شرح دعای روز بیست و یکم ماه رمضان
سه شنبه, ۸ مرداد ۱۳۹۲، ۰۸:۱۰ ب.ظ
آیتالله گرامی در شرح دعای روز بیست و یکم به ویژگیهای دوستی با خدا و آثار آن و نیز پرهیز از مصاحبت با شیطان پرداخته است.
اللَّهُمَّ اجْعَلْ لِی فِیهِ إِلَى مَرْضَاتِکَ دَلِیلاً وَ لاَ تَجْعَلْ لِلشَّیْطَانِ فِیهِ عَلَیَّ سَبِیلاً وَ اجْعَلِ الْجَنَّةَ لِی مَنْزِلاً وَ مَقِیلاً یَا قَاضِیَ حَوَائِجِ الطَّالِبِین؛ بحارالأنوار ج : 95 ص : 159.
اى خدا، در این روز مرا بسوى رضا و خشنودى خود راهنمایى کن و شیطان را بر من مسلط مگردان و بهشت را منزل و مقامم قرار ده، اى برآورنده حاجات طالبان.
اللَّهُمَّ اجْعَلْ لِی فِیهِ إِلَى مَرْضَاتِکَ دَلِیلاً
خدایا در این ماه مرا به سوی مسائلی که مورد رضایت توست راهنما باش و دلیلی برای من قرار بده که به مقام رضایت تو برسم « وَ رِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ أَکْبَر؛ توبه 72» مقام رضوان از همه مقامات مهمتر و بزرگتر است. بهشتیان از این احساس که خدا از آنها راضى است و پروردگارشان آنان را پذیرفته است، چنان احساس شادى و لذّت مىکنند که با هیچ چیز قابل مقایسه نیست. در مورد دوزخیان نیز علاوه بر آتش و عذابهاى جسمانى خشم و غضب پروردگار و ناخشنودى خداوند که شامل حال آنهاست از هر شکنجهاى بدتر است.
حتى اگر در بهشت رضاى خدا نباشد بهشت هم عذاب خواهد بود
علامه طباطبایی در توضیح معنای این آیه شریفه میفرماید: معناى جمله" وَ رِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ أَکْبَرُ" به طورى که سیاق آیه آن را افاده مىکند، این است که خوشنودى خدا از ایشان از همه این حرفها بزرگتر و ارزندهتر است. و اگر رضوان را «نکره» آورد براى اشاره به این معنا است که معرفت انسان نمىتواند حدود آن را درک کند، چون رضوان خدا محدود و مقدور نیست تا وهم بشر بدان دست یابد، و شاید براى فهماندن این نکته بوده که کمترین رضوان خدا هر چه هم کم باشد از این بهشتها بزرگتر است، البته نه از این جهت که این بهشتها نتیجه رضوان او و ترشحى از رضاى اوست، بلکه از این جهت که حقیقت عبودیت که قرآن کریم بشر را بدان دعوت مىکند، عبودیتى است که به خاطر محبت به خدا انجام شود، نه به خاطر طمعى که به بهشت او و یا ترسى که از آتش او داریم، و بزرگترین سعادت و رستگارى براى یک نفر عاشق و دوستدار این است که رضایت معشوق خود را جلب کند، بدون این که در صدد ارضاء نفس خویش بوده باشد.
و شاید برای اشاره به این نکته است که آیه را به جمله" ذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ" ختم نموده و این جمله دلالت بر معناى حصر دارد و چنین افاده مىکند که این رضوان حقیقت هر فوز و رستگارى بزرگى است، حتى رستگارى بزرگى هم که با رسیدن به جنت خلد بدست میآید، حقیقتش همان رضوان است، زیرا اگر در بهشت حقیقت رضاى خدا نباشد همان بهشت هم عذاب خواهد بود، نه نعمت.«ترجمه تفسیر المیزان، ج9، ص: 456»
وَ لاَ تَجْعَلْ لِلشَّیْطَانِ فِیهِ عَلَیَّ سَبِیلاً
خدایا در این ماه کاری کن که شیطان بر من راه پیدا نکند و این هم به توفیق خداست و خدا باید کمک بکند امیر المومنین علیه السلام در حدیثی خطاب به جناب کمیل می فرماید :« یا کمیل! وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ و جَلَّ «انّ عِبادى لَیْسَ لَکَ عَلَیْهِمْ سُلْطانٌ ؛ سوره حجر، آیه 42 و سوره اسراء، آیه 65.» وَ قَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَّ «انَّما سُلْطانُهُ عَلَى الَّذینَ یَتَوَلَّونَهُ وَ الَّذینَهُمْ بِه مُشْرِکُونَ؛ سوره نحل، آیه 100 »؛ «اى کمیل! این کلام خداوند است که مىفرماید: «اى ابلیس! تو هرگز سلطهاى بر بندگان من نخواهى یافت» و کلام (دیگر) خداوند که مىفرماید: «تسلّط او (ابلیس) تنها بر کسانى است که او را به سرپرستى خود برگزیدهاند، و آنها که نسبت به خدا شرک مىورزند؛ بحارالانوار، جلد 74، صفحه 272.»
تسلط شیطان به دو شیوه
حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام در این روایت به دو آیه اشاره مىکند:
نخست، آیهاى که تسلّط شیطان بر بندگان خاصّ خدا را نفى مىکند. و دیگر، آیهاى که سلطه شیطان را نسبت به دو گروه اثبات مىکند: کسانى که طوق بندگى و ولایت شیطان را بر گردن آویختهاند و تحت ولایت او هستند، و کسانى که شیطان را شریک خداوند قرار مىدهند، گاه ولایت خداوند را مىپذیرند و گاه پذیراى ولایت شیطانند. طبق منطق قرآن، شیطان بر این دو گروه سلطه دارد.
مردم تصوّرات نادرستى از شیطان دارند. خیال مىکنند ممکن است بدون اختیار اسیر شیطان شوند، در حالى که این تصوّر باطل است. تا به شیطان گذرنامه ندهند این موجود پلیدِ رانده شده از درگاه رحمت الهى، نمىتواند وارد کشور روح و جان انسان شود. آرى، تا انسان چراغ سبزى به شیطان نشان ندهد و گذرنامهاش را امضاء نکند، او قدرت نفوذ در انسان نخواهد داشت.
وَ اجْعَلِ الْجَنَّةَ لِی مَنْزِلاً وَ مَقِیلاً
خدایا بهشت را برای من منزل و آرامشگاه قرار ده؛ : امیر المومنین علی علیه السلام در توصیف بهشت و نعمت های بهشتی در نهج البلاغه به توصیفی عمیق و زیبا از بهشت و نعمتهای آن پرداخته است.
خداوند ما و شما را- به رحمت خود- از افرادى قرار دهد که با دل به سوى منازل ابرار و مساکن نیکان حرکت کنند و در وصول به آن ساعى باشند.
یَا قَاضِیَ حَوَائِجِ الطَّالِبِین
ای خدایی که حاجات را تو روا می کنی .