مِشـــــکوة

وبلاگ تخصــصی قــرآن و حدیث

مِشـــــکوة

وبلاگ تخصــصی قــرآن و حدیث

قرآن و اهل بیت (ع) نورند . نوری که انسان می تواند در پرتو آن به تعالی و تکامل برسد .
منشأ نور خداست و همه انوار عالم ، فروغ و تجلی خود را از نور خدا می گیرند .
" مشکوة " همان سرچشمه نور است که همه انوار را در بر دارد....
این وبلاگ تخصصی و پیرامون قرآن و اهل بیت ( ع ) است که به میمنت میلاد پیامبر اکرم حضرت محمد ( ص )
و صادق آل محمد ( ع ) در روز 17 ربیع الأول ایجاد گردیه است . امید است مورد علاقه و عنایت شیفتگان قرآن و عترت
واقع گردد. و الحمد لله رب العالمین

۱۹۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مقالات و گفتارها» ثبت شده است

۲۲
فروردين

قال رسول الله (ص) : أنَا وَ عَلــــی اَبَــوا هذِهِ الاُمَّةِ

پیامبر اکرم (ص) فرمودند : من و علـی پدران این امت هستیم

جایگاه مولی‌الموحدین امیرالمؤمنین امام علی‌بن ابی‌طالب(ع) در میان امت اسلام جایگاهی بس رفیع و والاست. برای آن حضرت(ع) از سوی خداوند و پیامبر مکرم اسلام (ص) القاب بسیاری مطرح شده که هر یک بیانگر ابعاد شخصیتی اوست. یکی از القاب آن حضرت(ع) " پدر امت " است که پیامبر(ص) ایشان را بدان مفتخر کرده است.  در این مطلب به این جنبه از ابعاد شخصیتی آن حضرت(ع) پرداخته شده است.

۱۸
فروردين
 
 
دوازده ویژگی یک سخن خوب از دیدگاه قرآن کریم
 
 
1. آگاهانه باشد "و لا تَقْفُ ما لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ"
 
2. نرم باشد "فَقُولا لَهُ قَوْلاً لَیِّناً"
 
3. حرفی بزنیم که خودمان هم به آن عمل کنیم "لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ"
 
4. منصفانه باشد "وَ إذَا قُلْتُمْ فَاعْدِلُوا"
 
5. حرفمان مستند باشد "قَوْلًا سَدِیدًا"
 
6. ساده و روان حرف بزنیم "قَوْلاً مَّیْسُورًا"
 
7. کلاممان رسا باشد "قَوْلاً بَلِیغًا"
 
8. کلاممان زیبا باشد "قولوا للناس حسنا"
 
9. بهترین کلمات را انتخاب کنیم "یَقُولُ الَّتی هِیَ أحْسَن"
 
10. سخن هایمان روح معرفت و جوانمردی داشته باشد "و قولوا لهم قولاً معروفا"
 
11. همدیگر را با القاب خوب صدا بزنیم "قولاً کریماً"
 
12. کمک کنیم تا درجامعه حرفهای پاک باب شود "هدوا الی الطّیب من القول"
 
۱۴
فروردين

آب در قرآن


آب در قرآن کریم

 
مقـــــدمه

قرآن کریم، از هنگام نزول تا هم اکنون، سرچشمه پیدایش و سرمایه پرورش بزرگترین و پاکترین روح ها، بلندترین همت ها، استوارترین اراده‌ها، عمیق‌ترین افکار، عالیترین معارف، نغزترین ادبیات و دل‌انگیزترین هنرها در عرصه‌های گسترده و حوزه‌های گوناگون حیات فکری و فرهنگی و علمی و اجتماعی و ادبی و هنری مسلمانان در همه اکناف عالم و در پهنه تاریخ پر افتخار فرهنگ و تمدن اسلامی بوده است.
قرآن کریم برخلاف روشها و اندیشه‌های کلامی و فقهی و فلسفی، که بیش از هزار سال است در جامعه اسلامی رایج و شایع شده‌اند، توجه و عنایت فوق‌العاده‌ای به طبیعت و عناصر طبیعت دارد (در این میان، آب از عمده‌ترین عناصر طبیعت به شمار می‌آید)، به طوری که در میان ادیان الهی هیچکدام به اندازه دین مبین اسلام، به ویژه قرآن کریم، به موضوع «آب» نپرداخته‌اند؛ تنوع موضوعی، تفصیل مباحث آب و تاکیدات قرآن به ارزش و اهمیت آب، بیانگر این حقیقت است که توجه قرآن به طبیعت و بالاخص آب همه سویه بوده است.

 

واژه شناسی


واژه «ماء» اصل عبری آن «مُی- میم» و سریانی آن «میا» است که در عربی تغییر شکل داد و «ماء» شد. این لغت در اصل به معنی «هر مایع غیر جامد» است چه آب مطلق باشد یا آبهای مضاف، ولی وقتی به صورت «ماء» مطلق استفاده می‌شود منسوب به آب خالص است.
واژه «ماء» در قرآن کریم 59 بار به صیغه مفرد و 4 بار با متصل شدن به ضمائر به کار رفته است. ماء به صیغه مفرد در موضوعات گوناگون کاربرد داشته است:

۱۲
فروردين
 
 
 

۱۴ نکته درباره زیارت جامعه کبیره که از امام علی النقی (ع) به ما رسیده است.

 

تقدیم به روح مطهر امام هادی (ع) بمناسبت شهادت آن حضرت :

 

زیارت جامعه کبیره که اقیانوسی مواج از معارف الهی و مضامین عالی مشتمل بر معرفی مقام ائمه علیهم السلام است؛ از امام علی النقی علیه السلام به ما رسیده است. زیارت جامعه که به تعبیر علامه مجلسی(ره) از نظر سند و روایت از صحیح‌ترین و قوی‌ترین زیارات ائمه علیهم السلام است یادگاری عظیمی است که در حرم هر یک از ائمه معصومین علیهم‌السلام آن زیارت را می‌خوانیم.

از آنجاکه این زیارت ، بر نقل نصوص مختلف ، معتبرترین زیارات بوده و توصیه به خواندن آن در مشاهد مشرفه ، اکیدا به چشم می خورد ؛ توجه به مضامین مهم آن نیز باید مورد توجه قرار بگیرد .

 

۳۰
دی

چرا گاهی به «قرآن» کریم و گاهی مجید می گویند؟

قرآن وجوه حسن و نیکی بسیاری دارد که آن ها با صفاتی بیان می شوند و در خود قرآن تعدادی از این صفات بیان شده است،

۱۶
دی
 

اگر خدا وجود دارد چرا در مقابل این همه جنایت در زندگی بشر واکنشی نشان نمی دهد؟

اولا انسان باید نسبت به اعمال خود مسئولیت پذیر باشد. خدای متعال انسان را مختار آفریده و سرنوشتش را در اختیار خودش قرار داده است:

إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَیْنَ أَنْ یَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنْسَانُ ۖ إِنَّهُ کَانَ ظَلُومًا جَهُولًا(۷۲احزاب) همانا ما امانت (خویش) را بر آسمانها و زمین و کوهها عرضه داشتیم، پس آنها از تحمل آن سر باز زدند و از آن ترسیدند، و انسان آن را بر دوش گرفت که او بسیار ستمکار نادان است.

جنایاتی که رخ می دهد ناشی از زیاده طلبی بعضی از انسان هاست که به حق خود راضی نیستند. در ضمن آنکه بخش های دیگر مردم به نوعی با ظلم پذیری، با ظالمان همراه شده اند. و الا اگر انسان ظلم نکند و در مقابل ظلم دیگران ساکت ننشیند، جنایتی قابل تصور نیست.

ثانیا خدای متعال ساکت و ناظر صرف نیست. از سویی مومنان را مامور نموده به نفع مظلومان و علیه ظالمان اقدام کنند:

وَمَا لَکُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ (۷۶ نساء) و شما را چه شده است که در راه خدا و (برای یاری) مردان و زنان و کودکان،مستضعف پیکار نمی کنید.

و از سوی دیگر با مامور نمودن اولیای خود و امدادهای الهی و عذاب متجاوزان، اجازه غلبه مطلق اهل باطل و جانیان را نمی دهد.

بَلى‏ إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا وَ یَأْتُوکُمْ مِنْ فَوْرِهِمْ هذا یُمْدِدْکُمْ رَبُّکُمْ بِخَمْسَةِ آلافٍ مِنَ الْمَلائِکَةِ مُسَوِّمینَ (۱۲۵ آل عمران) آرى، (امروز هم) اگر استقامت و تقوا پیشه کنید، و دشمن به همین زودى به سراغ شما بیاید، خداوند شما را به پنج هزار نفر از فرشتگان، که نشانه ‏هایى با خود دارند، مدد خواهد داد.

ثالثا کسی که به خدا معتقد است، باید به زنجیره ای از باورها ملتزم باشد که از جمله مهمترین آنها باور به عالم غیب است که با توجه به آن، نهایت کار جانیان، زمینه ساز انتقال از یک وادی به سرای دیگر است. و درگیری حق و باطل نیز، بستر ساز امتحان انسان هاست. که برای همان در این دنیا قرار گرفته اند. بنابراین نباید توقع داشته باشیم که خدا مانع مرگ انسان ها شود. یا هر جایی که کسی از اختیارش سوء استفاده می کند، مانع اقدام او شود.

قَالَ کَمْ لَبِثْتُمْ فىِ الْأَرْضِ عَدَدَ سِنِینَ * قَالُواْ لَبِثْنَا یَوْمًا أَوْ بَعْضَ یَوْمٍ فَسَْلِ الْعَادِّینَ * قَلَ إِن لَّبِثْتُمْ إِلَّا قَلِیلًا لَّوْ أَنَّکُمْ کُنتُمْ تَعْلَمُونَ(۱۱۴-۱۱۲ مومنون) (خداوند) مى گوید: «چند سال در روى زمین توقّف کردید؟» (در پاسخ) مى‏ گویند: «تنها به اندازه یک روز، یا قسمتى از یک روز! از آنها که مى‏ توانند بشمارند بپرس!» مى‏ گوید: « (آرى،) شما مقدار کمى توقّف نمودید اگر مى‏ دانستید!»

رابعا هر سایه ای در کنار نوری شکل می گیرد و در کنار زشتی های دنیا، زیبایی های فراوانی وجود دارد. در واقع اگر چه تاریخ را بر مبنای جنگ ها می نویسند یا رسانه ها حتما اخبار جنگ را به طور گسترده پوشش می دهند، اما حقایق زندگی صحنه های بسیار متنوعی دارد. که نباید از آنها غفلت نمود. عمده مردم زندگی شان نسبتا به سامان است. و عشق و محبت را می چشند. و حتی بسیاری این دنیا را آن قدر شیرین می بینند که فکر می کنند همین دنیا، محل بقای آن هاست.

۱۱
آذر
۱۹
شهریور

 

در این مقاله مشروحی از آیات قرآن که به رفتار با زنان و حقوق آنان اختصاص دارد را مرور می‌کنیم.

هزار و اندی سال پیش پیامبر گرامی اسلام(ص) مأمور به هدایت افرادی شد که دخترانشان را به ناحق می کشتند و اعتقادات خرافی آن‌ها تیشه به ریشه انسانیت می‌زد و حتی ازدواج با مادر خوانده را بر خود حلال می‌شمردند؛ ایشان در چنین شرایطی از سوی خداوند متعال به رسالت و پیامبری برگزیده شد و می‌دانست که دین حق روزی از مرزهای جغرافیایی فراتر می‌رود و امپراتوری‌های بزرگ را زیر پرچم اسلام خواهد آورد.

۱۹
شهریور

مهدویت در کلام امام باقر (علیه السلام)

امام باقر و مهدویت

معرفی اجمالی

امام محمد باقر علیه السلام در سوم صفر سال (57 ه‍.ق) در مدینه متولد شد و نسبش از هر دو سو، علوی و فاطمی است؛ زیرا پدرش، امام سجاد علیه السلام، پسر امام حسین علیه السلام و مادرش

، ام‌عبدالله، دختر امام حسن مجتبی علیه السلام بود.[1]

 

امام باقر علیه السلام، حدود چهار سال از دوران امامت جدش، امام حسین علیه السلام و حدود 37 سال از دوران امامت پدر بزرگوارش را درک کرد، آن حضرت در حادثة عاشورا حضور داشته، در این‌باره می‌فرماید: «من چهار ساله بودم که جدم ، امام حسین علیه السلام را کشتند و شهادت وی و آن‌چه در آن وقت به ما رسید به یاد دارم.»[2]

امام محمد بن علی بن الحسین علیه السلام با کنیة ابوجعفر و لقب‌های هادی، شاکر، امین، صابر و شبیه، به دلیل شباهت به پیامبر صلی الله علیه و آله[3] معروف بود و مشهورترین لقب وی، باقر بود؛ چرا که رسول خدا صلی الله علیه و آله به روایت جابر، او را باقرالعلوم نام نهاد و در این‌باره فرمود: «او علم را به تمام و کمال می‌شکافد.»[4] در ادعیه و زیارات نیز، لقب آن حضرت را به صورت «باقر‌العلم بعد النبی و باقر علم النبیین» می‌خوانیم، امام باقر علیه السلام، سرانجام در (سال 114ه‍.ق)‍ در شهر مدینه به شهادت رسید و در قبرستان بقیع، کنار پدر و جدش امام حسن علیه السلام به خاک سپرده شد.

۱۴
شهریور

افسران -  ❤ ولایت

 

حدیث فوق العاده از امام صادق علیه السلام در مورد ولایت

 

قال الصادق علیه السلام :

ولایتی لعلی بن ابی طالب علیه السلام أحب إلی من ولادتی منه لأن ولایتی لعلی بن ابی طالب فرض و ولادتی منه فضل.

ولایت امیر المومنین علیه السلام برای من بهتر است از اینکه فرزندش هستم زیرا ولایت داشتن از آن حضرت واجب است ولی ولادت من از آن حضرت فضل است...

بحارالانوار ج 39 ص 299_ مستدرک سفینه بحار ج 10 ص 461

 (( عن الصادق علیه السلام: وِلایَتی‏ لِعَلِیِّ بنِ أبی طالِبٍ علیه السلام أحَبُ‏ إلَیَ‏ مِن وِلادَتی مِنهُ؛ لِأَنَّ وِلایَتی لَهُ فَرضٌ، ووِلادَتی مِنهُ فَضلٌ )) .
نسبت ولایتی خود با علی بن ابی طالب علیه السلام را از نسبت ولادتی خود با او، بیشتر دوست دارم ؛ چون ولایت او بر من فریضت است و ولادتم از او فَضیلت!
این روایت از روایات بسیار زیبا و آموزنده است. ائمه اطهار علیهم السلام نسبت به وجود مبارک امیرالمؤمنین علیه السلام هم فریضه ولایت داشتند و هم فضیلت ولادت ولی ولایت نزد آنها بسیار مهم تر بود چون واجب با مستحب قابل مقایسه نیست و فاصله زیادی از هم دارند. این روایت ریشه در این آیه دارد: « إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُونَ ».

این آیه دلالت دارد بر اینکه خداوند متعال ولی و سرپرست جامعه است و بعد از خدا، پیامبر صلی الله علیه و آله و بعد مؤمنینی که مقیّدند به اقامه نماز و دادن صدقه در حال نماز که اشاره دارد به خاتم بخشی حضرت علی علیه السلام در حال نماز. خلیفه دوم بارها در حال رکوع صدقه داد که آیه ای هم برای او نازل شود ولی چیزی نازل نشد.
نکته دیگر آنکه امتیاز و فضیلت انسان ها به یکدیگر به نسب نیست بلکه به تقواست: « إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ ».

و معیار تقوا هم ولایت اهل بیت علیهم السلام است. اگر ولایت نباشد سایر اعمال هم هباء است.