آیه : وَالَّـذِیـنَ یَـصِـلُـونَ مَآ أَمَـرَ الـلَّـهُ بِهِ أَن یُوصَـلَ وَیَخْـشَـوْنَ رَبَّـهُـمْ وَ یَخَـافُـونَ سُـوءَ الْحِـسَـابِ (رعد-21(
ترجمه : و(خردمندان) کسانى هستند که آنچه را خداوند به پیوند با آن فرمان داده پیوند مى دهند و در برابر پروردگارشان (بخاطر شناختى که دارند خشوع و) خشیت دارند و از سختى حساب مى ترسند.
یکى از خدمت گزاران امام صادق علیه السلام به نام سالمه مى گوید: حضرت وقت احتضار (از شدت اثر سمى که به او داده بودند) بى هوش بود، هنگامى که به هوش آمد، فرمود:
به حسن افطس هفتاد دینار بدهید و به فلانى این مقدار و به دیگرى فلان مقدار.
عرض کردم : به کسى این همه پول مى دهید که شمشیر کشید و قصد کشتن شما را داشت ؟
در پاسخ فرمود: آیا مایل نیستى من از کسانى باشم که خداوند درباره آنها مى فرماید:
((وَالَّذِینَ یَصِلُونَ مَآ
أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَن یُوصَلَ وَیَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ وَ یَخَافُونَ سُوءَ الْحِسَابِ))
آرى ! اى سالمه ! خداوند بهشت را آفرید و بویش را خوب و مطبوع قرار داد و بوى دل انگیز بهشت از مسافت دو هزار سال به مشام مى رسد و همین بوى خوش به مشام دو دسته نمى رسد: عاق پدر و مادر و قاطع صله ارحام . (بحار: ج 74، ص 96.)
چند نکته جالب در مورد صله رحم که در روایات آمده:
· با بستگان خود دیدار داشته باشید، هر چند در حدّ نوشاندن آبى باشد.
· صله رحم، عمر را زیاد و فقر را دور مى سازد.
· با صله رحم، رزق توسعه مىیابد.
· به سراغ بستگان بروید، گرچه آنها بى اعتنایى کنند.
· بویى از بهشت نصیب شخص قاطع رحم نمى شود.
· صله رحم کنید، گرچه یکسال راه برویدقال الامام على علیه السلام:لِقَنْبرٍ وقد رامَ أن یَشتِمَ شاتِمَهُ:
مَهْلاً یا قَنبرُ! دَعْ شاتِمَکَ مُهانا تُرْضِ الرَّحمنَ وتُسخِطِ الشَّیطانَ وتُعاقِبْ عَدُوَّکَ، فَوَالذی فَلَقَ الحَبَّةَ وبَرَأ النَّسَمَةَ ما أرضَى المؤمنُ رَبَّهُ بِمِثلِ الحِلْمِ، ولا أسخَطَ الشَّیطانَ بِمِثلِ الصَّمتِ، ولا عُوقِبَ الأحمَقُ بمِثلِ السُّکوتِ عَنهُ.
- علی (ع) خطاب به قنبر که مى خواست به کسى که بدو ناسزا گفته بود، ناسزا گوید فرمود :
آرام باش قنبر ! دشنامگوى خود را خوار و سرشکسته بگذار تا خداى رحمان را خشنود و شیطان را ناخشنود کرده و دشمنت را کیفر داده باشى. قسم به خدایى که دانه را شکافت و خلایق را بیافرید، مؤمن پروردگار خود را با چیزى همانند بردبارى و گذشت خشنود نکرد و شیطان را با حربه اى چون خاموشى به خشم نیاورد و احمق را چیزى مانند سکوت در مقابل او کیفر نداد.
(أمالی المفید، ص 118، ح 2 - منتخب میزان الحکمة، ص 264)
منبع : کلوب - قطعه ای از بهشت
امام جواد علیه السلام در اهمیت این امر، می فرماید: «الْمُؤْمِنُ یحْتَاجُ إِلَى تَوْفِیقٍ مِنَ اللَّهِ وَ وَاعِظٍ مِنْ نَفْسِهِ وَ قَبُولٍ مِمَّنْ ینْصَحُه؛ مؤمن، به توفیق از طرف خداوند و پندگویی از طرف خودش و پذیرش از هر کسی که به وی اندرز دهد، نیازمند است.»
همواره کسانی که به محضر اولیاءِ الهی، به خصوص رسول گرامی اسلام صلی الله علیه وآله و ائمه معصومین علیهم السلام مشرف می شدند، از ایشان تقاضای پند و اندرز یا نصیحتی می کردند تا در سایه نورانیت آن بزرگواران و مضامین عالیه کلامشان، قدم به قدم، وادی سلوک و تعالی را طی کرده و از رحمت خاصه الهی بهره مند گردند.
پند و اندرز در زندگی انسان بسیار اهمیت دارد؛ چنانچه امام جواد علیه السلام در اهمیت این امر، می فرماید:«الْمُؤْمِنُ یحْتَاجُ إِلَى تَوْفِیقٍ مِنَ اللَّهِ وَ وَاعِظٍ مِنْ نَفْسِهِ وَ قَبُولٍ مِمَّنْ ینْصَحُه؛(1) مؤمن، به توفیق از طرف خداوند و پندگویی از طرف خودش و پذیرش از هر کسی که به وی اندرز دهد، نیازمند است.»
امام جواد علیه السلام در این روایت سه نکته مهم در سیر اخلاقی را بیان می فرماید:
1. توفیق الهی؛ 2. پندگویی از جانب خویش؛ 3. قبول کردن از کسی که او را نصیحت می کند.
امام باقر علیه السلام نیز در اهمیت پند دادن مؤمن به نفس خود می فرماید: «وَ قَالَ علیه السلام مَنْ لَمْ یجْعَلِ اللَّهُ لَهُ مِنْ نَفْسِهِ وَاعِظاً فَإِنَّ مَوَاعِظَ النَّاسِ لَنْ تُغْنِی عَنْهُ شَیئاً؛ (2) هر کسی که خداوند برای او از خویش پند دهنده ای قرار ندهد، پندهای مردم او را از چیز دیگری بی نیاز نمی کند.»
پس با توجه به این روایت یکی از شرایط پندپذیری از دیگران آن است که ابتدا مؤمن خود، پند دهنده نفس خویش باشد؛ یعنی در واقع مؤمن بیدار بوده و قبل از اینکه دیگران عیوب و بدیها او را ببینند، به عیوب خوب واقف باشد.
ابن سینا نیز در کتاب اشارات وعظ مقامات العارفین، وقتی سعی در برهانی کردن عرفان دارد، بیان می کند که پندواندرزی که از واعظ پاک و البته همراه با بلاغت ارائه گردد، می تواند نقش مؤثری در تابع ساختن نفس اماره برای نفس مطمئنه داشته باشد. (3)
پس از این مقدمه، به شرح یکی از وصایای نورانی امام جواد علیه السلام پرداخته می شود.
«قَالَ لِلْجَوَادِ علیه السلام رَجُلٌ: أَوْصِنِی قَالَ علیه السلام، وَ تَقْبَلُ؟ قَالَ؛ نَعَمْ قَالَ علیه السلام؛ تَوَسَّدِ الصَّبْرَ وَ اعْتَنِقِ الْفَقْرَ وَ ارْفَضِ الشَّهَوَاتِ وَ خَالِفِ الْهَوَى وَ اعْلَمْ أَنَّکَ لَنْ تَخْلُوَ مِنْ عَینِ اللَّهِ فَانْظُرْ کَیفَ تَکُونُ؛ (4) مردی به حضرت جواد علیه السلام عرض کرد: مرا سفارشی بفرمایید. امام علیه السلام فرمود: می پذیری؟ گفت: آری. فرمود: تکیه بر صبر کن و به فقرا در آویز و شهوات را رها کن و مخالفت با هوای نفس نما و بدان که تو از دید خداوند مخفی نیستی، دقت کن چگونه باید باشی.»
در این کلام نورانی امام جواد علیه السلام، پنج اصل اخلاقی، مطرح گشته که هر کدام از آنها ترجمه و تفسیر می شوند:
1. صبر
لحظه لحظه سلوک اخلاقی مؤمن، در بستر صبر شکل می گیرد؛ به طوری که وی به هر اندازه از مقام صبر دور باشد، افعال وی نیز ناقص تر می گردد؛ و از این روی امام جواد علیه السلام فرمودند:«تَوَسَّدِ الصَّبْرَ؛صبر را بالش خود قرار بده.» این تشبیه از آن رو است که چون آرامش و قرار جسمی انسان، با تکیه بر بالش است، مؤمن در رسیدن به آرامش روحی نیز، نیازمند به تکیه گاهی چون صبر است.
وقتی از رسول خدا صلی الله علیه و آله سؤال می شود: «ایمان چیست؟ ایشان می فرمایند: «الصَّبرُ.» (5)
زیباتر آنکه امیرالمؤمنین علیه السلام راه رسیدن به لقای الهی را نیز صبر می داند؛ آنجا که می فرمایند: «مَن صَبَرَ عَلَی اللهِ وَصَلَ إِلَیهِ؛ (6) هر که برای [وصال به] خدا صبر کند، به او می رسد.»
پس حقیقت آن است که صبر با هر نوعش (صبر بر گناه و معصیت یا صبر بر مصیبت) بهترین بستری است که می تواند خواستگاه رشد جوانه های ایمان باشد.
از اموری که باعث تضییع عزّت برخی مؤمنان ضعیف الایمان می شود و یا در سلوک اخلاقی آنها خلل ایجاد می کند، فقر و مشکلات مادی است.
در نتیجه آن امام همام علیه السلام فرمودند: «اعْتَنِقِ الْفَقْرَ؛ [ای مؤمن!] فقر را در آغوش بگیر.»
به بیان دیگر اگر فقر و تنگدستی، تحمّل شود؛ اولاً، عزّت مندی مؤمن را به همراه دارد و ثانیاً، مانع رشد اخلاقی و تکامل سالک نمی شود.
بیان حضرت علی علیه السلام در مسجد کوفه بیان گر همین مطلب است که می فرماید: «مَولای یا مُولای! اَنتَ الغَنِی وَ اَنَا الفَقِیرُ وَ هَل یرحَمُ الفَقِیرَ اِلَّا الغَنِی؛ (7)مولای من ای مولای من! تو بی نیازی و من فقیرم و آیا ترحم می کند بر فقیر به جز کسی که بی نیاز است.»
3. دوری از شهوات
یکی از اصول مهم در راه کسب اخلاقیات، عدم دخالت شهوات در افعال و کردار فرد می باشد؛ زیر خواسته های شهوانی، رنگ و بوی منیت و انانیت دارد و انسان را از کسب معارف حقّه الهی دور می سازد؛ حال آنکه امنیت مؤمن، قدم نهادن در حریم الهی است؛ لذا امام جواد علیه السلام در ادامه وصیت خویش فرمودند:
«ارْفَضِ الشَّهَوَاتِ؛ شهوات را به دور انداز و رها کن.» یعنی محور و اساس فعالیت های مؤمن، خواسته های الهی است، نه امیال نفسانی.
سخت ترین وادی، در مسیر کسب فضائل اخلاقی مخالفت و مبارزه با هوای نفس است، در همین راستا است و برای تبین بیش تر آن، رسول گرامی اسلام صلی الله علیه وآله، مبارزه با هواهای نفسانی را «جهاد اکبر» نامیده است (8). اهمیت این مسئله بدان حد بوده که آن حضرت به همین مقدار کفایت نکرده و برای تبیین بیشتر آن فرموده اند:
«أَعْدَی عَدُوَّکَ نَفْسَکَ الَّتِی بَینَ جَنْبَیکَ؛ (9) دشمن ترین دشمنانت، نفس تو است که در بین دو پهلوی تو قرار دارد.»
از اینرو، یکی دیگر از اصولی که امام جواد علیه السلام در وصیت اخلاقی خویش بیان نمودند این کلام نورانی است که:«خَالِفِ الْهَوَى؛ با هوای نفس مخالفت کن.»
رسول الله صلی الله علیه وآله در کلام نورانی دیگری، از مبارزه با نفس به عنوان برترین جهاد یاد می کنند و می فرمایند:«اَفْضَلُ الْجِهَادِ أَنْ تُجَاهِدَ نَفْسَکَ وَ هَوَاکَ فِی ذَاتِ اللهِ تَعَالَی؛ (10) برترین جهاد این است که به خاطر خدای تعالی با نفس و هوای نفسانیت مبارزه کنی.» به تعبیر دیگر، باید اولین کار و آخرین کار مؤمن، جهاد با نفس باشد.
آنچه بیشتر از همه برای سالک اهمیت داشته و در تمامی لحظات نباید از آن غافل باشد، دقت در این امر است که بداند، همیشه در محضر الهی به سر می برد، و در مَنظر مرعای او است.
امام جواد علیه السلام فرمودند: «اِعْلَمْ أَنَّکَ لَنْ تَخْلُوَ مِنْ عَینِ اللَّهِ فَانْظُرْ کَیفَ تَکُونُ؛ بدان که در برابر دیده خدایی و متوجه باش که چگونه ای.»
گفتار نورانی ای که از حضرت امام خمینی رحمة الله به یادگار مانده است نیز، احتمالاً برداشتی از این روایت امام جواد علیه السلام بوده است که فرمودند: «عالَم محضر خدا است، در محضر خدا معصیت نکنید.»
امام صادق علیه السلام به اسحاق بن عمّار فرمودند:
«یا إِسْحَاقُ خَفِ اللَّهَ کَأَنَّکَ تَرَاهُ وَ إِنْ کُنْتَ لَا تَرَاهُ فَإِنَّهُ یرَاکَ فَإِنْ کُنْتَ تَرَى أَنَّهُ لَا یرَاکَ فَقَدْ کَفَرْتَ وَ إِنْ کُنْتَ تَعْلَمُ أَنَّهُ یرَاکَ ثُمَّ بَرَزْتَ لَهُ بِالْمَعْصِیةِ فَقَدْ جَعَلْتَهُ مِنْ أَهْوَنِ النَّاظِرِینَ عَلَیکَ؛ (11) ای اسحاق! به گونه ای از خدا بترس که گویا او را می بینی؛ هر چند تو او را نمی بینی، ولی او تو را می بیند، و اگر معتقد باشی که او تو را نمی بیند، بی شک به او کفر ورزیده ای، و اگر بدانی که او تو را می بیند و آن گاه در حضور او معصیت کنی، بی تردید او را از بی ارزش ترین بینندگان قرار داده ای.». (12)
پس؛
الهی! به حق خودت حضورم ده، و از جمال آفتاب آفرینت نورم ده.
الهی! چون تو حاضری چه جویم و چون تو ناظری چه گویم (13)
پی نوشت ها :
1) تحف العقول، ابن شعبه حرانی، تصحیح استاد علی اکبر غفاری، ترجمه آیت الله کمره ای، جامعه مدرسین، قم، چاپ2، 1404ق، ص457.
2) تحف العقول، ابن شعبه حرانی، ص 302.
3) شرح الاشارات والتنبیهات، خواجه نصیرالدین طوسی، تحقیق استاد حسن زاده آملی، بوستان کتاب، قم، چ اول، 1383، چ 2، ص 1054.
4) بحارالانوار، علامه محمد باقر مجلسی، داراحیاءالتراث، بیروت، 1403 ق، ج 75، ص358.
5) میزان الحکمه، محمد محمدی ری شهری، ترجمه حمید رضا شیخی، 1379، چ دوم، 690، ص 2958.
6) بحارالانوار، ج 71، ص 90.
7) مفاتیح الجنان، اعمال مسجد بزرگ کوفه، مناجات حضرت امیرالمؤمنین، چ نبوغ، ص707.
8) جامع الصغیر، جلال الدین سیوطی، تصحیح احمد سعد علی، قاهره، 1373 ق، چ 4، ج 2، ص 85.
9) بحارالانوار، علامه مجلسی، ج 68، ص 64.
10) میزان الحکمه، محمدی ری شهری، ج 2، ص854.
12) اصول کافی، کلینی، تصحیح استاد حسن زاده آملی، مکتبةالاسلامیه، تهران، 1388 ق، ج 2، ص 55.
13) الهی نامه، علامه حسن زاده آملی، چ اول، بوستان کتاب، ص 4 و 3.
قالَ الصادق (علیه السلام) : لا تَحْرِصْ عَلى شَیء لَوْ تَرَکْتَهُ وَصَلَ إلَیْکَ وَکُنْتَ عِنْدَ اللهِ مُسْتَریحاً مُحْمُوداً بِتَرْکِهِ ، وَمَذْمُوماً بِاسْتِعْجالِکَ فی طَلَبِهِ وَتَرْکِ التَّوَکُّلِ عَلَیْهِ وَالرِّضا بِالْقِسْمِ .
امام صادق (علیه السلام) مى فرماید : در تحصیل چیزى که اگر براى بدست آوردنش جان نکنى و به طور طبیعى حرکت نمائى به تو مى رسد ، حرص نزن ، که اگر براى بدست آوردن مقدّر حریص نباشى فکرت راحت و در پیشگاه حضرت حق مورد توجّه و لطف خواهى بود .
اما براى بدست آوردن برنامه هاى دنیائى اگر حرص بورزى و حدود حضرت دوست را مراعات نکنى ، به سه علّت در حریم حضرت او مورد مۆاخذه خواهى بود :
1 ـ شتاب و حرص در آنچه که براى یافتنش حرص لازم نیست .
2 ـ عدم اعماد و توکّل بر وجود مقدّس حق ، آن هم خداوندى که موجودى از موجوداتش را از هیچ نظر در جهان غیب و شهود از یاد نمى برد .
3 ـ عدم رضایت به داده حق ، و پشت کردن به قسمت و روزى خدا ، که این عدم رضایت به داده حق ، همیشه باعث تجاوز از حدود ، و فرو رفتن در بسیارى از گناهان شده ، اگر انسان از دریچه ایمان و اطمینان و یقین و معرفت به تمام زوایاى این جهان بنگرد ، به این نتیجه مى رسد ، که هر چیزى در این عالم به جاى مخصوص خود قرار گرفته ، و این در و آن در زدن براى بدست آوردن آنچه لازم نیست و جز بار سنگین در زندگى دنیا ، و عذاب سخت در آخرت ثمرى ندارد ، کارى باطل و عملى شیطانى است .
حرص در امور دنیائى ، و در زمینه هاى مادى که به حقیقت خارج از نیازهاى انسان است و تنها به درد تماشا کردن و گذاشتن و از دنیا رفتن مى خورد ، مورث شکستن حدود الهى و پایمال کردن حقوِ بندگان مظلوم و ضعیف خداست .
ماه اول :
روزهای پنج شنبه و جمعه سوره یس و الصافات بخواند وبه شکم بدمد . و روزهای جمعه از قبل از صبحانه انار میل کند و قبل از طلوع آفتاب ،و هر روز بر 2 عدد خرما سوره قدر بخواند و آن را ناشتا بخورد .
روزهای پنج شنبه و جمعه سوره الملک بخواند. روز پنجشنبه 140 مرتبه و روز جمعه صد مرتبه صلوات با عجل فرجهم بگوید .هر روز 2 عدد عناب سوره توحید بخواند و آن را ناشتا بخورد.
روزهای پنج شنبه و جمعه سوره آل عمران بخواند. هر روز بعد از نمازها 140 مرتبه صلوات بفرستد. هر روز بر 1 عدد سیب آیه الکرسی بخواند و آن را ناشتا بخورد .
روزهای پنج شنبه و جمعه سوره الدهر بخواند در تمام نمازها در یک رکعت سوره قدر تلاوت کند و هر روز بر دو انجیر سوره والتین بخواند و آن را ناشتا بخورد.
روزهای پنج شنبه و جمعه سوره الفتح را تلاوت کند . و در یک نماز سوره النصر بخواند.
و هر روز یک عدد تخم مرغ سوره حمد بخواندو آن را ناشتا بخورد.
روزهای پنج شنبه و جمعه سوره واقعه بخواند . شبها در یک نماز سوره التین تلاوت کند.
و هر روز بر یک انار را پس از خواندن سوره فتح ناشتا بخورد.
روزهای پنج شنبه و جمعه سوره یس و تبارک بخواند. روزی 140 مرتبه صلوات بفرستد.
و هر روز بر یک عدد به سوره یس بخواند و آن را ناشتا بخورد.
روزهای شنبه بعد از نماز صبح سوره قدر ، ده مرتبه.
روزهای یک شنبه بعد از نماز صبح سوره والتین ، دو مرتبه.
روزهای دوشنبه سوره یس.
روزهای سه شنبه سوره فرقان.
روزهای چهار شنبه سوره دهر.
روزهای پنجشنبه سوره محمد.
روزهای دوشنبه سوره الصافات.
برای سلامتی امام زمان(عج) گوسفندی ذبح کرده، و از آن بخورد. در نماز ظهر یا عصر سوره «والعصر» و «الزاریات» بخواند. در روزهای پنج شنبه سوره «حج» و در روزهای جمعه سوره «فاطر» را تلاوت کند.
هر روز بر مقداری شیر و خرما سوره «دهر» بخواند و آن را ناشتا بخورد.(کتاب ریحانه بهشتی )
1. سوره مبارکه ذاریات: پیامبر اکرمفرمود:اگر سورة ذاریات همراه زن حامله باشد، در آسان وضع حمل نمودن، موثر است.(1) همچنین فرمود:اگر سورة ذاریات، بر زن حامله خوانده شود، حملش آسان میشود.(2)
2. سورة مبارکه فجر: پیامبر اکرمفرمود:اگر زن حامله، این سوره را بخواند، خداوند فرزند مبارکی به او عطا میکند.
3. سوره مبارکه حجرات: پیامبر(صلی الله علیه وآله) فرمود: هر که سورة حجرات را بخواند، برای حفظ جنینش از خطرها و سقط، موثر است. (3)
4. در برخی از نوشتهها و جزوهها درباره سفارش به زنان باردار آمده که تا چهار ماهگی 40 مرتبه سوره یس را بخوانید و کندور بخورید که برای هوش مفید است، مشهور است که کندور در زیاد شدن هوش کودک مؤثر است.
5.پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ میفرماید: به زنان باردار خود کندور بخورانید که فرزند شما چون در شکم مادر با کندور تغذیه شود عقلش محکم میشود و اگر پسر باشد شجاع میشود. (4)
پی نوشت ها :
1- القرآن ثوابه و خواصه، محمدرضا حکیمی، ص 94، دارالبیان العربی.و علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 7، ص 25.
2- همان ص 124.و علامه بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان،ج 4، ص 457.
3- القرآن ثوابه و خواصه، محمدرضا حکیمی، ص 93.
4- محمد محمدی ریشهری، میزان الحکمه، ترجمه: حمیدرضا شیخی، ج 14، ص 7079.
سیره پیامبر اسلام (ص) در خصوص برخورد با کهن سالان
(وَ قَضى رَبُّکَ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ إِیَّاهُ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً إِمَّا یَبْلُغَنَّ عِنْدَکَ الْکِبَرَ أَحَدُهُما أَوْ کِلاهُما فَلا تَقُلْ لَهُما أُفٍّ وَ لا تَنْهَرْهُما وَ قُلْ لَهُما قَوْلاً کَریماً )
( پروردگارت مقرر داشت که جز او را نپرستید و به پدر و مادر نیکى کنید. هر گاه تا تو زنده هستى هر دو یا یکى از آن دو سالخورده شوند، آنان را میازار و به درشتى خطاب مکن و با آنان به اکرام سخن بگوى. (اسراء:23)
یکی از نواقص اخلاقی که در بعضی از خانواده ها کم و بیش دیده می شود ، توجه نکردن به افراد سالخورده ی می باشد که زمانی هم از نعمت جوانی بر خورد دار بوده اند و هم از نعمت قدرت و توانایی جسمی. سر صحبت با آن خانواده هایی است که به محض این که پدر یا مادرشون به سن پیری می رسن اولین کاری که انجام می دهند فرستادن این پدر ومادر مهربون به خانه سالمندان ی باشد این رو فراموش کردیم که یک زمانی ما هم ناتوان بودیم ما هم از قدرت و توانایی کافی بر خورد ار نبودیم و این پدر و مادر جوان ما بودن که جوانی قدرت و ثروت خودشون را فدای بزرگ شدن ما کردن ولی ما چه کار کردیم .
سفارش حضرت محمد (صلی الله علیه و ال و سلم )در خصوص کهنسالان:
جوانان را به احترام به کهن سالان تشویق می کردند و می فرمودند :هیچ جوانی کهن سالی را به خاطر پیریش گرامی نمی دارد ، جز آن که هنگام پیری خودش ،خداوند کسی را برایش فراهم می کند که احترامش کند (1)
پاورقی ---------------------------------
(1)(سنن ترمذی 3/251)(و مشکاه النوار /293)
منبع : گروه رهپویان قرآن
بهترین بندگان خدا چه کسانی هستند؟
این سوال از امام رضا علیه السلام پرسیده شد . امام رضا (ع) پاسخ زیبایی دادند :
سئل علیه السلام عن خیـار العبـاد؟ فقــال(ع): الَذیـن اِذا اَحسَنوا استَبشَروا, و اِذا اَساؤوا استَغفَروا و اذا اُعطوا شَکـروا, و اذا ابتَلَوا صَبَروا, و اذا غَضِبوا عَفَوا.
از امام رضـا(ع) دربـاره بهتـریـن بنـدگـان سـوال شـد. فـرمـود: آنان که هر گاه نیکـى کنند خـوشحال شوند, و هرگاه بدى کنند آمرزش خـواهند, و هر گاه عطا شـوند شکر گزارند و هر گاه بلا بینند صبر کنند, وهر گاه خشم کنند در گذرند.
تحف العقول,ص445
امام رضا ( ع ):
لا یَکُونُ الْمُؤْمِنُ مُؤْمِنًا حَتّى تَکُونَ فیهِ ثَلاثُ خِصال:
1ـ سُنَّةٌ مِنْ
رَبِّهِ.
2ـ وَ سُنَّةٌ مِنْ نَبِیِّهِ.
3ـ وَ سُنَّةٌ مِنْ وَلِیِّهِ.
فَأَمَّا السُّنَّةُ مِنْ رَبِّهِ فَکِتْمانُ سِرِّهِ.
وَ أَمَّا
السُّنَّةُ مِنْ نَبِیِّهِ فَمُداراةُ النّاسِ.
وَ أَمَّا السُّنَّةُ مِنْ وَلِیِّهِ فَالصَّبْرُ فِى الْبَأْساءِ وَ الضَّرّاءِ.
ترجمه :
مؤمن، مؤمن واقعى نیست، مگر آن که سه خصلت در او باشد:
سنّتى از پروردگارش
و سنّتى از پیامبرش
و سنّتى از امامش.
امّا سنّت پروردگارش، پوشاندن راز خود است،
امّا سنّت پیغمبرش، مدارا و نرم رفتارى با مردم است،
امّا سنّت امامش، صبر کردن در زمان تنگدستى و پریشان حالى است.