مِشـــــکوة

وبلاگ تخصــصی قــرآن و حدیث

مِشـــــکوة

وبلاگ تخصــصی قــرآن و حدیث

قرآن و اهل بیت (ع) نورند . نوری که انسان می تواند در پرتو آن به تعالی و تکامل برسد .
منشأ نور خداست و همه انوار عالم ، فروغ و تجلی خود را از نور خدا می گیرند .
" مشکوة " همان سرچشمه نور است که همه انوار را در بر دارد....
این وبلاگ تخصصی و پیرامون قرآن و اهل بیت ( ع ) است که به میمنت میلاد پیامبر اکرم حضرت محمد ( ص )
و صادق آل محمد ( ع ) در روز 17 ربیع الأول ایجاد گردیه است . امید است مورد علاقه و عنایت شیفتگان قرآن و عترت
واقع گردد. و الحمد لله رب العالمین

۲۰
ارديبهشت
سفیانی - 3
سفیانی

(اثبات الهداة ج 3 ص 619):

عن ابن مسعود (ره) عن النبی (ص): فی حدیث السفیانی انه یبعث جیشا الی الکوفة و خمسة عشر الف راکب الی مکة والمدینة لمحاربة المهدی ومن معه و ذکر الحرب فی الکوفة و المدینة الی ان قال: ثم یسیرون نحو مکة لمحاربة المهدی (ع) و من معه، فاذا و صلوا الی البیداء مسخهم الله اجمعین، فذلک قوله تعالی: «و لو تری اذا فرعوا فلا فوت و اخذوا من مکان قریب».
بنقل از ابن‏ مسعود (ره) از رسول خدا (ص) فرمود: در حدیث سفیانی که او سپاهی بسوی کوفه می‏فرستد و پانزده هزار کس را بسوی مکه مشرفه و مدینه مکرمه برای جنگ با مهدی (ع) و همراهانش می‏فرستد و آنگاه جنگ در کوفه و مدینه مکرمه ذکر کرد تا آنجا که فرمود: سپس بسوی مکه مشرفه برای جنگ با مهدی (ع) که همراهانش روند و چون به بیابان رسند خدایشان همگی را مسخ کند و این است تفسیر آیه کریمه: «و اگر ببینی».

(بحار ج 52 ص 182):

عن ابن ‏اسباط قال: قلت لأبی‏الحسن: جعلت فداک ان ثعلبة بن میمون حدثنی عن علی بن المغیرة، عن زید العمی عن علی بن الحسین (ع) قال: یقوم قائمنا لموافاة الناس سنة قال: یقوم القائم بلا سفیانی؟ ان امر القائم حتم من الله، و امر السفیانی حتم من الله و لا یکون قائم الا بسفیانی، قلت: جعلت فداک فیکون فی هذه السنة، قال: ماشاءالله قلت: یکون فی التی یلیها قال: یفعل الله ما یشاء.
بنقل از ابن ‏اسباط گفت: به حضرت امام کاظم (ع) عرض کردم: فدایت شوم همانا ثعلبه بن میمون به من خبر داد از علی بن مغیره از زید عمی از حضرت امام سجاد علی بن الحسین صلوات الله و سلامه علیهما فرمود: قائم ما (ع) در سالی برای آسایش مردم قیام فرماید. راوی گفت: قائم (ع) بدون سفیانی قیام فرماید؟ فرمود:

همانا امر قائم (ع) حتمی و ابرامی از خدا است، وکار سفیانی هم حتم و ابرام از خدا است و قیام قائم (ع) نباشد مگر به سفیانی راوی گفت: عرض کردم: فدایت شوم در همانسال؟ فرمود: آنچه خدا بخواهد عرض کردم: در سال بعد خواهد بود؟ فرمود: خدا هر چه خواهد می‏کند.

(بحار ج 52 ص 203):

عن ابی‏عبدالله (ع) قال: خمس قبل قیام القائم (ع): الیمانی و السفیانی و المنادی ینادی من السماء و خسف بالبیداء و قتل النفس الزکیة.
امام صادق (ع) فرمود: قبل از قیام حضرت قائم (ع) پنج علامت خواهد بود: یمانی سفیانی و منادی آسمانی و فرو رفتن در بیابان و قتل نفس زکیه.

(بحار ج 52 ص 204):

عن المعلی بن خنیس، عن ابی‏عبدالله (ع) قال: ان امر السفیانی من الامر المختوم، و خروجه فی رجب.
بنقل از معلی بن خنیس از امام صادق (ع) فرمود: همانا کار سفیانی امری است حتمی و خروجش در ماه رجب باشد.

(بحار ج 52 ص 204):

عن عمر بن حنظلة قال: سمعت اباعبدالله (ع) یقول: قبل قیام القائم (ع) خمس علامات محتومات: الیمانی و السفیانی و الصیحة و قتل الزکیة و الخسف بالبیداء.
بنقل از عمر بن حنظله گفت: از امام صادق (ع) شنیدم می‏فرمود: قبل از قیام قائم (ع) پنج علامت حتمی باشد: یمانی و سفیانی و صیحه آسمانی و قتل نفس زکیه و فرو رفتن در بیابان.

(بحار ج 52 ص 205):

عن بن ابی‏ عمیر (ره) عن بن اذینة: قال ابو عبدالله (ع):قال ابی(ع): قال امیرالمؤمنین (ع): یخرج ابن‏اکلة الاکباد من الوادی الیابس، و هو رجل ربعة، وحش الوجه، ضخم الهامة بوجهه اثر الجدری اذا رأیته حسبته اعور اسمه عثمان و ابوه عنبسة و هو من ولد ابی‏سفیان حتی یأتی ارض «قرار و معین» فیستوی علی منبرها.
بنقل از ابن‏ابی‏عمیر (ره) از ابن‏اذینه گفت: امام صادق (ع) فرمود: پدر بزرگوارم (ع) فرمود: حضرت امیرالمؤمنین (ع) فرمود: پسر هند جگر خوار لعنها الله از بیابان خشک بیرون می‏آید و او مردی میانه بالا است و چهره‏ای وحشت‏زا سری بزرگ دارد در صورتش اثر آبله موجود است چون او را ببینی خیال می‏کنی یک چشم است نامش عثمان و نام پدرش عنبته می‏باشد و او از فرزندان ابوسفیان است می‏آید تا به زمینی که قرارگاه و آب گوارا برسد و بر منبرش جای گیرد.

(بحار ج 52 ص 206):

عن بن محبوب (ره) عن الثمالی قال: قلت لأبی‏عبدالله (ع): ان اباجعفر (ع) کان یقول ان خروج السفیانی من الأمر المحتوم قال لی: نعم، و اختلاف ولد العباس من المحتوم وقتل النفس الزکیة المحتوم و خروج القائم (ع) من المحتوم. فقلت له: فکیف یکون النداء؟ قال: ینادی مناد من السماء اول النهار الا ان الحق فی علی و شیعته، ثم ینادی ابلیس لعنة الله فی آخر النهار الا ان الحق فی السفیانی و شیعته: فیرتاب عند ذلک المبطلون.
بنقل از ابن‏محبوب (ره) از ثمالی (ره) گفت: به حضرت امام صادق (ع) عرض کردم: حضرت امام باقر (ع) می‏فرمود: همانا خروج سفیانی امر حتمی است امام صادق (ع) به من فرمود: آری و از پی هم آمدن اولاد عباس نیز حتمی است و قتل نفس زکیه حتمی است و خروج حضرت قائم (ع) امر حتمی است، پس عرض کردم: نداء و فریاد چگونه باشد؟ فرمود: منادی از آسمان در اول روز فریاد می‏کشد: هان که حق با علی (ع) و شیعیان او است سپس ابلیس لعنه الله در آخر روز فریاد می‏کند هان که حق با سفیانی و پیروان او می‏باشد در نتیجه باطل اندیشان به شک و تردید درافتند.

(بحار ج 52 ص 209):

عن عامر بن واثلة، عن امیرالمؤمنین (ع) قال: قال رسول الله (ص): عشر قبل الساعة لابد منها، السفیانی و الدجال و الدخان و الدابة و خروج القائم و طلوع الشمس من مغربها، و نزول عیسی (ع) و خسف بالمشرق، و خسف بجزیرة العرب و نار تخرج من قعر عدن تسوق الناس الی المحشر.
بنقل از عامر بن واثله از حضرت امیرالمؤمنین (ع) از حضرت رسول اکرم (ص) فرمود:
ده چیز قبل از قیامت ناگزیر واقع شدنی است: سفیانی و دجال و دود و جنبنده و خروج حضرت قائم (ع) و طلوع آفتاب از مغرب و نزول حضرت عیسی (ع) و فرورفتن به زمین در مشرق و فرو رفتن به زمین در جزیرة العرب و خارج شدن از درون عدن که مردم را به محشر می‏راند.

(بحار ج 52 ص 215):

عن عمر بن ابان الکلبی، عن ابیعبدالله (ع) قال: کأنی بالسفیانی او بصاحب السفیانی قد طرح رحله فی رحبتکم بالکوفة، فنادی منادیه من جاء برأس شیعة علی فله الف درهم فیثب الجار علی جاره، و یقول: هذا منهم، فیضرب عنقه و یأخذ الف درهم. اما ان امارتکم یؤمئذ لا یکون الا لاولاد البغایا و کأنی انظر الی صاحب البرقع، قلت: و من صاحب البرقع؟.
بنقل از عمر بن ابان کلبی از امام صادق (ع) فرمود: بخدا قسم گوئی می‏بینم سفیانی یا رفیق سفیانی را که بار خود را در میدان کوفه تنها افکنده و منادی او فریاد می‏کشد: هر کس سر یک نفر شیعه علی (ع) را بیاورد هزار درهم بگیرد همسایه به همسایه حمله آورد و گوید: این از شیعیان است پس گردنش را بزند و هزار درهم بگیر. هان که فرمانروائی شما امروز نمی‏باشد مگر در دست زنازادگان و گوئی می‏بینم صاحب برقع را عرض کردم: صاحب برقع کیست؟

(بحار ج 52 ص 216):

فقال: رجل منکم یقول بقولکم یلبس البرقع فیحوشکم فیعرفکم و لا تعرفونه، فیغمزبکم رجلا رجلا اما انه لا یکون الا ابن‏بغی.
پس گفت: مردی از شما: است از شما مانند گفتار شما می‏گوید برقع می‏پوشد به شما احاطه می‏کند و شما را می‏شناسد و شما او را نمی‏شناسید سپس یکی یکی از شما را با چشم اشاره می‏کند هان که او زنازاده است.

(بحار ج 52 ص 213):

روی حذلم بن بشیر قال: قلت لعلی بن الحسین: صف لی خروج المهدی و عرفنی دلائله و علاماته فقال: یکون قبل خروجه خروج رجل یقال له عوف السلمی بارض الجزیرة و یکون مأواه تکریت و قتله بمسجد دمشق ثم یکون خروج شعیب بنصالح من سمرقند ثم یخرج السفیانی الملعون من الوادی الیابس، و هو من ولد عتبة ابن ابی‏سفیان، فاذا ظهر السفیانی اختفی المهدی ثم یخرج بعد ذلک.

حذلم بن بشیر گفت: به حضرت امام سجاد علی بن الحسین صلوات الله و سلامه علیهما عرض کردم: خروج حضرت مهدی (ع) را توصیف فرما و دلائل و علامتهای او را به من بشناسان. فرمود: قبل از خروج مهدی (ع) خروج مردی است که او را عوف سلمی گویند در سرزمین جزیره و جایگاهش تکریت می‏باشد و در مسجد دمشق کشته شود پس از آن خروج شعیب ابن‏صالح از سمرقند سپس خروج سفیانی ملعون از بیابان خشک خواهد بود و او از فرزندان عتبة ابن ابی ‏سفیان است و چون سفیانی ظاهر گردد مهدی (ع) پنهان است و پس از آن خروج فرماید.
۱۹
ارديبهشت
http://www.afkarnews.ir/images/docs/000215/n00215034-b.jpg


ارزشمند ترین مردم کسی است که در آنچه به او مربوط نیست مداخله نکند.



شیخ صدوق(ره) در کتاب من لایحضره الفقیه، و کتاب امالی به سندش از امام صادق علیه السّلام از رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم روایت کرده است که فرمود:
عابدترین مردم کسی است که واجبات را به پای دارد.
و سخی ترین مردم کسی است که زکات مالش را بپردازد.
و زاهدترین مردم کسی است که از حرام اجتناب کند.

و با تقواترین مردم کسی است که حق را چه به سود او باشد و چه به زیان او، بگوید.
و عادل ترین مردم کسی است که برای مردم همان را بپسندد که برای خود می پسندد و برای ایشان همان را ناپسند بدارد که برای خود ناپسند می دارد.

و زیرک ترین مردم کسی است که بیش از همگان مرگ را به یاد آورد
و شادترین و خوشحال ترین مردم کسی است که در زیر خاک رفته، از کیفر ایمن است و امید ثواب دارد.
و غافل ترین مردم کسی است که از دگرگونی دنیا از حالی به حال دیگر پند نگیرد.

و گران قدرترین مردم کسی است که برای دنیا قدر و منزلی قائل نباشد.
و عالم ترین مردم کسی است که علمِ مردم را با علمِ خود جمع کند.
و شجاع ترین مردم کسی است که بر هوای نفس خود خود غالب آید.

و پرارزش ترین مردم، عالم ترین ایشان است.
و کم بهاترین مردم، کم علم ترین ایشان است.
و کم لذّت ترین مردم، حسود است.
و کم آسایش ترین مردم، بخیل است.

و بخیل ترین مردم کسی است که نسبت حقوقی که خداوند عزّوجلّ بر او واجب ساخته است بخل ورزد.
و سزاوارترین مردم به رعایت حق، داناترین ایشان نسبت به حق است.
و کم حرمت ترین مردم، فاسق است.
و کم وفاترین مردم، برده است.

و کم دوست ترین مردم، پادشاه است.
و فقیرترین مردم، شخص طمعکار است.
و بی نیاز ترین مردم کسی است که اسیر هوس نباشد.
و برترین مردم از جهت ایمان، خوشخوی ترین ایشان است.

و گرامی ترین مردم، پرهیزکارترین ایشان است.
و ارزشمند ترین مردم کسی است که در آنچه به او مربوط نیست مداخله نکند.
و پارساترین مردم کسی است که مجادله را ترک کند، اگر چه حق به جانبِ او باشد.
و کم بهره ترین مردم از مردانگی، کسی است که دروغگو باشد.


۱۸
ارديبهشت


وَمِنَ النَّاسِ مَن یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللّهِ وَاللّهُ رَؤُوفٌ بِالْعِبَادِ    بقره 207


معنای آیه:

  • در میان مردم کسی است که برای خشنودی خدا، جان خود را می فروشد و خداوند نسبت به بندگان مهربان است.


  • پیام آیه:

    ابن ابی الحدید از علمای قرن هفتم اهل سنت گوید: « تمام مفسران گفته اند این آیه درباره حضرت علی (ع) نازل شد که در شب هجرت در بستر پیامبر (ع) خوابید» در آن شب افرادی از قبایل مختلف جمع شدند تا پیامبر (ص) را به قتل رسانند. علی (ع) در بستر آن حضرت خوابید تا ایشان به سلامت از شهر مکه خارج شوند

  • ۱۸
    ارديبهشت

    قُل لِّعِبَادِیَ الَّذِینَ آمَنُواْ یُقِیــــــمُواْ الصَّلاَةَ


    وَیُنفِقُواْ مِمَّا رَزَقْــــــنَاهُمْ سِـــــرًّا وَعَلانِیَةً


    مِّن قَبْلِ أَن یَأْتِیَ یَوْمٌ لاَّ بَیْعٌ فِیهِ وَلاَ خِلاَل


    به آن بندگانم که ایمان آورده‏ اند بگو نماز را بر پا دارند


    و از آنچه به ایشان روزى داده ‏ایم پنهان و آشکارا انفاق کنند


    پیش از آنکه روزى فرا رسد که در آن نه داد و ستدى باشد


    و نه دوستیى.
                                 سوره  ابراهیم . آیه  ۳۱



    ۱۷
    ارديبهشت

    قال رسولُ اللّه‏ِ صلی‏ الله‏ علیه‏ و‏آله لأصحابِهِ : 

    أیُّکُم یَصومُ الدَّهرَ ؟ فقالَ سلمانُ رحمةُ اللّه‏ِ علَیهِ : أنا یا رسولَ اللّه‏ِ ، فقالَ رسولُ اللّه‏ِ صلی‏ الله‏ علیه‏ و‏آله : فأیُّکُم یُحیی اللَّیلَ ؟ قالَ سلمانُ : أنا یا رسولَ اللّه‏ِ صلی‏الله‏علیه‏و‏آله . قالَ : فأیُّکُم یَختِمُ القرآنَ فی کُلِّ یَومٍ ؟ فقالَ سلمانُ : أنا یا رسولَ اللّه‏ِ ، فغَضِبَ بعضُ أصحابِهِ فقالَ : یا رسولَ اللّه‏ِ ، إنَّ سلمانَ رجُلٌ مِن الفُرسِ یُریدُ أن یَفتَخِرَ علَینا ! قلتَ : أیُّکُم یَصومُ الدَّهرَ ؟ قالَ : أنا ، وهُو أکثَرَ أیّامِهِ یأکُلُ ، وقلتَ : أیُّکُم یُحیی اللَّیلَ ؟ فقالَ : أنا ، وهُو أکثَرَ لَیلِهِ نائمٌ ، وقلتَ : أیُّکُم یَختِمُ القرآنَ فی کُلِّ یَومٍ ؟ فقالَ : أنا ، وهُو أکثرَ أیّامِهِ صامِتٌ ! فقالَ رسولُ اللّه‏ِ صلی‏الله‏علیه‏و‏آله : مَهْ یا فُلانُ ، أ نّی لکَ بمِثلِ لُقمانَ الحَکیمِ ، سَلْهُ فإنَّهُ یُنبِئُکَ ، فقالَ الرّجُلُ لسلمانَ : یا عبدَ اللّه‏ِ ، ألَیسَ زَعَمتَ أ نَّکَ تَصومُ الدَّهرَ ؟! فقالَ : نَعَم ، فقالَ : رأیتُکَ فی أکثَرِ نَهارِکَ تأکُلُ ! فقالَ : لَیسَ حَیثُ تَذهَبُ ، إنّی أصومُ الثّلاثَةَ فی الشَّهرِ . وقالَ اللّه‏ُ عَزَّوجلَّ : «مَنْ جاءَ بالحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أمْثالِها» وأصِلُ شَعبانَ بشَهرِ رَمَضانَ فذلکَ صَومُ الدَّهرِ ، فقالَ : ألَیسَ زَعَمتَ أ نّکَ تُحیی اللَّیلَ ؟ فقالَ : نَعَم ، فقالَ : إنّکَ أکثَرُ لَیلِکَ نائمٌ ! فقالَ : لَیسَ حَیثُ تَذهَبُ ، ولکنّی سَمِعتُ حَبیبی رسولَ اللّه‏ِ صلی‏ الله‏ علیه‏ و‏آله یقولُ : مَن باتَ علی طُهرٍ فکأ نَّما أحیا اللَّیلَ ، فأنا أبِیتُ علی طُهرٍ . فقالَ : ألَیسَ زَعَمتَ أ نّکَ تَختِمُ القرآنَ فی کُلِّ یَومٍ ؟ قالَ : نَعَم ، قالَ : فأنتَ أکثَرُ أیّامِکَ صامِتٌ ! فقالَ : لَیسَ حَیثُ تَذهَبُ ، ولکنّی سَمِعتُ حَبیبی رسولَ اللّه‏ِ صلی‏ الله‏ علیه‏ و‏آله یقولُ لِعَلیٍّ علیه‏ السلام : یا أبا الحَسَنِ، مَثَلُکَ فی اُمَّتی مَثَلُ «قُلْ هُوَ اللّه‏ُ أحَدٌ» ، فمَن قَرَأها مَرّةً فَقَد قَرَأ ثُلُثَ القرآنِ ، ومَن قَرَأها مَرَّتَینِ فَقد قَرأَ ثُلُثَیِ القرآنِ ، ومَن قَرَأها ثَلاثا فَقد خَتَمَ القرآنَ ، فمَن أحَبَّکَ بلِسانِهِ فقد کَمُلَ لَهُ ثُلُثُ الإیمانِ ، ومَن أحَبَّکَ بلِسانِهِ وقَلبِهِ فَقد کَمُلَ لَهُ ثُلُثا الإیمانِ ، ومَن أحَبَّکَ بلِسانِهِ و قَلبِهِ و نَصَرَکَ بیَدِهِ فَقدِ استَکمَلَ الإیمانَ . والّذی بَعَثَنی بالحَقِّ یا علیُّ لَو أحَبَّکَ أهلُ الأرضِ کمَحَبَّةِ أهلِ السّماءِ لَکَ ، لَما عُذِّبَ أحَدٌ بالنّارِ ، وأنا أقرأُ «قُلْ هُوَ اللّه‏ُ أحَدٌ» فی کُلِّ یَومٍ ثَلاثَ مَرّاتٍ ، فقامَ فکأ نَّهُ قد اُلقِمَ حَجَرا


    پیامبر خدا صلی‏ الله‏ علیه‏ و‏آله به اصحاب خود : کدام یک ازشما همیشه روزه‏دار است؟ سلمان رحمة اللّه‏ علیه عرض کرد: من ای رسول خدا. پیامبر صلی‏الله‏ علیه‏ و‏آله فرمود: کدام یک از شما تمام شب را شب زنده‏داری می‏کند؟ سلمان عرض کرد: من ای رسول خدا. پیامبر فرمود: کدام یک از شما هر روز قرآن را دوره می‏کند؟ سلمان عرض کرد: من ای رسول خدا. در این هنگام یکی از اصحاب پیامبر عصبانی شد و گفت: ای رسول خدا، سلمان مردی ایرانی است و می‏خواهد برما فخر بفروشد. فرمودی: کدام یک از شما همیشه روزه‏دار است. گفت: من، در حالی که بیشتر اوقات روزه ندارد، فرمودی: کدام یک از شما تمام شب را شب زنده‏داری می‏کند. او گفت: من، در صورتی که بیشتر شب را در خواب است. فرمودی: کدام یک از شما هر روز قرآن را دوره می‏کند. او گفت: من، در صورتی که بیشتر روزها خاموش است.

    ۱۴
    ارديبهشت

    قال رسول الله صلی الله علیه و آله :

    شهید البحر مثل شهید البرّ …

    و انّ الله عزّوجلّ وکّل ملک الموت بقبض الارواح الّا شهید البحر فانّه یتولّی قبض ارواحهم.


    پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله فرمود :

    شهید در جنگ دریایی مثل شهید در جنگ و جهاد در خشکی اجر دارد و خداوند ملک الموت را برای قبض روح همه افراد مامور ساخته است، مگر شهیدان جنگ دریایی که آنقدر مقام و فضیلت دارند که خداوند، خودش ارواح آنها را قبضه می کند.

    سنن ابن ماجه، ج2، ص928، حدیث 2778


    شهادت
    ۱۴
    ارديبهشت

    قال رسول الله صلی الله علیه و آله :

    افضل الشّهداء الّذین یقاتلون فی الصّف الاوّل فلا یلفتون وجوههم حتّی یقتلوا، اولئک یتلبّطون فی الغرف العلی من الجنّه یضحک الیهم ربّک فاذا ضحک ربّک الی عبدٍ فی موطن فلا حساب علیه.


    پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود :

    برترین شهیدان کسانی هستند که در صف اول((خط مقدم)) پیکار می کنند و روی بر نمی گردانند تا کشته شود، اینها هستند که جایگاه آنان غرفه های عالی بهشت است، و خداوند بر آنها متبسّم است و اگر خداوند بر بنده ای تبسّم کند((خشنود شود)) هیچ حسابی بر او نیست.

                              کنز المعال، ج4، ص401، حدیث 11120


    ۱۲
    ارديبهشت

     منبع : فیس نما / مـــــهربان


    إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلَائِکَةُ


    أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِی کُنتُمْ تُوعَدُونَ.


    در حقیقت، کسانى که گفتند: «پروردگار ما خداست»


     سپس ایستادگى کردند، فرشتگان بر آنان فرود مى‏آیند [و مى‏گویند:]


    «هان، بیم مدارید و غمین مباشید،


    و به بهشتى که وعده یافته بودید شاد باشید.


                              آیه 30 سوره فصلت
    ============

    ملاک ، استقامت است

    پس یادمان باشد با هر بادی به این طرف و آن طرف نرویم

    راه خدا استقامت میخواهد و پایداری و البته مژده باد بر پایداران


    که وعده خدا خلاف نمی شود.

    ۱۰
    ارديبهشت

    قَالَ علی[علیه السلام]

    مَنْ حَاسَبَ نَفْسَهُ رَبِحَ

    وَ مَنْ غَــفَلَ عَنْهَا خَسِرَ

    وَ مَنْ خَــــــافَ أَمِـــــنَ

    وَ مَنِ اعْتَـــــبَرَ أَبْـــــصَرَ

    وَ مَنْ أَبْـــــــصَرَ فَــــهِمَ

    وَ مَنْ فَـــــــهِمَ عَـــــلِمَ .


    علی (ع) فرمود : کسى که از خود حساب کشد ، سودى مى برد،

    و آن که از خود غفلت کند زیان مى بیند ، و کسى که از خدا بترسد ایمن باشد،

    و کسى که عبرت آموزد اگاهى یابد، و آن که آگاهى یابد مى فهمد ،

    و آن که بفهمد دانش آموخته است!.


    ۱۰
    ارديبهشت

    قرآن!... من شرمنده توام اگرازتوآوازمرگی ساخته ام که هروقت درکوچه مان آوازت بلندمی شود همه ازهم می پرسند:چه کسی مرده است؟ !!!... چه غفلت بزرگی است که می پنداریم خداتورابرای مردگان ما نازل کرده است !!!...


    وَ قَالَ الرَّسُولُ یَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِیاتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا

    (سوره مبارکه فرقان آیه ی 30)

    و پیامبر [به خدا] فرمود: «پروردگارا، قوم من این قرآن را رها کردند.»



    تفسیر مجمع البیان

    و آن روز پیامبر گرامى از مردم به بارگاه خدا شکایت می‏برد و میگوید: پروردگارا! مردم و جامعه‏ من این قرآن را که باید برنامه زندگى میساختند، ‏ واگذاشته و تعطیل‏ گردانیدند و به مقررات و مفاهیم و روح پیام آن عمل نکردند.