مِشـــــکوة

وبلاگ تخصــصی قــرآن و حدیث

مِشـــــکوة

وبلاگ تخصــصی قــرآن و حدیث

قرآن و اهل بیت (ع) نورند . نوری که انسان می تواند در پرتو آن به تعالی و تکامل برسد .
منشأ نور خداست و همه انوار عالم ، فروغ و تجلی خود را از نور خدا می گیرند .
" مشکوة " همان سرچشمه نور است که همه انوار را در بر دارد....
این وبلاگ تخصصی و پیرامون قرآن و اهل بیت ( ع ) است که به میمنت میلاد پیامبر اکرم حضرت محمد ( ص )
و صادق آل محمد ( ع ) در روز 17 ربیع الأول ایجاد گردیه است . امید است مورد علاقه و عنایت شیفتگان قرآن و عترت
واقع گردد. و الحمد لله رب العالمین

۱۹۸ مطلب با موضوع «درسی از قرآن» ثبت شده است

۱۸
تیر

آداب سخن گفتن در قرآن


قرآن کریم در بسیاری از آیات خود، اصول و آداب سخن گفتن را مورد اشاره قرار داده است که در این مقاله، برخی از آن‌‌ها را ذکر می‌کنیم.


آداب سخن گفتن در قرآن
1- سلام و درود

«إِلاَّ قیلاً سَلاماً سَلاما» «سخنی جز سلام و درود نیست.»[1]

نوع و جنس گفتار ما باید به گونه‌ای باشد که طرف مقابل‌مان اذیت نشود. نوعِ کلام باید حیات بخش باشد و صدمه‌ای به طرف مقابل نرساند.

2- پرهیز از لغو

 «لا یَسْمَعُونَ فیها لَغْواً وَ لا تَأْثیماً» «در آنجا نه بیهوده‌ای می‌شنوند و نه [سخنی] گناه آلود.»[2]

گفتار ما لغو نباشد،‌ حرفی باشد که منفعت عقلایی اعم از معنوی یا مادی بر آن بار شود. گاهی اوقات زیاده‌گویی و تأکید و تکرار می‌تواند لغو باشد.

3- پرهیز از نسبت گناه و خطا به یکدیگر

«لا یَسْمَعُونَ فیها لَغْواً وَ لا تَأْثیماً» «در آنجا نه بیهوده‌ای می‌شنوند و نه [سخنی] گناه‌آلود.»[3]

با گفتارمان، نسبتِ گناه و خطا به یکدیگر ندهیم و فرافکنی نکنیم؛ چون در واقع گرفتار ظلمت نفس شده‌ایم.

4- بیان قاطع در کلام

«وَ قُولُوا قَوْلاً سَدیداً» « ... و سخنی استوار گویید.»‌[4]

گفتار باید قاطع باشد و دیگران را به تردید نیاندازد. مطالب باید مرجع معتبر داشته باشد.

5- بیان احساسات در کلام

«قُلْ أُوحِیَ إِلَیَ أَنَّهُ اسْتَمَعَ نَفَرٌ مِنَ الْجِنِّ فَقالُوا إِنَّا سَمِعْنا قُرْآناً عَجَباً»‌

«بگو: به من وحی شده است که تنی چند از جنّیان گوش فرا داشتند و گفتند: راستی ما قرآنی شگفت‌آور شنیدیم.» [5] «یَهْدی إِلَی الرُّشْدِ فَآمَنَّا بِهِ وَ لَنْ نُشْرِکَ بِرَبِّنا أَحَدا»‌ ‌[که] به راه راست هدایت می‌کند. پس به آن ایمان آوردیم و هرگز کسی را شریک پروردگارمان قرار نخواهیم داد.»‌[6]

شگفتی و احساس در کلام بیان شود، و صرف انتقال الفاظ بدون انتقال عواطف کافی نیست. آهنگ کلام باید تغییر کند.

6- پرهیز از تیزی و آزاردهندگی

«وَیْلٌ لِکُلِ هُمَزَةٍ لُمَزَة»‌ «وای بر هر بدگوی عیبجویی.» ‌[7]

در کلام باید از الفاظی استفاده کرده که هم پیام را منتقل کند و هم شنونده اذیت نشود و خدشه‌ای به او وارد نشود، به عبارتی نیش نداشته باشد.

7- پرهیز از تشبیهات نامناسب

«إِنَّمَا الْبَیْعُ مِثْلُ الرِّبا»‌ «داد و ستد صرفاً مانند رباست.»[8]

تشبیه در کلام نوعی هنر است، باید سعی کنیم تشبیهاتی که در گفتار وارد می‌کنیم صحیح و مناسب باشد، چون تشبیهات نامناسب، منجر به رفتار نامناسب می‌شود.

8- پرهیز از تحقیر دیگران

«وَ إِذْ قالَتْ طائِفَةٌ مِنْهُمْ یا أَهْلَ یَثْرِبَ لا مُقامَ لَکُمْ فَارْجِعُوا وَ یَسْتَأْذِنُ فَریقٌ مِنْهُمُ النَّبِیَّ یَقُولُونَ إِنَّ بُیُوتَنا عَوْرَةٌ وَ ما هِیَ بِعَوْرَةٍ إِنْ یُریدُونَ إِلاَّ فِراراً»‌ «و چون گروهی از آنان گفتند: ای مردم مدینه، دیگر شما را جای درنگ نیست، برگردید. و گروهی از آنان از پیامبر اجازه می‌خواستند و می‌گفتند: خانه‌های ما بی حفاظ است» و [لی خانه‌هایشان] بی حفاظ نبود، [آنان] جز گریز [از جهاد] چیزی نمی‌خواستند.» [9]

منافقین به مۆمنین اهل مدینه «یا اهل یثرب» می‌گفتند، یثرب نمادی برای فحشا بوده، ولی پیامبر(ص) فرمودند:‌ «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا» و این گونه، گذشته نامناسب آن‌ها را به رُخشان نکشیدند، پیام صحیح باید عاری از هر گونه تحقیر باشد، با کلام باید استعدادها بارور شود، نه اینکه افراد تحقیر شوند.

ادامــــــه مطلب را ببیند

۱۲
تیر

وَ إِذا سَمِعُوا ما أُنْزِلَ إِلَى الرَّسُولِ تَرى‏ أَعْیُنَهُمْ تَفیضُ مِنَ الدَّمْعِ مِمَّا عَرَفُوا مِنَ الْحَقِّ یَقُولُونَ رَبَّنا آمَنَّا فَاکْتُبْنا مَعَ الشَّاهِدینَ

و وقتی که می شنوند قرآنی را که به رسول اللَّه نازل شده می بینی چشم هایشان پر از اشک می شود ، برای خاطر اینکه حق را شناخته اند از این جهت دلهایشان نرم و اشکشان جاری میشود ، می گویند ، بار پروردگارا! ایمان آوردیم ، پس ما را هم در مسلک کسانی بنویس که شهادت به حقانیت دین دادند .

وَ ما لَنا لا نُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ ما جاءَنا مِنَ الْحَقِّ وَ نَطْمَعُ أَنْ یُدْخِلَنا رَبُّنا مَعَ الْقَوْمِ الصَّالِحینَ

چرا ما به خدا و آنچه از حق به ما رسیده است ، ایمان نیاوریم ، در حالی که آرزو داریم پروردگارمان ما را در زمره صالحان قرار دهد؟

فَأَثابَهُمُ اللَّهُ بِما قالُوا جَنَّاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدینَ فیها وَ ذلِکَ جَزاءُ الْمُحْسِنینَ

پس خدا بر آنچه گفتند پاداش نیکو به آنها داد بهشت هایی که از زیر درختانش نهرها جاری است که در آن زندگانی جاوید خواهند داشت ، و این پاداش نیکوکاران است.

آیات 83 تا 85 سوره ی مائده


۱۲
تیر

منبع : فیس نما

توکلمون رو که وقتی از دست بدیم بی طاقت میشیم

اونوقت اجازه میدیم بی صبری عنان بودنمون رو بگیره دستش

و جرات میکنیم حتی با خدا دعوا کنیم

کسی که اگر نبود و حکم نمیکرد

ما هم نبودیم

بد نگوییم به مهتاب...

اگر تب داریم!

قال رسول الله صلى الله علیه و آله :

یَقولُ اللّه عَزَّوَجَلَّ ما مِنْ مَخْلوقٍ یَعْتَصِمُ دونى إِلاّ قَطَعْتُ أسْبابَ السَّماواتِ وَأسبابَ الأَْرْضِ مِنْ دونِهِ فَإِنْ سَأَلَنى لَمْ اُعْطِهِ وَإِنْ دَعانى لَمْ اُجِبْهُ؛

خداوند عزوجل مى فرماید: هیچ مخلوقى نیست که به غیر من پناه ببرد، مگر این که دستش را از اسباب و ریسمان هاى آسمانها و زمین کوتاه کنم، پس اگر از من بخواهد عطایش نکنم و اگر مرا بخواند جوابش ندهم.

امالى طوسى، ص585، ح1210

۱۱
تیر

آیة-الکرسی.jpg

مآخذ : گلباران

1-  آیه الکرسی نوری از آسمان است .

2-  آیه الکرسی آیتی از گنج عرش است .

3-  آیه الکرسی باعث ایمنی در سفر است .

4-  آیه الکرسی اعلاء ترین نقطه قرآن است .

5-  ذکر رسول مکرم اسلام در بستر؛ خواندن آیه الکرسی بود .

6-  با خواندن آیه الکرسی انسان دچار هیچگونه آفتی نخواهد داشت .

7-  برای رفع فقر آیه الکرسی موثر است و کمک الهی از غیب می رسد .

8-  همه چیز در آیه الکرسی است یعنی کرسی گنجایش آسمانها و زمین را دارد  .

9-  در تنهایی آیه الکرسی بخوانی باعث رفع ترس می شود و از سوی خدا کمک می رسد .

10- آیه الکرسی رادر نماز ها ؛ روزها؛ شبهای ایام هفته ؛ سفرها و در نماز شب و دفن میت بخوانید .

11- هنگام خواب نیز آیه الکرسی بخوانید زیرا با عث می شود خداوند فرشته ای نگهبان و محافظت بگمارد تا صبح سلامت بمانی .

12- هر گاه از درد چشم شکایت داشتی آیه الکرسی بخوانید و آن درد را اظهار نکنید آن درد بر طرف می شود و از آن عافیت می طلبید .

13- پیامبر اسلام (ص) : در خانه ای که آیه الکرسی خوانده شود ابلیس از آن خانه دور می شود و سحر وجادو در آن خانه وارد نمی شود .

14- آیه الکرسی پایه و عرش الهی است و هدف از خواندن آن این است که مردم در عبادت جز خداوند کسی را نپرستند و به ذلت فرو نروندو روح یکتا پرستی ایجاد کنند و از بندگی ناروا آزاد شوند و آیه الکرسی عقلها را بیدار و اله حقیقی را معرفی و خدای دانا و توانا را به مردم می شناساند .

15- وقت غروب 41 بار آیه الکرسی را بخوانی حاجت روا می شوی 0 ( 41 بار تا علی العظیم بخوان یعنی یک آیه ) مجرب است 0 و برای رفع هم و غم ؛ شفای مریض ؛ درمان درد؛ رحمت خداوند و زیاد شدن نور چشم آیه الکرسی را مدام بخوانید .

16- اگر مومن آیه الکرسی را بخواند و ثوابش را برای اهل قبول قرار دهد خداوند ملکی را بر او مقرر می کند که برایش تسبیح کند .

17- آیه الکرسی در مزرعه و مغازه پنهان کردن باعث برکت مزرعه و رونق گرفتن کسب است .

18- از پیامبر نقل نموده اند که : این آیه عظیم تر از هر چیزی است که حق تعالی آفریده است .

19- چند چیز حافظه را زیاد می کند یکی از آن خواندن آیه الکرسی است .

20- با خواندن آیه الکرسی را بخوانی تا شب در امان خدا هستی .

21- هر صبح آیه الکرسی را بخوانی تا شب در امان خدا هستی .

22- آسان شدن مرگ بوسیله آیه الکرسی است .

23- آیه الکرسی عضیم ترین آیه در قرآن است .

24- برای حفظ مال و جان آیه الکرسی بخوان .

25- آیه الکرسی ویرانگر اساس شرک است .

26- آیه الکرسی سید سوره بقره است .


برخی از پیامهای آیه الکرسی

1-  خداوند تنها زنده جاوید است .

2-  همه چیز به خداوند بستگی دارد .

3-  اسلام دین منطق و برهان است نه زور .

4-  خداوند لحظه ای از تدبیر عالم غافل نیست .

5-  هرزنده ای حستگی و خواب دارد جز خدا .

6-  هیچ کس غیر از خدا ؛ از خود چیزی ندارد .

7-  راه حق یکی است ولی راه های انحرافی متعدد .

8-  ایمان به خداوند زمینه ساز و راهیابی انسان به نور است .

9-  آنچه در زمین و آسمان است حاکمیت و مالکیت آن با خداست .

10- در راه حق که نور است امکان رشد؛ علم ؛ امید و آرامش وجود دارد .

11- محکم بودن ریسمان کافی نیست محکم گرفتن ریسمان هم شرط است .

12- تکیه به طاغوت و آنچه غیر خدایی است گسستنی و از بین رفتنی است .

13- خداوند از همه چیز آگاهی دارد لذا گناهکار باید حیاء کند چون خدا می بیند .

14- عدم پذیرش ولایت الهی منجر به انحراف آدمی می شود که ولایت طاغوتیان را بپذیرد .

15- کافران اهل آتش و برای همیشه در آن ماندگارند ( عاقبت و عقوبت اهل کفر؛ زمینه ساز پذیرش حاکمیت طاغوت است )

16- یکی از مصادیق تمسک به عروه الوثقی و ریسمان محکم الهی ؛ اتصال به اولیاء خدا و امامان اهل بیت (ع) است .

17- قرآن درباره حق ؛ کلمه نور و در مورد انحراف؛ کلمه ظلمات و تاریکی ها را تعبیر می کند .

18- تا طاغوتها محو نشوند توحید جلوه نمی کند ( اول کفر به طاغوت بعد ایمان به خدا .

19- اتمام حجت خدا وند برمردم با روشنی راه حق از باطل و هدایت از گمراهی  .

20- ایمان به خداوند و کفر به طاغوت موجب یاری و دوستی خداوند است .

21- او از هستی حفاظت می کند پس می تواند انسان را هم حفاظت کند .

22- تاثیر علل و اسباب در نظام الهی به اذن خداوند است .

23- غیر مسلمان را نباید مجبور به پذیرش اسلام کرد .

24- ایمان به خدا و رابطه با اولیاء خدا ابدی است .

25- خداوند حال و آینده موجودات را می داند .

26- هر ولایتی جز ولایت الهی؛ طاغوتی است .

27- کفار برای همیشه در قهر الهی است .

28- شیطان از مصادیق طاغوت است .

29- اسلام با استکبار سازش نمی کند .

30- اصحاب طاغوت اصحاب نارند .

۳۱
خرداد

قدر چیزهایی که داری را بدان

و گرنه زمانی به یادش می افتی

که میگویند باید قدر چیزهایی که داشتی را میدانستی

.....

أَ ثُمَّ إِذا ما وَقَعَ آمَنْتُمْ بِهِ آلْآنَ وَ قَدْ کُنْتُمْ بِهِ تَسْتَعْجِلُونَ

یونس 51

سپس ( به آنان بعد از رسیدن عذاب و اظهار پشیمانی گفته می شود )

آیا هنگامی که عذاب فرا رسید به آن ایمان آوردید؟!

( به شما گفته می شود: ) حالا؟!

در حالی که قبلًا برای آن عجله می کردید! ( ولی اکنون چه سود! )


۱۰
خرداد

اصلح در آیات و روایات / نقل از علی بیرانوند


مقدمه:
با شروع فعالیت های انتخاباتی و معرفی کاندیدهای تعیین صلاحیت شده دوره یازدهم ریاست جمهوری، این سوال به ذهن می رسد که یک رئیس جمهور اصلاح لزوم چه شاخصه های ممتازی می بایست داشته باشد،‌با رجوع به منابع غنی اسلامی به راحتی می توان به این پرسش بسیار مهم جواب داد.

شاخصه اول: رعایت تقوای و پایبندی به فرامین و دستورات الهی
یکی از مهم ترین ویژگی های که نامه 53 نهج البلاغه به آن اشاره دارد،رعایت تقوای الهی می باشد،هر مسئول و کار دار اداری می بایست رعایت تقوای الهی وپایبندی فرامین الهی رادر سرلوحه کار و انجام وظائف خود قرار دهد،چرا اگر یک خدمتگذار از تقوای کافی برخوردار نباشد، یقیناً‌هوای نفس او را به سوی ظلم می کشاند.

 «أَمَرَهُ بِتَقْوَى اللَّهِ وَ إِیْثَارِ طَاعَتِهِ وَ اتِّبَاعِ مَا أَمَرَ بِهِ [1] او را به ترس از خدا فرمان مى‏دهد، و اینکه اطاعت خدا را بر دیگر کارها مقدّم دارد»

شاخصه دوم: شجاعت و اقتدار در برابر دشمن
دومین معیار و ویژگی مهم  یک رئیس جمهور شجاعت و صلابت می باشد، بر کسی پوشیده نیست که حکومت اسلامی ایران از دشمنان قسم خورده فراوانی بر خوردار می باشد، یقیناً رئیس جمهوری مورد تایید و حمایت عموم مردم قرار می گیرد که از شجاعت کافی برای مقابله و ایستادگی در برابر دشمان قسم خورده مردم برخوردار باشد نه این که با یک اشاره دشمن، هستی ملت را تقدیم دشمن کند .
«وَ جِهَادَ عَدُوِّهَا وَ اسْتِصْلَاحَ أَهْلِهَا وَ عِمَارَةَ بِلَادِه[2] و با دشمنش جهاد نماید، و به اصلاح اهلش برخیزد، و شهرهایش را آباد سازد.»

شاخصه سوم:مردم داری حمایت از عموم مردم
سومین معیار و شاخصه یک رئیس جمهور اصلح مردم  داری و مردمی بودن  می باشد،انتظاری که عموم مردم و بلاخص خواص جامعه از رئیس جمهورمنتخب خود دارند، این است که یک رئیس جمهور می بایست بنا به مسئولیت خطیری که به او سپرده شده است،تمام همت خود را در جهت بر طرف کردن نیازهای و مشکلات ریز و درشت عموم مردم قرار دهد. و همچنین مهربانى با مردم را پوشش دل خویش قرار دهد، و با همه دوست و مهربان باش‏د.نه این که خواص را بر عوام و ثروت مندان را بر فقرا ترجیح دهد.

«وَ أَشْعِرْ قَلْبَکَ الرَّحْمَةَ لِلرَّعِیَّةِ وَ الْمَحَبَّةَ لَهُمْ وَ اللُّطْفَ بِهِمْ[3]مهربانى با مردم را پوشش دل خویش قرار ده، و با همه دوست و مهربان باش»«وَ اسْتِصْلَاحَ أَهْلِهَا وَ عِمَارَةَ بِلَادِه[4] و با دشمنش جهاد نماید، و به اصلاح اهلش برخیزد، و شهرهایش را آباد سازد.»

چهارمین شاخصه:عدالت را سر لوحه کارهای خود قرار دهد
یک رئیس جمهور می بایست در طی  مسئولیت اجرای که به او محول شده،عدالت را سر لوحه بر نامه های خود قرار دهد و در طی دوران خدمت گزاری خود شیرینی عدالت را به عموم مردم جامعه بچشاند.ودر اجرای عدالت ذره ای تعلل و درنگ روا ندارد.

«وَ لْیَکُنْ أَحَبَّ الْأُمُورِ إِلَیْکَ أَوْسَطُهَا فِی الْحَقِّ وَ أَعَمُّهَا فِی الْعَدْلِ وَ أَجْمَعُهَا [لِرِضَا] لِرِضَى الرَّعِیَّةِ فَإِنَّ سُخْطَ الْعَامَّةِ یُجْحِفُ [بِرِضَا] بِرِضَى الْخَاصَّة)[5](دوست داشتنى‏ترین چیزها در نزد تو، در حق میانه‏ترین، و در عدل فراگیرترین، و در جلب خشنودى مردم گسترده‏ترین باشد، که همانا خشم عمومى مردم، خشنودى خواص (نزدیکان) را از بین مى ‏برد»

حرف آخر:
هر چند در این نامه بسیار ارزشمند معیار ها و ملاکات ارزنده ای دیگر هم میشد ذکر کرد، ولی سبک و سیاق نوشتن اجازه به طول و تفسیر مطلب نمی داد به ذکر اهم مطالب بسنده کردیم سخن آخر این که به طور خلاصه و مفید اهم و مهمترین معیار های که یک رئیس جمهور می بایست داشته باشد،در مرحله اول ترس و تقوای الهی و در درجه بعدی تعهد و همت همراه با درایت و دقت برای بر طرف کردن مشکلات جامعه و مردم می باشد.
منابع :
شریف الرضى، محمد بن حسین - دشتى، محمد، نهج البلاغة / ترجمه دشتى، 1جلد، مشهور - ایران ؛ قم، چاپ: اول، 1379ش.
[1][نهج البلاغه /نامه53
[2]همان
[3]همان
[4]همان
[5]همان

۱۰
خرداد


مقدمه:
در این مقاله به دنبال دلائل قرآنی و روائی برای شرکت در انتخابات هستیم،امیدواریم که با درک و فهم این دلائل روائی و قرآنی کسی از خود سلب مسئولیت نکند و از زیر بار مسئولیت مهم و خطیر انتخابات شانه خالی نکند.چرا که همه ما نسبت به امام و شهدا باید ادای وظیفه و پاسداری از انقلاب بکنیم.

محور اول :لزوم انجام وظیفه و رد تسلط دشمن
اولین چیزی که به ذهن هر اهل خردی می رسد این است که شرکت در انتخابات یک وظیفه است،وظیفه ی خطیر و مهمی که اگر از عهده و انجام آن شانه خالی کنیم باعث تسلط معاندین و دشمنان بر ایران اسلامی شده ایم تسلطی که بر کسی پوشیده نیست. شرکت نکردن مردم در انتخابات باعث تسلط سیاسی و اقتصادی و حتی نظامی دشمن بر ایران اسلامی می شود.

«وَلَن یَجْعَلَ اللّهُ لِلْکَافِرِینَ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلا) [نساء: 141] و خداوند هرگز کافران را بر مؤمنان تسلّطى نداده است».
امام علی– علیه السّلام- می فرمایند:

«اِتَّقُوااللهَ فِی عِِبادِهِ وَ بِلادِهِ فَاِنَّکُم مَسئُولُونَ حَتّی عَنِ البِقاعِ وَ البَهائِمِ وَ اَطِیعوا اللهَ وَ لا تَعصُوهُ [1]از خدا نسبت به بندگان و شهرهایش پروا کنید زیرا دارای مسئولیّت هستید حتّی نسبت به زمینها و حیوانات و خداوند را اطاعت کنید و از نافرمانی او بپرهیزید. -

محور دوم :شکر نعمت حکومت اسلامی
دومین دلیل قرآنی ما برای شرکت در انتخابات وجوب شکر نعمت بزرگ حکومت اسلامی است  می باشد،در واقع ما با شرکت کردن در انتخابات این نعمت حکومت اسلامی را شکر کرده و برای پیش برد فعالیت های اسلامی آن با شرکت در انتخابات شکر عملی آن رابه جا آورده و شکر گزار خدا وند متعال می باشم .
«وَ إِذْ تَأَذَّنَ رَبُّکُمْ لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزیدَنَّکُمْ وَ لَئِنْ کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابی‏ لَشَدیدٌ ابراهیم [ابراهیم /7]و (همچنین به خاطر بیاورید) هنگامى را که پروردگارتان اعلام داشت: «اگر شکرگزارى کنید، (نعمت خود را) بر شما خواهم افزود و اگر ناسپاسى کنید، مجازاتم شدید است!»

محورسوم :استادگی در برابر دشمن وحفظ نظام اسلامی
یکی از تاثیراتی که انتخابات  در عرصه ی بین الملل دارد این است که دشمنان قسم خورده این کشور مایوس و ناامید می شوند،و این شرکت گسترده مردم به جهان می فهماند که مردم این کشور همچون اوایل انقلاب پیرو خط امام و رهبری هستند و ذره ای از آرمان های امام و شهدا عقب نشینی نکرده اند. در واقع شرکت در انتخابات مثل حفظ و نگهداری مرز های ایران اسلامی می باشد .

یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ [آل عمران 200]اى کسانى که ایمان آورده‏اید! (در برابر مشکلات و هوسها،) استقامت کنید! و در برابر دشمنان (نیز)، پایدار باشید و از مرزهاى خود، مراقبت کنید و از خدا بپرهیزید، شاید رستگار شوید!»

محور چهارم:شرکت در انتخابات یعنی من دشمن را حمایت و کمک نمی کنم
یکی از اهدافی که دشمنان در عرصه ی رسانه و جنگ نرم به دنبال آن هستند این است که مردم حضور حداقلی در انتخابات داشته باشند در واقع با این کار به دنبال این هستند که مردم از آرمان های مقدس خود و عهدی که با امام و شهدا بسته اند دست بردارند ولی مردم با شرکت در انتخابات اثبات می کنند که در صف دشمن نیستند و هنوز بر آرمانهای خود باقی هستند.

قالَ رَبِّ بِما أَنْعَمْتَ عَلَیَّ فَلَنْ أَکُونَ ظَهیراً لِلْمُجْرِمینَ [قصص/17]عرض کرد: «پروردگارا! بشکرانه نعمتى که به من دادى، هرگز پشتیبان مجرمان نخواهم بود!»

محور پنجم:وجوب استقامت و پایداری در برابر دشمن
هر چند مشکلات و سختی هایی بر مردم وارد شده است، ولی این را نباید فراموش کرد که بسیاری از این مشکلات به خاطر این است که دشمن به دنبال مایوس کردن مردم که عناصر اصلی انقلاب و نظام هستند می باشد. ما با شرکت در انتخابات به تمام جهان اثبات می کنیم که هیچ وقت دست از استقامت و ایستادگی  در برابر دشمن بر نمی داریم.  

«فَاسْتَقِمْ کَما أُمِرْتَ وَ مَنْ تابَ مَعَکَ وَ لا تَطْغَوْا إِنَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصیرٌ [هود/112]پس همان‏گونه که فرمان یافته‏ اى، استقامت کن و همچنین کسانى که با تو بسوى خدا آمده ‏اند (باید استقامت کنند)! و طغیان نکنید، که خداوند آنچه را انجام مى‏دهید مى‏بیند!»

سخن پایانی:
ما مردم ایران اسلامی برای شرکت در انتخابات برای خودمان دلائلی داریم که این دلایل عموماً ریشه در قرآن و روایات حضرات معصومین علیهم السلام دارد. ما در واقع با شرکت در انتخابات به دنبال این هستیم که به جهان استکبار بفهمانیم که هنوز در صف مقدم دفاع از آرمانهای انقلاب و  امام و شهدا ایستاده ایم.

پی نوشت :

[1]سیّد رضی ، نهج البلاغه ، ترجمه حسین انصاریان ، تهران ، انتشارات پیام آزادی ، چاپ هفتم ، سال 1379 ، خ166 ،ص382.

۰۶
خرداد

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

الم (1)

ذلِکَ الْکِتابُ لا رَیْبَ فیهِ هُدىً لِلْمُتَّقینَ (
2)


الَّذینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ (
3)


وَ الَّذینَ یُؤْمِنُونَ بِما أُنْزِلَ إِلَیْکَ وَ ما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِکَ وَ بِالْآخِرَةِ هُمْ یُوقِنُونَ
(4)


أُولئِکَ عَلى‏ هُدىً مِنْ رَبِّهِمْ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (
5)

====================================
ترجمه :

به نام خداونده بخشنده و مهربان
1) الف. لام. میم.

2) این قرآن، همان کتاب [کاملى] است که در آسمانى بودنش هیچ تردیدى نیست و راهنماى تقواپیشگان است،

3) همانان که به خدا ـ که از دیدگانشان نهان است ـ ایمان دارند و نماز را برپا مى دارند و در راه تقویت دین و ایمان از آنچه روزى آنان کرده ایم انفاق مى کنند.

4) و آنان که به این قرآن که بر تو فرو فرستاده شده و به کتاب هاى آسمانى دیگر که پیش از تو نازل گردیده است ایمان و به جهان آخرت یقین دارند ( آن را باور داشته و از یاد نمى برند ).

5) اینان بر هدایتى قرار دارند که از جانب پروردگارشان به آنها داده شده است، و هم اینانند که نیکبخت اند.


====================================
تفسیر :

بسم الله الرحمن الرحیم
1) (الم ):اجمالابین حروف مقطعه درسوره هایی که باحروف مقطعه آغازمی شود و بین معنی کلی آن سوره ارتباطی وجود دارد و گفته شده که مراد ازآن دلالت براسماءخدای تعالی است ،والله یعلم .

2) (ذلک الکتاب ):مقصود ازآن کتاب قرآن است ،کتابی که شامل تمام معارف موجود احکام الهی ،ادله عقلی و مواعظ اخلاقی برای هدایت مردم به راه سعادت ایشان به سوی نظام الهی است که تمام شئون انسانی را ارتقاءمی دهد.(لاریب فیه ):یعنی هرگزباطل درآن راه ندارد(لایأتیه الباطل من بین یدیه ولامن خلفه )(18)،و علوم آن برهانی وعقلی است و هرگزبرآن تغییر وتحریف عارض نمی شود و مقدمات علوم آن همگی ازیقینیات می باشدکه هیچ توهم وشائبه ای درآنها نیست ،(هدی للمتقین ): تقوی صفتی است که جامع همه مراتب ایمان است و تقوی ملتزم بودن است به حدود اوامر و نواهی شرعی ، وصفات متقین پنج چیز است :-1 ایمان به غیب .-2 برپاداشتن نماز(به عنوان مظهر عبودیت ).-3 انفاق ازآنچه خدا روزی نموده است (زکات به عنوان مظهروظایف اجتماعی ).-4 ایمان به آنچه خداوند برانبیاء خود فرو فرستاده .-5 ایمان و یقین نسبت به عالم آخرت .پس متقین به تحقیق به لباس هدایت پروردگارشان ملبس شده اند به سبب متصف شدن به صفاتی که برشمردیم ، لذا متقین دارای دو هدایتند، یک هدایت اولی ) که بخاطر آن متقی شدندو یک هدایت ، ثانوی ) که خداوندبه پاس تقوایشان به ایشان کرامت فرمود،پس هدایت اول هدایت فطری است و هدایت ثانوی متقین بوسیله قرآن صورت می گیرد، و هردوی آنها درمقابل گمراهی وضلالت است ،یعنی گمراهی هم دو مرتبه دارد،گمرامی اول ) آنچه که موجب صفات خبیثه درگمراهان شده است ، و گمراهی دوم ) ضلالت و کوری که گمراهی اولشان راتشدیدنموده که اولی منسوب به خود آنان و دومی منسوب به خدای تعالی است (فی قلوبهم مرض ،فزادهم الله مرضا)(19)،(درقلبهای ایشان بیماری است و خدابرآن بیماری می افزاید)،(ومایضل به الا الفاسقین )(20)،(وگمراه نمی شودبوسیله قرآن مگر فاسقان ).

3) (الذین یؤمنون بالغیب ):ایمان یعنی مستقر شدن اعتقاد درقلب (همراه بااقرار زبانی و عمل به جوارح و اعضاء)و اصل آن ازریشه (أمن )یعنی مطمئن وخالی ازشک و ریب است و این دو ،یعنی شک و ریب آفت اعتقاد هستند و ایمان دارای مراتبی است و بهمین جهت مؤمنان هم دارای درجات هستند و غیب مخالف شهادت و آن چیزی است که حس آن را ادراک نمی کند و تنها باعقل سلیم و لب خالص و بی ریا می توان به آن وصول پیدا کرد، (ویقیمون الصلوه ):نماز پیوستن ایشان است به پروردگارشان ، و نمازی پس ازنماز دیگر تطهیر وپاکیزه شدن است ازآنچه بین دو نماز کرده اند و رفع شدن حجابهای مادی وظلمانی است که درنتیجه اشتغال به دنیا بوجود آمده است و باعث تزکیه روحی است ، (وممارزقناهم ینفقون ):پس پرهیزکاران قیام می کنند به تأدیه حقوق اجتماعی و به فقرا و نیازمندان ازخلق که درواقع عیال خداوند هستند رسیدگی می نمایند.

4) (والذین یؤمنون بماانزل الیک ): و کسانی که ایمان می آورند به آنچه برتونازل شده و حقیقتاازجانب پروردگار است ، (وماانزل من قبلک ):و ایمان می آورند به آنچه قبل ازتونازل شده ،پس ایمان به سایر انبیاءازایمان به پیامبراسلام (ص )لاینفک می باشد،(وبالاخره هم یوقنون ):وایمان کامل نمی شود مگربایقین ،چون یقین درجه اوج ایمان است و آن راکامل می کند و این یقین هرگزبافراموشی و نسیان جمع نمی شود، درواقع فراموش کردن حساب و روزجزا و عدم توجه و غفلت نسبت به آخرت است که موجب گمراهی و ضلال می شود ،و به عکس یقین مارابه تقوی رهنمون می گردد.(الذین یضلون عن سبیل الله ، لهم عذاب شدید بمانسوایوم الحساب )(21).

5) اولئک علی هدی من ربهم ):هدایت و دلالت همه اش ازناحیه خدای سبحان است واگر به دیگران نسبت داده شودازطریق مجازگویی است ، (و اولئک هم المفلحون ):و فلاح به معنای رستگاری و ظفرمندی است ،لذا متقین حقیقتا از جانب پروردگارشان هدایت شده اند و رستگار خواهندبود.



۰۵
خرداد

گفتم کلید قفل شهادت شکسته است!

یا اندر این زمانه، در بـــــاغ بسته است؟

خندید و گفت: ساده نباش ای قفس پرست!

در بسته نیست پال و پر ما شکسته است!




وَ لاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُواْ فِی سَبِیلِ اللّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاء عِندَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ ۞

آل عمران / 169


کسانی را که در راه خدا کشته شده‏اند مرده مپندار، بلکه زنده‏اند و نزد 

پروردگارشان به ایشان روزی می‏دهند.
۰۲
خرداد

توجه و عمل به تعالیم حیات بخش قرآن مجید توصیه مۆکّد امامان معصوم علیهم السلام است. حضرت علی علیه السلام می فرمایند: «الله! الله! فِی القُرآنِ لایَسبِقنَّکُم بِالعَملِ بِهِ غَیرَکُم؛1 خدا را! خدا را! مبادا دیگران در عمل به قرآن از شما سبقت بگیرند!»



حمد
جایگاه سوره حمد


-«ابن عباس» از امیرالمۆمنین علیه السلام روایت کرده است که ایشان فرمودند: «لَو کَتَبتُ معانِیَ الفاتِحَهِ لَأَوقَرتُ سبعینَ بعیراً؛2 اگر معانی و حقایق سوره حمد را بنویسم، هفتاد شتر از شرح آن بار می کنم.»


- در کتاب «عیون اخبار الرضا علیه السلام» در ضمن روایتی می خوانیم: «خداوند متعال چنین فرمود: من سوره حمد را میان خود و بنده ام تقسیم کردم؛ نیمی از آن برای من و نیمی برای بنده من است، پس بنده من حق دارد هر آنچه می خواهد، از من بخواهد.

هنگامی که بنده می گوید: «بسم الله الرحمن الرحیم» خداوند متعال می فرماید: بنده ام به نام من آغاز کرد و بر من است که کارهای او را به آخر برسانم و همه حال او را پُر برکت کنم و هنگامی که می گوید: «الحمد لله رب العالمین» خداوند متعال می فرماید: بنده ام مرا حمد و ستایش کرد و دانست نعمت هایی را که دارد از ناحیه من است و بلاها را نیز من از او دفع می کنم ، همانگونه که بلاهای دنیا را دفع کردم.

هنگامی که می گوید: «الرّحمن الرّحیم» خداوند می فرماید: بنده ام گواهی داد که من رحمان و رحیم هستم، پس گواه باشید که بهره او را از رحمتم فراوان و سهم او را از عطایم افزون می کنم.

هنگامی که می گوید: «مالک یوم الدّین» خداوند متعال می فرماید: گواه باشید! همانگونه که او حاکمیت و مالکیت روز جزا را از آن من دانست، من در روز حساب، حسابش را آسان می سازم و حسناتش را می پذیرم و از سیئاتش صرف نظر می کنم.


هنگامی که می گوید: «ایّاک نعبد» خداوند متعال می فرماید: بنده ام راست می گوید، تنها مرا پرستش می کند. من شما را گواه می گیرم و بر این عبادت خالص ثوابی به او می دهم که تمام مخالفین او به حالش غبطه بخورند.

هنگامی که می گوید: «ایّاک نستعین» خداوند می فرماید: بنده ام از من یاری جسته و تنها به من پناه آورده است. گواه باشید که من او را در کارهایش کمک می کنم و در سختی ها به فریادش می رسم و در روز پریشانی دستش را می گیرم.

هنگامی که می گوید: «اِهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقیمَ ، صِرَاطَ الَّذینَ اَنْعَمْتَ عَلَیْهِم غَیرِ الْمَغْضوُبِ عَلَیْهِمْ و لَا الضَّالّینَ» خداوند متعال می فرماید: این خواسته بنده ام برآورده است، و او هر چه می خواهد، از من بخواهد که من اجابت خواهم کرد و آنچه امید دارد، به او می بخشم و از آنچه که بیم دارد، ایمنش می سازم.»3

حکایات مرتبط با سوره حمد

حکایات درباره این سوره مبارکه بسیار زیاد است که از میان آنها دو حکایت را از «تفسیر ابوالفتوح رازی قدّس سرّه» و حکایتی را از «سید مرتضی علم الهدی قدّس سرّه» از دانشوران بزرگ شیعه نقل می کنیم:


1. «ابوسلیمان» از صحابه پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله نقل می کند: با حضرت در غزوه ای بودیم. مردی از صحابه به خاطر بیماری صرع به زمین افتاد. یکی از صحابه از اسب خود پایین آمد و سوره حمد را در گوش او خواند. بیمار مصروع فوراً سالم شد و برخاست. این جریان را با پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله در میان گذاشتیم. ایشان فرمودند: «هِیَ اُمُّ القُرآنِ وَ هِیَ شِفَاءُ مِن کُلِّ دَاءِ؛ آن (سوره حمد) مادر و اساس قرآن است و موجب شفای از تمام بیماری ها.»4


2. «خارجه بن صلت برجمی» می گوید: با عموی خود از نزد پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله می آمدیم که به قبیله ای از قبایل عرب برخوردیم. گفتند: شما از نزد کسی می آیید که به تازگی ادعای پیامبری کرده است، مردی از ما دیوانه شده است و او را در بند کرده ایم. آیا چیزی دارید که او را شفا دهد؟ عمویم گفت: آری. او را نزد آن دیوانه بردند. عمویم سوره حمد می خواند. آب دهانش را جمع کرد و در دهان دیوانه ریخت. سه روز این کار را کرد و آن دیوانه خوب شد.5


قرآن

3. مرحوم سید مرتضی علم الهدی قدّس سرّه در کتاب «شافیه» پیرامون این سوره می نویسد: ابن فراس می گوید: قیصر در نامه ای به یکی از خلفای بنی عباس نوشت: ما در کتاب انجیل خوانده ایم: هر کس سوره ای بخواند که خالی از هفت حرف «ث، ج، خ، ز، ش، ظف» باشد، خداوند روح و جسمش را بر آتش حرام می کند.

ما تورات، زبور و انجیل را برای یافتن این سوره جستجو کردیم؛ ولی آن را نیافتیم. آیا چنین سوره ای در کتاب شما موجود است؟

خلیفه عباسی علما را جمع کرد و این موضوع را از ایشان سئوال نمود؛ ولی آنها نتوانستند جوابی بدهند. خلیفه به حکم ضرورت و به ناچار موضوع را از امام علی النقی علیه السلام سئوال کرد. حضرت فرمود: تنها سوره حمد است که هیچ یک از این حروف در آن نیست. عرض کردند: حکمت اینکه این حروف در این سوره نیامده چیست؟ فرمود: «ث» عبارت است از «ثبور» که به معنای هلاکت و عذاب است « ج» جهنم ، « خ » خباثت ، «ز» زقّوم ، «ش» شقاوت ، « ظ » ظلمت و تاریکی و « ف » فراق از رحمت اولیای الهی .6


نکات اخلاقی سوره حمد

1.نیمی از سوره حمد - از آیه «اِهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیم» تا آخر - مربوط به تقاضای عاجزانه انسان از خداوند متعال است. بهتر است وقتی انسان نزد بزرگان معنوی می رود، تواضع و فروتنی ورزیده، از او تقاضایی کند، مثلاً التماس دعا کند، پند و نصیحت بخواهد و ... که هم از تجربیات معنوی او استفاده کند و هم حفظ احترام او را به نحو کامل ادا کرده باشد.


2. آیات 6 و 7 این سوره به ما می آموزد که لازمه الگو قرار دادن انسانهای خوب و استفاده از سجایای اخلاقی آنان و پرهیز از انسانهای بد، شناخت آنهاست.

شناخت افراد متخلق به اخلاق الهی و یا دارای اخلاق و منش سوء ، از امور کلیدی در مسیر حرکت انسان به سوی خداوند متعال است. تنها با داشتن اخلاق خوب نمی توان به مقام قرب الهی رسید؛ بلکه بایستی از اخلاق بد نیز پرهیز کرد. مثلاً بایستی از لجاجت و دشمنی - که ویژه قوم یهود بوده است - و کوته بینی و گمراهی - که از ویژگی های مسیحیان است - خودداری کرد.


مطالب جذّاب سوره حمد

1. «ابوالفتوح رازی» در تفسیر خود ده نام را برای سوره حمد ذکر می کند که عبارتند از: فاتحة الکتاب، امّ الکتاب، امّ القرآن، سبع المثانی، وافیه، کافیه، شافیه، اساس، صلوة، حمد.7

فاتحه الکتاب؛ یعنی قرآن با آن شروع می شود. امّ الکتاب؛ یعنی تمامی کتاب قرآن به آن بر می گردد. سبع المثانی: سبع یعنی هفت آیه و مثانی؛ یعنی دو بار بر پیامبر نازل شده است. وافیه؛ یعنی برای فهم تمامی قرآن وفا می کند. کافیه؛ یعنی برای فهم تمامی قرآن کافی است. شافیه؛ یعنی شفا دهنده. اساس؛ یعنی اصل و پایه قرآن است. صلوة؛ یعنی دارای مضامین دعاست و حمد؛ چون این سوره با حمد شروع می شود.

از میان ده نام ذکر شده، نام فاتحة الکتاب قابل تأمل است. این واژه به شهادت تاریخ از زمان پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله به این سوره اطلاق شده است؛ چون قرآن در زمان آن حضرت جمع آوری و مرتب شده و آغاز آن با این سوره بوده است، پس اینکه عده ای می گویند: قرآن کریم در زمان خلیفه اول یا دوم یا سوم جمع شده، درست نیست.

 

پی نوشت ها :

1. شرح نهج البلاغة، صبحی صالح، انتشارات اسلامی، تهران، 1370‏ش، ج‏1، ص‏421.

2. تفسیر کبیر، ملا فتح الله کاشانی، ج‏1، ص‏26.

3. عیون اخبار الرضا(علیه السلام)، شیخ صدوق قدّس سرّه، به نقل از: تفسیر نمونه، آیت الله مکارم شیرازی و جمعی از نویسندگان، ج‏1، ص‏7

4. تفسیر ابوالفتوح رازی قدّس سرّه، ج‏1، ص‏18.

5.همان، ص‏19.

6. ر.ک: شافیه، سید مرتضی علم الهدی قدّس سرّه.

7. تفسیر ابوالفتوح رازی، ج‏1، ص‏16.

منبع: ماهنامه اطلاع رسانی، پژوهشی، آموزشی مبلغان شماره163.

فرآوری: فاطمه محمدی

بخش قرآن تبیان