى؛ یعنى خداوند اراده کرده که
اهل بیت پیامبر از هر گونه پلیدى دور باشند و آنان را پاک و پاکیزه قرار
داده است و در پى این اراده، دورى از آلودگىها و صفت طهارت براى آنان تحقق
یافته است؛ زیرا اراده تشریعى خداوند مبنى بر دور بودن از پلیدىها و
پاکیزگى انسانها با انجام تکالیف به اهل بیت پیامبر اختصاص ندارد بلکه
خداوند اراده کرده است همه انسانها از پلیدىها بر حذر و به طهارت و
پاکیزگى متصف باشند؛ چنان که در دستور به غسل و وضو
مىفرماید: خداوند به این وسیله مىخواهد شما مسلمانان را پاک کند: «مَا
یُریدُ اللّهُ لِیَجعلَ عَلیکُم مِن حَرج ولکِن یُریدُ لِیُطهِّرَکُم...».(سوره مائده/5،6)[۵]
واژه قرآنی "امثال" جمع مَثََل است و "مَثل" به معانی گوناگون زیر آمده است: مانند، شبیه، صفت، گفتاری که میان مردم شایع است و بدان مَثَل میزنند، عبرت، پند و تنبیه از حال گذشتگان.1
«مَثَلُ الَّذینَ حُمِّلُوا التَّوْراةَ ثُمَّ لَمْ یَحْمِلُوها کَمَثَلِ الْحِمارِ یَحْمِلُ أَسْفاراً...»4
«کسانى که مکلف به تورات شدند ولى حق آن را ادا نکردند، مانند درازگوشى هستند که کتابهایى حمل مىکند...»
«وَ اضْرِبْ لَهُمْ مَثَلاً أَصْحابَ الْقَرْیَةِ إِذْ جاءَهَا الْمُرْسَلُون »5
«و براى آنها، اصحاب قریه (انطاکیه) را مثال بزن هنگامى که فرستادگان خدا به سوى آنان آمدند.»
«فَجَعَلْناهُمْ سَلَفاً وَ مَثَلاً لِلْآخِرینَ »6
«و آنها را پیشگامان (در عذاب) و عبرتى براى دیگران قرار دادیم.»
الف. الگوی نیکو؛ مانند حضرت عیسی(ع):
«إنْ هُوَ إِلاَّ عَبْدٌ أَنْعَمْنا عَلَیْهِ وَ جَعَلْناهُ مَثَلاً لِبَنی إِسْرائیلَ »7
«مسیح فقط بندهاى بود که ما نعمت به او بخشیدیم و او را نمونه و الگویى براى بنى اسرائیل قرار دادیم.»
ب. الگوی فاسد و بد؛ مانند همسران حضرت نوح و لوط (ع):
«ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذینَ کَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَ امْرَأَتَ
لُوطٍ کانَتا تَحْتَ عَبْدَیْنِ مِنْ عِبادِنا صالِحَیْنِ
فَخانَتاهُما...»8
«خداوند براى کسانى که کافر شدهاند به همسر نوح و همسر لوط مثَل زده است،
آن دو تحت سرپرستى دو بنده از بندگان صالح ما بودند، ولى به آن دو خیانت
کردند...»
«مَثَلُ الْجَنَّةِ الَّتی وُعِدَ الْمُتَّقُونَ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا
الْأَنْهارُ أُکُلُها دائِمٌ وَ ظِلُّها تِلْکَ عُقْبَى الَّذینَ
اتَّقَوْا وَ عُقْبَى الْکافِرینَ النَّارُ »9
«توصیف بهشتى که به پرهیزگاران وعده داده شده، (این است که) نهرهاى آب از
زیر درختانش جارى است، میوه آن همیشگى، و سایهاش دائمى است این سرانجام
کسانى است که پرهیزگارى پیشه کردند و سرانجام کافران، آتش است!»